فکر اساسی نکنیم یوزپلنگ منقرض میشود
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۵۰۸۸۲۷
یک کارشناس حیات وحش اداره کل محیط زیست استان اصفهان با بیان اینکه اگر فکر اساسی برای مدیریت یوزپلنگ نشود منقرض خواهد شد، گفت: هر چند امروز برخی از کارشناسان این گونه را منقرض شده محسوب می کنند، تعداد آمار این گونه باید دقیق برآورد شود اما تاکنون اطلاعات دقیقی از این گونه در منطقه عباس آباد در دست نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مریم امیدی در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: عباس آباد یکی از بهترین زیستگاه های کویری و نیمه بیابانی است و از آن به عنوان بهشت گربه سانان یاد می شود، چراکه بیشترین گونه گربه سانان و سگ سانان در این منطقه حضور دارند.
وی افزود: از مهم ترین گونه های ثبت شده در منطقه عباس آباد می توانیم به یوزپلنگ آسیایی، پلنگ، کارکال، گربه شنی، شاه روباه، جبیر، هوبره و زاغ بور اشاره کنیم.
این کارشناس حیات وحش اداره کل محیط زیست استان اصفهان ادامه داد: با توجه به اینکه یوزپلنگ وضعیت خاصی دارد در این منطقه و در کل کشور دارای حساسیت ویژه ای است. هرچند که متاسفانه اطلاعات دقیقی از تعداد آنها نداریم. چندین سال پیش دوربین های تله ای تصاویری از یوزپلنگ آسیایی ثبت کرده اند، ولی آمار دقیقی از آنها در منطقه عباس آباد در دسترس نیست.
امیدی اضافه کرد: به دست آوردن اطلاعات به خصوص تعداد گوشتخواران و گونه های شب فعال دشوار است، اما با توجه به اینکه یوزپلنگ از گونه های در معرض انقراض است و اگر فکر اساسی برای مدیریت این گونه نشود منقرض خواهد شد . هرچند که امروز برخی از کارشناسان هم این گونه را منقرض شده محسوب می کنند، تعداد آمار این گونه باید دقیق برآورد شود، ولی تاکنون در منطقه عباس آباد اطلاعات دقیقی از این گونه در دست نیست.
وی با بیان اینکه استفاده از ژنتیک و یا تکثیر در اسارت از راهکارهایی است که می توان یوزپلنگ را از این وضعیت خارج کند، ادامه داد: یوزپلنگ در زادآوری و جفتگیری سختگیر است و تکثیر این گونه در اسارت نیز نیازمند تدابیر بسیار خاصی است.
جمعیت جبیر کمتر شده است
این کارشناس حیات وحش اداره کل محیط زیست استان اصفهان به جبیر اشاره کرد و گفت: متاسفانه از جبیر هم جمعیت دقیقی در دست نیست و دیدن این حیوان سخت است و دیدن آن از دور امکان اشتباه با آهو دارد، به همین دلیل این گونه باید از نزدیک دیده شود تا اطلاعات آن دقیق ثبت شود.
امیدی تصریح کرد: در حال حاضر آخرین برآوردها از حضور جبیر در استان در دوربین های تله ای نشان می دهد که مناطقی مانند عباس آباد و شکار ممنوع خارو در اردستان در پراکنش جبیرها قرار دارند، ولی ثبت این گونه نشان می دهد که جمعیت آن کمتر شده است.
وضعیت گونه ها در مناطق حفاظت شده مناسب است
وی به وضعیت خشکسالی در تمام مناطق حفاظت شده استان اصفهان اشاره کرد و افزود: با وجود خشکسالی شدید هم چنان جمعیت گونه های موجود در مناطق حفاظت شده استان مناسب است، ولی وضعیت حفاظت از مناطق به علت کمبود نیرو سخت و دشوار است.
این کارشناس حیات وحش اداره کل محیط زیست استان اصفهان گفت: مردم محلی باید نسبت به مناطق حفاظت شده آگاه شوند، شکار هم چنان یکی از عوامل کاهش گونه ها و خشکسالی عامل دیگر از بین رفتن گونه ها در استان است. هرچند آبرسانی به آبشخورها در تمام مناطق حفاظت شده انجام می شود و حتی در کلاه قاضی علوفه دستی نیز برای حیوانات در نظر گرفته می شود، اما علوفه دستی برای حیوان در مناطق مناسب نیست، ولی در کلاه قاضی به دلیل اینکه مانند یک جزیره در میان اتوبان ها، شهرک های صنعتی و ... افتاده مجبور هستیم از این روش استفاده کنیم.
امیدی تاکید کرد: باید در زمینه گربه سانان وضعیت اطلاعات و آماری خود را دقیق تر کنیم، چراکه برای مدیریت این گونه ها نیازمند اطلاعات دقیق هستیم تا متوجه باشیم وضعیت گونه ها از چه قرار است.
وی به زاغ بور به عنوان گونه ای خاص ایران اشاره کرد و افزود: بر روی این گونه نیز در مناطق کویری و نیمه بیابانی خیلی خوب کار نشده است، اما پراکنش این گونه در تزهای دکتری و فوق لیسانس مطرح شده است. هرچند که تخریب زیستگاه عامل اصلی تهدید این گونه جانوری است.
جمعیت کبک دری در حال کاهش است
این کارشناس حیات وحش اداره کل محیط زیست استان اصفهان به کبک دری به عنوان گونه خاص دیگر اشاره کرد و گفت: این گونه در ارتفاعات زندگی می کند از جمله در فریدن و فریدونشهر که جمعیت آنها در حال کاهش یافتن هستند چراکه شکار و زیستگاه خاص آنها و تخریب زیستگاه خاص در کاهش این جمعیت موثر هستند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۵۰۸۸۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل