وفاداری بالاتر، مرثیهای دیگر برای آمریکا/ سلامی: ترامپ محصول ساختار و سیاست آمریکاست
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۸۷۹۶۷
کتاب «وفاداری بالاتر» که با نگاهی انتقادی به سیاست آمریکا و به ویژه سیاست دونالد ترامپ نوشته شده، این روزها مخاطبان بسیاری دارد. کتاب به تازگی به زبان فارسی ترجمه شده و مترجم آن معتقد است که این اثر ماهیت واقعی آمریکا را نشان میدهد. ۰۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۲:۰۷ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، ترامپ این روزها بیش از هر بازیگر هالیوود و بالیوود در جهان معروف است، توییتهای جنجالی و اقدامات غیرمترقبه از او یک رئیسجمهور غیر قابل پیشبینی ساخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از جمله کتابهایی که به تازگی در این قالب و محتوا منتشر شده، «وفاداری بالاتر» نوشته جیمز کومی رئیس سابق افبیآی است. این اثر در هفته نخست انتشار با فروش 600 هزار نسخه توانست رکورد «آتش و خشم»، نوشته مایکل وولف را بشکند و در صدر پرفروشترین کتابهای سایت آمازون قرار گیرد. اما جیمز کومی در این کتاب چه گفته است؟
جیمز کومی در این کتاب، که در تاریخ 17 آوریل (28 فروردین) منتشر شد، به بررسی ویژگیهای رهبریِ اخلاقی میپردازد و پس از بررسی ساختار خانوادههای مافیایی در آمریکا و دیدگاه سران مافیا نشان میدهد که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نیز همان سبک و ویژگیهای یک رئیس مافیایی را داراست و با همان نگرش بر آمریکا حکومت میکند. بخشهایی از این اثر نیز به برخی وقایع مهم ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ماجرای ایمیلهای هیلاری کلینتون، دخالتهای دولت روسیه در انتخابات آمریکا و رسوایی اخلاقی رئیسجمهور منتخب میگوید و برشهایی ناگفته از نظام فکری و اجرایی ترامپ را که به نظرِ کومی از نوع روابط خانوادههای تبهکارِ مافیا در آمریکاست، تشریح میکند.
این اثر به تازگی به کوشش علی سلامی به فارسی برگردانده و از سوی انتشارات مهراندیش روانه بازار کتاب شده است. سلامی که پیشتر کتاب «آتش و خشم» را نیز ترجمه کرده بود، معتقد است کتاب کومی مرثیهای برای آمریکاست؛ آمریکایی که سعی دارد در دنیا خود را به عنوان مدافع دموکراسی و حقوق بشر معرفی کند. گفتوگوی تسنیم با مترجم «وفاداری بالاتر» به این شرح است:
*تسنیم: اولین نکتهای که از عنوان اثر و نویسنده آن بر میآید، جدالی است که بین نویسنده و ترامپ طی ماههای گذشته رسانهای شده است. بازی قدرت همواره سبب میشود تا بخشی از حقیقت یا تمام آن در کتابهایی که بعدها در قالب خاطرات سیاستمداران منتشر میشود، بیان نشود؛ به عبارت دیگر نمیتوان به طور کامل و صد در صد به صدق گفتههای نویسندگان این دسته از آثار که از گروههای سیاسی هستند، اعتماد کرد. در کتاب حاضر، با توجه به پیشینه مواجهه نویسنده و رئیس جمهور آمریکا، مخاطب چقدر میتواند به مسائلی که نویسنده مطرح میکند، اعتماد کند؟
کومی ابتدا ارتباط نزدیکی با ترامپ داشت. ترامپ وقتی کومی رئیس اف بی آی بود، او را به ضیافت شامی دعوت میکند. کومی در ابتدا فکر میکند که دیگران هم به این ضیافت دعوت هستند، در حالی که این ضیافت مخصوص او طراحی شده بود. وقتی که کومی به ضیافت میرود، متوجه میشود که تنهاست و این برخلاف قانون آمریکاست. رئیس اف بی آی از نظر سیاسی اگرچه جزو قوه مجریه است، اما از دولت جداست و اجازه ندارد که تماس مستقیم، مخصوصاً با رئیس جمهور داشته باشد؛ یعنی حتی در ملاقاتهای گروهی هم خیلی به رئیس جمهور نزدیک نمیشود و ارتباط نزدیک ندارد. دلیلش هم، طبق گفته کومی، این است که وقتی تحقیقات جنایی انجام میشود، پای دستیاران ارشد کاخ سفید در میان است و به همین دلیل نباید ارتباطی بین این دو باشد.
در این شام دو نفره آنها در مورد مسائل مختلف از جمله پرونده روسیه صحبت میکنند. در پرونده روسیه شخصی به نام کریستوفر استیل، جاسوس انگلیس و مأمور کارکشته ام آی 6، پروندهای را درباره ترامپ بررسی میکند؛ از جمله ملاقاتهایی که ترامپ در سال 2017 با یکسری خانم در هتلی در مسکو داشت. از سوی دیگر، مأمورهای روسی به ایمیلهای هیلاری کلینتون نیز دسترسی پیدا میکنند و سعی میکنند تا او را در ماجرای انتخابات ضعیف کنند. ماجرای این ایمیلها چه بود؟ ماجرا از اینجا شروع شد که خانم کلینتون به جای اینکه از ایمیل دولتی استفاده کند، از دامنهای به نام کلینتون میل دات کام استفاده میکند. در این دامنه، ایمیلهای دولتی را از طریق سرور شخصی انتقال میداد و بین مقامات رد و بدل میکرد. کومی مسئول بررسی پرونده کلینتون هم بود. در آن زمان وقتی بررسی میکند، متوجه میشود برخی از این ایمیلها اسناد محرمانه و طبقهبندی شده است که مغایر با امنیت ملی آمریکاست و به نوعی انجام این کار جرم است.
کریستوفر استیل با بررسیهای پرونده به این نتیجه میرسد که دولت روسیه هم میخواهد به کلینتون ضربه بزند و هم میخواهد به انتخاب ترامپ در سال 2016 کمک کند؛ از یک سو ایمیلهای کلینتون را دارند و با افشای آن، او را رسوا میکنند؛ از سوی دیگر با فیلمبرداری از هتل مسکو، میخواهند(طبق گفته کومی) از ترامپ اخاذی کنند. همچنین استیل به اسنادی دسترسی مییابد که به ظاهر نشان میدهد که در شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دستکاری شده است. این پرونده کلاً پرونده پیچیدهای بود. ترامپ در آن ضیافت به کومی پیشنهاد میدهد که پرونده روسیه و نقش آن در انتخابات 2016 آمریکا را پیگیری نکند که کومی این پیشنهاد را نادیده میگیرد و در نهایت اخراج میشود.
کومی در این کتاب معتقد است که ما دو نوع وفاداری داریم؛ نخست وفاداری به رئیس جمهور است و دیگری، وفاداری به حقیقت. او میگوید که آنچه ترامپ در آن ضیافت از او میخواست، وفاداری شخصی است نه وفاداری به حقیقت، عدالت و قانون؛ بنابراین زیر بار آن نمیرود.
*تسنیم: ما دیدهایم که بعد از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در سال 2016، کتابهای متعددی در رد و یا تأیید او و سیاستهایش منتشر شده است. هرکدام از این آثار وجهی از آمریکا را به تصویر کشیدهاند که غالباً هم مورد اقبال عمومی واقع شدهاند. کتاب «وفاداری بالاتر» چه وجهی از آمریکا و سیاستهای آن را نشان میدهد و توصیف میکند؟
بخشی از کتاب «وفاداری بالاتر» راجع به بوش و کلینتون است و بخش عمده آن به ترامپ اختصاص دارد. نویسنده صراحتاً اعلام میکند که ترامپ صلاحیت اخلاقی برای برعهده گرفتن پست ریاست جمهوری آمریکا را ندارد. او از هیچ قانونی تبعیت نمیکند، پایبند به اصولی نیست و آدم دمدمیمزاجی است که تصمیمات آنی میگیرد. در واقع تلویحاً میگوید که او دیوانه و بیخرد است و نیاز به خردمندانی دارد که اطراف او باشند تا تصمیم عاقلانه بگیرد. در نهایت کومی مطرح میکند که ترامپ آمریکا را به ورطه نابودی و دنیا را به سمت هرج و مرج پیش میبرد تا به نابودی کامل بینجامد.
ترامپ محصول ساختار و سیاست آمریکاست
*تسنیم: نویسنده در مقدمه کتاب ذکر میکند که آمریکا دوران خطرناکی را تجربه میکند، با یک محیط سیاسی که در آن واقعیتهای اساسی به چالش کشیده میشود و دورغ گفتن معمولی جلوه داده شده، اخلاق نادیده گرفته میشود و... . او ادامه میدهد که این دوران، مربوط به زمان فعلی نیست و از گذشته وجود داشته است. منظور نویسنده از «دوران خطرناک» چیست؟
نویسنده رسوایی اخلاقی را درباره بیل کلینتون نیز مطرح میکند. اما درباره ترامپ میگوید که ما در دورهای هستیم که حقیقتهای بنیادین زیر سوال میرود و دروغ، امری معمولی جلوه داده میشود و بیاخلاقی حتی تشویق هم میشود؛ از این جهت این دوره با توجه به تصمیمات آنی ترامپ میتواند خطرناک باشد. ترامپ هر لحظه میتواند هر آدمی را اخراج کند و بستگی به حال و احوال او دارد؛ البته این نقص بزرگی برای یک رئیس جمهور به شمار میآید که بدون مشورت دیگران تصمیم میگیرد. نکته دیگری که نویسنده نیز تأکید دارد این است که ترامپ مانند آتشی است که جنگلی را نابود میکند و اگر جلوی آن را نگیریم، این جنگل نابود شده و مدتها زمان میبرد که این جنگل دوباره احیا شود. کومی نقش ترامپ در سیاست امریکا و جهان را نقش نابودگر میداند.
فرایند سیاست آمریکا، توجیه سیاستهای غلط با استفاده از حسن تعبیرهاست
*تسنیم:شما به صورت تخصصی بر مسائل بینالملل فعالیت دارید. آیا با توجه به این مقدمات، میتوان اینطور نتیجه گرفت که ترامپ هم محصول همین شرایط و دوران است؟
بله، همینطور است. کتاب دیگری هم همزمان با «وفاداری بالاتر» منتشر شده که به دولت پنهان در آمریکا اشاره دارد. به عقیده نویسنده این کتاب، در دل آمریکا دولت پنهانی وجود دارد و کسان دیگری هستند که تصمیمگیری میکنند. ترامپ هم نمونهای از این دولت پنهان است؛ برخی نمود کمتری دارند و برخی نمود بیشتر. کومی در دورههای بوش و اوباما نیز کار کرده است. او آنها را نیز تبرئه نمیکند، بلکه در کتابش از زندان ابوغریب شروع میکند و بعد به بیل کلینتون و رسواییها و فسادهای دیگر در ساختار آمریکا اشاره میکند. زندان ابوغریب برای آمریکا و سازمان سیا یک رسوایی بود. کومی معتقد است که دولت آمریکا مرتب قانونشکنی میکند و برای این قانونشکنی از حسن تعبیر استفاده میکند؛ مثلاً به «شکنجه»های ابوغریب میگوید «شگردهای پیشرفته» و به «بازجوییهای وحشتناک»، میگوید «مذاکره». دائماً سعی میکنند که توجیه کند. فرایند سیاست آمریکا، فرایند توجیه است؛ توجیه سیاستهای غلط با استفاده از حسن تعبیرها.
*تسنیم: همیشه آمریکا در نظر برخی از کشورها به عنوان کشور حامی آزادی و دموکراسی مطرح است، تعدد کتابهایی که به خصوص در ماههای اخیر با این رویکرد منتشر میشود، به نوعی چهره دیگری از آمریکا را به مخاطبان جهان معرفی میکند. آیا میتوان این تعبیر را داشت که چاپ متعدد این دست از آثار، مرثیهای برای آمریکاست؟
دقیقاً. جالب اینکه این آثار مورد استقبال قرار میگیرد. به عنوان نمونه کتاب «آتش و خشم» نوشته مایکل وولف که چندی پیش منتشر شد، تاکنون بیش از دو میلیون نسخه از آن منتشر شده است. از سوی دیگر، ترامپ پس از انتشار کتاب «وفاداری بالاتر» نسبت به آن واکنش نشان داد و گفته است که نویسنده این کتاب جاسوس است و حتی جلوی سایتهایی که تبلیغ این کتاب را میکردند، گرفت، اما در نهایت کتاب به یکی از آثار پرفروش در روزهای اخیر آمریکا و آمازون تبدیل شد.
سیاست آمریکا از زبان یک شاهد
تفاوتی که «وفاداری بالار» با کتاب «آتش و خشم» دارد، در نویسنده آن است. کتاب «وفاداری بالاتر» به قلم یک مقام مسئول در آمریکا نوشته شده و ارتباط نزدیک با مسئولان دیگر بوده است. مایکل وولف مصاحبه کرده، اما کومی خود یکی از شاهدان است و به نظر میرسد که دارد واقعیت را نقل میکند.
تلاش دولت آمریکا برای بایکوت کتاب ضد ترامپ
«وفاداری بالاتر» در هفته نخست 600 هزار نسخه از آن به فروش رفت. این اثر به نظرم لایههای پنهان آمریکا و چهره اصلی این کشور و سیاستهای واقعی آن را به عنوان مدافع دموکراسی در دنیا و ارزشهای اخلاقی نشان میدهد. استقبال از این دست از کتابها هم نشان میدهد که مردم دارند آگاه میشوند.
*تسنیم: استقبال از کتاب به چه صورت است؟ گویا در برههای پرفروشترین کتاب آمازون هم بوده است.
«آتش و خشم» در هفته نخست حدوداً 300 هزار نسخه به فروش رفت، اما کتاب «وفاداری بالاتر» در هفته اول این اثر با 600 هزار نسخه به فروش رفته است. نکته دیگر اینکه، دولت ترامپ خیلی تلاش کرد تا جلوی تبلیغ و فروش این کتاب را بگیرد. وقتی این کتاب را میخوانید متوجه میشوید که با ظرافت تمام مسائل را مطرح میکند و همه براساس واقعیت است و تاکنون هم ادعایی علیه این کتاب مطرح نشد.
«وفاداری بالاتر» ماهیت واقعی آمریکا را نشان میدهد
البته جلوی رسانهای و معرفی شدن کتاب را هم گرفتند. «آتش و خشم» خیلی رسانهای شد. اما سایتهایی که به تبلیغ کتاب «وفاداری بالاتر» میپرداخت، از سوی دولت هک شدند که اخبار آن در نیویورک تایمز هم مطرح شد. به عبارت دیگر، تلاش شد تا این کتاب رسانهای نشود. اما وقتی به آمار فروش نگاهی میاندازیم، میبینیم که با وجود همه این محدودیتها کتاب فروش خوبی حتی نسبت به «آتش و خشم» داشت. در حال حاضر نیز پرفروشترین کتاب آمازون است.
*تسنیم: اگر نکته دیگری هم هست بفرمایید.
کتاب «وفاداری بالاتر»، کتابی خواندنی است و اطلاعات خوبی از سیاست آمریکا ارائه میدهد؛ فکر میکنم برای کسی که دوست دارد ماهیت واقعی آمریکا را بشناسد، کتاب جالب و جذابی خواهد بود.
انتهای پیام/
R1013197/P1361/S4,35/CT2منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۸۷۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشبینی نتیجه انتخابات آمریکا توسط پیشگوی معروف
فرارو- این مورخ از سال ۱۹۸۴ میلادی نتیجه تمام انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده را به درستی پیش بینی کرده است. او اعلام کرده که برای شکست بایدن در مقابل ترامپ در ماه نوامبر "اشتباهات زیادی باید رخ دهد".
به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، این استاد تاریخ در دانشگاه امریکایی در واشنگتن دی سی سیستمی را ابداع کرده که آن را "سیزده کلید" مینامد و کتابی در دهه ۱۹۸۰ میلادی نوشت که این ایده را توضیح میداد. او نظریه خود را با الهام از "ولادیمیر کیلیس" دانشمند روس زلزله شناس مطرح کرده است.
کیلیس پس از وقوع یک زلزله عظیم در ژاپن و زلزلهای دیگر در مرکز کالیفرنیا در سال ۲۰۰۳ که در دوره زمانی پیش بینی شده توسط تیم بین المللی وی رخ داده بودند توجهات زیادی را به خود جلب کرد.
لیچمن میگوید تکنیک اش او را قادر میسازد نتیجه آرای رای دهندگان را صرفا بر اساس عوامل تاریخی و نه با استفاده از نتایج نظرسنجی ها، تاکتیکها یا رویدادهای تبلیغاتی ترجیحی نامزدها پیش بینی کند.
علیرغم نتایج نظرسنجیها که نشان میدهند بایدن در سطح ملی با مشکل مواجه است و در چندین ایالت نوسانی عقبتر از نامزد رقیب اش میباشد لیچمن معتقد است که او کماکان رئیس جمهور باقی خواهد ماند و با چالشی جدی مواجه نخواهد بود. او میگوید: "برای آن که بایدن در انتخابات متحمل شکست شود خیلی مسائل باید اشتباه پیش بروند".
نظرسنجیهایی که نشان میدهند وضعیت ترامپ در سطح ملی و در ایالتهای کلیدی در حال تغییر جدی است لیچمن را تحت تاثیر قرار نمیدهند. او میگوید: "آنان مسحور چیزهای اشتباهی شده اند که همانا نتایج نظرسنجیها است. نخست آن که نتایج نظرسنجیهایی که شش تا هفت ماه پیش از انتخابات پیش بینی کنند از نظر من ارزشی معادل صفر دارند. همواره ممکن است یک رویداد فاجعه آمیز به اندازه کافی خارج از محدوده کلیدها رخ دهد که میتواند بر انتخابات تاثیر بگذارد. در اینجا ما برای اولین بار نه فقط یک رئیس جمهور سابق بلکه یک نامزد اصلی حزب را داریم که محاکمه میشود و چه کسی میداند که اگر او محکوم شناخته شود که احتمال تحقق این سناریو نیز زیاد است چگونه ممکن است همه چیز تغییر کند".
لیچمن میگوید پاندمی کووید – ۱۹ یک رویداد تاریخی بود که او را وادار کرد پیروزی بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۰ را پیش بینی کند. او میافزاید: "ترامپ فکر میکرد کارزار انتخاباتی اولویت و اهمیت بیش تری دارد و به طور اساسی با پاندمی کووید مقابله نکرد. همین موضوع باعث باخت اش شد".
با این وجود، برخی از "کلید"ها به نفع ترامپ عمل میکنند. یکی از آن کلیدها وجود نامزد سوم است که ممکن است "رابرت اف کندی جونیور" نقش آفرین اصلی ان در رقابت انتخاباتی باشد. دو کلید دیگر مربوط به اقتصاد هستند. علیرغم آن که برخی از اعداد و آمارهای اقتصادی ممکن است به نفع بایدن باشند، اما او از این نظر هنوز با بهبود رتبه در زمینه محخبوبیت مواجه نبوده است. ناآرامیهای اجتماعی کلید دیگری میباشد که علیه بایدن عمل میکند. بسیاری از دانشجویان معترض ضد اسرائیل بایدن را به دلیل حمایت از اقدامات اسرائیل علیه مردم غزه، "جو نسل کُش" خطاب میکنند. هم جذابیت رئیس جمهور فعلی و هم کاریزمای رقیب نیز به عنوان یک کلید در نظر گرفته میشود و در حالی که بسیاری احساس میکنند هر دو نامزد بسیار پیر هستند به نظر میرسد سن بیشتر بایدن در مقایسه با ترامپ عاملی به ضرر بایدن باشد.
البته لیچمن در سال ۲۰۰۰ میلادی از نظر فنی نتیجه انتخابات امریکا را اشتباه پیش بینی کرد او پیش بینی کرده بود که "ال گور" برنده انتخابات میشود. البته لیچمن خود معتقد است که نتیجه آن انتخابات "به سرقت رفت" و میگوید ال گور رای مردم را کسب کرده بود. او میافزاید: "افراد زیادی هستند که دوست دارند شکست من را ببینند. واقعیت آن است که من یک انسان هستم. در نتیجه، نمیتوان گفت که سیستم پیش بینی من هرگز دچار خطا نمیشود. هیچ چیز در دنیای انسانی کامل و قطعی نیست".
از جمله کلیدها در سیستم پیش بینی لیچمن میتوان به این عوامل اشاره کرد: ماموریت حزب، رقابت، رئیس جمهور مستقر، نامزد سوم، وضعیت اقتصاد در کوتاه مدت، وضعیت اقتصاد در بلند مدت، تغییر سیاست، ناآرامی اجتماعی، رسوایی، شکست نظامی یا شکست در عرصه سیاست خارجی، موفقیت خارجی یا موققیت نظامی، کاریزمای مقام فعلی و کاریزمای رقیب.