ماجراهای ترلان پروانه: از «سعید عزت الهی» تا «فرشاد احمد زاده»
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۱۱۸۲۷۳
ترلان پروانه، متولد شیراز و دیپلمه گرافیک، تاکنون در ۲۱ فیلم سینمایی و ۱۶ سریال تلویزیونی ایفای نقش کرده و یکی از پربیننده ترین صفحات ایسنتاگرامی هنرمندان سینما را در اختیار دارد. ارتباط او با فوتبالیست های ایرانی در سال های اخیر، حاشیه های پر رنگ تر از متن را برایش به ارمغان آورد.
ویدیویی که در بالا مشاهده میکنید، گوشه هایی از کافه گردی ترلان با فرشاد احمد زاده است که در شبکه های اجتماعی هفته سوم فروردین ۹۷ ایرانیان منتشر شد و موضوع داغی برای کامنت های داغ فراهم کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صفحه اینستاگرام ترلان پروانه که پس از داستان سعید عزت الهی، امکان کامنت گذار روی پست هایش را مسدود کرد
فرشاد احمد زاده نیز امکان کامنت گذاری بر روی صفحه ۱ میلیون فالوری خود را بست
فرشاد احمد زاده چندی پیش در یکی از برنامه های نوروزی گفته بود که بزودی ازدواج خواهد کرد. اما نام نامزدش را اعلام نکرد تا اینکه با انتشار ویدیو کولی گرفتن ترلان پروانه در پله های یکی از کافه ها، شایعه نامزدی قوت می گیرد. ترلان پروانه چند سال پیش نیز در گفت و گویی، خبر ازدواج احتمالی با ارسالان قاسمی، بازیگر ۲۲ ساله ایرانی را تکذیب کرد.
سعید عزت الهی سال گذشته گفته بود که ترلان پروانه، ایده آل هایش را نداشته است و به همین خاطر از وی جدا شد.
در پی انتشار ویدیوی بالا، ترلان پروانه نیز که گویا از این اظهارات خمشگین شده بود، با انتشار اینستانوشته ای ادبی به آن واکنش نشان داد که روایتی ویدیویی از آن را در زیر تماشا کنید.
با توجه به این گفتگوها و پراکندگی این خبرها در فضای مجازی ،پریسا ابوالحسنی، مادر ترلان پروانه که مدیر برنامه های دخترش هم است، در گفت و گو با رسانه ها گفت که کسانی که ما را می شناسند می دانند این حرف ها در حد ما و شایسته خانواده مان نیست. خود ما و ترلان دارای وکیل هستیم. چون در این زمینه تخصصی ندارم و مسئله بسیار حساسی هم است، ممکن است اقدام کنیم یا اینکه هیچ عکس العملی نشان ندهیم.
به هر حال، حلقه به دست دیده شدن فرشاد احمد زاده به قول دوستانش، خبر از یک اتفاق سینمایی-فوتبالی در فروردین ۹۷ می دهد. فروردینی که به نظر می رسد با طوماری از اتفاقات عجیب و غریب، ایرانیان را سورپرایز خواهد کرد. امیدواریم سورپرایزها از جنس سینما و فوتبال و آرامش و ثبات باشد.
منبع : روزیاتو
منبع: ساتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت saten.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساتین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۱۸۲۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خداوند برای انسانها رستگاری میخواهد
از سلسله جلسات تدبر در سوره «رعد» که از سوی مدرسه دعا و نظامسازی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار میشود، شب گذشته یکشنبه 16 اردیبهشت در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد. طی آن هانی چیتچیان با اشاره به آیات 11 تا 15 این سوره مبارکه، دلایلی متقن در باب ولایت الهی و اینکه تنها ولایت خداوند و هر آن کس که ولایت او از جانب خدا تأیید شده است، وسیلهای برای رستگاری و کمال انسان است، به میان میآورد.
در بخشی از آیه 11 سوره مبارکه «رعد» چنین بیان میشود که «... إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...»(یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را به سوی بلا، نکبت، شکست و شقاوت تغییر نمیدهد تا آن که آنان آنچه را از صفات خوب و رفتارشایسته و پسندیده در وجودشان قرار دارد به زشتیها و گناه تغییر دهند) از معنای این فراز از آیه مشخص میشود که هر جامعهای سهمی از رشد و هدایت دارند و این امر به شکل پیشفرض برای آنها تعیین شده است به این معنی که خداوند برای همه انسانها با هر ظرفیت و جایگاهی چیزی غیر از فلاح و رستگاری نمیخواهد حال آن که عدهای اصرار به آن دارند تا با تغییر سرنوشت خود آن را به سمت زشتی و شقاوت منحرف ساخته و تغییر دهند.
بر این اساس مبنای آفرینش الهی بر پایه هدایت انسان استوار است و اینگونه نیست که خداوند حتی با لحظهای رها کردن انسان، موجبات لغزش و به ورطه ضلالت و گمراهی افتادن او را فراهم سازد؛ به زبانی عامیانه تنظیمات کارخانهای آفرینش انسان بر مدار هدایت و ارزانی ساختن مواهب و نعمات الهی مقرر شده است و البته چه بسا در طول تاریخ بشریت اقوامی بوده و هستند که درصدد برهم زدن و خراب کردن این قانون الهی بوده و سعی در تغییر آن داشتهاند.
براساس آنچه که قرآن به آن اشاره دارد، چه بسیار اقوامی که سعی در برطرف ساختن زندگی هدایتگر و سعادتمند از خود داشته و راه ضلالت و گمراهی را در پیش کشیدند، همچوم قوم «ثمود»، «اسرائیل» و «لوط» و وقتی صحبت از قوم میشود، یعنی تشکلی که بر انجام کاری و فعلی مشترک اجماع دارند. این تعبیر با عبارت امت که هدف و سرانجامی مشترک را برای خود تعیین کرده و به سمت آن پیش میروند، متفاوت است.
به بخش دیگری از آیه 11 این سوره توجه کنید: «... وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ...»(و هنگامی که خدا نسبت به ملتی آسیب و گزند بخواهد [برای آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود) با دقت در این فراز، متوجه میشویم که حتی اگر قرار باشد بر قومی مورد و پیشامد ناگوار و سوئی وارد شود آن نیز از اراده خداوند ناشی میشود. در نتیجه اینگونه نیست که حتی به فرض قومی راه انحراف و نگونبختی را برای خود انتخاب کرده باشد، خداوند نیز رأی و نظرش بر این باشد، بلکه ممکن است به آن قوم مهلتی برای جبران اشتباه و خطایش را بدهد. این امر از جمله اوصاف صبور و بخشندگی خداوند است و نکته جالب توجه اینکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز به این امر صحه گذاشته است.
در روایات زیادی از معصوم(ع) این امر نیز مشهود است که خداوند به محض مشاهده ارتکاب بندگان به عمل خیر و صلاح، فوراً به ملائک خود فرمان به ثبت و نگهداری آن را میدهد، حال آن که در مورد انجام عمل ناشایست تعللی در ثبت و ضبط اعمال دارد تا فرد یا قوم مرتکب درصدد جبران برآمده یا از کرده خود پشیمان شوند و توبه کنند.
اما سرآخر همه اینها برای اثبات یک مفهوم راستین و حقیقی است و آن اینکه انسان به غیر از خدا ولی و سرپرستی ندارد و سرپرستی اگر به ابنای بشر در طول تاریخ سپرده شده باشد، تنها آن قسم از آن موجه و قابل قبول است که مورد تأیید و تأکید خداوند قرار گرفته باشد. همچنانکه که ما در مقابل ولایت خیر و حق، ولایت کفر و شرک را نیز داریم و در هر دو جبهه نیز پیروانی وجود دارند، اما تفاوت فاحشی میان آنها قابل مشاهده است.
به آیه 12 سوره «رعد» میرسیم که میفرماید: «هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ» و البته بعد هم متوجه آیه 13 میشویم که در آن آمده است: «وَیُسَبِّـحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ» در این دو آیه صحبت از رعد و برق است. منظور از برق همان زخمه نوری است که به واسطه برخورد دو ابر باردار، آسمان را روشن میکند و منظور از رعد نیز صدای نسبتاً مهیبی است که کمی نگرانی و ترس را نیز به دنبال میآورد. اما برای چه این مثال در این بخش از سوره «رعد» آمده است؟
در بخشی از آیه 12 این سوره رعد و برق آسمان مایه ترس و امید ذکر شده است. ترس از این ناحیه که ممکن است خطراتی متوجه انسان یا جنبندگان روی زمین داشته باشد و امید از اینکه به واسطه چنین رویداد طبیعی، شاهد بارش رحمت الهی باشیم که به واسطه آن زمین و هر آنچه در آن است، زنده و بارور میشود. چنین حالتی میان خوف و رجاء برای اثبات این نکته است که ولایت الهی بر این اساس مقرر شده است. این میتواند امری نسبی باشد به این معنا که پذیرفتن ولایت خدا حتماً با سختیها و مرارتهایی همراه است، اما در کنار چنین مفهوم در صورت صبر و مداومت انسان، پذیرش ولایت الله سویههایی به غایت نیک و خوشایند نیز دارد. اتفاقاً براساس آنچه که پیشتر اشاره شد، اراده خدا بر آن است تا انسانها ولو با داشتن لغزش و انحرافاتی به سوی کمال و رستگاری حرکت کنند.
در آیه 13 در کنار صحبت از صدای رعدی که گویی از آن تعبیر همه کائنات به جهت تسبیح خداوند برای ارزانی داشتن همه مواهب و نعمات است، صحبت از صواعق میشود، ارتعاشی برقآسا که اگر با هر جنبندهای از جمله انسان برخورد کند، کار او را یکسره خواهد کرد. مراد از این تشبیه پذیرش ولایت خدا و غیر خداست که با وجود آنکه به فاصلهای بسیار کم از یکدیگر قرار دارند، اما در یکی رحمت و سلامت است و در دیگری فنا و نیستی و در ادامه به این نکته تأکید میشود که با وجود چنین مثال بلیغ و روشنی همچنان جمعی از افراد سر جنگ با خدا و نافرمانی از ولایت الله را دارند.
مورد دیگری که پس از پذیرش ولایت خدا مطرح است و آیه 14 این سوره به آن اشاره دارد، بحث دعوت است که میفرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ» دعوت تنها از جانب خداست و هر آن کس که دعوت خدا را لبیک گوید که در امتداد ولایت الهی است، میتواند به فلاح و رستگاری برسد، هر چند که ولایت شیطان و کفر نیز دارای دعوت است و همانطور که به آن اشاره شد، آنها نیز پیروانی دارند، اما نکته جالب توجه اینجاست که ولایت کفر قادر نیست او را به هدفی مشخص و سعادتمند برساند.
وقتی دعوتی صورت میگیرد، چه از جانب حق و چه از جانب کفر، دعایی نیز به وجود میآید که به نوعی اجابت دعوت است. وقتی بنیان ولایت کفر بنیانی سست و بیپایه باشد و دعوت آن نیز با وجود همه زرق و برقش، از وجاهت برخوردار نباشد، لذا دعایی که از سوی پیروانش صورت میگیرد، قادر نخواهد بود او را به سرمنزل مقصود و هدف غایی انسانی یعنی کمال و سعادت رهنمون سازد.