Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام نیوز»
2024-04-30@23:25:37 GMT

دختر ۱۹ ساله اروپایی قربانی پارتی‌های شبانه تهران

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۷۲۶۴۰۷

دختر ۱۹ ساله اروپایی قربانی پارتی‌های شبانه تهران

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، همیشه و در تمامی برهه‌های تاریخ مخاطبان «پَروپا قرصی» داشته و از ده‌های گذشته تا به امروز همچنان در زُمره پربازدیدترین اخبار قرار داشته است، از سالیان دور نیز تعداد زیادی از خوانندگان، روزنامه را می‌خریدند تا صفحه حوادث آن را بخوانند.


اکنون نیز با حضور خبرگزاریها و سایتهای خبری، هر روزه بخش قابل توجهی از پربازدیدترین اخبار هر رسانه‌ای به اخبار حوادث تعلق می‌گیرد و صحفه حوادث روزنامه‌ها همچنان پربازدید و پابرجاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



برای بازخوانی حوادث و پرونده‌های جنایی در دهه‌های گذشته به سراغ اخبار حوادث یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور در دهه 50 رفتیم و در قالب سلسله گزارشهایی به بازخوانی این پرنده‌ها البته با ادبیات و «قلم حوادث‌نویسی» خاص آن ایام(بدون دخل و تصرف در نحوه تنظیم آن) می‌پردازیم.

در ادامه سراغ حوادث و وقایع جنایی در چهارم خرداد ماه سال 1355 رفتیم.

دختر 19 ساله اروپایی قربانی برنامه‌های شبانه تهران

یک دختر زیبای فرانسوی، طی شکوائیه‌ای که تسلیم دادسرای تهران کرده از برنامه‌های عجیب شبانه در تهران پرده برداشته و از خود، به عنوان «قربانی ساده‌لوح» این برنامه‌ها نام برده است.

او که 19 ساله است و «ژوزفا» نام دارد، در شکوائیه خود که به خط فارسی و در چهار صفحه نوشته است مدیرعامل یک شرکت تولید و پخش فیلم را به عنوان سبب اصلی «شوربختی» و «فریب» خود معرفی کرده است؛ ژوزفا که کمی فارسی می‌داند، گفت: یک وکیل دادگستری شکوائیه او را از زبان فرانسوی به فارسی برگردانده است.

در این شکوائیه ژوزفا نوشته است: ...چند سال پیش در فرانکفورت با یک جوان شرقی به نام «عبدالقدوس محمد» آشنا شدم. احساس شرقی و پایگاههای فکری شاعرانه این جوان مرا که در آن زمان بیش از 17 سال نداشتم، سخت تحت تأثیر قرار داد و زمانیکه از من تقاضا کرد با او به ایران بیایم زیر نفوذ کلمات سحرانگیزش آنچنان از جاذبه‌های عرفانی شرق متأثر بودم که بدون چون و چرا و بی‌آنکه حتی یک لحظه تردید کنم، همراهش ابتدا از فرانکفورت به پاریس نزد فامیلم رفتم و پس از چند روز توقف در پاریس به تهران آمدم.

محیطی که عبدالقدوس زندگی می‌کرد نه تنها محیطی که من می‌پنداشتم باید یک جامعه شرقی داشته باشد، نبود بلکه احساس کردم قدم به منجلابی گذاشته‌ام که زندگی ماشینی غرب با آن «سوئیچ‌پارتی‌هایش» نیز اینچنین نکبت‌بار و کثیف نیست.

زندگی مجلل

ژوزفا در قسمتی از نامه‌اش پرده از برنامه‌های شبانه تهران برداشت: ...عبدالقدوس به‌زودی گروهی از دوستان خود را با من آشنا کرد. در خانه زیبا و مدرن عبدالقدوس که خارج از تهران و روی یک تپه مشرف به باغ وسیع است عبدالقدوس با فیلمهای وقیح سکسی با مشروب و گاه با مواد مخدر از دوستان خود پذیرایی می‌کرد. در خانه مجلل این مرد شرقی حتی نشانه‌ای از عرفان، جاذبه‌های فلسفی شرق و از پندارهای انسانی وجود نداشت و من که قربانی ساده‌لوح این برنامه‌ها بودم به امید اینکه روزی آنچه را که از زبان عبدالقدوس در اروپا شنیده بودم، با چشم ببینم آرام آرام به فساد کشیده شدم.

هنگام نمایش‌های فیلمهای سکسی عبدالقدوس و دوستانش آنچه را در فیلم دیده بودند، با من تجربه می‌کردند! من هرگز به این برنامه گردن نمی‌نهادم ولی مشروب آنقدر به من خورانده می‌شد که تنها فردای آن روز می‌فهمیدم که چه کرده‌ام و چه شده است. اعتراضات من به عبدالقدوس از همان شبهای آغاز برنامه شروع شد اما او که برای من یک فیلسوف بزرگ جلوه می‌کرد هر بار با جادوی کلام مرا مجبور به عقب‌نشینی می‌کرد.

کم‌کم من نیز به برنامه‌ها عادت کردم چرا که در مقابل این برنامه‌ها از یک زندگی کاملاً مرفه و سطح بالا برخوردار بودم. نزدیک به دو سال است که برده‌وار قربانی شده‌ام و حالا چند روزی است که خود را از این زندگی جهنمی وارهانده‌ام.

ژوزفا در پایان شکوائیه خود تقاضا کرد عبدالقدوس تحت تعقیب قرار بگیرد؛ یک وکیل پایه یک دادگستری به وکالت از سوی ژوزفا پرونده شکایتی او را تعقیب می‌کند.

جوانی با مار دخترها را تعقیب می‌کرد

یک جوان 19 ساله ماری به دست می‌گرفت و جلوی دبیرستانهای دخترانه برای دانش‌آموزان مزاحمت ایجاد می‌کرد؛ دو روز قبل رئیس دبیرستان دخترانه جامع به مأمورین کلانتری 16 تهران اطلاع داده بود که جوانی جلوی دبیرستان برای دختران مزاحمت ایجاد کرده و هنگامی‌که دخترها به طرف خانه‌هایشان می‌روند او چادر آنها را می‌کشد و فرار می‌کند. مأموران کلانتری روز پنج‌شنبه با لباس مبدل جلوی دبیرستان جامع کمین کردند و متوجه شدند هنگامی‌که دختران از دبیرستان خارج می‌شوند جوانی در حالی که یک مار در دست دارد و چادر رنگی به دور دستش پیچیده به سمت دختران رفته و دختران با دیدن مار فریادکشان چادرهای خود را رها کرده و فرار می‌کنند.

مأمورین به جوان نزدیک شدند اما او با دیدن مأموران در حالی که هنوز مار را در دست داشت فرار کرد. مأمورین او را چند خیابان آنطرف‌تر دستگیر کردند و به دادسرا فرستادند. او خود را «شاهرخ» 19 ساله و بلورساز معرفی کرد و اظهار داشت: برای تفنن از کارخانه محل کارش مرخصی گرفته و جلوی مدرسه دخترانه برای دخترها مزاحمت ایجاد می‌کرده است. او گفت مار را از خیابان پیدا کرده است. دادیار دادسرای تهران پس از مطالعه پرونده شاهرخ را با قرار لازم زندانی کرد.

مواظب باشید به شما چای بیهوشی تعارف می‌کنند

اگر شما را دعوت به چای کردند، نپذیرید زیرا پس از خوردن چای بی‌هوش می‌شوید و محتویات جیب شما به یغما می‌رود.

چند روز قبل مردی به نام احمد به مأمورین آگاهی شکایت کرد و گفت: هنگامی که در پارکشهر تهران مشغول قدم زدن بودم، مشاهده کردم که چند نفر دور هم نشسته‌ و مشغول خوردن چای هستند، در این وقت یکی از آنها مرا به صرف چای دعوت کرد، من تشکر کردم اما آنها اصرار کردند و ناچار پذیرفتم، احمد افزود: وقتی اولین استکان چای را خوردم ناگهان چشمانم به هم دوخته شد و دیگر چیزی نفهمیدم، وقتی به خود آمدم دیدم تنها هستم و جیبم را خالی کرده‌اند.

احمد گفت: دو روز بعد مجدداً به پارکشهر رفتم و ضمن جست‌وجو یکی از آن چهار نفر را دیدم که او را دستگیر کردم. مرد دستگیر شده خود را فرهاد معرفی کرد.

در تحقیقاتی که مأمورین به عمل آوردند معلوم شده این عده تاکنون بارها به این ترتیب جیب مردم را خالی کرده‌اند.

فرهاد ضمن اعتراف به گناه خود دوستان دیگرش را به نام احمد، نادر و محمود به مأمورین معرفی کرد. این عده دیروز توسط آقای اشتری دادیار دادسرای تهران بازداشت شدند.

ماموران شعبه 15 آگاهی هشدار دادند که گول این قبیل افراد را نخورند و کسانی که تاکنون به وسیله این افراد پول‌شان ربوده شده است به آگاهی مراجعه کنند.

منبع: تسنیم

110

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۷۲۶۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفتگو با ستاره 19 ساله خاص‌ترین تیم جام حذفی

به گزارش "ورزش‌ سه"، مرحله یک هشتم رقابت‌های فوتبال جام حذفی باشگاه‌های ایران برگزار و در یکی از این دیدارها تیم چادرملوی اردکان با درخشش گلر 19 ساله خود یعنی «امیرحسین آسیابان پور» که به‌ تازگی نیز به اردوی تیم تیم ملی فوتبال دانشجویان کشور دعوت شده‌ است، داغ صعود را به دل کرمانی‌ها گذاشت و راهی مرحله یک چهارم شد.

این تیم رویایی که در پیکارهای لیگ فوتبال دسته اول باشگاه‌های ایران گرفتار تساوی‌های کمرشکن شده و در حالت برزخی به سر می‌برد، با غلبه بر تیم مس کرمان در چارچوب جام حذفی، نشان داد که برای بازگشت به شرایط ایده‌آل خود و اخذ سهمیه لیگ برتر فوتبال کشور آمادگی لازم را دارد.

شاگردان «سعید اخباری» در این بازی خارج از خانه با شکست فاصله‌ای نداشتند؛ اما امیدشان را حفظ کردند و در واپسین دقایق بازی گل خورده را جبران و اجازه ندادن تا میزبان کرمانی به هدفش برسد. در نهایت سرنوشت این بازی به ضربات پنالتی کشیده شد؛ و «امیرحسین آسیابان پور» گلری دهه 80 چاردملو که بدون اغراق ستاره بی‌چون‌ و چرای میدان بود؛ ناجی چادرملو شد و سند صعود تیمش به عنوان تنها تیم لیگ دسته یکی به مرحله یک چهارم جام حذفی را با مهار ضربه پنالتی مسی‌ها امضا کرد.

بعد از پیروزی ۴ بر ۶ تیم چادرملو اردکان در ضربات پنالتی «سعید اخباری» سرمربی تیم چادرملو اردکان درباره نقش دروازه‌بان جوان تیمش در این پیروزی گفت: «امیرحسین آسیابان‌پور را سال گذشته که دروازه‌بان تیم جوانان بود در گزینش و تست به تیم آوردم؛ و زیر نظر طباطبایی مربی دروزاه‌بان‌های تیم که به عنوان بهترین‌ دروازه‌بانان ایران شناخته می‌شود, شبانه‌روز تمرین کرد. امروز او ۱۹ ساله است و خوشحالم که به این اعتماد جواب داد؛ ما سه گلر خیلی خوب داریم که «حجت صدقی» مقداری مصدومیت داشت و این فرصت به امیرحسین رسید و این سومین بازی او بود. امیر حسین در این بازی خیلی مسلط کار کرد؛ و امیدوارم قدرشناس موقعیتی که بهش داده شده و همچنین قدر مربی خودش را بداند. مسیر رو به رشدی برای او مهیا است و همه چیز بستگی به خودش دارد.»

به سراغ این ستاره آینده دار رفتیم؛ امیرحسین در خصوص قرار گرفتن در مسیر دروازه‌بانی به خبرنگار ورزش سه گفت: «همه چیز از فوتبال بعد از مدرسه در کوچه و خیابان شروع شد؛ و هر روز علاقه من به فوتبال و گلری بیشتر و بیشتر می‌شد تا جایی که با حمایت خانواده برای شرکت در تست‌های آکادمی کیا به تهران سفر کردم.»

*چگونه به چادرملو رسیدی؟ 
زمانی به تهران سفر کردم 12 سالم بود و شرایطم برای پسری 12 ساله در شهر غریب سخت بود؛ و توانایی زندگی در استانی به بزرگی تهران را نداشتم و مجبور شدم برگردم یزد؛ چند سالی در یزد ادامه دادم و یک بار برای برای همیشه تصمیم گرفتم برای رسیدن به آرزویی که دارم مجددا به تهران سفر کنم. در تهران به صورت کاملا اتفاقی از مراحل تست گیری آکادمی چادرملو سردرآوردم و در کمال ناباوری و زمانی که مات و مبهوت بودم گفتند در تست قبول شدم.»

او گفت: «آغاز کار حرفه‌ای من در پست دروازه‌بانی از اینجا شروع شد خداروشکر با دلسوزی و تلاش مربی آقای «حامد طباطبایی»، دعای پدرو مادرم و تحمل تمام سخت‌هایی به جان خریدم امروز به اینجا رسیدم و می‌دانم که مسیر پر فراز نشیب و طولانی را در پیش دارم. واقعا در این دنیا برایم چیزی با ارزش‌تر از اشک شوق مادرم نیست!

*در چند بازی اخیر ستاره میدان و ناجی تیم بودی؛ نظرت در این مورد چیست؟ 
باعث افتخار من است که به عنوان کوچیک‌ترین عضو مجموعه باشگاه چادرملو در این تیم حضور دارم و توانستم به‌ عنوان تنها بازیکن بومی برای تیم مفید باشم؛ این موفقیت در چند بازی اخیر را به سرمربی و مربیان تیم و تمام کسانی ک به من باور داشتند مدیونم؛ و امیدوارم که در آینده نیز سربلند باشم و جواب بخشی از تمام زحمت‌هایی که تا به امروز برایم کشیده‌اند را بدهم.

*به نظرت در آینده چه جایگاهی در فوتبال ایران به دست خواهی آورد؟

آینده رو حقیقتا نمی‌توانم پیش بینی کنم؛ اما امیدوارم به جایگاهی برسم که موجب خوشحالی دل پدر و مادرم باشم؛ چرا که همیشه برای من خیلی زحمت کشیدن و هیچ چیز برای من با ارزش‌تر از این نیست.

*چه آرزویی داری؟
آرزوی من رسیدن به تیم ملی بزرگسالان و پوشیدن پیراهن تیم ملی است و امیدوارم یک روزی  به این درجه برسم که برای مردم ایران افتخار آفرین باشم.

دیگر خبرها

  • گفتگو با ستاره 19 ساله خاص‌ترین تیم جام حذفی
  • جشن تکلیف دانش آموزان دختر آستارایی برگزار شد
  • جست‎جو برای یافتن دختر ۴ ساله در کلاله
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!
  • (عکس) اولین قربانی تصادف در ایران چه کسی بود؟
  • اجتماع دانشجویی در همبستگی با دانشجویان آمریکایی و اروپایی مقابل دانشگاه تهران
  • شغل پاره‌وقت و پُردرآمدی که در ایران مُد شده
  • برنامه‌ریزی برای توسعه ۱۶۰۰ هکتاری باغات
  • قتل دختر اصفهانی مبتلا به اتیسم به دست مادرش
  • راز قتل دختربچه ۱۱ ساله اصفهانی فاش شد