پایان پرونده جنایتکار مجنون
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۵۵۰۲۸
متهم پس از مرخصی از آسایشگاه روانی دست به این قتل زده بود.
به گزارش شهروند، پسر ٣٥سالهای که ١١سال پیش دختر مورد علاقهاش را با ضربات چاقو کشت، در محوطه زندان به دار مجازات آویخته شد. این درحالی است که او ٦سال پیش از کشتن دختر مورد علاقهاش، خواهر و مادر خود را هم به قتل رسانده بود.
این پسر پس از قتل عام خانوادگی، به تشخیص پزشکی قانونی راهی بیمارستان روانی شده بود و بعد از ٤سال زندگی در آسایشگاه روانی، از بیمارستان مرخص شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قتل با ٣٧ ضربه چاقو
ظهر روز ٢٤ بهمنماه سال ٨٥ بود که ماموران پلیس در جریان وقوع یک جنایت هولناک قرار گرفتند. پسر ٣٥ سالهای به همراه پدرش به کلانتری ١٣٨ جنتآباد رفت و خودش را تسلیم پلیس کرد.
او در رابطه با جزییات جنایتی که انجام داده بود، به ماموران پلیس گفت: «دختر مورد علاقهام را با چندین ضربه چاقو به قتل رساندم، چون به من خیانت کرده بود و متوجه شده بودم که با مرد دیگری در ارتباط است. برای همین نقشه این جنایت را کشیدم و امروز هم او را کشتم.»
جنایت قدیمی
با اعترافات این پسر، وی بازداشت شد و ماموران پلیس به همراه بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی پایتخت، راهی محل جنایت شدند. با حضور ماموران در محل، آنها با جسد دختر ٢٠ سالهای به نام سارا روبهرو شدند که با ٣٧ ضربه چاقو به قتل رسیده بود.
بلافاصله جسد به پزشکی قانونی منتقل و بررسیهای پلیس در این رابطه نیز آغاز شد.
بررسي سوابق کيفري مرد جوان نشان داد که وي ٦سال پيش از اين جنايت یعنی در سال ٧٩ هم مادر و خواهر خود را کشته بود. او پس از برگزاری جلسه محاکمه و بررسی و معاینه، با تشخيص کارشناسان پزشکي قانوني مجنون شناخته شده بود.
به همین دلیل از آنجايي که متخصصان پزشکي قانوني اعلام کردند او دچار بيماري رواني اسکيزوفرني است، پس از تحمل ٦ ماه زندان با حکم دادگاه به بيمارستان رواني منتقل و ٤ سال در آنجا بستري شد. سپس با تشخيص متخصصان که وي ديگر در حالت خطرناک قرار ندارد، آزاد شده بود.
او مدتی پس از مرخصی از بیمارستان روانی، دست به این جنایت زد، بنابراین با صدور کیفرخواست، از آنجایی که متهم با نقشه قبلی دست به این جنایت زده بود، بازپرس دادسراي امور جنايي تهران قرار مجرميت متهم را به اتهام قتل عمد دختر ٢٠ساله صادر کرد. پرونده نیز در اختيار قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.
صدور حکم قصاص
متهم در دادگاه کیفری پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست گفت: «در این پرونده اعتراض اولياي دم مقتول پذيرفته شد و با توجه به اينکه کميسيون تخصصي پزشکي قانوني بار دوم بيماري رواني را در متهم رد کرده از نظر دادسرا وي مجرم است و تقاضاي صدور حکم قانوني را دارم.»
پس از آن پدر و مادر مقتول در جايگاه ایستادند و براي قاتل فرزندشان تقاضاي صدور حکم قصاص کردند. پدر مقتول گفت: «متهم از دخترم خواستگاري کرده بود اما ما جواب منفي داده بوديم.
من از رابطه دخترم و متهم خبر نداشتم. هر روز صبح دخترم را به دانشگاه ميبردم و عصر هم او را به خانه بازميگرداندم. اصلا نميدانم این پسر براي چه دخترم را به قتل رسانده است.»
در ادامه، متهم نیز درباره جزییات این جنایت گفت: «اتهام قتل را قبول دارم. چندسال پيش بود که مادر و خواهرم را با چاقو به قتل رساندم. آن شب با آنها درگیر شدم و آنقدر به جنون رسیدم که هردو را کشتم. پس از آن متخصصان پزشکی قانونی بيماری رواني مرا تأیید کردند.
چند وقت در بيمارستان رواني بودم. آنجا بود که با سارا آشنا شدم. دخترخاله سارا در آن بيمارستان رواني بهعنوان روانشناس مشغول به کار بود. وقتي سارا پيش دخترخالهاش ميآمد، من او را ميديدم.
پس از مدتی با هم بیشتر آشنا شدیم و درنهایت من عاشق سارا شدم تا جایی که نمیتوانستم بدون او زندگی کنم. عشق سارا باعث شده بود که شرايط روحي و روانیام خیلی بهتر شود.
آنقدر حالم خوب شده بود که درنهایت تشخیص دادند بیماریام بهبود یافته و مرا مرخص کردند. پس از ترخیص همچنان با سارا در ارتباط بودم. حتی به او رياضي درس ميدادم. چون درسم خوب بود و پیش از قتل مادر وخواهرم هم تدریس میکردم.
بعد از ترخیص هم تدریس را آغاز کردم. به دلیل همین تدریس هم مرتب به خانه سارا میرفتم و با خانوادهاش هم آشنا شدم. درنهایت هم به خواستگاریاش رفتم، اما آنها قبول نکردند.
من هم نميتوانستم از سارا دل بکنم. ارتباط ما همچنان ادامه داشت تا اينکه بر سر برخي مسائل با هم مشکل پيدا کرديم. بیمحلیهای سارا نسبت به من شروع شد.
روزبهروز از هم دورتر شدیم تا اینکه روز حادثه با هم درگیر شدیم و من او را با چاقو به قتل رساندم. الان هم بشدت پشيمانم و آماده مجازاتم، هرگز خودم را نميبخشم به همين دلیل تقاضاي بخشش ندارم و ميخواهم قصاص شوم.» پس از صحبتهای متهم، وکیل وی نیز از او دفاع کرد.
درنهایت نیز قاضی عزیزمحمدی، رئیس دادگاه و مستشارانش وارد شور شدند و حکم قصاص متهم را صادر کردند.
اجرای حکم
پس از صدور حکم، از آنجایی که خانواده مقتول قدرت پرداخت تفاضل دیه را نداشتند، متهم در زندان ماند تا اینکه پول پرداخت تفاضل دیه جور شد. سرانجام این پسر در محوطه زندان اعدام و پرونده او برای همیشه بسته شد.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۵۵۰۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا
مردی که ساقی محل بوده و مشتری دائمی خود را به قتل رسانده بود، نه در بازجویی و نه در دادگاه اعتراف نکرد و منکر همه چیز شد، اما قضات رای به قصاص او دادند و با تایید این حکم در دیوان عالی، متهم در یکقدمی چوبه دار قرار گرفت.
به گزارش همشهری آنلاین، این ماجرای تلخ نیمه شب پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ هنگامی در شهر مرزی سرخس آغاز شد که سرنشینان یک خودرو پیکر نیمه جان و خونآلود مردی را شبانه کنار در منزلی داخل یک کوچه انداختند و از محل گریختند.
لحظاتی بعد اهالی منزل که صدای برخورد شیئی با در حیاط را شنیده بودند، سراسیمه از خانه بیرون آمدند و با پیکر فردی به نام «حسین-س» روبهرو شدند که از سر و گوش وی خون میریخت. آنها با دیدن وضعیت وخیم این مرد بلافاصله به وی آب نوشاندند و با امدادگران اورژانس تماس گرفتند.
زمان به کندی سپری میشد و بستگان و اطرافیان مرد مجروح دقایق سختی را با اضطراب و نگرانی میگذراندند تا اینکه خودروی اورژانس و نیروهای کلانتری از راه رسیدند و پیکر خونآلود را در حالی به بیمارستان لقمان حکیم انتقال دادند که مرد مجروح در پاسخ به این سوال اطرافیانش که چه کسی تو را به این روز انداخت، نام مرد معروف به «گدا و پسرش» را بر زبان راند و گفت:آنها مرا با چوب زدند.
در حالی که تحقیقات گسترده نیروهای انتظامی با دستورات قضایی برای ریشه یابی این ماجرای تلخ و دستگیری مرد معروف به گدا که نام شناسنامهای دیگری داشت، آغاز شده بود، اقدامات درمانی به دلیل کمبود برخی امکانات تخصصی در سرخس به نتیجه نرسید و حسین-س به بیمارستانی در مشهد منتقل شد، اما او بعد از حدود یک ماه که در کما به سر میبرد، چشمانش را گشود و برای مراقبتهای ویژه به منزل یکی از بستگانش در مشهد رفت، اما چند روز بعد جان سپرد و بدین ترتیب پرونده مذکور رنگ جنایت گرفت.
کنکاشهای پلیس سرخس در این باره با دستگیری گدا در حالی وارد مرحله جدیدی شد که تحقیقات نشان داد او از توزیعکنندگان مواد مخدر است و حسین نیز در حالی برای خرید مواد مخدر نزد او رفته بود که فقط مشتی پول خرد (سکه) در دست داشت.
یکی از مطلعان در این باره به پلیس گفت: من صدای ریخته شدن سکهها روی زمین را شنیدم که موجب درگیری لفظی بین مرد معتاد و ساقی محل شده بود. به همین خاطر هم یک اسکناس هزار تومانی به او دادم تا مواد مخدر را به مرد معتاد بدهد.
در حالی که پزشکی قانونی نیز علت مرگ حسین-س را خونریزی مغزی بر اثر ضربه اصابت جسم سخت تشخیص داده بود، متهم «ع-ز» (ساقی محل) هرگونه درگیری خود با مرد معتاد را انکار کرد و مدعی شد که او فقط ظهر روز حادثه برای خرید تریاک به منزل او مراجعه کرده است.
وی در ادامه اعترافات خود مدعی شد شب حادثه برای خرید میوه و دیگر مایحتاج زندگی بیرون از منزل بوده و ساعت ۲۳ به منزلش رفته است. بررسیهای بیشتر نشان داد که ماجرای رها شدن پیکر خونآلود ساعت ۲۳:۴۵ به پلیس گزارش شده است.
با توجه به تحقیقات تکمیلی در دادسرای عمومی و انقلاب سرخس، این پرونده جنایی با کیفرخواست صادر شده به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قضات با تجربه مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی در مشهد برگزار شد، گدا و پسرش پای میز عدالت نشستند تا به همراه وکلای خود از اتهام قتل عمدی دفاع کنند.
با توجه به حساسیت این پرونده پیچیده جنایی که به کلافی سردرگم میماند، واکاوی تخصصی از سطر به سطر اوراق آن آغاز شد. در نهایت قضات دادگاه سرنخ اصلی آن را در حالی به دست گرفتند که ساقی محل در برابر دلایل انکارناپذیر و استنادات دقیق دادگاه، حیرتزده به وکلا مینگریست تا شاید راه چارهای بیابند.
در همین حال قاضی «دنیادیده» به محتویات پرونده و اظهارات شاهدان و مطلعان اشاره کرد که یکی از آنها گفته بود: وقتی ماجرای کتککاری و ضرب و جرح «حسین-س» را شنیدم بلافاصله شبانه به منزل گدا (ع-ر) رفتم که خودروی او مقابل منزلش پارک بود. زمانی که دستم را روی کاپوت خودرو گذاشتم هنوز داغ بود که نشان میداد او دقایقی قبل از خودرو استفاده کرده است.
در همین حال یکی از شهود درباره ماجرای شب حادثه به قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: آن شب من مشغول لحافدوزی بودم که فردی با من تماس گرفت و از رها شدن پیکر حسین-س (یکی از بستگانم) خبر داد. وقتی به محل رسیدم آمبولانس اورژانس و پلیس ۱۱۰ هم آمده بودند. از حسین پرسیدم چه کسی تو را زد، او گفت: گدا و فرزندش مرا جای دیگری زدند و با خودرو به اینجا آوردند! من هم بلافاصله با شنیدن نام گدا به در منزل او رفتم که دیدم جلوی در منزلش خیس است، یعنی آب ریخته بودند. وقتی زنگ منزل را به صدا درآوردم، پسرش گفت پدرم خانه نیست، ولی ناگهان پدر او (ع-ز) از در پارکینگ بیرون آمد و با اخم به من گفت با چه کسی کار داری؟ گفتم من از بستگان حسین هستم. او اینجا آمده است؟ گدا در پاسخ گفت یک بار ظهر آمد و تریاک گرفت و یک بار هم نیم ساعت قبل اینجا آمد و بعد از خرید تریاک رفت.
درحالی که ساقی محل فروش مواد مخدر به مرد معتاد را تایید میکرد و او را از مشتریان خود میدانست، باز هم بر طبل انکار میکوبید و همچنان به تناقضگوییهای خود با جملاتی مانند «کی گفته؟» ادامه میداد تا اینکه همه ماجرا را در آخرین دفاعیات خود منکر شد. اما قضات شعبه ششم دادگاه که با طمانینه و آرامش به اظهارات متهمان گوش میدادند، در نهایت پس از مشورتهای قضایی رای خود را در این باره صادر کردند.
در این رای که به امضای قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) رسیده، آمده است به نظر دادگاه حسین-س (مقتول) برای خرید مواد مخدر به متهم (ع-ز) مراجعه کرده که از مشتریان همیشگی او بوده ولی پولی به همراه نداشت. به همین خاطر و تحت تاثیر مواد مخدر برای متهم ایجاد مزاحمت کرده است تا جایی که متهم برای رهایی از مزاحمتهای وی به قصد تنبیه او، نه به قصد قتل، با چوب به سر وی زده است و پس از مشاهده وخامت حال مرد مجروح و برای آنکه این موضوع دامنگیر وی نشود، او را با خودرو به در منزل یکی از بستگانش انتقال داده است تا آنها او را به بیمارستان برسانند و...
در ادامه این رای قاطع که به استدلالهای دقیق و موشکافانه حقوقی و قضایی گره خورده به ضربه نوعا کشنده اشاره و تاکید شده است: «از آنجا که متهم قصد قتل نداشته، اما ضربه با چوب به سر نوعا کشنده تلقی میشود، بنابراین اتهام قتل عمدی وی منطبق بر موازین قانونی است...» به همین دلیل قضات دادگاه ع-ز (متهم) را به قصاص نفس محکوم کردند و رای به تبرئه فرزندش دادند چراکه دلایل کافی مبنی بر مشارکت وی در جنایت وجود نداشت.
با اعتراض متهم و وکلای مدافع به رای مذکور، این پرونده به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد و توسط قضات سپیدموی زیر ذرهبین قضاوت قرار گرفت، اما آنها نیز با مطالعه دقیق محتویات پرونده به استدلالهای موشکافانه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند و بدین ترتیب متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
منبع: روزنامه خراسان
tags # اخبار حوادث سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!