کوچ کارکنان بیبیسیفارسی به دیگر رسانهها عادی نیست
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۸۴۴۸۶
به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز، راهاندازی و توسعه رسانهها به عوامل و شرایط مختلف زمانی، سیاسی و همچنین خلأهای موجود بستگی دارد. بیبیسی هم در راهاندازی سرویسهایش به این شرایط و بزنگاههای تاریخی و سیاسی توجه داشته است. رادیو بیبیسی فارسی هشت ماه بعد از تأسیس رادیو در ایران راهاندازی شد. به دلیل جنگ جهانی دوم، بریتانیا و متفقین برای این که بتوانند در آن شرایط حساس اثرگذار باشند و بتوانند افکار عمومی را برای حضور و اشغال قوای متفقین آماده کند رادیو فارسی بیبیسی را راهاندازی میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*با توجه به بحث شرایط تاریخی که فرمودید، آیا میتوان تغییر آرایش چهار نفر از کارکنان سابق بیبیسی و پخش آنها در رسانههای مختلف را به اظهارات اخیر ترامپ علیه نظام ایران و همچنین اشاره رهبری به این موضوع مربوط دانست؟
البته تعداد اینها حدود 10نفر و در سطوح مختلف است. تغییر و جابهجایی امری طبیعی است اما این که چه افرادی بروند و کجا بروند و این اتفاقات در چه رسانهای بیفتد این طبیعی بودن را سؤال زیر میبرد. بیبیسی با توجه به سابقه و پخش برنامه به حدود 50زبان، برای بسیاری از روزنامهنگاران یک برند مطلوب و اعتبارزاست رسانهای حرفهای و با ثبات است. اگر این جابهجایی در رسانهای غیرحرفهای و بیثبات و با سابقه کم اتفاق بیفتد دور از انتظار نیست. صادق صبا، رییس بخش فارسی بیبیسی و بزرگمهر شرفالدین، معاون خبری افراد مهمی هستند.
بزرگمهر شرفالدین چند مستند مهم ساخته که یکی از آنها مستند خط و نشان رهبر است. این فرد هم از بیبیسی رفته است. علاوهبر اینها محمد منظر پور، رمضانپور، جمشید برزگر، مهدی پرپنچی، هارون نجفی زاده و... هم رفتهاند. از این چند نفر برزگر و رمضانپور، مفسر و منظرپور و نجفیزاده خبرنگار هستند. مهدی پرپنچی هم صفحه دو را اجرا میکرد. پس میبینیم از سطوح مختلف در این کوچ حضور دارند. بنابراین نمیتوانم بپذیرم در یک رسانه برند و با ثبات که مورد علاقه روزنامه نگاران است این جا به جایی بی دلیل است. به صراحت میگویم اگر این مسأله درباره تلویزیون جمهوری اسلامی ایران اتفاق بیفتد یا در مورد تلویزیون عراق یا افغانستان، طبیعی است.
چون فرد ممکن است احساس کند جای رشد ندارد و آن رسانه به او اعتبار نمیدهد یا احساس میکند جای دیگر به او پول بیشتری میدهند. در مورد بیبیسی تقریباً هیچکدام از این موارد را نداریم. در مورد رفتن پونه قدوسی از بیبیسی فارسی به بیبیسی بینالمللی حساسیتی نبود، اما وقتی کوچ همزمان حدود 10نفر را در مدت کم آن هم به رسانههای فارسی زبان شاهد هستیم یقیناً باید دنبال علت باشیم. ما در سالهای آینده انتخابات ریاست جمهوری 1400 را داریم. همچنین شواهد حاکی است که ترامپ برای ایران برنامههایی دارد. از طرفی رابطه آمریکا و انگلیس نیز بسیار نزدیک است. نکته دیگر این است که این افراد به رسانههای فارسی زبان رفتهاند. این نکته نیز فرضیه ما را تقویت میکند که اینها برنامههایی برای آینده ایران دارند. از طرفی تاکتیک هزینه برای سرمایه به ما میگوید که بیبیسی وقتی نیروهای کارکشته و آزمون پس داده خود را در فاصله زمانی کمی به جاهای مختلف میفرستند به ظاهر حاکی از ضرر بیبیسی است، اما بر اساس این تاکتیک، رسانه ضرر کوتاه مدت را میپذیرد چون میداند در آینده به سود او خواهد بود. البته اینها تحلیل و احتمال است و نمیتوان قطعی گفت.
البته این تحلیل شما خوشبینانه است، خوشبینانه از دید دشمن. میشود این احتمال را نیز مطرح کرد که اینها دچار اختلافات درونی شدهاند و انسجام سابق خود را ندارند.
فکر نمیکنم. چون نمیبینیم اینها بعد از رفتنشان حرفهایی بزنند که نشان از اختلاف جدی داشته باشد. موارد محدودی هست اما میتواند تاکتیکی باشد و وفاداری اینها بیشتر احساس میشود.
از طرفی بیبیسی مثل ما راحت نیروهایش را از دست نمیدهد. همچنین میبینیم بعضی افراد از بیبیسی نمیروند. مثلاً کسری ناجی کار فردیاش خوب است اما توان مدیریتی ندارد. این افرادی که از بیبیسی رفتهاند به نظر میرسد که توان مدیریتی دارند و میتوانند تیمسازی کنند. چیزی که واضح است این است که این جابهجاییها طبیعی نیست.
*در مجموع تجربه 40سال تلاشهای رسانهای علیه مردم ایران چه چیزی را به ما میگوید؟ این تلاشها چقدر روی مردم ما تأثیرگذار است؟
اجازه بدهید شعاری حرف نزنیم. همه رسانهها حتماً تأثیرگذارند. اگر بیبیسی تأثیر نداشته باشد به کار خود ادامه و آن را گسترش نمیدهد، اما ممکن است سیاستگذاران آن احساس کنند تأثیرشان کم بوده و بخواهند آن را افزایش دهند. به نظر میرسد تأثیر بیبیسی و سایر رسانهها بر مردم ایران مورد انتظار آنها و سریع نبوده است.
کار و اثرگذاریشان در ایران به دلیل اعتقادات قوی مردم و وفاداری به انقلاب و ریشههای تاریخی و فرهنگی که دارند سخت و زمانبر است و حتی ممکن است برای بخشی از مردم ایران اصلاً اثرگذار نباشد، اما در مورد تعداد دیگر توانستهاند نظرشان را تغییر یا در ذهنشان تردید ایجاد کنند. امروزه نقش قدرتمند رسانهها مسلم است. به همین دلیل است کشورهای مختلف از جمله غربیها اولویتشان راهاندازی رسانه است. هدفشان هم سرگرمی و تأمین نیازهای خبری مردم نیست. آنها برای یک سِنت پولشان ارزش قائلاند و میخواهند افکار عمومی را با خود همراه کنند تا در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کم هزینهتر به اهدافشان برسند. ما نباید دست روی دست بگذاریم تا آنها در اهدافشان موفق شوند.
*برای کماثر کردن و ناکام گذاشتن آنها در اهدافشان چه راهکارهایی به نظر شما میرسد؟
باید دید صداوسیما آیا توانسته نیازهای مخاطبان را چه در حوزه خبر و چه در حوزه سرگرمی شناسایی کند و به موقع و در بستهبندیهای جذاب تأمین و ارائه کند؟ اگر بتواند دیگر هر چقدر هم آنها رسانه راه بیندازند اثری نخواهد داشت. اما اگر نتواند این وظیفه را به خوبی انجام دهد دارد موقعیت را برای دیگران آماده میکند. صداوسیما در این زمینه موفق نبوده است. اگر چه بهتر شده اما هنوز در این زمینه مشکل دارد. مثلاً تا قبل از راهاندازی شبکه بازار امکان تبلیغ برای خیلی از عرضهکنندگان کالا وجود نداشت و در نتیجه با هزینه بسیار کمتری و بدون پرداخت مالیات در شبکههای ماهوارهای کالاهایشان را تبلیغ میکردند.
ارتقای کیفی و کمی و فنی و محتوایی تولیدات رسانهای داخلی و متناسب سازی آنها با فضای رقابتی رسانه و سلایق مخاطبان با حفظ چارچوبها و ملاحظات فرهنگی کشورمان یکی از کارهای ضروری است. جلوی اطلاعات را نمیشود گرفت و اگر خبری را انتشار ندهیم مردم در زمان بسیار کمی به آن دست مییابند. افزایش سواد رسانهای مخاطبان وظیفه دیگر ماست تا مخاطبان با پیام رسانههای خارجی برخورد فعال داشته باشند. مسوولان ما باید آرایش جدید رسانهای را درک کنند و بپذیرند و آنها نیز سواد رسانهای خود را بالا ببرند. اگر امروز رسانههای خارجی قدرت مانور دارند چون مسوولان رسانهای ما وظایفشان را به خوبی انجام نمیدهند. متأسفانه قوای سه گانه ما اعتقاد به رسانه ندارند و به جای کمک و رفع ضعفهای رسانههای داخلی مانعتراشی و سریعاً پرخاش میکنند. حضور به هنگام در فضای مجازی و فراهم کردن زیرساخت برای پیامرسانهای داخلی نیز بسیار مهم است.
305
اکبر نصراللهی ترامپ بی بی سی فارسی ملکه بریتانیامنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اکبر نصراللهی ترامپ بی بی سی فارسی ملکه بریتانیا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۸۴۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایشگاههای استانی کتاب در ایران هم مهمان ویژه از دیگر کشورها داشته باشند
استاد سرشناس زبان و ادبیات فارسی گفت: من فکر میکنم نمایشگاه کتاب تهران که هند هم در آن شرکت کرده نباید به پایتخت محدود شود و به نظرم در نمایشگاههای استانی کتاب هم باید مهمان ویژه از کشورهای دیگر داشته باشند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روابط فرهنگی ایران و هند تاریخ درازدامنی دارد و شاید نتوان نخستین سالهای این روابط را از دل تاریخ تمدن بشری احصا کرد. در طول قرنها این رابطه پر فراز و نشیب بوده و گاهی آنچنان درخشان شده که در هند تولیدات فرهنگی و ادبی فارسی مهمی را برجای گذاشته است، تولیداتی که نه تنها در ایران که در حافظه فرهنگی بشریت ثبت شدهاند. به همین دلیل زبان فارسی نیز در هند همیشه جایگاه والایی داشته است. با این اوصاف، اما حضور استعمار بریتانیا در هندوستان اندک فاصلههایی را بین این دو تمدن موجب شد. اکنون وقت آن شده تا با برنامهریزیهایی در هر دو کشور این فاصله کم شود.
صنعت نشر هند در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به عنوان مهمان ویژه حضور دارد و این یکی از راههایی است برای کم کردن فاصلهها و گسترش روابط فرهنگی میان ایران و هند. به همین مناسبت پای صحبتهای سیداختر حسین کاظمی، ایرانشناس، پژوهشگر زبان فارسی و استاد گروه مطالعات فارسی و آسیای میانه، دانشکده زبان، ادبیات و مطالعات فرهنگی دانشگاه جواهر لعل نهرو نشستیم.
سید اختر حسین کاظمی با اشاره به اینکه که متاسفانه تاکنون نتوانسته حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را تجربه کند، اشاره کرد: اگر روزی من به نمایشگاه کتاب در ایران بیایم، کتابهایی را که میپسندم از جمله «شاهنامه»، «مثنوی معنوی»، «خمسه نظامی»، «گلستان» و «بوستان» سعدی و «دیوان حافظ» خریداری خواهم کرد و اگر از کتابهای معاصران هم بپرسید دوست دارم حتما مجموعه شعر دکتر شفیعی کدکنی و نوشتههای محمد علی اسلامی ندوشن را تهیه کنم.
با توجه به این نکته که هند در سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به عنوان مهمان ویژه حضور دارد، سید اختر حسین کاظمی در پاسخ به این سوال که خوب است چه کتابهایی از هندوستان در نمایشگاه به مخاطبان ایرانی عرضه شود، گفت: هند یک کشور بزرگ و پهناور است و فرهنگ هند مثل فرهنگ ایران یکنواخت نیست. اینجا هر استان یک زبان دارد و هر استان در زبانش یک ادبیاتی دارد. علاوه براین زبانها و ادبیاتی که هند دارد ادبیات و زبان انگلیسی هم به صورت تکامل یافته در هند وجود دارد. پس انتخاب ما خیلی متنوع است. اگر شما در زمینه فلسفه نگاه کنید ما نویسندگانی داریم مثل کریشنا مورتی، رادها کریشنن و... اینها کسانی بودند که در زمینه فلسفه کتابهای گرانبهایی نوشتند و این کتابها نه فقط در هند بلکه بیرون هند هم مورد استقبال قرار میگیرند.
وی افزود: اگر شما شعر را دوست دارید ما شاعران بسیار برجستهای در هند داشتهایم که هم به زبان انگلیسی شعر گفتهاند و هم به زبانهای محلی. مانند شاعرانی، چون نسیم ازکیل و کملا داس که بعدا به اسلام مشرف شد و اسم خودش را ثریا گذاشت که بسیار شعرهایشان دلنشین و دوست داشتنی است. همچنین اگر شما افسانه و رمان و داستانهای کوتاه و بلند را بپسندید، ما نویسندگانی داریم مثل خوشوانت سینگ و قرهالعین حیدر. اینها نویسندگانی با آثار بسیار گرانبهایی هستند و همه از معاصران ما بودهاند. این فرهنگ خیلی جالب است. هند، پاکستان و بنگلادش یک حوزه فرهنگی را تشکیل میدهند که ما آن را آسیای جنوبی میگوییم. از این قسمتها هم نمیشود شاعرانی، چون فیض احمد فیض و احمد فراز را فراموش کرد. ما نویسندگان زیادی داریم که در هر زمینهای آنها یک وزنه بودهاند و در هر رشته ید طولا داشتهاند.
اخترحسین کاظمی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر حضور هند به عنوان مهمان ویژه سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و اثرات این حضور بر نزدیکتر کردن صنعت نشر دو ایران و هند، گفت: این برای نخستین بار است که هند به عنوان مهمان ویژه به نمایشگاه کتاب تهران دعوت شده و توجه ایران را جلب کرده است. این گام بسیار مهمی است که در جهت گسترش روابط فرهنگی دیرپای دو کشور دوست و همفرهنگ و تا یک حدی هم همزبان برداشته شده و روابط دیرینه فرهنگی دو کشور را مستحکمتر خواهد کرد. حضور به عنوان مهمان میتواند برای هند بهانهای باشد تا علاقه خود را به فرهنگ ایران نشان بدهد و آثار ارزندهای را در که در زمینه ایران و ایرانشناسی هم در زمان گذشته و هم در دوران معاصر تولید کرده در عرصه دید مخاطبان قرار دهند و دوستان ایرانی از آن کتابها و ارمغان هند استفاده کنند.
نویسنده کتاب «سیاست در اندیشه و شعر اقبال» درباره راههای صنعت نشر هند برای معرفی هرچه مطلوبتر خود به ایرانیان در سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، اشاره کرد: علاوه بر این ناشران هندی کتابها را همراه خود میبرند و به نمایش میگذارند و به فروش میرسانند، میتوانند تابلوهایی را هم برای ایرانیان به نمایش بگذارند که آیینه فرهنگ دو کشور است، مثل اشعار بسیار نابی که شاعران هندی با توجه به ایران سرودهاند و تصاویر و آثار ایرانیهایی که سالهای سال در هند زندگی کردهاند یا خاطرات و یادداشتهای بسیار شیرین از هند داشتهاند و آنها را به رشته تحریر درآوردهاند، این هنرها را اگر در نمایشگاه قرار بدهند مردم میتوانند گذشته و حال دو کشور را بهتر درک کنند.
این ایرانشناس و پژوهشگر زبان فارسی در بخش دیگری از این گفتگو تحلیلش از کارهای ناشران ایرانی فعال در حوزه ارتباطات فرهنگی هند و ایران را چنین بیان کرد: فرزندان دکتر سید محمدرضا جلالی نایینی کتاب مهابهارات را چاپ کردهاند و آثار تالیفی مرحوم جلالی نایینی را در اختیار ایرانیان قرار دادهاند. علاوه بر آن ما انتشارات در ایران داریم که اغلب کتابهای هندشناسی را به چاپ رسانده است. این مسئله مهمی است هم در هند و هم در ایران و هم در نقاط مختلف جهان.
اخترحسین کاظمی همچنین در پاسخ به این سوال که به نظرش کدام یک از نویسندگان معاصر هندی باید به ایرانیان بویژه جوانان معرفی شوند، گفت: ششی تارور، قرهالعین حیدر، خوشوانت سینگ، تاگور و اقبال از شاعران و نویسندگانی هستند که باید معرفی شوند. کتابهای مهاتما گاندی که به زبان فارسی ترجمه شده و خیلی خوب است که دوستان ایرانی از آن کتابها استفاده کنند. تاریخ هند را خانم رومیلا تاپر بسیار خوب مینویسند و آثار ایشان اگر به زبان فارسی ترجمه شود دوستان ایرانی بسیار از این کتابها لذت میبرند.
وی در پایان پیشنهاد داد: من فکر میکنم نمایشگاه کتاب تهران که هند هم در آن شرکت کرده نباید به پایتخت محدود شود و به نظر در نمایشگاههای استانی کتاب هم باید مهمان ویژه از کشورهای دیگر داشته باشند، چرا که همه کسانی که در شیراز، مشهد، اهواز یا زاهدان هستند که نمیتوانند به تهران بیایند. پس باید یک برنامه متناوب هم داشته باشیم که علاوه بر پایتخت این برنامهها در شهرهای مهم ایران هم بچرخد. چرا که من فکر میکنم موج فرهنگ باید تا آخرین نقطه ایران برسد و مردم بیشتری از آن بهرمند شوند.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.