Web Analytics Made Easy - Statcounter

دکترای ژنتیک و اصلاح نباتات دانشگاه تهران گفت: مونسانتو که متعلق به راکفلرها و از معروفترین صهیونیست‌ها است جرات نکرده بود که چندین ژن مقاوم به یک حشره را هرمی کند چون می‌دانست اگر هرمی کند یعنی دشمن بسیار خطرناکی از حشره در آینده برای خودشان ایجاد می‌شود.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به منظور بررسی محصولات تراریخته‌ به عنوان کشت کشاورزی و منبع غذایی مردم به سراغ دکتر محمدرضا بی‌همتا عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در رشته ژنتیک و اصلاح نباتات رفتیم و به گفتگوی تفضیلی در مورد ابعاد علمی مختلف این محصولات پرداخته‌ایم که بخش دوم این گفتگو در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تکنولوژی تراریخته مصرف سم در گیاهان را کمتر نکرده است

یک علت تبلیغات محصولات تراریخته کاهش مصرف سم در کشاورزی است، تا چه حد تراریخته در این زمینه موفق بوده است؟

یک موضوع بحث، مصرف سم است،  هر چه مصرف سم را کمتر کنیم خوب است  و این را می‌پذیریم. حدود 20 سال پیش وقتی پنبه تراریخته به وجود آمد مقاومت به کرم غوزه داشت و کشاورزان خیلی از آن استقبال کردند به گونه‌ای که وقتی حشره از آن پنبه می‌خورد از بین می‌رفت، این خیلی خوب به نظر می‌رسید یعنی هم سم مصرف نمی‌کردیم هم برای محیط‌زیست‌مان خوب بود، هم هزینه تولید کم می‌شد و پایین می‌آمد و به نظر می‌رسید کشاورز ثروتمندتر شود و همه از آن استقبال کنند.

 اما همین پنبه تراریخته در خود آمریکا به سه سال نرسید که  مقاومتش شکسته شد یعنی نژادی از حشره ایجاد شد که توانست این مقاومت را بشکند، نژاد مقاومت‌شکن که به super  biotype  معروف است، چون مقاومت گیاه به آفت شکسته شده است، اگر کشاورز همین رقم تراریخته‌(ای که قرار بود به آفت مقاوم باشد تا سم کمتری مصرف کند) را بکارد باید سم بزند! چون آفت‌ها طغیان می‌کنند و زیاد می‌شوند.

 جمعیت حشرات شامل ضعیف و قوی هستند ضعیف‌ها وقتی تراریخته مقاوم به آفت می‌خورند از بین می‌روند، اما آن حشراتی که توانسته‌اند مقاومت گیاه را بشکنند زاد و ولد کرده و جمعیت را اشغال و پس از آن طغیان می‌کنند و هر پنبه دیگری هم که باشد می‌خورند.

دستکاری در ژن به بهانه مقاوم‌سازی در برابر آفات شکست خورده است/ غالب شدن آفت‌های دوم و سوم .... و چندم با دستکاری ژنتیکی گیاهان

یعنی دستکاری در گیاه برای مقاوم‌سازی در برابر آفات خوب نیست؟

 محققان گفتند حالا که مقاومت گیاه به حشره شکسته شده به جای اینکه یک ژن مقاومت به حشره را به ژنوم گیاه اضافه کنیم ژن اول را کنار می‌گذاریم و ژن مقاومت دوم را منتقل می‌کنیم اما باز همین فرآیند شکست مقاومت گیاه و طغیان حشرات تکرار می‌شود و لذا تا زمانی که بشر گیاه را مقاوم به حشره می‌کند، حشره مقاومت را می‌شکند، هم در آفات، هم در بیماری‌ها و هم در علف‌های هرز.

 سوالی که پیش می‌آید این است که چنین دستکاری در گیاه به بهانه مقاوم‌سازی در برابر آفات خوب است؟ جواب این است که خیر، چرا؟ چون با هر یک مقاومت‌شکنی که در محیط ایجاد می‌کنیم در حقیقت داریم یک دشمن به محیط‌مان اضافه می‌کنیم اگر در یک پروسه 10 ساله چهار دفعه مقاومت گیاه شکسته شود یعنی 4 نژاد از حشره که مقاومت‌شکن هستند ایجاد شده و کار به‌نژادی و تولید رقم مقاوم بعدی سخت می‌شود.

 وقتی پنبه مقاوم به کرم غوزه را (که ژن مقاومت را از یک باکتری گرفته و به آن منتقل کرده بودند) می‌کاشتند وقتی سم نمی‌زدند، آفت دومی که پنبه را تهدید می‌کرد و شته خونی نام داشت غالب می‌شد. شته خونی حشره‌ای است که مکنده است و ژن مقاومتی که از باکتری به پنبه منتقل کرده بودند بیشتر یا در مقابل پروانه‌سانان یا سوسک‌ها مقاومت ایجاد می‌کند ولی برای آفت‌هایی که مکنده هستند کارساز نیست لذا وقتی سم نمی‌زدند آفت دوم که شته خونی بود تکثیر می‌شد و آفت دوم تبدیل به آفت اول می‌شد و پنبه‌ها را به حالت قرمز خونی درمی‌آورد و نه تنها خسارت می‌زد بلکه کیفیت را هم پایین می‌آورد.

 ظهور آفت دوم و سوم که تبدیل به آفت اول بشوند چندین بار به کرات رخ داده است به خصوص در پاکستان و هند. در این زمینه عده‌ای به برخی موارد جزئی و بدون رفرنس معتبر اشاره و استناد کرده و می‌گویند فلان رفرنس را قبول نداریم، باید بگویم دروغ گفته‌اند غالب شدن آفت‌های دوم و سوم و... این در بحث اپیدمولوژی و حشره‌شناسی یک اصل بدیهی است و همیشه این اصل رخ می‌دهد.

 نکته بعدی در خصوص ژن باکتری است که آن را به گیاه منتقل می‌کنند. قدیم‌ها این باکتری را پرورش می‌دادند و به عنوان سم روی گیاه اسپری می‌کردند. مشاهده می کردند آفت را کنترل می‌کند یعنی وقتی حشره همزیست از گیاه می‌خورد، معده و روده‌اش پاره می‌شد چون پروتئین‌های کریستالی ایجاد می‌شد و احشا حشره پاره می‌شد و حشره از بین می‌رفت.

 

مشاهده کردند اگر باران می‌آمد این سم را از روی گیاه می‌شست و از بین می‌برد و دیگر موثر نبود، لذا ژن مسئول آن کریستال به خصوص را برداشتند و در پنبه قرار دادند و چون پنبه را کسی نمی‌خورد، و تنها برای پوشش به کار می‌رود بنابراین هر موقع چه باران بیاید یا باران نیاید حشره با خوردن گیاه از بین برود که موفق بود، اما دو مشکل داشت یکی مقاومت شکسته شد و مشکل دیگر ظهور و غالب شدن آفت‌های بعدی بود.

 حتی خود مونسانتو هم جرات نکرد!

غیر از این مورد کدام دستکاری ژنتیکی در زمینه مبارزه با آفات خطرناک به نظر می‌رسد و نباید به آن سمت برویم؟

نکته بعدی می‌گویند این است که وقتی چندین ژن Bt (دستکاری ژنتیک شده) را کنار هم در یک رقم گیاهی می‌گذاریم به این کار هرمی کردن می‌گویند.  شاید تصور شود وقتی چند ژن   Btرا به گیاه منتقل می‌کنیم حشره نمی‌تواند نسبت به همه این ژن‌ها به صورت همزمان مقاومت‌شکن شود. در استرالیا به طریق کلاسیک چندین ژن را به یک رقم منتقل کردند و دیدند آن رقم گیاهی در زیر 5 سال مقاومتش شکسته شد!

 یعنی بیماری استقرار پیدا کرد که همزمان می‌توانست 4 ژن هرمی شده را بشکند! که این خیلی خطرناک است و می‌توانیم به آن super race   بگوییم یعنی آفت بتواند چندین ژن را همزمان بشکند و از گیاه تغذیه کند و هیچ آسیبی نبیند!

 چندین مقاله از محققین عنوان می‌کنند اگر ژن‌ها را هرمی کنیم مقاومت شکسته نمی‌شود ولی وقتی در خلال 7-8 سال بعد از  2005، 2006 مقالات را بررسی کنیم می‌بینیم که خود شرکت مونسانتو جرات نکرده بود که چندین ژن مقاوم به یک حشره را هرمی کند چون می‌دانست اگر هرمی کند یعنی دشمن بسیار خطرناکی از حشره در آینده برای خودشان ایجاد می‌شود.

مونسانتو که گفته می‌شود متعلق به راکفلرها و از معروفترین صهیونیست‌ها است یک شرکت تولید بذر در آمریکا است که سم هم تولید می‌کند، پکیج سم و کود و بذر را همیشه با هم ببینید اگرچه خودشان گیاه تراریخته با چند ژن مقاوم به آفت را تولید نکردند ولی درکانسرسیوم‌هایی که با همدیگر ارتباط دارند و در شرکت‌های همدیگر دخیل هستند تولید می‌کنند.

در صحبت‌ها می‌گویند که گیاهان دستکاری (ژنتیکی) شده افزایش عملکرد دارند که اینطور نیست، اگر پتانسیل عملکرد گیاهی  2000 کیلو بود و با آفت عملکردش به 1500 کیلو کاهش می‌یافت، با دستکاری ژنتیکی و اضافه کردن ژن مقاومت به آفت در گیاه، گیاه موقتا به 2000 هزار کیلوی خودش بازمی‌گشت.

اجازه نداریم در طبیعت دشمن جدید خلق کنیم

امکان حذف آفت‌های جدید مقاوم شده از طریق دستکاری‌های بعدی ممکن نیست؟

البته با دو نکته‌ای که اشاره کردم که شکستن مقاومت گیاه به آفت و ظهور Biotype امر خوبی نیست بعضی‌ها می‌گویند اگر مقاومت گیاه به آفت شکست، یک ژن دیگر به گیاه منتقل می‌کنیم که باید گفت شما اجازه ندارید  ژن‌های  Bt  زیادی به گیاه وارد کنید و یکی پس از دیگری مقاومتش شکسته شود چون با این کار دشمن جدیدی در محیط مستقر ‌می‌کنیم و تعادل اکولوژیک نباید به هم بخورد.

 موضوع دیگر این است که علف‌کش را کجا استفاده می‌کنند؟ اگر زمین ماده آلی داشته باشد مثل غرب گرگان و شرق مازندران که زمین سبز و ماده آلییش بالا است وقتی محصولی را برداشت می‌کنید شخم نمی‌زنید و بدون هیچ خراشی زمین را سوراخ می‌کنید و بذر مثلا کلزا را می‌کارند، علف‌های هرز هم در خاک هستند و از زیر خاک بالا می‌آیند و گیاه شما تا بخواهد از بذر بیرون از خاک بیاید زیر این مجموعه خفه می‌شود و لذا کشاورز مجبور است سم زیادی را استفاده ‌کند که این علف‌های هرز را از بین ببرد که سم، گیاه کشت شده را نیز از بین می‌ برد لذا ما باید یک ژن مقاومت به علف‌کش به گیاه منتقل کنیم و تراریخته مقاوم به علف‌کش ایجاد کنیم که وقتی مثلا سم گلایفوسیت به عنوان علف‌کش زده شد همه علف‌ها به جز گیاه اصلی تراریخته شما از بین بروند.

تراریخته مقاوم به علف‌کش یک تهدید کشاورزی است

اساسا مخالفت متخصصان با علف‌کش‌ها در کشاورزی ناشی از چیست؟

 سوال اول من این است که در ایران چقدر و اصلا چند هکتار بدون شخم کار می‌کنیم؟ شاید یکی دو طرح پایلوت آقای دکتر x گذاشته باشد اما چون به طو کلی ماده آلی خاک‌مان پایین است کلزای تراریخته مقاوم به علف‌کش را برای چه می‌خواهیم که وارد کنیم؟ ولی با شخمی که در اکثر خاک‌های کشاورزی زده می‌شود تمام علف‌های هرز زیر و رو می‌شود و نیاز مبرمی به تراریخته مقاوم به علف‌کش نیست.

نکته دوم این است که اگر ژن مقاوم به علف‌کش از این کلزا فرار کند و در علف‌های هرز، هم خانواده کلزا بنشیند چه می‌شود؟ ایران خاستگاه خیلی از گیاهان است. از خانواده براسیکا در مزارع کلزا که به صورت لکه‌ای کنار جاده می‌رویند و با باد یا حشره این گرده از گیاه تراریخته به آنها منتقل  می‌شود و بدین گونه علف هرز هم مقاوم به علف کش می‌شود.

در چنین حالتی هر چه به این علف هرز علف‌کش بزنید از بین نمی‌رود وقتی از بین نمی‌رود همان لکه‌های کوچک علف هرز خودش تبدیل به لکه بزرگ می‌شود که به این     super weed می‌گویند یعنی علف هرز سوپر ایجاد شده که با هر مقدار زیاد سم از بین نمی‌رود.

 در آزمایشاتی که در کانادا و کشورهای مختلف کرده‌اند این بود که گیاه مقاوم به سه علف‌کش مثلا علف‌کش a , b, c را کاشته و برداشت کردند. پس از سه سال در علف هرزها جستجو کردند که آیا باد یا حشره باعث انتقال ‌ گرده گیاه تراریخته به علف‌های هرز شده است یا خیر؟ علف هرزهایی پیدا کردند که در آنها ترکیب دو و حتی ترکیب سه ژن مقاوم را یافته بودند! علف هرزی که این ژن‌های مقاومت را داشته باشد مفهومش این است که با هیچ علف‌کشی از بین نمی‌رود و به زودی تکثیر می‌شود و کل مزرعه را می گیرد.

سوال این است پس ضرورت این همه جار و جنجال در کشور ما برای آزادسازی کشت و تولید تراریخته مقاوم به علف‌کش چیست؟

البته گزارشات متعددی وجود دارد که آثار سم در محیط زیست مثل آب‌های سطحی وجود دارد که برای ما مضر است (چوت در کشت و کار تراریخته مجبور هستید مقدار مصرف سم را بالا ببرید)، که اینجانب فعلا به آن نمی‌پردازم.

در دانه‌های روغنی نیازی به استفاده از علف‌کش نداریم

عدم استفاده از علف کش در مورد دانه‌های روغنی هم صدق می‌کند؟

در مورد دانه‌های روغنی چون کلزا هم مشکل مصرف علف‌کش برای علف‌های هرز نداریم چرا که مشکل‌مان بدون شخم نیست، اکثر خاک‌های ما شخم می‌خورند. برای ذرت هم لازم نیست از 40 درصد ذرت تراریخته استفاده کنیم بلکه می‌شود از 60 درصد غیرتراریخته جهانی که در بخش اول گفتگو اشاره کردم، تهیه ‌کنیم. تنها در صورتی که چاره‌ای جز تراریخته نداشته باشیم، نوع تراریخته را مصرف می‌کنیم، به شرطی که واقعا غیر از تراریخته راه حل دیگری نباشد.

آثار سوء تراریخته بر روی طبیعت و جانداران نامشخص است

آثار سوء تراریخته بر روی طبیعت و جانداران کدامند؟

 در زمینه بیماری‌ها همین قانونی که برای کرم غوزه ذکر کردم اینجا نیز صادق است. بحث مقاومت به بیماری‌ها حدود کمتر از 3-4 درصد است، مقاومت به ویروس ایجاد شده ولی اولا استفاده نمی‌شود چون می‌بینند ویروس جدید ایجاد می‌شود و این مقاومت به ویروس را می‌شکند عملا همان قوانین حاکم است .

 اگر تنها آثار این ژن Bt باکتری را روی اکولوژی و کشاورزی و البته نه روی انسان بررسی کنیم و ببینیم که آیا روی موجودات دیگر اثر سوء دارد یا ندارد با نتایج جالبی مواجه می‌شویم.

مثلا یک از همکاران دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران  در رساله دکترای خود و دانشجویانی که در طی 20 سال با او کار علمی کرده‌اند داده‌های بسیار قابل تاملی جمع‌آوری کرده‌اند. یک نمونه آزمایش ایشان که با همکاری موسسه بیوتکنولوژی کشاورزی بود و مقاله آن هم چاپ شده است نشان می‌دهد گیاه تراریخته‌ای که ژن Bt داشت و برای پروانه‌ها و سوسک‌ها مضر و کشنده بود ولی حشرات مکنده‌ای که از آن گیاه تراریخته تغذیه می‌شدند ماده‌ای در مدفوع‌شان آزاد می‌شد که وقتی مورچه‌ها از مدفوع این حشرات مکنده تغذیه می‌کردند از بین می‌رفتند و می‌مردند! که گزارش این تحقیقات در شورای گروه ارائه شد. بنابراین به طور صد در صدی نمی‌توان تبعات استفاده از تراریخته را در طبیعت وجانداران مشخص کرد. 

از گیاهان تراریخته استقبال نمی‌شود!

استقبال کشاورزان از گیاهان تراریخته چگونه است؟

یک سوال از موافقین تراریخته این است که چرا گیاه مقاوم به خشکی و یا افزایش عملکرد آنها، بعد از چند سال گسترش پیدا نکرده و اختلاف معناداری در تولید نداشته است؟ وقتی از اختلاف صحبت می‌کنیم از لحاظ آماری باید معنا‌دار باشد یعنی وقتی می‌گوییم فلان تیم قوی‎تر است یعنی هر موقع بازی می‌کند بیشتر می‌برد ولی وقتی که یک بار می‌برد یک بار می بازد، دوباره می‌برد و.... یعنی نمی‌توانیم بگوییم این تیم قوی است.

پتانسیل عملکرد مثل دانش‌آموز یا دانشجویی است که همه چیز برایش مهیاست و درس می‌خواند نمره خوبی هم می گیرد اما ضایعه‌ای به او وارد می‌شود اینکه چقدر می‌تواند در مقابل این تلاطم دوام بیاورد پایداری او در شرایط بحران است. ژن‌های مقاومت(به خشکی و ...) در برابر هر استرسی به گیاه وارد کنیم گیاه مقداری از پتانسیل عملکرد خود را خود به خود از دست می دهد لذا این موضوع را کشاورز متوجه می شود و از آن استقبال نمی‌کند.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: تراریخته وارداتی تراریخته علف کش گلایفوسیت مونسانتو سم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۲۶۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افزایش طول عمر با سبک زندگی سالم

 به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، متخصصان دریافته‌اند نقش و تاثیر سبک زندگی سالم از ژن‌هایی که سبب می‌شوند برخی افراد عمر کوتاه‌تری داشته باشند، بیشتر است و کمک می‌کند عمرشان پنج سال طولانی‌تر شود.
 

مختصصان برای اولین بار در مطالعه بررسی کردند به‌رغم تاثیر شگرف ژنتیک، عوامل دیگری، چون ورزش، برنامه غذایی سالم، خواب کافی و مصرف نکردن دخانیات چگونه می‌تواند احتمال بقا را افزایش دهد.

در این مطالعه ۳۵۳ هزار و ۷۴۲ نفر از بیوبانک (Biobank ـ بانک زیستی) انگلیس بررسی شدند و داده‌ها نشان داد کسانی که از لحاظ ژنتیکی احتمال دارد عمر کوتاه‌تری داشته باشند در مقایسه با کسانی که خطر ژنتیکی کمتری دارند، فارغ از سبک زندگی‌شان، ۲۱ درصد بیشتر در معرض خطر مرگ زودهنگام قرار دارند.

در این بین، احتمال مرگ زودهنگام افراد دارای سبک زندگی ناسالم، فارغ از احتمال خطر ژنتیکی‌شان، ۷۸ درصد بیشتر است.

یافته‌های این پژوهش همچنین نشان داد دارا بودن سبک زندگی ناسالم همراه با ژن‌های طول عمر کوتاه‌تر خطر مرگ زودهنگام را در مقایسه با کسانی که از لحاظ ژنی خوش‌شانس‌تر بوده‌اند و سبک زندگی سالمی دارند، بیش از دو برابر افزایش می‌دهد.

با وجود این، متخصصان دریافتند به نظر می‌رسد افراد تا حدی روی طول عمرشان کنترل دارند.

یافته‌های آن‌ها نشان داد که سبک زندگی مطلوب ممکن است خطر ژنتیکی طول عمر کوتاه‌تر یا مرگ ناهنگام را حدود ۶۲ درصد تعدیل کند.

آن‌ها گفتند: شرکت‌کنندگان دارای خطر ژنتیکی بالا با سبک زندگی مطلوب می‌توانند طول عمرشان را در سن ۴۰ سالگی حدود ۵.۲۲ سال افزایش دهند.

بر اساس یافته‌ها، ترکیب سبک زندگی مطلوب برای عمر طولانی‌تر عبارت است از «هرگز سیگار نکشیدن، فعالیت جسمی منظم، مدت خواب کافی و برنامه غذایی سالم.»

این پژوهش که در نشریه پزشکی انگلیسی طب مبتنی بر شواهد (BMJ Evidence Based Medicine) منتشر شده است، داده‌های افراد را به‌مدت ۱۳ سال دنبال کرده بود و در این مدت ۲۴ هزار و ۲۳۹ مرگ رخ داد.

افراد از لحاظ تاثیر ژنتیک بر طول عمر به سه گروه طولانی (۲۰.۱ درصد)، متوسط (۶۰.۱ درصد) و کوتاه (۱۹.۸ درصد) و سه گروه امتیاز سبک زندگی مطلوب (۲۳.۱ درصد)، متوسط (۵۵.۶ درصد) و نامطلوب (۲۱.۳ درصد) تقسیم شدند.

متخصصان با استفاده از امتیاز خطر چندژنی، متغیر‌های ژنتیکی متعدد را بررسی کردند تا زمینه ژنتیکی کلی فرد برای عمر طولانی‌تر یا کوتاه‌تر را مشخص کنند.

سایر امتیاز‌ها بر مبنای بررسی مصرف دخانیات، نوشیدن الکل، ورزش، شرایط جسمی، برنامه غذایی سالم و خواب بود.

متخصصان این تحقیق متشکل از کارکنان دانشکده پزشکی دانشگاه ژجیانگ چین و دانشگاه ادینبرو بودند.

آن‌ها گفتند: این پژوهش نقش محوری سبک زندگی سالم در کم کردن تاثیر عوامل ژنتیکی بر کاهش طول عمر را روشن می‌کند.

سیاست‌های سلامت عمومی برای بهبود سبک زندگی سالم مکملی موثر در کنار مراقبت‌های بهداشتی مرسوم است و از تاثیر عوامل ژنتیک بر طول عمر انسان می‌کاهد.

دیگر خبرها

  • افزایش طول عمر با سبک زندگی سالم
  • رهبر انقلاب: اگر کمک آمریکا نبود رژیم صهیونیستی قدرت و جرات این رفتارهای وحشیانه را داشت؟ /حج امسال، حج برائت است
  • کشتی‌گیران اسرائیلی به دلیل تحریم ترکیه، از حضور در المپیک پاریس محروم شدند
  • ابتلای درختان نارنج شیراز به بیماری نماتد
  • انتقاد عباس عبدی از ممنوعیت دوباره ورود زنان به ورزشگاه ها/اگر جرات دارید مردان را محروم کنید/ آنها فحاشی می‌کنند، زنان‌ محروم می‌شوند؟!
  • چشم طبیعت، نمایشگاهی با الهام از زیبایی‌های طبیعت
  • دانشمندان ساعت اتمی جدید بسیار دقیق و مقاوم ساختند
  • ایران معادله صهیونیست‌ها را بهم زد
  • حمله به ایلات اسرائیل؛ این‌بار «سرایاالأشتر» + فیلم
  • انتقال تلفات نظامیان اسرائیلی در غزه به بیمارستان با ۵ بالگرد