Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-29@09:18:36 GMT

امتداد منطقی شمس و مولانا

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۱۶۰۱۹۹

امتداد منطقی شمس و مولانا

افرادی همچون من که افتخار شاگردی استاد محمدعلی موحد را داشته‌اند می‌دانند که بی‌هیچ اغراقی او نه تنها امتداد منطقی و خلف مولانا و شمس است بلکه جزئی از آنان به شمار می‌آید. سعید رضادوست شاعر

ایران آنلاین / اگر شناخت مختصری از استاد موحد داشته باشید می‌دانید که علاوه بر عرصه ادبیات، حدود یک دهه در بازار تهران و تبریز حجره داشته‌اند، کسب این تجربه‌های مختلف را می‌توان نظیر سفرهای متعددی دانست که مولانا طی سال‌های زندگی‌اش از آنها برخوردار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با وجود سابقه سال‌ها فعالیت در عرصه ادبیات و عرفان هیچ تمایلی به اینکه ایشان را استاد خطاب کنیم ندارند. آقای موحد از جمله نخستین افرادی است که به مبارزه با لقب بخشی‌ها برخاست؛ آنچنان که کافیست ایشان را استاد صدا بزنید تا ببینید که چقدر ناراحت می‌شوند. خود من بارها دیده‌ام که در جواب می‌گویند: «نام من محمد علی ست، مدرک دکترای حقوق دارم و فامیلی‌ام هم موحد است. بنابراین به من استاد نگویید، با نام یا شهرت خانوادگی خطابم کنید.» با توجه به خلق و خوی مثال زدنی ایشان شاید بتوان گفت که استاد موحد مصداقی از آخرین داستانی است که عطار در منطق الطیر آورده که مختصری از آن را می‌گویم. در داستان مذکور آمده: «شیخ ما روزی در حمام بود، درویشی شیخ را خدمت می‌کرد و دست بر پشت شیخ می‌مالید و شوخ بر بازوی او جمع می‌کرد، چنان‌که رسم قائمان باشد. تا آن دیگران ببیند که او چه کاری کرده است. پس در میان این خدمت سؤال کرد:‌ای شیخ بالاترین فضیلت چیست؟ شیخ در پاسخ گفت: «آنکه شوخ مرد به روی مرد نیاوری.» جالب این جاست که استاد موحد هم برخوردار از چنین اخلاقی است. برای خود من بارها پیش آمده تلفظ واژه‌ای را اشتباه گفته‌ام، استاد به جای تذکر اشتباهم کهنسالی خود را بهانه کرده و گفته که چه گفتی؟ نشنیدم! که من دوباره آن را به شیوه صحیح تلفظ کنم. شاید خود ایشان نداند اما من می‌دانم که این بهانه نشنیدن به این خاطر است که پیش دیگران از خطای خود شرمنده نشوم. بی‌شک برای فردی که سال هاست دلسوزانه کار می‌کند و از سویی حدود 94 سال سن دارد چنین برخورد دلسوزانه‌ای با شاگردانش جای شگفتی دارد. البته ایشان تنها با من اینگونه نیستند، به سراغ هر یک از افرادی که افتخار شاگردی یا همنشینی با او را دارند بروید همین گفته‌ها را خواهید شنید. خاطره دیگری از آقای موحد در خاطرم هست که دلم نمی‌آید از آن صرف نظر کنم، حدود چهار سال قبل افتخار این را پیدا کردم که مقدمه مجموعه‌ای از غزل هایم را ایشان بنویسند. قرار بود ساعت 13 و 30 یکی از روزها به فرهنگستان زبان و ادب فارسی بروم و مقدمه را بگیرم. وقتی رسیدم با چهره هراسان ایشان روبه‌رو شدم. پرسیدم چه شده؟ گویا استاد هر چقدر با من تماس می‌گیرند که بگویند چند خطی از یادداشت به بازنویسی نیاز دارد و به همین واسطه باید قدری دیرتر بروم موفق به تماس نمی‌شوند. آنقدر از شنیدن تواضع استاد شرمنده شدم که گفتم همین که شما افتخار نوشتن مقدمه مجموعه شعرم را به من داده اید جای تشکر دارد. آقای موحد همانقدر که اخلاق مدار و متواضع هستند به همان مقدار هم متعهدند، درست برخلاف ویژگی آدم‌های روزگار ما که اغلب برای هیچ کدام از این فضیلت‌های اخلاقی اعتبار چندانی قائل نیستیم. امیدوارم از تازه‌ترین تصحیح ایشان که به مثنوی معنوی تعلق دارد علاقه مندان به ادبیات بیشترین بهره را ببرند و ما همچنان شاهد انتشار آثار ارزشمند ایشان باشیم./روزنامه ایران

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۱۶۰۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟

   عصر ایران؛ رضا صائمی- نمی‌توان دل‌بستۀ هنر و ادبیات ایران‌زمین بود و به تماشای فیلم «مست عشق» وسوسه نشد. قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آن‌قدر حیرت‌انگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن می‌تواند هر علاقه‌مند به عرفان را به سالن‌های سینما بکشاند.

   با این حال وقتی به تماشای فیلم به سینمای آزادی رفته بودم، از پچ‌پچ و واکنش‌های برخی از تماشاگران اطرافم دریافتم گویی برخی بیشتر برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای به تماشای فیلم آمده بودند و با دیدن آنان بر پرده سینما یا کنار بازیگران ایرانی فیلم به وجد آمده و درباره حضور آنها در فلان سریال ترکی حرف می‌زدند.

    البته یکی از عناصر و عوامل مهم جذب مخاطب و رونق گیشه و فروش هر فیلم، حضور ستارگان سینمایی و بازیگران محبوب در آن اثر است. چنان‌که برای بسیاری از مخاطبان حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در این فیلم و هم‌بازی شدن آنها یکی از انگیزه‌های مهم تماشای فیلم است و این فی‌الذات چیز بدی نیست و البته حضور یک ستاره سینمایی خارجی هم می‌تواند به همین اندازه جاذبه داشته باشد اما اینکه برخی از تماشاگران ایرانی تنها به حضور بازیگران ترکیه‌ای در فیلم بیش از قصه آن توجه کنند عجیب است.  آن هم قصۀ دو تن از مفاخر و مشاهیر ایرانی که حیرت‌انگیزترین شخصیت‌ها در تاریخ و ادبیات کهن فارسی‌اند.

   به گمانم آنچه در فیلم «مست عشق» بیش از بازیگران آن چه ترکیه‌ای و چه ایرانی مهم است خود شخصیت‌های اصلی قصه‌اند یعنی شمش و مولانا. شخصیت‌هایی که دراماتیک و سینمایی نیستند بلکه واقعی‌اند. شخصیت‌هایی که باید قدر ببینند و بر صدر نشینند.

  اساسا فیلمی از جنس «مست عشق» ساخته شد تا دو تن از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ ادبیات ما به مردم معرفی شود. شخصیتی که آوازه‌شان جهانی شده و در وطن خودمان کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. این‌که حضور بازیگران ترکیه‌ای و حتی ایرانی تنها انگیزه تماشای «مست عشق» باشد ضد فیلم است.

    فیلمی که از زبان شمس و مولانا بر خودشناسی تاکید می‌ورزد تا بتوان از ظواهر دنیوی عبور کرد و به درک باطن جهان و جان خویش رسید. البته فیلم این ظرفیت ذائقه‌پذیری را در خود دارد و تماشای با‌بصیرت آن می‌تواند به تماشاگر کمک کند تا از ظاهر پرستی عبور کند.

   با این همه چنان که اشاره شد این واقعیت غیر قابل انکار است که کثیری از تماشاگران ایرانی به شوق تماشای بازیگران ترکیه‌ای به دیدن «مست عشق» می‌روند و این در حالی است که  «بنسو سورال» یکی از بازیگران ترکیه‌ای این فیلم گفته است حضور در این فیلم و حسن فتحی او را متحول کرده و بعد از این در هر نقشی بازی نمی‌کند.

   ضمن اینکه از حیث بازیگری، بازیگران ما در سطح بالاتری قرار دارند و تماشایی‌ترند. گرچه مهم‌ترین مولفه و عنصر جذابیت و تماشایی بودن «مست عشق» نه بازیگران آن که دو شخصیت اصلی و واقعی آن یعنی شمس و مولاناست.

     هیچ مایه و سرمایه ای برای تبلیغ«مست عشق» به اندازه خود این شخصیت نیست و کاش هر فیلمی را به تناسب جایگاه سوژه‌اش به تماشا بنشینیم نه چیدمان و ترکیب بازیگرانش. نمایش تصویری قصه شمس و مولانا کافی است تا از تماشای «مست عشق» سرمست شویم.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست

دیگر خبرها

  • نقد فیلم مست عشق + خلاصه، بازیگران و مدت زمان
  • پرداخت بیش از ۳۴ هزار فقره تسهیلات اشتغالزایی به معرفی شدگان نهادهای حمایتی در دولت مردمی
  • قیمت دلار و یورو در مرکز مبادله ایران؛ یکشنبه ۹ اردیبهشت
  • برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟
  • قیمت دلار و یورو در مرکز مبادله ایران؛ شنبه ۸ اردیبهشت
  • نرخ ساخت منطقی نیست/ ابلاغ تعرفه حق‌الزحمه مهندسان نظام مهندسی
  • مطالبه برخی امتیازات سرمایه‌گذاران در پروژه‌های شهری گرگان منطقی نیست
  • ‌ کتاب «طراحی مدارهای منطقی» در جهاددانشگاهی قزوین منتشر شد
  • رکوردشکنی شمس و مولوی در سینمای ایران
  • متدینین در مسئله عفاف و حجاب، منطقی بحث کنید