تبدیل شدن پل شهدای دانشجو به مکانی برای خودکشی / حتی تکرار حوادث هم مسئولین را بیدار نمی کند؟
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۳۱۲۳۴
ظهر دوشنبه برای چندمین بار طی ماه های اخیر پل شهدای دانشجو واقع در فلکه جانبازان تبریز بدلیل اقدام به خوکشی شهروند دیگری، خبرساز شد؛ اقدامی که مسبوق به سابقه نیز بوده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ائل ، ظهر دوشنبه برای چندمین بار طی ماه های اخیر پل شهدای دانشجو واقع در فلکه جانبازان(فلکه دانشگاه تبریز) بدلیل اقدام به خوکشی شهروند دیگری، خبرساز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این پل واقع در یکی از معابر اصلی تبریز و مشرف به برج تجاری بلور بوده و مدتهاست به جهت این معضل اجتماعی جنجال ساز شده و تیتر رسانه ها می شود.
نگاهی به سوابق معضل خودکشی روی پل شهدای دانشجو
نخستین بار در مرداد سال قبل بود که دختر جوانی با رفتن به بالای این پل، تصمیم به خودکشی داشت که با تلاش ماموران آتش نشانی از این اقدام خود منصرف شد.
هر چند گفته می شد که این دختر جوان به دلیل مشکلات روحی ناشی از مرگ مادر خود، تصمیم به خودکشی گرفته بود.
در خرداد ماه سالجاری نیز مشابه این اتفاق باز در همان مکان تکرار شد و دختر جوان دیگری با بالا رفتن از پل شهدای دانشجو، برای مدتی اذهان عمومی را مشوش کرد.
این باز نیز یک روحانی جوان جلو رفته و با صحبت های آرامش بخش خود، آن دختر را از خودکشی منصرف کرده و این غائله نیز ختم به خیر شد.
مورد بعدی حدود یک ماه قبل بود که این بار نوبت به یک پسر جوان رسید که تصمیم داشت خود را از بالای این پل انداخته و به زندگی خود پایان دهد که با حضور ماموران اورژانس اجتماعی از اقدام خود منصرف شد.
برخی رسانه ها نیز مدعی شدند که دلیل انصراف این پسر جوان از خودکشی، حضور یک دختر جوان در صحنه و صحبت با وی بود.
بعد از این سه ماجرا، پل شهدای دانشجو که متاسفانه فاقد موانع و حفاظ های لازم می باشد؛ همچنان در صدر اخبار حوادث قرار گرفت اما متاسفانه مسئولین فکری به حال وضعیت ایمنی آن نکردند تا اینکه این مکان بازهم به عنوان پل خودکشی مطرح شود.
فاجعه هایی که می توانست رخ دهد و امنیت روانی را تهدید کند
در آخرین نمونه ظهر امروز بود که مردی ۳۵ ساله خود را به قسمت بالایی این پل رسانده و مشابه موارد قبلی تصمیم به خودکشی داشت که ناکام ماند و تصمیم او عملی نشد.
با وجود تکرر این رخدادهای نامبارک در این پل که هر کدام می توانست فاجعه ای تلخ به بار آورد؛ اما همچنان خبری از مسئولین در رسیدگی به این معضل نیست.
اینکه دلایل خودکشی بین شهروندان چیست؛ یک بحث مجزا است که باید ریشه یابی شود اما تبدیل شدن یک معبر عمومی در مکان پرتردد شهر به یک محلی برای خودکشی، تبعاتی همچون آسیب رساندن به امنیت روانی جامعه دارد که لزوم ورد مسئولانه مراجع ذیربط و شهرداری را می طلبد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۳۱۲۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
روزنامه اعتماد نوشت: «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است»، به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود.
پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»