برگزاری اولین نشست کمیسیون برجام بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای/ دلیل حضور آمانو در جلسه امروز/ ایران برای اروپا زمان تعیین کرد
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۵۹۹۳۷
با خروج آمریکا از برجام، طرفهای باقیمانده در توافق هسته ای تاکنون وفاداری خود را به حفظ برجام مورد تاکید قرار داده و تصریح کردهاند که به تعهدات خود برای حفظ برجام پایبند خواهند بود. در این راستا اروپایی ها به عنوان یکی از مهم ترین بازیگران حفظ برجام تبدیل شده اند.
به گزارش الف به نقل از رسانه ها، در این راستا اولین نشست کمیسیون برجام بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای با حضور نمایندگان کشورهای امضاکننده این توافق و یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین برگزار شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این جلسه یک روز بعد از آن برگزار میشود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بار دیگر پایبندی ایران به تعهدات خود در توافق هستهای را تایید کرده است.
گفته می شود دعوت از آمانو پس از اعلام خروج آمریکا از برجام با هدف ارسال این پیام بوده است که آژانس تنها مرجع اظهارنظر در خصوص پایبندی ایران به تعهدات هسته ای وفق برجام بوده و آژانس به دفعات مکرر پایبندی کامل ایران را صراحتا تایید کرده و هیچ فرد یا دولت دیگری از صلاحیت اظهارنظر در این خصوص برخوردار نبوده و نیست.
عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه و مذاکرهکننده ارشد ایران با اشاره به این که کمیسیون مشترک برجام به درخواست ایران برگزار شده، گفته است که: هدف از تشکیل این جلسه این است که کشورهای دیگر حاضر در برجام چگونه میتوانند نبود آمریکا را در آن جبران کنند و منتظر هستیم ببینیم اروپاییها میتوانند به تعهدات خود درباره برجام عمل کنند یا نه.
بیشتر بخوانید:
آغاز نشست کمیسیون برجام بدون آمریکا در وین
عراقچی: هنوز به این تصمیم نرسیدهایم که در برجام خواهیم ماند یا نه
امروز خبرگزاریهای رویترز و آسوشیتدپرس از قول یک مقام ایرانی گزارش دادند که جمهوری اسلامی انتظار دارد پیشنهادهای اقتصادی اروپا را ظرف چند روز آینده دریافت کند.
این مقام ارشد ایرانی، که نام او ذکر نشده، به خبرنگاران گفت: «انتظار داریم که این بسته تا پایان ماه مه (دهم خرداد) به ما ارائه شود» و تهران «چند هفته پس از دریافت پیشنهادها» درباره باقی ماندن در برجام تصمیم خواهد گرفت.
به گزارش آسوشیتدپرس، این مقام ایرانی همچنین گفته است که اگر اروپا نتواند راهحلی برای «تضمین» به ایران بیابد احتمال دارد تهران برنامه اتمیاش را از سر بگیرد.
همچنین رویترز به نقل از یک مقام ایرانی گفت: نشست امروز یک نشست بسیار مهم است که نشان می دهد آیا سایر طرف ها درباره توافق جدی هستند یا نه. همان طور که رهبر ما اعلام کردند، ما خواهیم دانست که آیا اروپایی ها می توانند ضمانت های معتبری بدهند یا نه.
به گزارش الف، دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا سهشنبهشب دو هفته پیش، با تکرار اتهامهای همیشگی به ایران اعلام کرد که دولتش دیگر در برجام نخواهد ماند و تحریمهای یکجانبه تعلیق شده کشورش را علیه ایران بازخواهد گرداند. این تصمیم در حالی گرفته شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی 11 بار پس از اجرایی شدن برجام، پایبندی ایران را به این توافق بینالمللی تائید کرده است.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز در در سخنرانی اخیر خود 12 شرط برای ایران گذاشت و مدعی شد که برجام نقایص مرگبار دارد و جهان را به خطر انداخته است.
شروط رهبری برای ادامه برجام با اروپا
رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه در دیدار سران قوا و جمعی از مسئولان و کارگزاران نظام، گفت: ما بنای دعوا با اروپا نداریم اما این سه کشور نشان دادهاند در حساسترین موارد با آمریکا همراهند. حرکت زشت فرانسه در نقش پلیس بد مذاکرات هستهای و کارشکنی انگلیسیها در تهیه کیک زرد از این موارد بود. رهبری شروطی را برای ادامه برجام از سوی ایران بیان داشتند. این شروط به قرار زیر می باشد:
*آمریکا قطعنامهی ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا، صادر کند.
*اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی را مطرح نخواهد کرد.
* اروپا باید با هر گونه تحریم جمهوری اسلامی مقابله کند و مقابل تحریمهای آمریکا صریح بایستد.
*اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند.
*بانکهای اروپایی باید تجارت با جمهوری اسلامی را تضمین کنند.
رهبری همچنین تاکید داشتند که اگر اروپاییها در پاسخگویی به مطالبات ما تعلل کردند، حق ایران برای آغاز فعالیتهای هستهای مخفوظ است. وقتی دیدیم برجام فایدهای ندارد، یکی از راههایش این است که برویم سراغ بازیافت فعالیتهای تعطیلشده.
در این راستا، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه امروز درباره احتمال تضمین ندادن اروپایی ها و تصمیم عملی ایران مبنی بر خروج ایران از NPT و بازگشت به غنی سازی بالای 20 درصد، اظهار کرد: به جز این دو گزینه ایران راه های متعدد دیگری را نیز پیش رو دارد، تا اگر به شرایط بن بست رسیدیم، بتوانیم از آن استفاده کنیم.
بیشتر بخوانید:
قاسمی: اروپاییها اقدام عملی نکنند، ما عملیاتی اقدام میکنیم
در حال حاضر مقامهای اروپایی گفتهاند که برای بیاثر کردن خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران، قصد دارند به «مقررات انسداد» متوسل شوند. مقررات انسداد، شرکتهای اتحادیه اروپا را از رعایت تحریمهای آمریکا منع میکند و حکم هیچ دادگاهی را برای اجرای مجازاتهای آمریکا، بهرسمیت نمیشناسد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۵۹۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد؛ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش ایسنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم.
من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریبا ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است.
این یک تغییر چشمگیر در چشمانداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیتشناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد.
در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشم انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است.
۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست.
اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشمانداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود.
فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند.
فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رای دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رای ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشمانداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را میخواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست.
اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند.
در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکانپذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.