Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-04-30@18:16:13 GMT

قرائت انسانی از دین به یک نوع هرج و مرج معرفت‌شناختی مبتلا است

تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۸۱۲۱۱

قرائت انسانی از دین به یک نوع هرج و مرج معرفت‌شناختی مبتلا است

‍‍‍‍‍‍

به گزارش ایکنا؛ قرائت انسانی از دین نظریه‌ای چالش‌آفرین است که پس از طرح آن توسط محمد مجتهد شبستری، در بین اندیشمندان ایرانی نظرات موافق و مخالف فراوانی را برانگیخت و انتقادات زیادی نسبت به اصل و لوازم این قرائت از دین وارد شد. با علیرضا قائمی‌نیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت‌وگویی در این زمینه داشتیم که وی ضمن تحلیل این قرائت، به نقد و بررسی آن می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی معتقد است قرائت بشری از دین آن را به تجربه بشری فروکاهش می‌دهد؛ قسمت دوم این گفت‌وگو که در استودیوی مبین خبرگزاری ایکنا ضبط شده است در ادامه از نظر می‌گذرد.

ایکنا: درواقع این همین بحث را پیش می‌کشد که می‌گویند این، ‌یک نوع قرائت از دین است و معتقدند که ما هیچ ملاکی نداریم که کدام‌یک از این قرائت‌ها برتر از دیگری است. تبیین‌تان از این نظر چیست؟

ملاک‌های مختلفی وجود دارد. اصلاً کار اصلی دستگاه اجتهاد همین بوده که در طول تاریخ تشخیص بدهد که با چه ملاک‌هایی کدام حکم ثابت و کدام متغیر است. این‌ها درواقع با یک سری ابزارهای معرفتی اصولی پیش رفته‌اند. بعضی جاها ابزارهای هرمنوتیکی و فلسفی خاصی است. مسئله اصلی که تفکر مدرن با آن مواجهه است مسئله روش است که با چه روشی از دین یک سری احکام  استخراج می‌کنید. هرمنوتیک گرچه خودش ماهیتاً ضد روش است، اما ادعا می‌کند که یک روش است. همه‌چیز را به‌پیش‌فرض‌ها و پیش‌فهم‌ها احاله می‌دهد. اما تمام ادعا این است که تلاش‌هایی که در این چهارده قرن صورت گرفته است، برای این بوده که این ملاک‌ها و تفاوت‌ها را نشان دهد.  به‌عنوان‌مثال خطاباتی که در قرآن مانند ذکات آمده است. یا درباره خمس تعابیری آمده است. تفاوت‌های این‌ها چیست؟ کدام ثابت و کدام متغیر است؟ در یک حوزه‌ای میان علما و فقها وفاق وجود دارد که در آنجاها تغییر ناپذیر است، اما بعضی از جاها اختلاف است.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

لذا آنجاست که فتاوا دچار اختلاف می‌شود و در آرا مجتهدین اختلاف پیدا می‌شود، اما ملاک وجود دارد. تمام بحث این است که اگر شما همه‌چیز را به اینکه ملاک وجود ندارد برگردانید و هیچ تفاوتی وجود ندارد، یک نوع هرج‌ومرج معرفت‌شناختی مبتلا شده‌اید. یعنی یک نوع آنارشیسم روشی را دچار شده‌اید. به نظرم جنگ و نزاع اصلی که امروزه در معرفت دینی وجود دارد، یعنی نگاه‌های سنتی در مقابل نگاه‌های مدرن صف‌بندی کرده‌اند، یک نزاع روش‌شناختی است. اگر برگردید و از دانش‌هایی مانند علم اصول، زبان شناسی، معناشناسی و... استفاده کنید که به انسان ملاک می‌دهند یا اینکه به سراغ دانش‌هایی که ماهیت ضد روشی مانند هرمنوتیک فلسفی دارند بروید، تمام بحث‌هایی که امروزه در ایران و حتی در دنیای اسلام رخ می‌دهد، تمام نزاع‌ها در یک نزاع روش‌شناسی و معرفت‌شناسی خلاصه می‌شود. آیا هرمنوتیک فلسفی توانایی این را دارد که قرائتی از دین به ما ارائه دهد یا اینکه ما باید برگردیم سراغ دانش‌هایی مانند علم اصول و زبان‌شناسی و ...

ایکنا: بحث دیگری که در این دیدگاه وجود دارد این است که تمامی ابعاد زندگی بشر متأثر از قرائت انسانی از دین است و معتقد است که قرائت سنتی در خیلی از جاها به کار امروز جامعه و بشر کنونی نمی‌آید در این زمینه نظرتان چیست؟

این به تفاوت قرائت بشری با قرائت سنتی برنمی‌گردد، قرائت بشری از ابتدا خودش را راحت می‌کند و درواقع خودش را از محدوده دین خارج می‌کند. می‌گوید که عقلم تصمیم می‌گیرد. نگاه‌های سنتی هم درواقع با یک نوع آزمون و خطا پیش می‌رود. به این صورت نیست که بگوئید که همه نگاه‌های سنتی الآن می‌تواند مشکلات را حل کند. یعنی آن‌هم باید نوساناتی را پشت سر بگذارد، تا بتواند خودش را تطبیق کند. بنابراین بحث به این برنمی‌گردد. قرائت انسانی از اول می‌گوید عقل و تفاوت به این برمی‌گردد که قرائت سنتی برای خودش محدودیت‌هایی قائل است و می‌گوید که تا آنجایی که ممکن است باید خواسته‌ها و اقتضائات دین را هم دنبال کنیم. اما تا کجا توفیق پیدا می‌کند که قرائت مناسبی از وضعیت فعلی داشته باشد و بتواند آن‌ها را تطبیق کند دچار مشکل می‌شود. با یک مثال ساده این را باز می‌کنم. مثلاً درباره بانکداری جدید که خیلی از فقها درباره آن بحث کرده‌اند واقعیت این است که بانکداری ما موفق نیست و درواقع دچار یک نوع رباهای صریح و غیرصریح شده است. در دوره جدید فقها با پدیده بانک که غربی بود مواجهه شدند. در ابتدای امر، یک نگاه نسبت به بانک در بین فقها شکل گرفت بعد آمدند و یک سری اصول مانند اینکه ربا نباشد و...  را وضع کردند؛ اما آیا همین مقدار مشکل بانکداری اسلامی را حل می‌کند؟ نه! بلکه مشکلات بیشتر است.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

بنابراین در فرایند تاریخی نگاه سنتی هم واقع‌بین‌تر می‌شود و به سمت عینیت می‌رود. درصورتی‌که قرائت بشری می‌گوید این‌ها را به عهده عقل بشر بگذارید، اما قرائت سنتی می‌گوید یک سری محدودیت‌ها را حتماً باید رعایت کرد. بعد ببینیم که راز توفیق ما در امور چیست؟ این‌ها حوزه‌هایی است که به‌راحتی نمی‌توانید درباره‌شان تصمیم بگیرید و در یک فرایند و بازه زمانی کوتاه به نتیجه برسید. بنابراین به نظرم بحث به این برمی‌گردد و نه اینکه قرائت سنتی تطبیق شده و دچار مشکل شده است، بلکه هنوز جایگاه خودش را پیدا نکرده است. با پدیده‌های جدیدی مانند بانکداری، اینترنت و... مواجهه شده است. این‌ها هرکدام مسائل دینی را به دنبال خود دارد. بنابراین هر قرائتی حاکم شود چاره‌ای نیست جز اینکه بشر با یک نوعی مهندس جز به‌جز به‌پیش ‌رود، یعنی تدریجاً بعضی از اجزا را تطبیق کنند که ببینند نتیجه آن چیست و نهایتاً در یک بازه زمانی نسبتاً طولانی به راه‌حل مسئله برسند. قرائت سنتی هم استثنا از این نیست که با دنیای مدرن مواجهه شده است، پس باید راه‌حل‌هایی پیدا کند که در مقام عمل سودمندتر باشد. یعنی هر نوع قرائتی باید کارآیی خودش را در مقام عمل نشان بدهد، تا بتواند عدالت اجتماعی را برقرار کند. مسئله این نیست که قرائت سنتی منطبق شده است، بلکه هنوز قرائت سنتی نمی‌داند که چگونه با این مسائل مواجهه داشته باشد.

ایکنا: در اینجا قرائت انسانی می‌گوید که شما همان حرف ما را می‌زنید و به ما نزدیک شده‌اید.

من حرف آن‌ها را نمی‌زنم. اما مشترکات و اختلافاتی دارد، اشتراک در این است که هر کاری که می‌کنید باید آن کار کارآمد باشد. اسلام نگفته است که صرفاً بعضی از امور را تطبیق کنید. بلکه در ادامه باید مثلاً اقتصاد را به شکل کارآمدتر دربیاورید که نیاز به یک فرایند زمانی طولانی دارد که تمام اجزای مسئله دیده شود. تمام بحث به این برمی‌گردد که آیا باید تماماً از سیطره دین خارج شوید، یا اینکه یک سری اصول و محدودیت‌ها را بپذیرید.

ایکنا: فرمودید که  قرائت انسانی به دام یک نوع نسبی‌گرایی می‌افتد، منظورتان این است که یک مطلق‌گرایی را باید ترویج داد یا نظر خاصی در این زمینه‌دارید؟

نه نسبیت‌گرایی در این حد که همه‌چیز را تاریخی کنید، درنتیجه هیچ‌چیز ثابتی پیدا نمی‌شود و همه اصول مطرح، هویت تاریخی پیدا می‌کنند. من این را با یک پرسش مشخص می‌کنم. افرادی که قرائت انسانی از دین را مطرح می‌کنند راجع به توحید نظرشان چیست؟ این افراد توحید و نبوت را می‌پذیرند. اما چه ملاکی وجود دارد که بعضی از اصول را ثابت در نظر می‌گیرند، اما بقیه را دچار تغییر و نوسان می‌دانند؟

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

ما چاره‌ای جز این نداریم که برای دین پیام ثابتی را قائل شویم. یعنی دین با پیام مشخصی آمده که برای خودش لوازم و اقتضائاتی دارد. هرچند ممکن است در ثغور و حدوث آن باهم اختلافاتی داشته باشیم. علی ایحال یک سری ثابتات در حوزه معرفت دینی داریم که دین آن‌ها را واضح و مشخص در اختیار بشر می‌گذارد. اگر مبانی هرمنوتیک فلسفی و مبانی‌ای که قرائت انسانی از دین مطرح می‌کنند را با آن افراطی‌گری مطرح کنیم در آن صورت هیچ حوزه ثابتی نخواهیم داشت.

ایکنا: در پایان به‌عنوان جمع‌بندی مزیت‌ها، ضعف‌ها و نقدهایی که به این نوع نگاه انسانی به دین‌دارید را بفرمائید.

قرائت انسانی از دین ازاین‌جهت که از پایگاه معارف جدید حرکت می‌کند و تا حدی بعضی از دانش‌ها را لحاظ می‌کند و به مشکلات بشر جدید واقف است. یک دیدگاه خوبی است و از یک دیدگاه خوبی شروع کرده که به‌پیش می‌رود.  اما بحث این است که وقتی‌که شرایطی که بشر جدید دارد، با دین مواجهه می‌شوند این مواجهه را چگونه تفسیر کنیم؟ این مواجهه را به دو صورت می‌توانید تفسیر کنید یکی اینکه بشر جدید هر چیزی را خودش معماری می‌کند و با دین یک تعامل حداقلی پیدا می‌کند. به تعبیری همان چیزی که در پروتستان شکل گرفت. یعنی قرائت بشری به دین چیزی جز نگاه پروتستانی به دین نیست. دین را محدود به یک تجربه دینی می‌کنند و بقیه احکام را کنار گذاشته‌اند.

مواجهه دیگر هم اینکه این مواجهه، ظروف و شرایطی را فراهم می‌کند که در این شرایط دین می‌تواند بعضی از ابعاد خود را نشان دهد. یعنی با بحث‌های فلسفی، روش‌شناسی و... می‌توانید تصمیم بگیرید که  جزئی که درگذشته مطرح بوده در دین بوده یا نه. این حکمی که مطرح بوده در دین بوده یا خیر. آیا شرایط تاریخی زمینه‌ای برای بروز و ظهور دین حقیقی را نشان می‌دهد؟ یا اینکه دین را محدود می‌کند؟

در نگاه اول یک نوع نگاه ساختی‌گرایانه نسبت به معارف جدید دارد که به نظرم قابل‌قبول نیست. بسیاری از پدیدارشناسان دین هم به این معتقد نیستند که به دین هویت تاریخی قائل بشوید و هر چیزی که هست را به شرایط تاریخی بشر برگردانید. شرایط تاریخی این امتیاز را به بشر می‌دهد که معرفت خود را نسبت به دین توسعه دهد، خیلی از اشتباهات تاریخی‌اش را تکرار نکند. مثلاً محصولات و حتی میوه‌هایی به کشورهای اسلامی می‌آمد که نمی‌دانستند باید چگونه از این‌ها استفاده کنند. اما الآن در شرایط تاریخی مناسبی هستید که می‌توانید تصمیم بگیرید، انسان قدرت این را دارد که تصمیم بگیرد که کدام‌یک به دین نزدیک‌تر و کدام‌یک دورتر می‌شود. پیشرفت تاریخ  و به‌ویژه دانش‌هایی که در دوره‌های جدید پیداشده وضعیت ایدئال و مطلوبی را برای بشر فراهم کرده که بتواند نگاه واقع‌بینانه به دین داشته باشد. باید به معارف جدید خوش آمد گفت. چراکه معارف جدید می‌توانند معرفت ما را به دین توسعه بدهند. اما اینکه چگونه باید استفاده کنیم؟ آیا دین را معزول و محدود و نحیف کنیم. این پیش فرضی است که قابل دفاع نیست. دین گرچه برای خودش هویت تاریخی دارد، اما ثابتات و پیام‌هایی دارد که آن‌ها را می‌توانیم به نحو بهتری درک کنیم و چه‌بسا اجزای دقیق‌تری از دین که در طول تاریخ قابل‌کشف نبوده را کشف کنیم.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی   گفت‌وگو از خداداد خادم انتهای پیام/

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۸۱۲۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کشف نقوش صخره‌ای جدید در ورزقان

به گزارش خبرگزاری مهر، علی نریمانی رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ورزقان که دکتری باستان‌شناسی دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌شرقی اظهار کرد: شهرستان ورزقان واقع در منطقه شمال‌غرب ایران همواره به‌عنوان یکی از مناطق مهم در مطالعات باستان‌شناسی ایران و جنوب قفقاز مطرح بوده است که پژوهش‌های باستان‌شناسی انجام شده در این منطقه تاکنون آثار متنوعی از قبیل قلعه، گورستان، معماری صخره‌ای، مقابر دوران اسلامی را شناسایی و معرفی کرده است. در سال ۲۰۲۱ میلادی بررسی باستان‌شناختی که در محدوده معدن مس سونگون به انجام رسید و طی این بررسی‌ها و مطالعات نقوش صخره‌ای نویافته‌ای شناسایی شدند. این هنر صخره‌ای روی تخته سنگ‌های ایجاد شده که نمونه‌های مشابه آن در سایر مناطق ایران و جمهوری آذربایجان قبل شناسایی شده است. اهمیت این سنگ‌نگاره‌ها در تکمیل اطلاعات مربوط به هنر صخره‌ای دوران پیش از اسلام ایران و جنوب قفقاز حائز اهمیت ویژه‌ای است.

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ورزقان ادامه داد: براساس نتایج به دست آمده این نقوش در حالت‌های منفرد و دسته‌جمعی روی سنگ‌های سیاه از جنس آهنی به‌روش کوبشی ایجاد شده‌اند که بیشترین نقوش کشف شده در این سنگ‌ها متعلق به بز کوهی بوده که از این حیث قابل مقایسه با نمونه‌های زیادی از ایران و جمهوری آذربایجان است. نقوش نشانگر ماهیت کوچرو و شکارگر بودن طراحان این آثار است. دوره‌های زمانی شکل‌گیری این نقوش به دلیل نبود مطالعات آزمایشگاهی در ایران مشخص نیست و نمی‌توان براساس مطالعات مقایسه‌ای گاهنگاری خاصی برای آن‌ها ارائه داد.

وی بیان کرد: این نقوش صخره‌ای در ارتفاع ۱۳۰۰ متری از سطح دریا قرار گرفته است. همچنین این منطقه محیطی مناسب برای فعالیت‌های گله‌داری بوده و از قدیم‌الایام شغل اصلی مردم منطقه گله‌داری به خصوص پرورش بز و گوسفند بوده است. نقوش صخره‌ای قوشا داش برروی سنگ‌های سیاه رنگی از جنس آهن ایجاد گردیده که بر روی تراس شیب دار و مشرف به راه قدیمی موسوم به «ائل‌یولو» قرار دارد.

نریمانی با اشاره به عدم انجام مطالعات منسجم بر روی هنر نقوش صخره‌ای افزود: باتوجه به اینکه تاکنون در منطقه شمال‌غرب ایران شناسایی تعدادی نقوش صخره‌ای منجر به انجام مطالعات منسجمی در خصوص این هنر در ایران نشده است، مطالعات در خصوص این نقوش نیز مراحل اولیه خود را طی می‌کند. بنابراین نیاز است تا اطلاعات سایر محوطه‌ها نیز برای بررسی دقیق‌تر این موضوع، شناسایی و جمع‌آوری شود. برای این منظور بررسی باستان‌شناختی در محدوده معدن مس سونگون انجام شد که نتایج آن منجر به شناسایی محوطه قوشا داش شد.

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ورزقان و دکتری باستان شناسی در انتهای صحبت‌های خود با اشاره به اهمیت انجام مطالعات در حوزه هنر نقوش صخره‌ای و شناخت تاریخ جامعه‌شناختی و انسان‌شناختی منطقه آذربایجان، گفت: این محوطه شامل نقوش بز، آهو و انسان است که به‌صورت جداگانه یا در یک جمع به معرض نمایش درآمده‌اند. این نقوش می‌توان درآمدی بر شناخت برخی از مفاهیم انسان‌شناختی و جامعه‌شناختی مبتنی بر زندگی کوچ‌روی و دامدار و شکارگر است، به‌طوری که نقوش حیوان بز بیانگر اقتصاد متکی بر فعالیت‌های دامداری و کوچ‌روی بوده و نقش حیوان آهو نشان از وجود شکار در این جامعه دارد. برخی از پژوهشگران در ایران دوره زمانی ایجاد این نقوش به‌خصوص نقش بز را به دوران پیش‌از تاریخ ارتباط می‌دهند اما به دلیل نبود مطالعات آزمایشگاهی در ایران امکان تعیین قدمت این هنر صخره‌ای وجود ندارد و نمی‌توان دوره زمانی خاصی برای این آثار در نظر گرفت. این نقوش در تکمیل اطلاعات مربوط به هنر صخره‌ای ایران و جنوب قفقاز بسیار حائز اهمیت هستند.

کد خبر 6091458

دیگر خبرها

  • کسب علم با معرفت همراه باشد
  • پانی پوری ؛ غذای سنتی خیابانی در هند با رعایت کامل بهداشت! (فیلم)
  • کدام نمایندگان جلسه مجلس را تعطیل کردند؟
  • دهه کرامت؛ فرصتی برای افزایش معرفت مردم به اهل بیت (ع)
  • دهه کرامت؛ فرصتی برای افزایش معرفت مردم به اهل بیت(ع)
  • دیوان محاسبات گزارش تفریغ بودجه را به موقع به مجلس داده است
  • دیوان محاسبات گزارش «تفریغ بودجه» را به موقع به مجلس داده است
  • کشف نقوش صخره‌ای جدید در ورزقان
  • طنین شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسراییل» در دانشگاه لرستان
  • ترجمه «قلمروزدایی علم و دین» روانه بازار نشر شد