صدرنشینی نفت امیدیه در لیگ بسکتبال امید کشور
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۶۸۲۶۸
به گزارش خبرنگار برنا از اهواز، هفته اول دور برگشت این مسابقات روز گذشته (جمعه) برگزار شد که نفت امیدیه در دیداری خارج از خانه با نتیجه 77 بر 67 برابر ملیحفاری به برتری رسید تا همچنان صدرنشین باقی بماند.
پتروشیمی بندرامام نیز با حساب 78 بر 72 مقابل مهروبان نوین ماهشهر به پیروزی رسید.
این مسابقات در دو گروه شمال و جنوب برگزار میشود که سه نماینده خوزستان در گروه جنوب قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: خبرگزاری برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۶۸۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مصدومیت شدید سعید آقاخانی در نون خ +عکس
حمیدرضا آذرنگ بازیگر سریال نون خ۵، از مصدومیت سعید آقاخانی کارگردان و بازیگر سریال و عدم توقف کار با وجود آسیبدیدگی او نوشت.
به گزارش مشرق، آذرنگ در صفحه شخصی خود نوشت: قرار نبود از کوه بیفته و جا بمونه… تو مسیر کوه افتاد و مهرههای کمرش آسیب جدی دید. چند روزی تو بیمارستان بستری بود. گفتند، باید استراحت مطلق داشته باشه قبول نکرد.
قصه عوض شد تا نورالدین از ارتفاع بیفته و جا بمونه از گروه که کار عقب نیفته، امیر وفایی [نویسنده سریال]مسیر نورالدین رو از گروه جدا نوشت… یه مدت تو یه ماشین کمپر درازکش مونیتور رو میدید و پیغامهاش رو با صدای دردآلود به گروه میرسوند، باز راضی نشد… با کمربند طبی و عصا تاتی تاتی میاومد سر صحنه و لوکیشن و کارش رو میکرد.
با هم خندیدیم و با هم گریه کردیم
خنده با سادگیهای بی شیله پیله خودمون تو قصه و گریه برای سنگینی بار زندگی رو شونههای مردم یگانه و بی همتای سیستان و درد کولههای کولبران کردستان و درد استخوان سوز کودکان معصوم دچار سرطان …
گذشت
میگذره
بزرگترین موهبت زمان همین گذشتنشه
اما…
تنها امید اینه که دیدن نون خ برای مردم سرزمینم شیرین باشه در حد یک لبخند و برای مسئولین بی تفاوت به تلنگر که تا فرصت هست به برداشتن باری از دوش این مردم همیشه نجیب همت کنند.
هر چند اگر یک درصد برای اولین امید و تنها یک لبخند مردمم امید داشته باشم
به دومی
آخه مگه میشه ندید؟