Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-05-05@20:36:50 GMT

آنچه در دیدار مهم ظریف با فعالان اقتصادی گذشت

تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۴۸۱۰۱

آنچه در دیدار مهم ظریف با فعالان اقتصادی گذشت

خرداد:پارلمان بخش خصوصی امروز(یکشنبه) میزبان محمدجواد ظریف بود تا چالش های خارجی پیش روی فضای کسب و کار را برای وزیر امور خارجه تشریح کند و در مقابل، راهبردهای دیپلماتیک رئیس دستگاه دیپلماسی را بشنود.


به گزارش خرداد به نقل از ایرنا، نشست هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران صبح امروز با حضور فعالان اقتصادی برگزار شد؛ این نشست در ابتدا با تعداد محدودی از اعضا آغاز به کار کرد اما با ورود ظریف به سالن، همه صندلی ها پر شد و برخی تا پایان مراسم، سخنرانی ها را ایستاده دنبال کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در طول زمان برگزاری نشست، گاهی اظهار نظرها با مخالفت دیگر اعضا همراه می شد و اعتراض آنها را به دنبال داشت؛ گاهی سخنران روی مشکلات همه گیرتر و مشترک دست می گذاشت، که مورد تشویق حاضران قرار می گرفت.حضور ظریف در جمع فعالان اقتصادی، «به موقع» بود؛ زیرا چالش های فعالان بخش خصوصی این روزها بیش از گذشته رنگ و بوی بین الملل، یا درواقع رنگ و بوی تحریمی و برجامی گرفته است؛ در گذشته، در لابه لای سخنان فعالان اقتصادی، از همه دست مشکلات حرف به میان می آمد؛ نرخ سود بالا، قوانین و مقررات زائد، مالیات گزاف و ... اما اکنون – در حالی که به زعم فعالان اقتصادی آن مشکلات همچنان بر قوت خود باقی اند – توجه آنها به سمت چالش هایی رفته، که با خروج آمریکا از برجام نمود یافته است.
** پنج مشکل ساختاری اقتصاد«غلامحسین شافعی» رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران به عنوان میزبان، نخستین سخنران این نشست بود؛ او از رویکرد وزارت امور خارجه در اهمیت دادن به دیپلماسی اقتصادی و پیوند آن به دیپلماسی سیاسی قدردانی کرد و اظهار تاسف کرد که «اقتصاد ما از این بابت در حد انتظار نبود».وی در سخنان خود پنج مشکل ساختاری اقتصاد کشور را برشمرد و گفت: پس از دهه ها آزمون و خطا و کسب نتایج نامطلوب، همچنان شاهد حضور و وجود این مشکلات ساختاری در کشور هستیم.«توجه نکردن به بخش های مولد و تولیدی کشور»، «حذف نمایندگان بخش خصوصی واقعی از حوزه های تصمیم گیری در اقتصاد کشور»، «وجود مراکز متعدد و تصمیم گیری در حوزه مسایل اقتصادی کشور»، «به حاشیه راندن بخش خصوصی واقعی در فعالیت های اقتصادی» و «تکیه بر قاعده نانوشته برتری دلالان و نامولدان بر منافع تولیدکنندگان» از جمله مشکلات ساختاری است که رئیس اتاق ایران بر آنها تاکید کرد.به گفته شافعی، اقتصاد ما دچار نارسایی های اساسی و ساختاری است که ایجاد تنش های سیاسی و تحریم ها در چند سال اخیر، فقط این وضعیت را آشکارتر کرد.رئیس اتاق ایران با یادآوری تاکیدات رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه «اقتصاد کشور را نباید به برجام گره زد» گفت: بدون توجه به حل مشکلات ساختاری در حوزه مسایل اقتصادی، نمی توان با ادامه رویه های گذشته در اقتصاد، به توسعه و شکوفایی اقتصاد کشور در آینده امید داشته باشیم.وی افزود: مسایل و مشکلات اقتصادی در داخل کشور نباید به گونه ای طراحی و بحث شود که گویی علت العلل همه مشکلات ما، تحریم ها بوده و با رفع آن، اقتصاد شکوفا می شود.شافعی یادآورشد: با گذشت 12 سال از آغاز تحریم های هسته ای، اقدامات سازنده ای برای حل مشکل ساختاری اقتصاد کشور اندیشیده نشده است. پس از توافق انجام شده با کشورهای مقابل، بازهم فرصت داشتیم تا با اتخاذ سیاست های صحیح و به موقع و با تکیه بر فرمان اقتصاد مقاومتی، دست به انجام یکسری اصلاحات ساختاری بزنیم و تاب آوری اقتصاد را بالا ببریم.رئیس اتاق ایران، در حضور رئیس دستگاه دیپلماسی گفت: امروز بحث امنیت و ارتقای سیاسی کشورها تنها به توان نظامی و تسلیحاتی آنها گره نخورده است و بحث امنیت و اقتدار سیاسی ارتباط نزدیکی با توان اقتصادی و تولیدی و صادراتی آنها دارد.وی با بیان اینکه در کشور ما حوزه سیاسی به شدت بر حوزه اقتصادی تاثیر می گذارد، گفت: با این حال، آنچه در این میان اهمیت دارد نه اصل تاثیرگذاری بلکه نوع این تاثیرگذاری است.شافعی اظهار داشت: هر چند شکی نیست که موقعیت آرام و باثبات سیاسی، پیش شرط لازم برای جذب سرمایه های مستقیم خارجی به شمار می رود اما این کافی نیست؛ در واقع شرط کافی آنست که ثبات سیاسی بتواند اولا مزیت نسبی در سرمایه گذاری ایجاد کند و ثانیا بتواند روابطی را فعال کند که در چارچوب جهانی شدن اقتصاد، معنی دار بوده و با آن همگرایی داشته باشد.وی تاکید کرد: خروج ترامپ از برجام یک بزنگاه تاریخی بسیار مهم و حساس را پیش روی دولتمردان قرار داده است که به نظر می رسد اتخاذ تصمیم صحیح و به موقع و به سلامت عبور کردن از این بزنگاه در این لحظه مهم تاریخی می تواند تضمینی محکم به جامعه و مردم برای دستیابی به آینده ای روشن و مملو از موقعیت و همراهی آنها با دولتمردان باشد.رئیس اتاق ایران گفت: سالهاست تصمیم گیران، تصمیم های سخت اما اثرگذار که منافع بلندمدت کشور و مردم را تامین می کند به تعویق انداخته اند و فقط با نگاهی کوتاه مدت اقدام به تصمیم گیری و ارایه راهکار کرده اند؛ وضعیت خطیر کشور در زمان حال دیگر مجال فرصت سوزی را ندارد و باید به تصمیم های سخت اما اثر بخش تن دهد.وی اضافه کرد: باید قبول کنیم که شرایط غیرعادی را هیچ گاه نمی شود با تصمیم های عادی مدیریت کرد؛ نظام تصمیم گیری اقتصاد ما نیازمند اصلاح است؛ با تصمیم های منفعل، مقطعی و کوتاه مدت نمی شود با مشکلات کنونی روبرو شد.
** مردم قدر تلاش سازنده را می دانندپس از سخنان رئیس اتاق بازرگانی ایران، نوبت به نمایندگان فعالان اقتصادی بود تا هر کدام گوشه ای از موانع پیش روی فعالیت های اقتصادی را برای رئیس دستگاه دیپلماسی مطرح کنند.«جمال رازقی» رئیس اتاق بازرگانی شیراز، مطالب خود را با یادآوری مسابقه ایران و اسپانیا شروع کرد و گفت: هر چند ایران در مقابل اسپانیا شکست خورد اما فوتبالیست های ما خوب و جوانمردانه بازی کردند و واکنش مردم پس از مسابقه نشان داد که ملت ایران قدر تلاش سازنده را می داند.وی، اینگونه برجام را به مسابقه فوتبال پیوند زد و با تاکید بر اینکه باید اعتبار و پیامدهای برجام را بپذیریم، گفت: جامعه اقتصادی ما به خوبی آمادگی دارد با صداقت و صلابت با این تبعات مواجه شود.وی به یکی از مهمترین چالش های اعمال تحریم ها - یعنی «روابط بانکی» - پرداخت و گفت: در سال 1385 با تحریم بانک سپه، تحریم های بانکی ایران کلید خورد و به دلیل دیپلماسی ضعیف کشور در دوران مختلف، توانمندی نظام بانکی کشور مورد هدف قرار گرفت.رازقی اضافه کرد: اگرچه تحریم های اقتصادی، ریسک های بازار و مبادله را افزایش داد و عرصه را به فعالان اقتصادی و به ویژه تولیدکنندگان و صادرکنندگان تنگ کرد، اما تحریم های بانکی بیش از سایر تحریم ها فعالیت بخش خصوصی را تحت تاثیر قرار داد.وی با تاکید بر اینکه تحریم های بانکی زمینه خروج سرمایه از کشور را فراهم ساخته است، گفت: تحریم بانکی می تواند تولید و صادرات کشور را به خطر بیاندازد اما متاسفانه در این خصوص شاهد اقدام بایسته و موثر دولت ها نیستیم.به زعم رازقی، افزایش مطالبات، بالارفتن ریسک های اعتباری، کاهش اعتماد طرف های خارجی، افزایش هزینه های مبادله، سختی گشایش های اعتباری و محدودیت های صادرات و واردات گوشه هایی از اثرات مخرب تحریم های بانکی است.رئیس اتاق شیراز با بیان اینکه با شدت گرفتن تحریم های بانکی، نااطمینانی در اقتصاد شدت گرفته است، گفت: درخواست فعالان اقتصادی از وزارت خارجه، بستر سازی مناسب برای بقای مراودات بانکی بین المللی و رفع مشکلات ناشی از تحریم های بانکی است.
** پیش بینی کاهش سه درصدی بیکاری در سال 97«علیرضا کشاورز قاسمی» رئیس اتاق بازرگانی قزوین سخنران بعدی این مراسم بود که به مسایل و مشکلات صنعت و تحریم های خارجی پرداخت و گفت: تولید و اشتغال سالهاست که به عنوان اولویت کشور مطرح می شود اما چقدر در این سالها، در راستای تحقق این اولویت ها حرکت کرده ایم؟وی گفت: نرخ بیکاری در پایان سال گذشته 12.1 درصد بود اما با ادامه روند کنونی و تشدید تحریم ها، پیش بینی می شود نرخ بیکاری تا پایان امسال سه درصد افزایش یابد.کشاورز با بیان اینکه بهبود هر یک درصد نرخ بیکاری، به افزایش 2 درصدی رشد اقتصادی نیاز دارد، گفت: در صورت رشد سه درصدی نرخ بیکاری، باید رشد اقتصادی را 6 درصد افزایش دهیم تا بتوانیم نرخ بیکاری را جبران کنیم.وی با بیان اینکه تشدید تحریم ها چالشی برای تامین قطعات و مواد اولیه ایجاد خواهد بود، گفت: این مساله بقای واحدهای تولیدی را به خطر می اندازد و یک چالش بزرگ در فضای کسب و کار ایجاد می کند.
** بیان واقعیت ها، راهگشای مسیر حرکت«رضا پدیدار» عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران نیز در این نشست به شرایط صنعت نفت کشور بعد از تحریم ها اشاره کرد و گفت: در فاز نخست، به زودی 700 هزار تا یک میلیون بشکه از تولید خود را از دست خواهیم داد؛ این یک واقعیت است و بیان واقعیت ها راهگشای مسیر حرکتی ما خواهد بود.وی با تاکید بر اینکه اقتصاد ما نفتی است و همچنان درآمدهای نفتی نقشی تعیین کننده در اقتصاد کشور دارد، گفت: در سال 1394 و 1395 روند تولید و صادرات نفت رشد را تجربه کرد و در سال 96 در شرایط مطلوب قرار گرفت؛ به طوری که صادرات نفت بدون احتساب میعانات گازی از مرز 3.8 میلیون بشکه گذشت.وی با بیان اینکه نفت ایران اکنون 16 مشتری آسیایی و اروپایی دارد و صادرات نفت کشور به حدود 2.2 میلیون بشکه رسیده است، گفت: در ادامه فعالیت ها، باید بازارهای جدیدی در داخل و مشتریانی جدید در خارج پیدا کنیم.عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران تاکید کرد: در این شرایط، به شدت به دیپلماسی سیاسی نیاز داریم.
** زمان پرداخت مطالبات شرکت‌های داروسازی یک ساله شد«ناصر ریاحی» رییس کمیسیون حمایت قضایی و مالکیت فکری اتاق ایران که ریاست اتحادیه واردکنندگان دارو را برعهده دارد، در سخنان خود به 2 موضوع پرداخت؛ نخست مشکلات پیش روی فعالان دارویی و دوم مسایل بانکی بین المللی.وی گفت: اکنون مهمترین مشکل فعالان صنعت دارو اقتصادی است؛ میانگین سود در این صنعت حدود 10 تا 15 درصد است، در حالی که نرخ تامین مالی حدود 20 تا 30 درصد برآورد می شود.ریاحی افزود: زمان پرداخت مطالبات شرکت‌های داروسازی نیز از 60 روز به بیش از یک سال رسیده است که این موضوع در کنار مشکلاتی مانند مسایل بیمه ای و مالیاتی، فعالیت را برای داروسازان دشوار کرده است.رئیس کمیسیون حمایت قضایی و مالکیت فکری اتاق ایران در بخش دیگری از سخنان خود به چالش هایی که در مجاری انتقال ارز وجود دارد اشاره کرد و گفت: مجاری انتقال ارز ما در گذشته امارات، ترکیه، سوئیس و اتریش بود؛ اما اکنون امارات تعطیل شده است؛ بانک های ترک با تاخیر کار را انجام می دهند و بتازگی نیز اعلام کرده اند که روی ما زیاد حساب باز نکنید؛ سوئیس و اتریش نیز تا نوامبر همکاری خود را ادامه خواهند داد.ریاحی با گلایه نسبت به اینکه بخش خصوصی در این چند سال کنار گذاشته است، خطاب به وزیر امور خارجه پیشنهاد داد: بخش خصوصی به سفیران اقتصادی دولت تبدیل شوند تا مذاکره های اقتصادی دولت توسط این بخش انجام شود.
** آقای ظریف، بار روی دوش شماست«محمدمهدی بهکیش» دبیر کل کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین‌المللی، به مطالب گفته شده در این نشست واکنش نشان داد و با خطاب قرار دادن ظریف گفت: اوضاع کنونی اقتصاد مناسب نیست و دوستان در مقابل شما احتیاط می کنند.وی ادامه داد: در واقع در دوران تحریم گذشته، آمریکایی ها یاد گرفتند مجاری تنفس کشور را ببندند.این عضو هیات نمایندگان اتاق ایران اضافه کرد: در دوره قبلی تحریم، بخش خصوصی توانست بسیاری از میانبرها را پیدا کند اما این بار به گونه ای است که این امر عملی نمی شود.وی در عین حال از وخیم تر شدن شرایط نقل و انتقال پول سخن گفت و تاکید کرد: آمریکا می داند بهترین راه برای لطمه به اقتصاد، جلوگیری از نقل وانتقال پول است. بهکیش ادامه داد: در شرایط کنونی، رشد و توسعه ما چهار محور «انگیزه بخش خصوصی، مدیریت مناسب، انباشت سرمایه و روابط بین الملل متناسب» دارد.دبیرکل کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین‌المللی گفت: امروز دیگر با مدیریت اقتصادی نمی شود اقتصاد را تنظیم کرد؛ تا زمانی که روابط بین الملل سامان نگیرد، با سیاست های اقتصادی نمی توان کارها را انجام داد.وی خطاب به ظریف گفت: «خوشبختانه یا متاسفانه، امروز بار به طور کامل بر دوش شماست. شما هستید که دنیا را می شناسید، راه مذاکره را می دانید، در برجام کاملا موفق بودید».
** برجام یک دستورالعمل بزرگ و شاهکار استپدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران آخرین سخنران در بین فعالان اقتصادی بود؛ او برجام را – فارغ از اینکه چر بر سر آن بیاید – یک دستورالعمل بزرگ و یک شاهکار توصیف کرد و گفت: بخش خصوصی به عنوان سربازان قدرت نرم، آماده ایفای نقش هستند.وی خطاب به وزیر امور خارجه ، با بیان اینکه «همه اذعان دارند این بار سرعت بازگشت تحریم ها بالاست، ما به عنوان سربازارن بخش خصوصی امیدمان به شما و دستگاه دیپلماسی است» افزود: امید داریم مشکلات کنونی فقط می تواند با مذاکره و دیپلماسی مقتدر، منسجم، یگانه و عمل‌گرایانه حل می‌شود. 
** فعالان اقتصاد مراقب «پیش بینی های خود محقق ساز» باشندرئیس دستگاه دیپلماسی، آخرین سخنران این نشست بود؛ در طول سخنرانی فعالان اقتصادی، به همه درد و دل ها گوش داد؛ گهگاه نکته ای را یادداشت می کرد و با «زبان بدنش» نشان می داد که نه تنها هنر سخنوری را خوب می داند، بلکه هنر خوب گوش دادن را هم از بر است.مهمترین نکته مورد تاکید وزیر امور خارجه مربوط به «پیش بینی های خود محقق ساز» بود؛ یعنی پیش بینی هایی که توسط فرد اتفاق می افتد؛ این پیش بینی ها چون از طرف افراد تاثیرگذار انجام می شود، در نتیجه اتفاق می افتد.ظریف در این ارتباط گفت: «پیش بینی های خود محقق ساز» اصطلاحی است که از اقتصاد به حوزه روابط بین الملل وارد شده است؛ اینکه پیش بینی یک مسئول و یا فعال اقتصادی فقط پیش بینی نیست بلکه پیش بینی او به واقعیت تبدیل می شود؛ در روابط بین المللی می گویند این پیش بینی هایی است که خود به خود محقق می شود.وزیر امور خارجه ادامه داد: اگر شما سهامدار عمده یک بنگاه اقتصادی بوده و اعتقاد داشته باشید که سهام آن در آینده نزدیک سقوط خواهد کرد چه می کنید؟ علی القاعده اگر بخواهید به عنوان کنشگر عقلانی عمل کنید باید سهام خود را بفروشید و فروش شما باعث می شود عرضه بالا برود و پیش بینی شما محقق شود و قیمت سهام پایین می آید.رییس دستگاه دیپلماسی با تاکید بر اینکه باید مراقب پیش بینی خود باشیم، اظهار داشت: اگر پیش بینی کنیم که برجام شکست می خورد این اتفاق می افتد.ظریف گفت: آمریکا مقررات بین المللی را هم زیرپا گذشته است، چرا دستاوردها زیرپا می گذاریم و پیش بینی می کنیم و در بازار تاثیر می گذاریم.وزیر امور خارجه افزود: 2 سال از برجام گذشته، دوستانی می گفتند برجام هیچ نداشته است، در حال حاضر می گویند چرا شرکت ها خارج می شوند. وی یادآور شد: زمانی که برجام تصویب شد فردی گفت کدام آدم عاقلی در ایران سرمایه گذاری می کند، دنیا این ها را می بیند، امروز نیز ما نیاز به خیالبافی نداریم بلکه نیاز داریم به آینده امیدوار باشیم.ظریف تصریح کرد: اگر خودمان براساس رفتار، گفتار و عملکرد خود به دنیا ناامیدی از اقتصاد ایران را تزریق کنیم، نباید توقع داشته باشیم دنیا به اقتصاد ایران امیدوار باشد، ما باید اعتقاد و باورمان این باشد که امکانات فراوانی داریم.وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: موضوع بانکی همواره از بحث های اساسی ما بوده است. با برجام موانع رفع شده و موانع باقیمانده نیز موضوعات مربوط به شفافیت و امکانات داخلی بانک ها بود.ظریف تصریح کرد: در واقع مشکل بانکی ما برجام نبود، با کمال احترام به دوستان عرض می کنم که مشکل بانک بحث شفافیت بود، لغتی را که اسم FATF تابو کردند، بعضی ها فکر می کنند قرارداد است. بیشتر کسانی که در آن صحبت می کنند توجه ندارند درباره چه صحبت می کنند یا چه سخن می گویند.وی ادامه داد: رگ های گردن هنگام صحبت کردن قوی است بدون اینکه بدانیم بحث بر سر چیست، آیا FATF مبنای مذاکره است یا چهارچوبی درباره شفافیت.رییس دستگاه دیپلماسی کشور افزود : واقع امر اینکه نه برجام توان حل این 2 مشکل را داشت و نه قرار بود آن را حل کند بلکه مکانیزم های دیگری دارد. برچسب ها: ظریف ، فعالان اقتصادی ، FATF ، محمدجواد ظریف

منبع: خرداد

کلیدواژه: ظریف فعالان اقتصادی محمدجواد ظریف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۴۸۱۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آحاد مردم در نظارت و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت

رهبر انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان نظام ضمن تذکر برخی نکات برای تحقق شعار سال ۱۴۰۳، سال «جهش تولید با مشارکت مردم»؛ فرمودند: «یکی از موانع که مربوط به شعار سال [هم]هست، مداخله‌های دولتی و حکومتی در مسائل اقتصاد است. این را ما سال‌ها است داریم مطرح میکنیم. امسال بنده مسئله‌ی «مشارکت مردم» را در شعار سال قرار دادم، برای اینکه به امکانات مشارکت مردم بیشتر توجّه بشود و مردم در مسائل اقتصاد به معنای واقعی کلمه به عرصه بیایند. مردم یعنی توان مردم؛ توان مالی، توان فکری و ذهنی، توان ابتکاری؛ ابتکارات مردم وارد میدان بشود. ما سود میبریم.» ۱۴۰۳/۰۱/۱۵

در گفتگوی تفصیلی با سید احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وضعیت اقتصادی کشور و برنامه‌های دولت برای تحقق شعار سال ۱۴۰۳ یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» بررسی شد. خاندوزی معتقد است برای عملیاتی شدن مشارکت مردم در اقتصاد علاوه بر شفافیت، به نقش‌آفرینی مردم در لایه‌های مدیریتی، نظارت و تولید نیاز داریم.

ابتدا نگاهی به رشد اقتصادی در سال ۱۴۰۲ داشته باشیم. برخی معتقدند بخش عمده‌ی این رشد اقتصادی بابت صادرات نفت بود؛ این افراد به رشد منفی بخش کشاورزی و رشد پایین بخش صنعت استناد می‌کنند. همچنین بخشی از رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ را نیز به استفاده از ظرفیت‌های خالی بعد از دوران کرونا نسبت می‌دهند. نظر شما درباره رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ چیست؟

وقتی دولت در سال ۱۴۰۰ شروع به کار کرد، مبتنی بر آسیب‌شناسی وضعیت اقتصادی سال‌های گذشته و دهه‌ی نود، به این جمع‌بندی رسید که باید بر روی دو محور تکیه کند. محور اول، خارج کردن اقتصاد ایران از وضعیت رکودی شدید بود. این وضعیت، ضعف توان تولید در کشور و تمام متعلقات آن مانند اشتغال، سرمایه‌گذاری، بهره‌وری را شامل می‌شد و موجب کاهش شدید درآمد ملی و تولید ناخالص داخلی سرانه‌ی کشور شده بود و متأسفانه قدرت خرید خانوار‌ها را به‌شدت کاهش داده بود. محور دوم، علاج وضعیت تورمی بود.

برای تدبیر این دو موضوع، در همان شش ماهه‌ی اول شروع به کار دولت سیزدهم، سندی تحت عنوان «نقشه راه رشد غیر تورمی» توسط وزارت اقتصاد و دارایی آماده و به ستاد هماهنگی اقتصادی دولت ارائه شد و با برخی اصلاحات توسط اعضای اقتصادی دولت به تأیید رسید.

سال ۱۴۰۲ در شرایطی آغاز شد که رسماً فرمان رهبر انقلاب صادر شد برای اینکه مهار تورم و رشد تولید اولویت شماره‌ی یک اقتصاد کشور باشد. این مسئله ما را بر آن داشت که به شکل جدی‌تر، رشد تولید و کاهش تورم را دنبال کنیم؛ لذا در اردیبهشت‌ماه سال ۱۴۰۲ مصوبه‌ای با اجماع نهاد‌های اقتصاد کلان دولت -یعنی سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی- تنظیم و ابلاغ شد.

به نظر می‌رسید خروج ما از آن رکود دهه‌ی نود، صرفاً با کار بیشتر در حوزه‌ی اقتصاد فراهم نمی‌شود. باید جهتگیری‌های نو و رویکرد‌های تحولی در کنار تلاش بیشتر دستگاه‌ها، فعالان اقتصادی، استانداران و وزرا اضافه شود و آن تغییر جهتگیری‌ها، پنجره‌های امیدآفرینی را برای فعالان اقتصادی باز کند. مجموعه‌ی این تدابیر بحمدالله موجب شد که ما در سال ۱۴۰۲ نرخ رشد اقتصادی بالایی را نسبت به چند سال گذشته شاهد باشیم.

در مورد نرخ رشد سال ۱۴۰۰ که اولین سال دولت بود، می‌گفتند این چهار درصد نرخ رشد، ناشی از این است که شرایط کرونایی به پایان رسیده است. وقتی آن نرخ رشد چهار درصد در سال ۱۴۰۱ هم تکرار شد و در سال ۱۴۰۲ بالاتر از سال‌های قبل شد نشان داد که نرخ رشد اقتصادی، نه به شرایط خروج از دوران کرونا برمی‌گشت و نه یک اتفاق استثنایی و تصادفی است.

در برخی محافل نیز این ادعا مطرح شده است که رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ ناشی از افزایش قیمت جهانی نفت است. مطلع هستید که در حسابداری رشد اقتصادی، تغییرات قیمت مهم نیست و رشد مقدار تولیدات نفتی در محاسبات لحاظ می‌شود. این افزایش میزان تولیدات نفتی در دولت سیزدهم هم ناشی از افزایش قدرت صادرات نفت است. متأسفانه در دوره‌های اخیر برخی از دولت‌ها ادعا می‌کردند که با وجود تحریمها، جمهوری اسلامی نمی‌تواند نفت بیشتر صادر کند، اما تجربه‌ی این دولت نشان داد که ما می‌توانیم. الان متقاضی نفت صادراتی وجود دارد و ما به آن میزان تولید نفت نداریم که در اختیار آنها قرار بدهیم؛ بنابراین دستور کار دولت، افزایش میزان تولیدات نفت است تا بتوانیم صادرات بیشتری داشته باشیم. هیچ محدودیتی از جهت صادرات فعلاً پیش روی ما نیست. دیپلماسی اقتصادی آقای رئیس‌جمهور و دولت کمک کرده است به اینکه مانع‌ها برطرف شود.

حتی بدون نرخ رشد ناشی از تولیدات نفتی، باز هم مجموع نرخ رشد سایر بخش‌های غیرنفتی کشور، در همان حوالی چهار درصد است؛ بنابراین نرخ رشد غیرنفتی ما، مشابه سال‌های گذشته، حدود چهار درصد است. با وجود تولیدات نفتی، این عدد -احتمالاً در آخرین داده‌های مرکز آمار ایران- به بالای پنج درصد خواهد رسید.

برای پاسخ به این پرسش که آیا کیفیت این رشد واقعاً ناشی از بهبود و رونق در اقتصاد است یا نه، شواهد مختلفی به ما حکایت می‌کند که اتفاقاً رشد سال ۱۴۰۲ یکی از باکیفیت‌ترین رشد‌های اقتصادی تمام سال‌های اخیر اقتصاد ایران است.

اولین شاخص، رشد سرمایه‌گذاری -به‌عنوان یکی از عوامل رشد بلندمدت- است. آمار‌ها نشان می‌دهند که تشکیل سرمایه‌ی ثابت ناخالص کشور در نه ماهه (۱) سال ۱۴۰۲ بیش از ۴.۵ درصد رشد داشته است؛ بنابراین همزمان رشد سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است.

دوم اینکه همزمان با رشد اقتصادی، شاهد کاهش نرخ بیکاری در اقتصاد ایران بودیم. یکی از بهترین رکورد‌های نرخ بیکاری تمام سال‌های گذشته‌ی کشور مربوط به پاییز ۱۴۰۲ است که به زیر هشت درصد رسید. البته همزمان با کاهش بیکاری، مشارکت اقتصادی افزایش داشته است. این طور نیست که بگوییم، چون نرخ مشارکت کم شده پس نرخ بیکاری به شکل حسابداری و محاسباتی پایین نشان داده شده است.

سوم اینکه ما در حوزه‌ی خارجی و تجارت بین‌الملل هم شاهد رشد قابل توجهی هستیم. به لحاظ وزنی حدود ۹ درصد میزان صادرات غیرنفتی کشور در سال ۱۴۰۲ افزایش داشته است. البته، چون قیمت محصولات پتروشیمی و فولادی در سال ۱۴۰۲ در بازار‌های بین‌المللی کاهش پیدا کردند، عایدی ارزی ما کمتر از سال قبل است، اما واقعیت این است که اگر قیمت‌های جهانی کاهش پیدا نمی‌کردند، درآمد ارزی صادراتی ما هم مانند رشد وزنی صادراتمان افزایشی می‌شد.

چهارمین شاخص نیز سرمایه‌گذاری خارجی است؛ در سال ۱۴۰۲ یکی از بالاترین مقادیر سرمایه‌گذاری‌های واقعی خارجی رقم خورد؛ نه فقط آن چیز‌هایی که تفاهم و امضا شده است بلکه آن چیزی که واقعاً منتج به عقد قرارداد و ورود سرمایه‌گذاری خارجی شده، حدود پنج و نیم میلیارد دلار در سال ۱۴۰۲ بوده است.

فعالان اقتصادی هم به جهت تسهیل محیط کسب و کار، این رشد اقتصادی را کاملاً درک می‌کنند. بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها در شاخصی که به «شامخ (۲)» معروف است، در پایان اسفندماه ۱۴۰۲، عدد بالای ۵۵ صدم را شاهد بودیم که یکی از اعداد خوب ایّام اخیر محسوب می‌شود و حاکی از امیدواری بیشتر فعالان اقتصادی نسبت به رونق و چشم‌انداز خرید در آینده است. همچنین صدور مجوز‌های کسب و کار بهبود یافته است. امروز از طریق درگاه ملی مجوز‌ها بیش از یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار نفر بدون هیچ‌گونه کاغذبازی، بروکراسی، اتلاف زمان و فساد، مجوز‌های خودشان را دریافت کرده‌اند.

همچنین در حوزه‌ی گمرکات کشور، اقدامات خوبی برای تسهیل تجارت انجام شد. در سال ۱۴۰۲، تعداد بخشنامه‌های حوزه‌ی تجاری و گمرکی کشور ۵۳ درصد کاهش یافت. پیش‌بینی‌پذیری خیلی خوبی فراهم شد، تا دیگر هر روز و هر ساعتی یک بخشنامه‌ی غافل‌گیرکننده برای صادرکننده و تولیدکننده رقم نخورد.

ما توانستیم دو مصوبه‌ی پیش‌بینی‌پذیر در سال ۱۴۰۲ از هیئت وزیران بگیریم؛ هم برای نرخ‌گذاری‌ها و قیمت خوراک در محصولات پتروشیمی و خوراک گاز صنایع کشور و هم در زمینه‌ی مجموعه‌ی تغییراتی که در همه‌ی مقررات کسب و کار انجام می‌شود. دولت خودش را منضبط کرد و گفت هیچ تغییری نباید در عوارض و مجموعه‌ی مقررات حوزه‌ی کسب و کار در دولت انجام شود مگر اینکه از چند روز قبل -بعضی از حوزه‌ها ۱۵ روز و بعضی تا ۹۰ روز- به اطلاع فعالان اقتصادی برسد. این اقدام در زمینه‌ی پیش‌بینی‌پذیر کردن متغیر‌های سیاستی بسیار گره‌گشا و بی‌سابقه بود؛ بنابراین همه‌ی شواهد حاکی از این است که نرخ رشد سال ۱۴۰۲ یک نرخ رشد کاملاً سازگار با همه‌ی ابعاد بخش‌های واقعی اقتصاد ایران و یکی از رشد‌های کاملاً باکیفیت است.

با توضیحات شما می‌توان گفت رشد حدود ۴ درصدی (بدون نفت) در سال ۱۴۰۲ با کیفیت بوده است. این خوب است، اما در شعار سال ۱۴۰۳ عبارت «جهش تولید» را داریم و می‌دانیم که منظور از جهش تولید، رشد کمّی بالا است. رسیدن به میانگین رشد ۸ درصدی در طول سال‌های برنامه‌ی هفتم نیز مطالبه‌ی رهبر انقلاب است. ارزیابی شما از چالش‌ها و موانع پیش روی تحقق رشد اقتصادی بالا در سال ۱۴۰۳ چیست؟ به عنوان مثال براساس داده‌های مرکز آمار، رشد بخش تأمین آب، برق و گاز در هر سه فصل سال ۱۴۰۲ یعنی بهار، تابستان و پاییز منفی بود. آیا می‌توان پیش‌بینی کرد که در سال جاری در تابستان کمبود برق برای صنایع خواهیم داشت و در زمستان کمبود گاز؟

نکته‌ای که درباره قید‌های رشد صنایع و رشد تولید در سال ۱۴۰۳ به آن اشاره کردید، از جمله قیدی که محدودکننده است، در مورد تأمین بخشی از منابع انرژی یا منابع تأمین مالی، دو قید بسیار مهم هستند. متأسفانه میراث دهه‌ی ۱۳۹۰، ناترازی‌هایی با شکاف بسیار بالا بین ظرفیت بالقوه و بالفعل کشور ایجاد کرده است. در این شکاف بالا و ناترازی جدی که هم در حوزه‌ی تأمین گاز و هم در حوزه‌ی تأمین برق وجود دارد، تلاش اصلی دولت این بوده است که با مجموعه‌ای از اقدامات کوتاه‌مدت، زمینه را فراهم کند تا کمترین میزان تنگنا به تولیدکنندگان و صاحبان صنایع سرایت کند.

یک اتفاق مهم این است که بالاخره بعد از سال‌ها حرف زدن، بازار مبادله‌ی گواهی‌های صرفه‌جویی انرژی فعال شده است تا هر مجموعه‌ای که کمتر انرژی مصرف می‌کند، بتواند منفعت این میزان انرژی صرفه‌جویی‌شده‌ی خودش را دریافت کند. چون در شرایط گذشته‌ی ما یک بخش صنعتی با بهره‌وری پایین و اتلاف انرژی بالا با یک مجتمع صنعتی با بهره‌وری بالا و کمترین میزان ورودی انرژی تفاوت ویژه‌ای نداشت. ما باید نظام انگیزشی ایجاد کنیم تا خود فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و صنایع بروند به سمت اینکه ببینند اگر فناوری و تکنولوژی‌شان را تغییر بدهند یا میزان مصرف انرژی را در قبال تولیدات خودشان کاهش بدهند، برایشان منفعت اقتصادی دارد.

اقدام دوم به کمک کردن دولت برای تأمین انرژی برمی‌گشت. اگر مجموعه‌هایی بتوانند یک نیروگاهی در کنار مجموعه‌ی اقتصادی خودشان ایجاد کنند، دولت برای آنها تسهیلات و کمک‌های لازم را فراهم می‌کند و بعد‌ها خودشان می‌توانند از محل همین نیروگاه؛ برق مورد نیازشان را تأمین کنند یا برای گاز، ذخیره‌سازی‌های لازم را انجام دهند؛ لذا در صنایع مختلف پروژه‌هایی تعریف شد، کمک‌ها و تسهیلاتی پرداخت شد برای اینکه خود صنعت بتواند خودش را مصون و آسیب‌ناپذیر کند یا آسیب‌پذیری‌اش را کاهش دهد.

این جهت‌گیری‌هایی است که در سال ۱۴۰۳ با جدیت بیشتری دنبال خواهند شد. ما در بسته‌ی سال ۱۴۰۳ این را مصوب کردیم که باید حداقل ده روز قبل از اینکه اوج مصرف برق یا گاز شروع شود، به هر واحد صنعتی زمان‌بندی‌های لازم اعلام شود تا آن واحد صنعتی بتواند برنامه‌ریزی کند و اگر می‌خواهد تعطیلات هفتگی یا ایام تعمیرات صنعتش را در زمان اوج مصرف، جانمایی کند.

یک اتفاق مهم دیگر، در مورد ناترازی‌های بخش‌های مالی کشور بود. ما متأسفانه همزمان با شروع فعالیت دولت سیزدهم با یک ناترازی جدی در حوزه‌ی مالیه و نظام پولی و بانکی دولت مواجه بودیم. اگر دولت ناترازی خودش را حل و فصل نکند از طریق تزاحم یا برون‌رانی بخش خصوصی، جا را برای آنها تنگ می‌کند؛ بنابراین دولتی که سهم بزرگ‌تری را به خودش اختصاص می‌دهد، جای کمتری برای بهره‌مندی بخش خصوصی باقی خواهد گذاشت، مگر اینکه ما این ناترازی‌ها را چاره کنیم.

اتفاق بسیار مهمی که در حوزه‌ی ناترازی‌های مالی دولت رخ داد این است که ما بعد از اینکه بی‌نظمی‌های گسترده‌ی بودجه‌ای و مالی را به‌سامان کردیم و حساب واحد خزانه را نه فقط برای دستگاه‌های دولتی بلکه برای شرکت‌های دولتی هم فراهم کردیم، دیدیم منابع دولت اتفاقاً برای نیاز‌های جاری و روزمره‌اش آن قدری هست که دولت محتاج استقراض از بانک مرکزی نشود. بعد از چند دهه برای اولین‌بار در تاریخ اقتصاد ایران، سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ بدون اینکه خزانه‌ی دولت از بانک مرکزی استقراضی بکند توانست بودجه‌ی عمومی خودش را رتق و فتق کند. همچنین در سال ۱۴۰۲ اصابت در هدف پرداخت به ذی‌نفع نهایی را هم محقق کردیم.

شما می‌دانید که رشد‌های نقدینگی چهل و چند درصدی را ابتدا به ۳۱ درصد و بعد به ۲۴ درصد در پایان سال ۱۴۰۲ کاهش دادن، کار بسیار دشواری است. این مسئله انضباط خیلی سختگیرانه‌ای را در شبکه‌ی بانکی کشور مستولی کرده است. مجموعه‌ی تدابیر انضباطی اعمال شد تا خود دولت بتواند از منابع خودش با بیشترین دقت و بهره‌وری و کمترین هدررفت و انحراف و فساد استفاده کند و بالطبع زمینه را فراهم کرد تا بخش خصوصی کشور بتواند بیشتر از منابع اقتصادی بهره‌مند شود.

یکی از نمونه‌ها، اتفاقی است که در مورد انتشار اوراق شرکتی رخ داد. شرکت‌ها در سال ۱۴۰۱ توانستند خیلی بیشتر از سال ۱۴۰۰ از ظرفیت بازار سرمایه در تأمین مالی خودشان استفاده کنند. سال ۱۴۰۲ هم علی‌رغم همه‌ی فراز و فرودی که مجموعاً وضعیت بازار سرمایه داشت و وضعیت خیلی مطلوبی نبود، اما باز هم بیش از سال ۱۴۰۱ تأمین مالی بخش‌های غیردولتی از طریق بازار سرمایه انجام شد. حتی دولت چشمش را بر منافع کوتاه‌مدت درآمدی خودش بست. گفت اگر قرار است رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری انجام شود و هر کسی منابعش را ببرد به سمت اینکه مجدد سرمایه‌گذاری کند و سود توزیع نکند، دولت از آن مالیات نمی‌گیرد. در واقع دولت به سرمایه‌گذاری معافیت مالیاتی داد. یکی از بزرگ‌ترین اعداد و ارقام افزایش سرمایه‌ی تمام شرکت‌های بخش‌های غیردولتی و خصوصی کشور در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ ناشی از این سیاست‌های حمایت‌گرایانه بود که به ظاهر برای دولت تنگنای بودجه‌ای ایجاد می‌کرد، اما در بلندمدت، چون نفعش به چرخه‌ی رونق اقتصادی و تولید می‌رسد، مورد تأکید آقای رئیس‌جمهور بود.

در سیاست‌های کلی برنامه‌ی هفتم بر رسیدن به میانگین رشد اقتصادی ۸ درصدی از طریق افزایش بهره‌وری کل عوامل تولید (منابع انسانی، سرمایه، فناوری و مدیریت) تأکید شده است. آن بحثی که در مورد مشوق‌های مالیاتی فرمودید می‌تواند یک عامل افزایش بهره‌وری باشد. آیا دولت طرح‌های دیگری هم برای افزایش بهره‌وری دارد؟

یک نکته عمومی درباره بهره‌وری در دولت سیزدهم وجود دارد. وقتی دولت این تصمیم را می‌گیرد که علی‌رغم محدودیت‌های خارجی و تحریمی، رونق تولید و اشتغال را افزایش بدهد، مجموعه‌ای از اقدامات را انجام می‌دهد؛ از تصمیمات آقای رئیس‌جمهور در سفر‌های استانی گرفته تا تدابیر و سیاست‌هایی که در مرکز اتخاذ می‌شود مانند تحرکات خارجی و بین‌المللی، حل و فصل کردن مسائل مربوط به پیمان‌های شانگهای و بریکس و غیره. همچنین تحرک اقتصادی که سرریز هدفگذاری‌های جدی‌تر و حساب‌کشی و نظارت‌های دقیق‌تر دولت و دستگاه‌های نظارتی است برای اینکه نرخ رشد اقتصادی بالاتری محقق بشود، بیکاری حتماً کاهش پیدا کند و تورم در مسیر نزول بیفتد. بعلاوه توجه به صادرات غیرنفتی و صادرات نفتی کشور، تشکیل سرمایه‌ی ثابت یا سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی و مجموعه‌ی تحرکات مشابه، یک رویه‌ی فراگیر است که پیام لزوم بهره‌وری بیشتر را به مجموعه‌ی نظام اقتصادی منعکس می‌کند.

علاوه بر این تدابیر عام، مجموعه‌ای از سیاست‌ها و تدابیر خاص هم اتخاذ شد. طبق گزارشی که سازمان اداری و استخدامی در هیئت وزیران مطرح کرد، یکی از شاخص‌های خیلی خوب بهره‌وری کشور در مجموع هفت، هشت سال گذشته، شاخص سال ۱۴۰۱ است. آمار سال ۱۴۰۲ هم در مرحله‌ی محاسبه است.

آن تدابیر خاص چه بود؟ نکته‌ی اول این بود که دولت نسبت به افزایش میزان منبع و ورودی کاملاً حساب‌گرانه و دقیق و حتی سخت‌گیرانه عمل کرد؛ چه در مورد خاتمه‌ی طرح‌ها و پروژه‌هایی که باید انجام می‌گرفت، چه در مورد هزینه‌های جاری دستگاه‌ها. با وسواس حدأکثری تلاش شد تا کمترین میزان افزایش بودجه‌ی دستگاه‌ها و شرکت‌ها رقم بخورد. در عین حال هدفگذاری‌های عملکردی دورتری برای دستگاه متصور شود و اتفاق بیفتد.

اینکه اجازه نمی‌دهیم برای چند برابر شدن خروجی، منابع مالی چند برابر شود، ثمره‌اش این است که نسبت ستانده به نهاده در اقتصاد افزایش می‌یابد. دستگاه‌ها ناچارند تلاش کنند بدون اینکه پول خیلی بیشتری در اختیارشان باشد، عملکرد بالاتری داشته باشند. این عملکرد، عمدتاً از طریق اصلاحات ساختاری است. اقتصاد نفتی در قدیم متأسفانه بروکراسی و دیوان‌سالاری فرساینده و ناکارآمدی را به جا گذاشته بود. برای اینکه دولت بخواهد از این دیوان‌سالاری نفتی ناکارآمد کُند به سمت یک دیوان‌سالاری چابک و سریع گذر کند، ظرفیت لازم وجود داشت، اما دولت باید سازمان‌ها را برای این ظرفیت جدید به‌خط می‌کرد. این مجموعه‌ای از اقدامات بود که با آیین‌نامه‌های خیلی سخت‌گیرانه‌ای ابتدای هر سال در هیئت وزیران مصوب و بعد ابلاغ و نظارت می‌شد.

نکته دوم حرکت کردن به سمت ظرفیت‌های اقتصاد دانش‌بنیان بود که با خودش یک بهره‌وری بالایی را همراه می‌کند؛ به این معنا که مجموعه‌ی عملکرد دولت به سمت یک دولت الکترونیک برود، مردم بخش زیادی از خدمات را بتوانند از طریق پنجره‌ی خدمات دولت الکترونیک دریافت کنند و خود دستگاه‌ها و سامانه‌های دولت هم با همدیگر متصل و یکپارچه شوند.

در گذشته خسّت اطلاعاتی وجود داشت. هر دستگاه احساس می‌کرد که اگر دسترسی سامانه‌اش به دستگاه دیگر داده شود، گویا یک بخشی از حیثیت سازمانی او خدشه‌دار شده است. دستور آقای رئیس‌جمهور مبنی بر این بود که همه باید بدون هیچ‌گونه محدودیتی در اشتراک‌گذاری اطلاعات همکاری کنند. این موجب شد که شما امروز می‌بینید بخش زیادی از خدماتی که دستگاه‌ها دارند انجام می‌دهند، از بستر‌های سامانه‌ای استفاده می‌شود. این سیاست، به رشد قابل توجه بهره‌وری می‌انجامد.

خوب است مثالی از سازمان امور مالیاتی مطرح کنم؛ امروز بحمدالله بخش زیادی از تشخیص مالیاتی که به مؤدی ابلاغ می‌شود، اگر مؤدی به فرآیند دادرسی مالیاتی اعتراض دارد، قطعی کردن فرآیند دادرسی، تجدیدنظر بدوی و سایر فرآیند‌ها همه در بستر‌هایی انجام می‌شود که دیگر نیازی به صرف هزینه‌های اضافی نیست. این نه تنها بهره‌وری را بالا می‌برد، بلکه شفافیت و پاسخگویی را نیز افزایش داده و به نظارت‌پذیر کردن، انضباط و کاهش فساد در اقتصاد ایران کمک می‌کند.

دسته‌ی سوم تدابیر، استفاده از ظرفیت‌های مردمی است؛ یعنی آزاد کردن پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مردمی که در اقتصاد ایران وجود داشت. دولت‌ها عمدتاً به این ظرفیت‌های مردمی روی خوش نشان نمی‌دادند، یک دیواری بین ادارات و دیوان‌سالاری‌ها با بقیه‌ی ظرفیت‌های جامعه و مردم بود. امروز، اما اکثر دستگاه‌ها دارند از ظرفیت‌های نظارتی مردمی استفاده می‌کنند، مکانیزم‌های سوت‌زنی خیلی فراگیر شده است، ما اعداد خوبی از چند صد میلیون تا چند میلیارد در ذیل وزارت اقتصاد بابت سوت‌زنی‌های خیلی مؤثر پرداخت کردیم که توانست یک بخش خوبی از درآمد‌های شناسایی نشده را به ما خبر دهد.

همین مسئله مولدسازی‌های دارایی‌های دولت، موجب بهره‌وری است. مصوبه‌ی سران سه قوه در هیئت عالی مولدسازی، برای اولین‌بار همه‌ی دستگاه‌ها را ملزم کرد که اگر زمین، سوله، ساختمان و انبار بلااستفاده‌ای دارید، باید به دارایی‌های مولد تبدیل کنید یا به بخش خصوصی واگذار کنید. اینکه می‌بینید این دولت بحمدالله دولت خاتمه‌دهنده پروژه‌های ناتمام است به خاطر این است که توانسته استفاده‌ی بهره‌ورتری از همین منابع بکند. دولت امروز می‌گوید: آقای پیمانکار! درست است سازمان برنامه و بودجه منابع نقدی ندارد برای اینکه شما پروژه‌ات را خاتمه بدهی، اما یک زمین در یک نقطه‌ی خیلی خوب شهری وجود دارد، وزارت راه، وزارت نیرو، وزارت صنعت و امثالهم این را در اختیار قرار می‌دهند، شما آن پروژه را تمام کن؛ بنابراین افزایش بهره‌وری در نیروی انسانی، بهره‌وری در منابع مالی و بودجه‌ای با آن دقت‌ها و سختگیری‌ها و حسابرسی‌ها انجام می‌شود. بهره‌وری در دارایی‌های غیرمنقول و املاک و مستغلات دولت، نخ تسبیح مرتبط‌کننده‌ی این تدابیر است. اراده‌ی دولت این است که ما علی‌رغم شرایط سخت با فعال کردن ظرفیت‌هایی که موجود بود و متأسفانه چشم بر روی آنها می‌بستند، بتوانیم با بهره‌وری بیشتر، خروجی و رشد اقتصادی بالاتری را به دست بیاوریم.

تبیین راه‌های مشارکت مردم در تولید، از مطالبات مهم رهبر انقلاب است. برنامه‌ی دولت و وزارت اقتصاد برای تبیین و به کارگیری مشارکت مردم چیست؟ مثلاً ممکن است برخی سهام عدالت را الگوی مطلوب مشارکت مردم بدانند. اساساً وجوه مشارکت مردم را چه می‌دانید؟

بعد از تأکید رهبر معظّم انقلاب یک اتفاق مبارک در دولت رخ داد. اولین پیش‌نویس برنامه‌ی اقتصادی سال ۱۴۰۳ که در هیئت دولت مطرح شد، از همین زاویه به آن نقد شد. چون برای مشارکت مردم در برنامه‌ی ۱۴۰۳ شاهد موارد محدودی بودیم. آقای رئیس‌جمهور مجدد دستور بررسی دادند. برنامه برگشت و جلسه با دستگاه‌ها برگزار شد؛ فقط بر همین محور که چگونه می‌توان مسئله‌ی مشارکت مردم را در سیاست‌ها و تدابیر محقق کرد.

ببینید فراخوان و دعوت و همه‌ی اینها لازم است، اما کافی نیست. ما به جهت میراثی که از دیوان‌سالاری نفتی دولت‌زده‌ی گذشته به ارث برده‌ایم، خیلی راه نرفته و کار نکرده در مورد جذب مشارکت‌های مردمی داشتیم. یک بخش مشارکت‌طلبی مردم در حوزه‌ی وظایف نظارتی اقتصاد است. این اتفاقات بحمدالله تا حد خوبی در سال ۱۴۰۲ رخ داد. شفافیت اطلاعات اقتصادی انجام شد؛ از شفافیت در صورت‌های مالی همه‌ی دو هزار شرکت دولتی و بخش عمومی -که تا پیش از این دولت اساساً شفاف نبود- تا شفافیت در ابربدهکاران بانکی، بیمه‌ای، مالی و امثالهم، زمینه را برای نظارت عامه‌ی مردم فراهم کرده است.

فراتر از حوزه‌ی نظارت، حوزه‌ی مدیریت و تولید اقتصادی است. حوزه‌ی تولید یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌هایی است که می‌شود با درگاه ملی مجوز‌ها آن را مترادف قرار داد؛ درواقع بسترسازی برای مشارکت عامه است. افرادی صاحب سرمایه یا صاحب ایده هستند، اما به جهت پیچ‌وخم‌های دستگاه‌های اجرایی اجازه نمی‌یافتند به تولید ورود پیدا کنند. الان با تسهیل صدور مجوز‌ها این مانع برداشته شده است.

در لایه‌ی مدیریتی نیز مشکل این است که در یک جا‌هایی علی‌رغم اینکه به لحاظ حقوقی باید مردم - یعنی تعاونی‌ها و بخش خصوصی - می‌آمدند میدان‌دار می‌شدند، اما هم‌چنان دولت میدان‌دار بود. رهبر انقلاب این تذکر را در بهمن‌ماه ۱۴۰۲ در دیدار تولیدکنندگان (۳) مطرح کردند. در اسفندماه آقای رئیس‌جمهور جلسه‌ی شورای‌عالی اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ را تشکیل دادند و به تمام وزارتخانه‌هایی که بنگاه‌هایی را دارند که در آن بنگاه سهام دولت حدأقلی است، اما هم‌چنان وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها هستند که دارند مدیریت می‌کنند، دستور دادند که از این تصدی‌گری و بنگاه‌داری خارج شوند و مدیریت را به بخش مردمی اقتصاد واگذار کنند. ان‌شاءالله یکی از پیگیری‌های ویژه‌ی دولت در سال ۱۴۰۳ اجرای این فرمان رهبر انقلاب خواهد بود.

مثالی که شما در موضوع سهام عدالت به آن اشاره کردید، از این مصادیق است. مردم سهام‌دار بودند، اما اعمال حق مالکانه‌ی خودشان را نداشتند. آخر سال سود سهام عدالت به حساب حدود ۵۰ میلیون از شهروندان کشور توزیع می‌شد و تمام. در حالی که به میدان آوردن ظرفیت مردمی مستلزم این بود که ما نوع نقش‌آفرینی سهام عدالت را در ۳۶ شرکت ارزنده‌ی بورسی کشور -که سهام عدالتی هستند- بتوانیم تغییر دهیم. شورای‌عالی بورس در این زمینه مصوبه‌ی بسیار خوبی داشت. در اولین اقدام، مقرر شد نمایندگی سهام عدالت در شرکت‌های بورسی به خود کانون سهام عدالت برگردد. نمایندگان سهام عدالت که از سمت مردم انتخاب می‌شوند، بتوانند در کرسی‌های هیئت مدیره‌ی شرکت‌ها حضور پیدا کنند. البته باید یک صلاحیت‌های اقتصادی و مالی داشته باشند که اداره‌ی اقتصادی آن شرکت‌ها را دچار خلل تخصصی نکند و بیانگر نظرات کانون‌های سهام عدالت باشد.

دومین اتفاق که شاید از اولی مهم‌تر است این است که اعضای هیئت مدیره ۳۱ شرکت سرمایه‌گذاری استانی سهام عدالت واقعاً برآمده از اراده‌ی مردم استان و منطقه باشند. در مجمع عمومی استان افراد به عنوان نمایندگان شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی انتخاب شوند. در سه استان مجمع برگزار شده و نمایندگان مردمی برگزیده شدند. ان‌شاءالله تا شش ماه آینده در تمام ۳۱ استان کشور این اتفاق می‌افتد.

مشابه این ظرفیت‌ها ما فراوان داریم. به عنوان مثال یکی از پیگیری‌هایی که وزارت اقتصاد و دارایی شروع کرده استفاده از سرمایه‌های خرد مردم در حوزه‌ی تولیداتی است که آن بخش از تولیدات، به جهت کمبود منابع مالی سال‌هاست روی زمین افتاده است. ما معادن بسیار ارزنده‌ای در شرق کشور داریم؛ معدن مس، معادن طلا و .... اگر مسئله‌ی تأمین مالی این معادن حل شود به سرعت قابل بهره‌برداری هستند.

با توجه به اینکه کنترل تورم و رشد نقدینگی همچنان اولویت دولت است، ممکن است بنگاه‌های تولیدی به دلیل سیاست انقباضی پولی دولت با مشکل تأمین مالی مواجه باشند. با توجه به اینکه شما سخنگوی اقتصادی دولت هستید، راهکار دولت -و به خصوص بانک مرکزی- برای حل این مسئله چیست؟ چطور از یک سو کنترل رشد نقدینگی و مهار تورم دنبال می‌شود و از دیگر سو سرمایه در گردش بنگاه‌های تولیدی تأمین خواهد شد؟

واقعیت این است که اقتصاد ایران بیش از آن که از جهت کمیت نقدینگی دچار مشکل باشد، به جهت کیفیت نقدینگی در سال‌های گذشته دچار آسیب بوده است؛ یعنی کانال‌های انتقال منابع نقدینگی کشور به فعالیت‌های مولد، کانال‌های مؤثری نبودند.

مانع اول این است که فعالیت‌های غیرمولد بازده بالایی داشتند و برای بسیاری از افراد جذاب بود که به سمت سفته‌بازی و دلالی بروند. با تصویب قانون مالیات بر سوداگری -یا عایدی سرمایه- که مراحل پایانی فرآیند قانونی‌اش را می‌گذراند، امیدوار هستیم سال ۱۴۰۳ اولین سال اجرای قانون مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی باشد.

دومین مانعی که در سال‌های گذشته موجب می‌شد کیفیت نقدینگی در اقتصاد ایران پایین باشد، مسئله‌ی عدم تعریف مسیر‌های انتقال این نقدینگی بود. به عنوان مثال همان‌طور که پایین‌دست سد‌ها نیازمند به زه‌کشی است تا زمین‌ها از محل منابع پشت سد آبیاری شوند، ما هم به جهت سیاست‌های هدایت اعتبار در کشور نیازمند این هستیم که با کانال‌کشی منابع و اعتبارات را به پروژه‌های اقتصادی بخش مولد هدایت کنیم. البته آن پروژه‌ها هم باید به معنای اقتصادی کلمه قابلیت و جذابیت داشته باشند، نه اینکه به شکل فقط دستوری منبع تزریق شود بلکه باید از اهرم‌های تشویقی و تنبیهی بانک مرکزی و مالیاتی به نحوی استفاده کنیم که فعالان اقتصادی خودشان بیایند و هم‌راستا با سیاست هدایت اعتبار ما عمل کنند.

اگر مسیر‌های غیرمولد به‌شدت بسته شود و اعتبار به فعالیت‌های مولد هدایت شود، این دو اتفاق وجه جمع است برای اینکه کشور هم بتواند نقدینگی خودش را کنترل کند و هم در عین حال تنگنای اعتباری را روی دوش تولیدکننده و صادرکننده نیندازد تا صدای نارضایتی تولیدکننده‌ها بلند نشود که ما کمبود منابع داریم، بانک‌ها تسهیلات اختصاص نمی‌دهند و امثالهم.

پیشنهاد ما این است که تسهیلات به صورت زنجیره‌های تولید باشد، نه اینکه فقط به متقاضی دست اول اعطا شود. فرض کنید یک کسی می‌خواهد یک پروژه‌ی عمرانی مثل گلخانه یا فعالیت صنعتی معدنی ایجاد کند، به جای اینکه به متقاضی دست اول تسهیلات بدهیم، به زنجیره‌ی دوم و سوم بدهیم و تا او وارد فعالیت تولیدی شود. ما بگوییم تسهیلات را می‌دهیم به کسی که برای تو مصالح فراهم کرد و شما رفتید آن کارگاه، کارخانه، گلخانه یا هر چیزی که لازم بود را ایجاد کردید؛ بنابراین در روش‌های تسهیلات زنجیره‌ای تولید، از اصابت نقدینگی به تولید مطمئن می‌شویم. در این حالت نگرانی نداریم و تسهیلات تورم‌آفرین نمی‌شود، بلکه حتماً منجر به افزایش تولید می‌شود.

منبع: رسانه KHAMENEI.IR

باشگاه خبرنگاران جوان اقتصادی اقتصاد و انرژی

دیگر خبرها

  • وزیر اقتصاد: رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ یکی از باکیفیت‌ترین رشدهای اخیر ایران است
  • آحاد مردم در نظارت و مدیریت اقتصادی مشارکت خواهند داشت
  • رشد اقتصادی سال ۱۴۰۲ یکی از باکیفیت‌ترین رشدهای اخیر ایران است
  • لبه تیغ
  • نگاهی به مسایل اقتصادی کشور، در برنامه گفتگوی اقتصادی
  • رشد اقتصادی کشور با مشارکت مردم در گروی دانش بنیان شدن صنایع بزرگ است
  • سرمایه‌گذاری در ۱۰۰ شرکت بورسی ایران هیچ ریسکی ندارد | بزرگ‌ترین بازار بورس ناشناخته جهان مربوط به ایران است
  • رکوردشکنی در فروش نفت و رشد اقتصادی بالا با تکیه بر بازطراحی تجارت انرژی در دولت سیزدهم
  • الکترونیک محور شدن مجوزها به معنی افزایش شفافیت و پیش‌بینی‌پذیری اقتصادی کشور است
  • (ویدئو) تحریم‌ها و اقتصاد نابسامان فرش ایران را به زیر کشید؛ ما منزوی شده‌ایم