به رهبران جهان عرب اميدي نيست
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۲۶۷۵۵۸
خبرگزاري آريا - تهران-ايرنا- ديپلماسي ايراني در يادداشتي آورده است:دونالد ترامپ توجهي به مردم خشمگين و خسته منطقه که از بحران هاي متعدد به ستوه آمده اند، نکرد و با تاييد انتقال سفارت امريکا به بيت المقدس آنها را خشمگين تر کرد. اما اگر از نگاه سياسي و عملکرد دولتمردان عرب به اين موضوع نگاه کنيم شايد چيز ديگري ببينيم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علي موسوي خلخالي در اين يادداشت آورده است: شايد ما مسلمانان و مردم عرب از اين که دونالد ترامپ، رئيس جمهوري ايالات متحده حرف دامادش، جارد کوشنر، که اين روزها مشاور خاورميانه اي او شده و عملا دستورات او را در امور خاورميانه اوست که دنبال مي کند، گوش داد و بيت المقدس را به عنوان پايتخت اسرائيل برگزيد، خشنود نشديم. بسياري از تحليلگران و ناظران و کارشناسان مي گويند که جارد کوشنر که خود يهودي است ارتباطات تنگاتنگي با اسرائيلي ها دارد. کوشنر رابطه تجاري عميقي در اسرائيل برقرار کرده و از جمله امريکايي هاي نزديک به بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل است. براي همين مي گويند طرح انتقال سفارت امريکا به بيت المقدس و حتي تعيين سفيري تندرو از سوي امريکا در اسرائيل که دربست مدافع سياست هاي اسرائيل باشد و از خود اسرائيلي ها صهيونيست تر باشد، برنامه اوست. ما معتقديم که امريکا اشتباهي استراتژيک انجام داد و بنزين روي آتش خاورميانه ريخت. اما آيا واقعا ترامپ اشتباه کرد؟
قبل از اين که به اين پرسش پاسخ دهيم، يک تحليل ساده از رفتارهاي ترامپ داشته باشيم. در طول مدتي که ترامپ وارد کاخ سفيد شده ثابت کرده است که هيچ توجهي به افکار عمومي جهان نمي کند. براي او اهميت ندارد که سران اروپا، آسيا و اصلا کل جهان او را فردي غيرقابل پيش بيني، مرد تصميم هاي خلق الساعه و کلا ديوانه خطاب کنند. توصيه او به معاونانش درباره طراز تجاري امريکا و کره جنوبي و دستوري عمل کردن او در اين رابطه که به مقاماتش گفته است که به کره اي ها بگوييد: «اين رئيس جمهوري ما ديوانه است»، شاهدي بر اين ادعاست. پس او هيچ اهميتي به افکار عمومي، مردم جهان و حتي سران جهان نمي دهد. حالا اين سران چه متحدان عربش باشند، چه رهبران روشنفکر و فرهنگي اروپا چه رهبران آرام آسيايي. او خودش به صراحت گفته است که آن چه برايش اهميت دارد اول از همه پول، بعد ايجاد اشتغال در امريکا و سوم خود امريکاست.
حالا به سراغ جواب سوال خودمان برويم، آيا واقعا ترامپ در انتقال سفارت امريکا به بيت المقدس و اعلام اين شهر به عنوان پايتخت اسرائيل اشتباه کرد؟ اگر از نگاه مردم عرب و مسلمانان جهان و حتي افکار عمومي اروپا بنگريم، بله اشتباه کرد. او نه تنها آتش روي بنزين بحران هاي خاورميانه ريخت بلکه به نوعي کشورش را به سيبل اتهامات آورد و معلوم نيست بازخورد آن در آينده چه خواهد بود. او توجهي به مردم خشمگين و خسته منطقه که از بحران هاي متعدد به ستوه آمده اند، نکرد و با اين کار آنها را خشمگين تر کرد. اما اگر از نگاه سياسي و عملکرد دولتمردان عرب به اين موضوع نگاه کنيم شايد چيز ديگري ببينيم.
دولت امريکا يک روز بعد از اعلام بيت المقدس به عنوان پايتخت اسرائيل گفت که در اين رابطه با مصر و عربستان سعودي مشورت کرده بود و آنها مخالفتي نکرده بودند. آن طور که در خبرها آمده اردن هم در جريان اين کار بوده است. در مورد مصر و اردن شايد حق با دولت امريکا باشد. اولا هر دو کشور با اسرائيل رابطه دارند، اين رژيم را به رسميت شناخته اند و در سرزمين هاي اشغالي سفارت خانه باز کرده اند. پس جواب اعتراضات آنها به اين اقدام ترامپ، همان چيزي است که نيکي هيلي، نماينده دولت ترامپ در سازمان ملل مي گويد: «تعيين پايتخت جزء اختيارات يک کشور است، ما کاري غيرطبيعي انجام نداده ايم.» روشن است که طرف صحبت او دولت هاي مصر و اردن است که هر دو اسرائيل را به رسميت شناخته اند. وانگهي مصر در برابر اقدامات امريکا چه مي تواند انجام دهد؟ آيا دولت سيسي يک دولت مردمي برخواسته از جامعه مردم سالار مصر است که بخواهد مطابق با افکار عمومي خود عمل کند؟ وقتي دولت سيسي با وجود اين همه اعتراض حتي حاضر نشده سطح روابط خود را با اسرائيل کاهش دهد يا سفير خود را احضار کند يا سفير اسرائيل در قاهره را اخراج کند، چه انتظاري از آن مي رود؟ اين صحيح است که مصر در سازمان ملل عليه اسرائيل سخنراني مي کند و بيانيه صادر مي کند اما در عمل چه مي کند؟ امريکا و اسرائيل سابقه شنيدن بيانيه هاي جهان عرب را داشته اند، اما آيا واقعا مصر اقدامي انجام داده است که طرف امريکايي و اسرائيلي احساس خطر کنند يا واقعا دريابند که کاري کرده اند، اشتباه بوده است؟ وقتي به تهديد مالي امريکا مي رسد، بي شک کشورهايي نظير اردن و مصر که تبديل به مواجب بگير امريکا شده اند، عقب مي نشينند.
بحران اقتصادي هم در مصر و هم در اردن بسيار بالاست. کيست که نداند دولت مصر اعتراض هاي اقتصادي و اجتماعي مردم را به بدترين شکل ممکن سرکوب مي کند؟ در چهار سال گذشته نزديک به 20 هزار نفر فعال سياسي و اجتماعي دستگير شده و روانه زندان شده اند. يک پنجم جمعيت قاهره و يک سوم جمعيت اسکندريه، شهرهاي بزرگ مصر، در قبرستان ها مي خوابند. در قبرستان ها بر سر خوابيدن در گورها ميان فقرا دعوا مي شود، آيا با چنين وضعيتي دولت مصر مي تواند به راحتي از کمک هاي مالي امريکا چشم پوشي کند؟ در اردن بحران قيمت حامل هاي انرژي هر روز عده اي را روانه خيابان ها مي کند و دولت هاي اردن به دليل ناتواني در حل بحران هاي متعدد اقتصادي مرتب تغيير مي کند، آيا دولت اردن مي تواند از کمک هاي مالي امريکا چشم پوشي کند در حالي که روي همين کمک ها براي حل بحران هاي اقتصادي اش حساب کرده است؟ وقتي که چند ماه پيش يک اردني در سفارت اسرائيل به ضرب گلوله يک مقام امنيتي آن سفارت کشته شد، دولت اردن واکنش در خوري نشان نداد و وقتي که طرف اسرائيلي ادعا کرد فرد خاطي مصونيت ديپلماتيک دارد، عقب نشست و حتي حاضر نشد سطح روابط خود را با تل آويو کاهش دهد، در اين صورت چگونه مي توانيم انتظار داشته باشيم اردن الآن عليه امريکا و اسرائيل بر سر انقال سفارت امريکا به بيت المقدس موضع بگيرد؟
عربستان سعودي که خيلي تمايل دارد آن را رهبر فعلي جهان عرب بدانند، به صراحت به محمود عباس گفته است که بايد با طرح ترامپ کنار بيايد. حتي در خبرها آمده است که محمد بن سلمان، وليعهد جوان عربستان به عباس پيشنهاد داده است که فلسطيني ها منطقه ابوديس واقع در حومه شرق بيت المقدس را به عنوان پايتخت کشور فلسطين برگزينند. روشن است که براي عربستان تغيير پايتخت فلسطين نه تنها دغدغه نيست بلکه اصلا توجهي به آن نمي کند. رفتارهاي اخير دولت عربستان اين موضوع را ثابت کرده است. اولويت محمد بن سلمان رسيدن به تخت پادشاهي به هر قيمتي است و براي رسيدن به اين هدف فضاسازي در عرصه سياست خارجي را در پيش گرفته، در اين چارچوب بر طبل ايران هراسي مي کوبد و از در دوستي با اسرائيل در آمده است به اين اميد که دو حامي قدرتمند براي رساندن او به تخت سلطنت داشته باشد. وقتي دغدغه قوي ترين مرد عربستان چنين است، آيا مي توان از رياض انتظار داشت که براي مردم فلسطين دل بسوزاند؟
سوريه پنج سال است که به دليل جنگ با تروريسم و مزدوران خارجي از رمق افتاده است، کشوري که اسرائيل آن را بزرگترين تهديد بالفعل براي خود مي ديد اکنون به واسطه درگير شدن با مسائل داخلي خود تاب ايستادگي در برابر زياده خواهي هاي اسرائيل را ندارد. عراقي که اسرائيل دو دهه پيش آن را بزرگترين تهديد براي خود مي ديد چنان تروريسم و 13 سال جنگ امانش را بريده است که ديگر تاب ورود به بحران هاي ديگر منطقه اي ندارد. در چنين شرايطي باز هم مي توانيم بگوييم ترامپ و نتانياهو خطاي استراتژيک کردند؟ آنها بايد از کدام کشور عربي بترسند، در حالي که هيچ کدام قدرت رويارويي يا حداقل اعتراض به آنها را ندارند، وابسته به پول هاي آنها شده اند، اعتراض هاي مردمي را به شدت سرکوب مي کنند، دغدغه اصلي شان کرسي قدرت است و طاقت تحمل تنشي جديد را ندارند؟
ديپلماسي ايراني/5دي 96
اول*عليرضافرجي
انتهاي پيام /*
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۲۶۷۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: