روحاني، پروژه اصلاحات را نابود كرد
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۸۸۷۷۷
خبرگزاري آريا - گروه سياسي: سايت فرارو نوشت: «کدام اصلاحات زنده باد؟» اين عنوان آخرين يادداشت سعيد حجاريان است که به مغز متفکر اصلاحات شهرت پيدا کرده است. «اصلاحات چه نسبتي با اعتدال دارد؟»، «آيا اصلاحات تبديل به پلهاي براي اعتدال شده است؟»، «آيا اصلاحطلبان از اعتدال بهعنوان ابزاري براي خروج از انزوا استفاده کردهاند؟»، «اصلاحطلبان از مواضع خود تا چه حد عدول کردهاند؟» و «از اصلاحات چه مانده است؟» سوالاتي است حجاريان در يادداشت خود مطرح مي کند و در ادامه نقدهايي را به همجناحيهاي خود وارد ميداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تئوريسين اصلاحات در جاي ديگري از اين يادداشت يکي ديگر از غفلت ياران خود را در اين ميداند که «گمان ميکردند نبض جامعه را در دست دارند و چشمانداز سبزي در مقابلشان تا افقهاي دوردست گشوده است. آنها غافل بودند که ارتش ذخيره بيکاران و نيروهاي حاشيهاي قدرت گرفتهاند و ممکن است به نواله يارانهاي تن به هر کاري بدهند.» «اصلاحات حال و روز خوبي ندارد» نيز از ديگر جملات حجاريان در يادداشت اخير اوست. اين موضوعات باعث شد تا فرارو با صادق زيباکلام از ديگر صاحبنظران اصلاحطلب به گفت و گو بنشيند. اين استاد دانشگاه ضمن آنکه معتقد است اصلاحطلبان در دوران رياست جمهوري سيدمحمد خاتمي، بيشتر بر توسعه سياسي تاکيد داشتند تا بر عدالت، ميگويد کمتر اصلاحطلبي را ديده است که اصلاحات را در رسيدن به دموکراسي معني کرده باشد. در ادامه متن اين گفت و گو را ميخوانيد.
آقاي حجاريان در يادداشت اخير خود اين نقد را به اصلاحطلبان وارد دانسته اند که آنها از ابتدا به مقوله عدالت نپرداختند و همين غفلت باعث شد که عدهاي با شعارهاي پوپوليستي به صحنه بيايند و خود را مدافع عدالت معرفي کنند. ارزيابي ايشان از وضعيت کنوني اين جريان نيز اين است که اصلاحات حال و روز خوبي ندارد. شما با ايشان موافقيد؟
من با بخش هايي از آنچه ايشان بيان کردهاند موافقم. اما با اينکه ايشان ميگويند اصلاحطلبان حال و روز خوبي ندارند مخالفم. با اين حال اصل آنچه ايشان ميگويند را ميپذيرم. اين يک واقعيت است که اصلاحطلبان در هشت سال دولت اصلاحات، در نوشتهها و سخنرانيهاي خود بيشتر بر مسائلي که ذيل توسعه سياسي ميآيد زياد تاکيد ميکردند و در مقابل به مقوله اقتصاد، اصلاحات اقتصادي و عدالت خيلي نميپرداختند. اين مساله باعث شد جريان اصلاحات در هشت سال دولت آقاي خاتمي بيشتر به به طبقه متوسط، تحصيل کرده و شهرنشين نزديک شود.
در مقابل اقشار و لايههاي فقير جامعه مثل روستاييان، طبقه کارگر و حاشيهنشينان که تعدادشان کم هم نبود هيچ گونه پيوندي با جريان اصلاحات پيدا نکند. هيچ نشانه و علامتي که باعث شود اين لايهها به جريان اصلاحات نزديک شود در جريان اصلاحات ديده نميشد. اصولگرايان اما خيلي ماهرانه توانستند از اين خلاء و ضعف اصلاح طلبان در سال 84 استفاده کنند. آنها خود را قهرمان مطالبات اين اقشار نشان دادند و اين منجر به راي 17 ميليوني آقاي احمدينژاد در برابر مرحوم آيتالله هاشمي رفسنجاني شد. در اين انتخابات آقاي احمدي نژاد به عنوان رابين هود اسلامي و کسي نمود پيدا کرد که آمده پابرهنگان و مستضعفين را نمايندگي کند. در مقابل هم مرحوم آيتالله هاشمي نماينده اعيان و اشراف نشان داده شد. اصولگرايان با اين سناريو توانستند پيروز انتخابات شوند. من در باره اين ضعفمان با آقاي حجاريان موافقم.
اما جايي که من با آقاي حجاريان اختلاف پيدا ميکنم در «چه بايد کرد؟» است. به اين معنا که مسير رسيدن به عدالت کدام است؟ به نظر من اين سوال مهمي است که نه اصلاحطلبان خيلي به آن پرداختهاند و نه اصولگرايان. اصولگرايان خيلي شعار عدالت را سر دادهاند اما در واقع اقشار و لايههاي تهيدست جامعه متوجه شدهاند که اصولگرايان هم چيزي بيشتر از شعار ندارند. اختلاف من با آقاي حجاريان در اين است که بنده معتقدم عدالت از معبر دموکراسي ميگذرد و مادامي که در جامعه حداقل موازين دموکراسي به وجود نيايد ما نميتوانيم به سمت عدالت و مساوات حرکت کنيم. اگر نگاه کنيد ميبينيد ضعف جامعه مدني و دموکراسي در ايران را به اين صورت است که در اقتصاد شفافيت نيست و اين موضوع به داستان مفاسد گسترده کشور منجر شده است. در حالي که اگر در کشور الفبايي از دموکراسي، حاکميت قانون و شفافيت اقتصادي وجود داشته باشد فساد نميتواند خيلي ريشه بدواند.
از کلمه اختلاف استفاده کرديد و گفتيد اختلاف نظرتان با آقاي حجاريان در اين است که دموکراسي را پيش نياز عدالت ميدانيد. مگر معتقديد آقاي حجاريان به دموکراسي، آزادي و جامعه مدني اعتقاد ندارند؟
من نديدهام که اصلاحطلبان مساله دموکراسي را به صورت جدي مطرح کنند. من کمتر اصلاحطلبي را ديدهام که اصلاحات را در رسيدن به دموکراسي معني کرده باشد. در حالي که معتقدم اصلاحطلبي اساسا به معناي دموکراسيخواهي است. من هيچ معناي ديگري براي اصلاحات جز اين نميبينم. اصلاحطلب هم کسي است که با تمام وجود دنبال تحقق دموکراسي است.
همانطور که بارها گفتهايد و در ابتداي صحبتتان هم اشاره کرديد، بعضي اصلاحطلبان در هشت سال دولت آقاي خاتمي مواضع تندي در ارتباط با توسعه سياسي گرفتند. آيا فکر ميکنيد آنها به دنبال دموکراسي نبودهاند؟
مساله دموکراسي در آن هشت سال آنطور که بايد و شايد مطرح نشد. در آن سالها جامعه مدني و قانونگرايي مطرح ميشد اما من نه در آن هشت سال و نه در 12 سال پس از آن نديدم که رهبري اصلاحات بگويد ما طرفدار دموکراسي هستيم و آن را معنا کند.
آقاي حجاريان در يادداشت خود مي گويد که اصلاح طلبان تصور داشتند که نبض جامعه را در دست دارند. اما تصور آنها هم در انتخابات شوراها و هم در انتخابات 84 غلط از آب درآمد. آيا فکر ميکنيد اين تصور در حال حاضر هم در بين اصلاحطلبان وجود دارد؟ قبلا که با شما گفت و گو کرده بوديم، گفتيد بخش وسيعي از بدنه اصلاحطلبان از آقاي روحاني که مورد حمايت اين جريان بود نااميد شدهاند ... .
بعد از دولت جديد آقاي روحاني بخشي از اصلاحطلبان از دولت نااميد شدند. اين نااميدي و سرخوردگي بسيار گسترده است. يکي از بيشترين انتقاداتي که به خود من وارد ميشود اين است که به من ميگويند «آقاي زيباکلام! شما ما را گمراه کردي. ما فريب شما را خورديم و به روحاني راي داديم.» من اين را بارها و بارها شنيدهام.
يعني اصلاحطلبان نبض جامعه را از دست دادهاند؟
نه. نميشود دقيق گفت که اصلاحطلبان نبض جامعه را از دست دادهاند يا نه. چيزي که دقيقتر مي شود گفت اين است که آقاي روحاني براي بسياري از اصلاحطلبان زير سوال رفته و اين موضوع در سطح جامعه براي خيلي از کساني که به آقاي روحاني راي دادهاند نيز ديده ميشود. من معتقدم اگر آقاي روحاني و دولتش به اين نارضايتي عميق و گستردهاي که نسبت به عملکرد او شکل گرفته مثل الان توجه نکند، در خرداد 1400 نه اصلاحطلبان شانسي براي پيروزي در انتخابات دارند و نه آقاي علي لاريجاني. بلکه کسي که پيروز اين انتخابات مي شود احمدي نژاد ديگري است؛ يعني جرياني که ميتواند بر روي امواج نارضايتي و سرخوردگي از روحاني سوار شود و پوپوليسم ديگري مثل 84 در 1400 تکرار خواهد شد.
اتفاقا آقاي رئيسي رقيب آقاي روحاني در انتخابات گذشته هم مطلبي بيان کرده است. او گفته «هر وقت به حرم امام رضا رفتهام چند نفري در گوش من گفته اند که ما در انتخابات نسبت به شما اشتباه کرديم.» اگر اين حرف صحت داشته باشد ظاهرا ميتواند زنگ خطري جدي براي اصلاحطلبان باشد. آقاي رئيسي در انتخابات گذشته 16 ميليون راي داشته و به زعم بسياري افراد او در مظان کانديداتوري رياست جمهوري آينده هم قرار دارد. من مطمئنم که اگر آقاي روحاني سه سال آينده را هم با همين وضعيت طي کند، آقاي رئيسي يا هر فرد ديگري که راي قابل ملاحظه دارد، در انتخابات 1400 ميتواند هر رقيبي را مثل آب خوردن شکست دهد. اين که يک سري به آقاي رئيسي ميگويند ما اشتباه کرديم که به شما راي نداديم يا عدهاي يقه صادق زيباکلام را ميگيرند و مي گويند تو ما را فريب دادي هردو يک معنا دارد که معناي خوبي هم نيست.
درباره اينکه آقاي روحاني چه روندي در اين سه سال دنبال ميکند نمي توان خيلي پيش بيني کرد. اما بگذاريد به سوال خودتان برگرديم. اگر بخواهيد براي «چه بايد کرد؟» که مطرح کرديد براي اصلاحطلبان راهکاري ارائه دهيد، آن راهکار چيست؟
حدود چند هفته پيش بحثي پيش آمد که بعضي اصلاحطلبان به آقاي جهانگيري پيشنهاد دادند به خاطر اينکه مجموعه آقايان نهاونديان، نوبخت و واعظي در دولت جديد آقاي جهانگيري را به حاشيه راندهاند، آقاي جهانگيري اصراري بر ماندن نداشته باشد تا عدم موفقيت دولت دوم روحاني به پاي او نوشته نشود. با اين فکر ايشان بايد همچنان به عنوان نامزد جريان اصلاحطلب و ميانه رو در انتخابات 1400 ظاهر شود اما من به شدت با اين فکر مخالفم. من معتقدم که آقاي جهانگيري بايد در دولت آقاي روحاني بماند و خودش را قرباني دولت کند.
درست است که فاصله گرفتن از دولت آقاي روحاني از نظر سياسي به نفع آقاي جهانگيري است و عملکرد سياه دولت به پاي او نوشته نميشود، اما اگر آقاي جهانگيري از دولت جدا شود، وضع دولت روحاني از وضع کنوني خرابتر ميشود. اگر من الان احتمال دهم که دولت آقاي روحاني موفق نميشود، با جدا شدن آقاي جهانگيري من ديگر احتمال ناموفق بودن دولت را نميدهم بلکه به يقين ميگويم اين دولت ناموفق خواهد بود. ضرر و زيان آن هم به کشور بر ميگردد. بحث اصلاحطلب و اصولگرا نيست بلکه بحث، بحث کشور است. کشوري که بايد در شرايط فعلي پيشرفت اقتصادي داشته باشد در جا ميزند و همه ما ضرر ميکنيم. منافع ملي ايجاب ميکند که اسحاق جهانگيري خودش را قرباني کند و در دولت بماند.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۸۸۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توسعه فضای سبز در بافت فرسوده شهر قم
مدیر منطقه ۳ شهرداری قم گفت: توسعه فضای سبز در بافت فرسوده منطقه سه یکی از برنامههای سال 1403 است.
مهرداد روحانی وزیری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در قم اظهار کرد: یکی از پروژههای سال ۱۴۰۳ ساخت فضای سبز در بافت فرسوده است که عددی بالغبر ۵ میلیارد تومان نیز به آن اختصاص دادهشده و امسال زمینی را برای آن تملک خواهیم کرد.
وی به پروژه تقاطع غیر همسطح بلوار شهید کیوانفر و خیابان امام خمینی (ره) اشاره کرد و گفت: این پروژه سالهای است به خاطر مخالفتهای بخشهای مختلف اجرایی نشده که نیاز است به آن پرداختهشده و اجرایی شود.
مدیر منطقه سه شهرداری قم ادامه داد: در مورد نورپردازی و زیباسازی خیابان امام خمینی (ره) نیز امسال پروژهای را اجرا کرده و سیما و منظر این خیابان را ارتقا خواهیم داد.
روحانی وزیری هزینه نگهداری فضای سبز منطقه را عددی برابر ۶۰ میلیارد تومان محاسبه کرد و گفت: بخشی از هزینه نگهداری از فضای سبز منطقه مربوط به آبیاری و نگهداری و هرس فضای سبز بیمارستانها است.
وی از کاشت ۱۵ هزار نهال در سال ۱۴۰۲ در منطقه سه خبر داد و بیان کرد: همچنین آبنماها و بهسازی زمینهای بازی بوستان ولایت نیز در سال ۱۴۰۲ در منطقه سه انجامشده است.
روحانی وزیری ادامه داد: همچنین کف سازی و پیادهروسازی بوستان بنیادی نیز انجامشده و اقدامات لازم برای خرید وسایل بازی و ستهای ورزشی در بوستان بنیادی در حال پیگیری است.