مردم از سفر داخلي ميزنند تا عوارضِ خروج جبران شود
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۵۷۶۳۳
خبرگزاري آريا - «ملتي که وام ميگيرد سفر برود، آيا بهخاطر 200 هزار تومان افزايش عوارض خروج، سفر خارجي را کنسل ميکند يا تعداد سفرهاي داخلي را کم ميکند؟»
محمدابراهيم لاريجاني که در دورهاي دبير ستاد خدمات سفر کشور بود، به ايسنا گفت: اظهار نظرهايي ميشود که مسافران خروجي چون عوارض گران شده، به سفر داخلي خواهند رفت و سفرهاي داخلي رونق پيدا ميکند! درحاليکه روانشناسيِ سفر و مسافر اين را نميگويد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسافرِ خارجرو يا آنتاليا برو به خاطر 200 هزار تومان افزايشِ نرخ عوارض، سفر خارجي را رها نميکند که مشهد يا کيش برود.
او که مديريت اداره ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران را نيز عهدهدار بوده، اظهار کرد: مگر زماني که نرخ بليت هواپيما گران ميشود يا در ايام کنسرتها يا ايام پيک سفر که هتلها و تورها گران ميشود، مردم به ترکيه سفر نميکنند؟ آيا بهجاي آن، سفر داخلي ميروند؟ اصلا اين طور نيست.
لاريجاني تاکيد کرد: اتفاقا افزايش نرخ عوارض خروج، سفرهاي داخلي را کاهش ميدهد و مردم از هزينه سفرهاي داخلي ميزنند تا خرج سفر به خارج را فراهم کنند. يک سفر دوروزه و آخر هفته به شمال اگر کم بشود، پول افزايش عوارض خروج هم تامين ميشود.
اين کارشناس گردشگري بيان کرد: معتقدم با اجراي اين تصميم شايد در کوتاهمدت و به حالت شوک، مردم جريان افزايشِ عوارض خروج را با سفر نرفتن تلافي کنند يا اعتراض مدني نسبت به آن داشته باشند، اما به دو ماه نميکشد که دوباره مردم به روال عادي سفر برميگردند و اگر اين 200 هزار تومان براي کسي سنگين باشد، با کم کردن سفر داخلي آن را جبران ميکند. براي بسياري هم که اين رقم اصلا سنگين نيست.
لاريجاني که مديريت شرکت گردشگري و سفرهاي ريلي و هوايي سازمان تامين اجتماعي را به عهده دارد، گفت: تجربه نشان داده گران شدن ساير اجزا و ارکان سفر خارجي، به طور مثال پرداخت 600 يورو براي دريافت ويزاي اروپا يا پرداخت مبالغي بيشتر به ايرلاين خارجي و ترانزيت از استانبول به مقاصد اروپايي به دليل نبود پرواز مستقيم يا ساير اضافه پرداختهايي که معمولا ايرانيها به دليل نبودِ بسياري از امکانات حتي در رزرو مستقيم و پرداخت ارزي مجبورند گرانتر بخرند، نتوانسته مانع از سفر خارجي ايرانيان شود. بنابراين دولتمردان براي دفاع و حمايت از سفرهاي داخلي هم که شده بايد روي افزايش عوارض تجديدنظر کنند.
افزايش عوارض خروج، سفرهاي داخلي را کاهش ميدهد؛ مردم از هزينه سفرهاي داخلي، مثل سفر آخر هفته به شمال ميزنند تا خرج سفر به خارج را فراهم کنند.
دولت در لايحه بودجه سال 97 که روز يکشنبه (19 آذر) به مجلس تقديم کرد، افزايش سه برابري عوارض خروج از کشور را پيشنهاد داد. بر اين اساس هر نفر در سفر نخست 220 هزار تومان بايد عوارض خروج پرداخت کند، اين مبلغ در سفر دوم حدود 50 درصد افزايش مييابد (330 هزار تومان) و براي سفرهاي سوم و بيشتر با 100 درصد افزايش، به 440 هزار تومان ميرسد. قرار است 40 هزار تومان از مبلغ تعيين شده براي عوارض خروج، به توسعه زيرساختها و تاسيسات گردشگري و حمايت از بخش ميراث فرهنگي و صنايع دستي اختصاص يابد.
علياصغر مونسان ـ رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري ـ نيز گفته که براي سال 97، حدود 160 ميليارد تومان اعتبارات عوارض به اين سازمان تعلق خواهد گرفت که بخشي از درآمد حاصل از آن صرف حمايت از تورهاي ورودي خواهد شد.
اين پيشنهاد و تصميم تا کنون با واکنش هاي انتقادي از سوي بيشتر مردم و حتي متخصصان و فعالان گردشگري همراه بوده است.
انتهاي پيام
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۵۷۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جلائیپور، استاد دانشگاه: برای عملیات «وعدهٔ صادق» به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده/ به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، شاهد تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم
به گزارش جماران؛ حمیدرضا جلائیپور استاد دانشگاه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت:
در سیاست پیچیدهٔ ملی و جهانی امروز کم پیش میآید که موضع نیروها در برابر یک پدیده بتواند به عنوان شاقول و مرزگذارِ روشنِ اخلاقی و سیاسی عمل کند. موضع هر نیروی سیاسی در برابر عملکرد اسرائیل آپارتایدی و اشغالگر در شش ماه گذشته از این نمونههای کمیاب است. اسرائیلی که اساسا از ابتدا مبتنی بر اشغال، ترور، ایدئولوژی صهیونیستی، نسلکشی، پاکسازی قومی و استعمار شهرکنشین شکل گرفت و چند دهه مبتنی بر همین ابزارها و متکی به حمایت نواستعماری آمریکا و اروپا و با نقض مستمر و سیستماتیک حقوق و آزادیهای اساسی فلسطینیان و قوانین بینالمللی پیشروی کرد، در شش ماه گذشته کلکسیون بیسابقهای از جنایات جنگی را در برابر دوربین رسانهها و گوشیهای هوشمند در جهان شبکهای مرتکب شد.
برای عموم ایرانیان (حتی ناراضیان شدید) روشنگر است که بخش بزرگی از اپوزیسیون غیرملی نهتنها آشکارا در طرف اسرائیل نسلکش و کودککش ایستادند و در برابر قتل عام ۴۰ هزار فلسطینی (اکثرا کودک یا زن) و انواع جنایت جنگی هولناک و فریب و دروغ مستمر اسرائیل سکوت کردند، بلکه رسانهها و رهبران این اپوزیسیون وابستهٔ مالی و سیاسی نتانیاهو شدهاند. اپوزیسیون وابسته به اسرائیل طرف اشتباه این شاغول مرزگذار ایستاد و از جمله به همین دلیل افول کرد و ضربهای کاری و بلندمدت خورد.
مسالهٔ فلسطین و آرمان فلسطین قبل از انقلاب ۵۷ هم وجود داشت و امروز با مواضع اخیر حماس هم روشنتر شده است که خود اسرائیل (در نظر و عمل) و آمریکا (در عمل، چنانکه در وتوی اخیرش متبلور شد) تنها موانع تشکیل دولت مستقل فلسطینیاند، و نه ایران که به آن رای مثبت داد. با این حال روشن است که اسرائیل میکوشد مثل دو دههٔ گذشته پروژهٔ امنیتیسازی ایران را پیش ببرد، از ایران مترسکی برای کاهش فشار روی خودش و ایجاد ائتلاف با کشورهای منطقه بسازد و در دشنهزنی به ایران در خارج و داخل مرزهایش پیشروی کند. حملهٔ اسرائیل به ساختمان دوم سفارت ایران در سوریه گام جدید اسرائیل آپارتایدی و خطای راهبردی آن بود که باز بخش بزرگی از اپوزیسیون با محکوم نکردنش نشان داد منافع ملی و قوانین بینالمللی برایش اهمیت و اولویتی ندارد.
پاسخ ایران به حملهٔ اسرائیل اشغالگر در عملیات وعدهٔ صادق نیز رخداد بزرگی بود که باز بخش بزرگ از اپوزیسیون نتوانست اهمیتش را دریابد. برجام مهمترین شاهکار دیپلماتیک و مولفهٔ قدرت نرم ایران و وعدهٔ صادق مهمترین شاهکار بازدارندهٔ سخت ایران در دهههای اخیر بوده است. نیرویی که نتواند این واقعیت را ببیند و چنان از روزمرگیهای سیاسی و اختلافهای دیگر ارتفاع بگیرد که اهمیت این دو مولفه در قدرت و منافع ملی ایران را درک کند به ضعف و عدم صلاحیت خودش گواهی میدهد. وعدهٔ صادق نشان داد که سرمایهگذاری همهٔ دولتهای پس از جنگ بر بازدارندگی موشکی و سرمایهگذاری دههٔ اخیر ایران بر پهپادها در دفاع ملی کارساز بوده است. وعدهٔ صادق مصداق روشنی از دفاع مشروع مطابق قوانین بینالمللی، با اهداف نظامی، بدون تلفات انسانی و به قصد پیشگیری از جنگ بود و به خاطر عقلانیت قابل توجهی که در اجرای آن بارز بود به جنگ نیانجامید، بر قدرت ملی افزود و ایران را به نسبت چند ماه پیش در برابر جنگ پرشدت، حملهٔ نظامی و پیشرویهای اسرائیل مصونتر کرد. با این حال، پایدارسازی دستاوردهای صبح صادق نیازمند تقویت دیگر مولفههای قدرت ملی، از جمله دیپلماسی تواناتر، اقتصاد توانمند و افزایش انسجام داخلی و رضایت عمومی شهروندان است.
متاسفانه شواهد نشان میدهد برای عملیات موفق و مدبرانهٔ وعدهٔ صادق به قدر کافی پیوستهای دیپلماتیک و مربوط به سیاست داخلی و اقتصاد تمهید و عملیاتی نشده است. به جای انسجام داخلی و افزایش همبستگی ملی و رضایت عمومی شهروندان، در هفتههای گذشته شاهد احکام قضایی و تجدید طرح گشت ارشاد بودهایم که بر شکافها و نارضایتی میافزاید و ناعادلانه است. متاسفانه همین سوءحکمرانیها زمینهسازی کرده است برای این واقعیت تلخ که دانشجویان ایرانی حتی به نسبت دانشجویان آمریکایی حساسیت و اعتراض کمتری به نسلکشی اسرائیل نشان میدهند. آمریکایی که عملا پشتوانهٔ نسلکشی اسرائیل میشود و در دانشگاههایش معترضان به نسلکشی سرکوب میشوند صلاحیت و مشروعیت اخلاقی پند و اندرز حقوق بشری به کشورهای دیگر ندارد، ولی صداوسیما و حکمرانانی که از سرکوب دانشجویان معترض در ایران حمایت میکنند و با گشت ارشاد و احکام قضایی ناعادلانه بر صورت آزادیها پنجه میکشند هم صلاحیت نقد سرکوب در آمریکا را از دست میدهند و در جامعهٔ ناراضی نسبت به سهمگینترین جنایات جنگی اسرائیل اشغالگر حساسیتزدایی میکنند. با این حال، سوء حکمرانیها نباید قطبنمای اخلاقی شهروندان آگاه و نیروهای سیاسی ملی را از کار بیاندازد و صدای اعتراضشان به نسلکشی و سرکوب و تجاوز اسرائیل کودککش به میلیونها فلسطینی و سفارت ایران را کوتاه کند. در همین بزنگاهها و با همین شاقولهای مرزگذار است که عیار ملی و اخلاقی بودن نیروها سنجیده میشود.