حیثیت سینما را به باد ندهید!
تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۵۴۶۸۰۶
مازندمجلس: به گزارش هنرنیوز ؛ غلام رضا گمرکی تهیه کننده سینما طی یادداشتی با نام حیثیت سینما را به باد ندهید! نوشته است: شکی نیست که سرنوشت ملت ها به دست خودشان است، اما بدون تردید دولتمردان نیز در ترسیم و تعیین سرنوشت ملت ها بی تاثیر نیستند، چرا که آنچه ملت می خواهد ممکن است در توان دولت نباشد و بالعکس آنچه دولت انتظار دارد، شاید در ید قدرت مردم نباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واقعیت اینست که مافیا سال هاست در سراسر جهان و در شاخه ها و صنوف مختلف حضور پیدا کرده و با کنار زدن پیشکسوتان فقیر، روز به روز ریشه دارتر می شوند و متاسفانه زمانی مردم حق طلب، به آنها اعتراض می کنند که مافیا بار خود را بسته و مغبون شدگان همچنان آب در هاون می کوبند! ناگفته نماند در اکثر کشورها شاید هم در ایران، در بین دولتی ها هم مافیا وجود داشته باشد… به هر تقدیر، بی توجهی مسئولین که به درستی کار و وظیفه خود را انجام نمی دهند و یا بلد نیستند، باعث به وجود آمدن مافیا می شود! واضح تر اینکه ریشه تمام توهین ها و فسادی که سینما را در بر گرفته و اهالی سینما را رو در روی هم قرار داده، عملکرد غیرقانونی متولیان سینماست. چون زمانی که مردم متوجه می شوند کسی جلودارشان نیست این بی عدالتی ها گسترش می یابد و نتیجه این می شود که آدم های فرهنگی بلا نسبت، مانند لات های چاله میدان به یکدیگر بد و بیراه می گویند و کار را به جایی می رسانند که همین پیشکسوتان قدیمی، به دلیل حق کشی و عدم عدالت، شبانه، درِ شورای صنفی اکران را گل می گیرند که صد البته این کار مورد تایید نگارنده نیست. متاسفانه هنر هفتم که بی شک توانسته در رشد و گسترش فرهنگ سازی ملت هر کشوری نقش به سزایی داشته باشد، به یک مبارزه نابرابر تبدیل شده که امروز آقای حیدریان ریاست سازمان سینمایی، آن اقتدار دهه شصت را ندارد. چون در طول مدتی که در راس سینما قرار گرفته است، گویی زیرمجموعه هایش توجهی به فرهنگ و ادب کهن ایران زمین ندارند! اینکه بحث سلیقه به میان آمد، نظرتان را به این نکته جلب می کنم. اگر خاطرتان باشد در زمان دکتر ایوبی، ریاست سازمان سینمایی، به دستور او، کلیه راهروهای ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پوستر فیلم های سینمایی از بدو تاسیس تا به آن روز، روی کلیه دیوار راهروها در قابهای نفیس مزین شده بودند که هر یک از اهالی سینما و حتی ارباب رجوع های غیرسینمایی، چشم به آنها می دوخت، خاطرات جوانی اش در روح و روانش زنده می شد، این سلیقه دکتر ایوبی بود که توسط مدیر روابط عمومی وقت، رسول صادقی زحمات زیادی برایش کشیده شده بود. با آمدن محمدمهدی حیدریان، تمام پوسترها به دستور ایشان جمع آوری شد و راهروها به وضع دهه شصت که ایشان مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی بود تبدیل شد.اِعمال چنین سلایقی در همه مدیران و در هر زمینه ای وجود دارد. یکی پیش می رود، دیگری به عقب برمی گردد. اینکه منطق کدامیک از این دو مدیر درست است، قابل قضاوت نیست لذا چون اکثر کارها و ضوابط از منظر سلیقه پیش می رود، نارضایتی مردم آشکار می شود و این همان معضلی ست که همه چیز را به چالش می کشاند که به نظر نگارنده، سلیقه با منطق، دو مقوله متفاوت هستند و قاعدتا منطق حرف اول را می زند. منطقی که امروز به دلیل عملی نشدن آن، سر و صدای اهالی سینما به آن سوی مرزها کشیده شده و این هیاهو تحت هیچ شرایطی به نفع مردم و فرهنگ کهنسال ایران همیشه سربلند نیست، ضمن اینکه یادمان باشد، سینما چاله میدان نیست، سینما صنعت عظیمی ست که حرمت دارد. به هر حال شخص حیدریان با سابقه دیرینه ای که از دهه شصت در وزارت ارشاد به جا گذاشته، مدیری بود که زیرمجموعه هایش بدون اجازه او حق کوچکترین عملی نداشتند. او با قدرت و اقتدار، فیلم ها را از روی تاریخ اخذ پروانه نمایش اجازه اکران صادر می کرد و اصلا برایش مهم نبود که تهیه کننده و بازیگر فیلم کیست؟! ولی افسوس که حیدریان به درستی وارد مقوله اکران فیلم ها نشده است. شاید صلاح نمی داند پا به میدان این معضل اساسی گذارد. اینکه حیدریان قبل از پایان سال ۹۶ از سر بی حوصلگی و باری به هر جهت و بعضا فشارهای اهالی سینما، آیین نامه اکران فیلم ها را در ۴۹ ماده و ۴۱ تبصره تایید کرد، قطعا در دراز مدت حلال مشکلات نخواهد بود. چون زمانی که تولید فیلم بیشتر از ظرفیت سالن نمایش است، هرگز حق به حق دار نخواهد رسید. ضمن اینکه مسئله اکران، برای شخص حیدریان معادله سخت و دشواری نیست، کافیست پول های اختلاس گران را با کمک مجلس که نمایندگان آن چپ و راست به سینما حمله می کنند، از حلقومشان بیرون بکشند و صدها سالن نمایش فیلم بسازند تا اهالی سینما به خاطر دست یافتن به هزینه های فیلم هایشان به جان هم نیفتند و آبروی سینمای ایران را بیش از این در آن سوی مرزها به باد ندهند!
هفته گذشته که برای دیدار نوروزی خدمت حیدریان رسیدم، خوشبختانه وقتی او را پس از سال ها، سرحال و قبراق دیدم به شدت خوشحال و امیدوار شدم که هنوز قدرت و توانمندی های دهه شصت در چهره شان نمایان است. لذا فرصت را غنیمت شمرده پنج مورد از معضلات مهم سینما را که دغدغه نگارنده و اهالی سینما بود و هست به ایشان یادآوری کردم که ضمن استقبال موارد را یادداشت و متذکر شدند که یکی دو مورد آن در شرف انجام است. به هر تقدیر با تلاش هایی که حیدریان در سال جاری پیش رو دارد بعید نیست به همت و تلاش های او، یک بار دیگر سینما، حال و هوای دهه شصت را به خود ببیند که در آن صورت نهایت ناجوانمردیست که دیگران به خاطر زیاده خواهی، با یک تلنگر حیثیت سینما را به باد دهند!
بانی فیلم : غلامرضا گمرکی (تهیه کننده)
منبع: مازند مجلس
کلیدواژه: سینما اینکه مافیا حیدریان اهالی اکران مسئولین سلیقه پیشکسوتان فرهنگ ایران امروز کننده زمانی نگارنده خصوصی حیثیت میدان سینمایی نمایش تبدیل سرنوشت ریاست تایید نیستند گسترش اقتدار خودشان ایوبی مقوله کشیده مرزها اجازه نخواهد برایش راهروها گرفته دستور وزارت ارشاد زیرمجموعه توجهی آقازاده افراد عدالتی اعتراض مسئولان ندهید همچنان سینماست کوچکترین کنندگان سابقه مختلف پروانه نهایت گمرکی متاسفانه تقدیر دولتی نباشد عملکرد عدالت نکنند افسوس کارنابلد درستی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mazandmajles.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مازند مجلس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۵۴۶۸۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زور سرمایه به هنر نمیرسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایبرئیس هیئتمدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنشهای بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانعکنندهای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجهبرانگیز شد و هرکدام در بیانیههایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئترئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما، نگاهی کلانتر به گسترش پلتفرمها داشتیم و میزان دغدغهمندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرمها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، این پلتفرمها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفتهاند؟ گفتوگوی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی واکنشهای زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرحشده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرمها همزمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر میکنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟
ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرفهای این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمیخواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار میگیرند و در هیئتمدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیهکنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نهتنها کسی ایرادی نمیگرفت، بلکه تأیید هم میکرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعفها یا قوتهایی دارد. من هم خیلی خوب میدانم برخی از دوستان تهیهکننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرمها بدرفتاریها یا بداخلاقیهایی داشتهاند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گلهمند باشد. همینطور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط میآید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا میکند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفهمان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئتمدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرفها بار حقوقی داشت.
البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمیکردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. میدانیم که سرمایه، قدرت میآورد و قدرت سرمایه آنقدر زیاد است که برخی فکر میکنند میتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست میخورد. همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرمها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزشخواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک میگیرم. یعنی فکر میکنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمیپسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر میکنم هیجانزده شدهاند و همه ما را به یک چوب زدهاند و طبیعی هم بود چنین واکنشهایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.
در بین صحبتها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. میدانیم که دستکم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تکصدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلمهای کمدی در سینماست.
صحبتکردن درباره سینما با صحبتهایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالنهای سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمیتوانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروختهاند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروختهاند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلمهای عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.
البته بخشی از انتقادها از سمت فیلمسازان در یکی، دو سال گذشته بهدلیل ندادن پروانه ساخت به فیلمهای اجتماعی است.
اینجا نمیتوانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار میکرد، همهچیز درست پیش میرفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری میکند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلمنامه داده و ما رد کردهایم؟ موضوع اینجاست که فیلمنامهای ارائه نمیشود. باید بررسی کنیم چرا فیلمنامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمیشود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلمهایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلمهای کمدی بودند. فیلمهایی در ژانرهای دیگر مثل «بیبدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید میدانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلمهای دیگر در گیشه پاسخگو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که بهخاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرتانگیز دستمزد میگیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقمهای بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلمسازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلمنامهای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس میکنند موضوعیت ندارد. جامعه آنچنان دچار تحول شده که عملا فیلمسازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلمسازان ما فیلمنامه به شورای پروانه ساخت نمیدهند، به این دلیل است که نمیدانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست میخوریم. نمیدانیم چه چیزی بسازیم که پاسخگوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.
پس فکر نمیکنید در این شرایط پلتفرمها در مقابل سینما ایستادهاند.
من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرمها از بین رفته است. سینما تبدیل میشود به یک مراسم. تبدیل میشود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون میآید و هزینه میکند و سینما را انتخاب میکند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف میکند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم میکند پرت شود.
حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسهانگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلمهای اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلمهای اجتماعی جواب نمیدهد. اصلا باور نمیکنم که این فیلمهای کمدی ما باعث شده فیلمهای اجتماعی فروش نرود. فیلمهای جدی ما در غیاب فیلمهای کمدی همینقدر فروش میرود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلمها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلمهایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلمهای جدی خواهد بود. نمونهاش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بیبدن» باقی فروشها شکست خوردهاند. نمیتوانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالنداران از فروش این فیلمها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027