Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-30@14:19:51 GMT

فاتح: شورش دی‌ماه شورش فقرا نبود

تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۷۲۸۷۸۷

٤ ماه تا آغاز اعمال تحریم‌های اقتصادی بر کشور باقی مانده و در حالی که سیاستمداران، موثرترین راه‌حل در چنین برهه‌ای را حمایت‌های همه‌جانبه از دولت برای کمک به اتخاذ تصمیم‌های منطقی و اعمال تدبیرهای موثر در کاهش هر چه بیشتر تنش جامعه عمومی و عبور از چالش‌های احتمالی و قطعی در طول ماه‌های آینده می‌دانند، «پرویز فتاح»؛ رییس کمیته امداد هم دو هفته قبل با حضور در جمع اعضای شورای شهر تهران، حمایت همه‌جانبه خود را از دولت برای گذر از مسیر دشوار پیش رو اعلام کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سیاستمدار ٥٧ ساله که از فروردین ١٣٩٤ و با حکم مقام معظم رهبری، مسوولیت سیاست‌گذاری برای حمایت هرچه بیشتر از جامعه محرومان کشور را عهده‌دار شده، روز گذشته در گفت‌وگوی کوتاهی با «اعتماد»، ضمن پاسخ به سوالاتی درباره آتیه ایران گرفتار خشکسالی که ارتباط مستقیم با تخصص آکادمیک و مسوولیت پیشین او در مسند وزیر نیروی دولت نهم داشت، علت اعلام عمومی همراهی همه‌جانبه با دولت دوازدهم را بیان کرد.

**دو هفته قبل که به شورای شهر رفتید، گفتید که شرایط کشور به گونه‌ای است که ما اعلام می‌کنیم، در کنار دولت هستیم و می‌خواهیم در کنار دولت بمانیم. شرایط را چطور ارزیابی کرده بودید که این اعلام را به صراحت داشتید و چطور می‌خواهید کنار دولت بمانید؟
امروز بحث اقتصاد، به تبع تحریم، موضوع اصلی نظام است. سه روز قبل هم هیات دولت، خدمت رهبری رفت و حضرت آقا و رییس‌جمهوری در این باره صحبت کردند. طی دو هفته اخیر هم رییس‌جمهوری و سران قوا چند جلسه در این باره داشتند و ادامه هم دارد. چرا؟ چون ما تهدید شدیم. تحریم شدیم. آیا نباید همبستگی‌ملی مان را نشان بدهیم؟ نباید مقاومت کنیم؟ مگر آقای رییس‌جمهوری نمی‌گوید باید بایستیم؟ باید بایستیم. ایستادن یعنی چه؟ یعنی باید عقل‌مان را با تدبیر به کار بیندازیم و اجازه ندهیم که استکبار و امریکا، کف جامعه را به جایی برساند که عاصی شوند.

هدف امریکا همین است که مردم را خسته کند و آنها را به خیابان‌ها بکشاند ولی این آرزو به دلش می‌ماند و با تدابیر و همدلی که ما در کشور و نظام می‌بینیم، امریکا هیچگاه به خواسته‌‌اش نمی‌رسد. امروز و در این مقطع وظیفه داریم بیشتر در کنار دولت باشیم. به این معنا که هدف دولت و شعار رییس‌جمهوری، رفع فقر مطلق است. هدف ما هم همین است و غیر از این نیست. کمیته امداد برای برای رفع فقر ایجاد شده و رییس‌جمهوری و دولت هم همین را می‌گویند. خوشبختانه تدابیرمان هماهنگ است و دولت هم کمک می‌کند و از کمیته امداد رضایت دارند.

تعامل ما هم نتیجه‌بخش بوده و نتیجه‌اش همین گزارشات خوب است. این گزارش‌ها نتیجه هماهنگی و تعامل کمیته امداد و دولت است و نفع این تعامل به چه کسی می‌رسد؟ به جامعه هدف ما که افراد نیازمند هستند و ما در این وضعیت باید بیشتر، به آنها توجه کنیم چرا که گرانی و شرایط اقتصادی به آنها فشار می‌آورد و ما باید مراقب آنها باشیم.

**این سوال را به دلیل بی‌طرفی شما در مقابل جناح‌های سیاسی می‌پرسم. شنبه گذشته، رییس سازمان امور اجتماعی کشور در اعلام یک نتیجه تحقیق خبر داد که سرمایه اجتماعی به ٥ ‚ ٤٣ درصد و کمتر از میانگین کاهش یافته است. بنا به تعریف این سازمان، سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد مردم به مردم، اعتماد مردم به دولت و اعتماد مردم به آینده. در اعتراضات مشابه دو هفته قبل آبادان و خرمشهر و ناشی از فشارهای اقتصادی، حتما مددجویان‌ کمیته امداد هم هستند. شما چه تحلیلی از این شرایط دارید؟
در اتفاقات دی ماه سال گذشته که به شهرهای مختلف هم رسید، من واقعا در این باره حساس بودم. شخصا به وزیر اطلاعات و وزیر کشور و فرمانده ناجا تلفن زدم و خواستم فهرست اسامی بازداشت‌شدگان که تعدادشان هم کم نبود را به من بدهند. فهرست را دادند و دریغ از اینکه یک مددجو در این فهرست باشد. پس واقعا شورش فقرا در کار نیست. باور ما این است که شورش فقرا در کار نیست. مددجویان ما فهیم و قدرشناس نظام و انقلاب و مسوولان هستند.

البته بین مددجویان ما هم، مانند عموم جامعه، دختر و پسر و جوان هست و مطلبی و نکته‌ای دارند اما واقعا تایید نمی‌کنم که مددجویان ما هم داخل آن اعتراضات شده باشند. ضمن آنکه مردم ما هم می‌دانند امروز ریشه این فشارها از کجاست. مگر نمی‌بینند که رییس‌جمهوری امریکا، هر روز علیه این مردم حرف می‌زند؟ مگر نمی‌بینند که می‌خواهد مانع از فروش دارو به ایران شود؟ مردم می‌فهمند که او دشمن است. چرا با ما این بازی را می‌کند؟ ما چه کردیم؟ چه گناهی داریم؟ مردم ما فهیم هستند و این فهم، قدرت تحمل و مقاومت و تاب آوری ما را بالا می‌برد. آنچه مردم را اذیت می‌کند اتفاقات داخلی ماست. چرا باید در فروش سکه اشکال باشد؟ چرا در ارز ٤ هزار و ٢٠٠ تومانی اشکال باشد؟ چرا خودرو اینطور وارد شود؟

این، اعتراض مردم است و درست است و همه ما این اعتراض را داریم، آقای رییس‌جمهوری هم اعتراض دارد و رهبر عزیزمان هم معترض است. این بی‌عدالتی‌ها و بعضی سوءاستفاده‌ها روحیه مردم را جریحه‌دار می‌کند و طبیعی است که باید از مردم بپذیریم. این هم صداقت مردم را نشان می‌دهد. مردم عدالت و انصاف و صداقت و راستی مسوولان را می‌خواهند و بسیار خوب است که مردم چنین مطالبه‌ای داشته باشند. من همیشه گفته‌ام که باید به مطالبات مردم احترام بگذاریم. چطور ما تصاویر مطالبات مردم فرانسه را پخش می‌کنیم؟ مردم فرانسه دو شب قبل بعد از مسابقه فوتبال چه کردند؟ آیا شورش مدنی کردند؟ جوان بودند و به هیجان آمدند و چند هزار ماشین را هم تخریب کردند. آیا این شورش فقرا بود؟ ما باید مطالبات مردمی را به درستی بفهمیم و این مطالبات را با منطق و عقلانیت بپذیریم. این حق مردم است که حرف‌های‌شان را بیان کنند.

**شرایط اقلیمی جغرافیایی ایران و دنیا به سمت بدتر شدن می‌رود. دنیا با خشکسالی و کم‌آبی و کاهش منابع طبیعی مواجه است و در ایران، تمام آنچه می‌توانسته کشور را از سقوط به فقر و مشکلات اقتصادی نجات دهد در حال بدتر شدن است. چند روز قبل، عدد نگران‌کننده‌ای از خالی شدن روستاهای کشور منتشر شد. شرایط جدید تا چه حد می‌تواند کار کمیته امداد را در حوزه حمایت‌ها و پوشش مددجویی سخت‌تر کند؟
یکی از عوامل بسیار مهم در ایجاد فقر، حاشیه‌نشینی و مهاجرت، همین موضوعی است که شما اشاره کردید. شاید علت اصلی تخلیه بسیاری از روستاها این بوده که منابع آبی و چشمه‌ها را از دست دادند. چون روستا متکی به دامپروری و دامداری و کشاورزی است و صنعت در روستا، چندان معنا پیدا نمی‌کند. آینده به راهبرد مدیریت منابع آبی کشور بستگی دارد و تدابیر آبی بسیار مهم است. امروز بسیاری از کشورهای دنیا؛ به خصوص منطقه ما و کشورهای اطراف ما، درگیر کاهش منابع آبی هستند.

خداوند وقتی زمین را آفرید، رودخانه‌ها به این شکل خط کشی نشده بود. امروز، یک رود از کشور ما به کشور دیگری می‌رود و یک رود از کشور دیگری وارد ایران می‌شود. هر کشوری هم بخواهد تقسیم‌بندی جدیدی داشته باشد، اکوسیستم و محیط زیست به هم می‌ریزد. ما حتی با این شرایط در داخل کشور هم مواجهیم. آب از این استان به آن استان می‌رود و این استان، بالادست و آن استان، پایین دست است و این اتفاقات، تبعات خواهد داشت چنانکه بعضی اوقات هم در رسانه‌ها شاهد انتشار این تبعات هستیم. اما این تبعات اجتماعی باید کنترل شود. البته معتقدم افرادی که در سند آب در وزارت نیرو و سایر بخش‌ها هستند، آنقدر تدبیر و علم و دانش دارند که بتوانند برنامه‌ریزی کنند منتها، قوانین ما هم باید با این افراد همراهی کند.

گاهی اوقات، آنها می‌خواهند کاری انجام دهند که کمی سخت‌گیرانه است اما قانون اجازه نمی‌دهد و این درست نیست چرا که در بحث آب، سخت‌گیری لازم است. لازمه حکومت داری در کشور کم آب ایران، این است که ما قوانین سخت‌گیرانه داشته باشیم و آب را هدر ندهیم. امروز ارزان‌ترین کالایی که این همه اسراف می‌شود، آب است در حالی که ارزشمندترین کالا هم آب است و این رویه واقعا درست نیست. کشورهای دنیا درباره این قوانین و این روش‌ها و اصلاح عادات مصرف و توزیع آب و جدا کردن آب شرب از آب بهداشتی خیلی کار کرده‌اند و ما هم باید به سمتی برویم که از تبعات تغییرات اکوسیستم و شرایط آب و هوایی کاسته شود.

**در طول مدتی که در کمیته امداد بودید، آیا مسوولان وزارت نیرو با توجه به تخصص و سابقه مدیریتی شما – مدیریت منابع آب – راهنمایی از شما خواسته‌اند؟
من با وزارت نیرو، امروز هم ارتباط دارم و جمعه گذشته با وزیر نیرو و معاون آب وزارتخانه؛ دکتر سروش درباره موضوع آب صحبت کردم. طی این مدت هم، هم من به وزیر نیرو تلفن زدم و هم آقای وزیر با من تماس گرفته. گاهی مراجعاتی هم بوده و حتما تدابیری برای مدیریت منابع آب دارند و اعمال می‌کنند اما مجموعه نظام هم باید با آنها همراهی کنند.

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۷۲۸۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعتصاب کارگران «جهان»، ۵۳ سال قبل

در میانه سال‌های تبعید رهبر نهضت اسلامی ایران به نجف اشرف، یک واقعه خونین کارگری در سکوت مطلق خبری اتفاق افتاد. کارگران جهان چیت کرج که برای اولین بار در اعتراض به ساعات طولانی کار و دستمزد پایین در سال ۱۳۴۵ اعتصاب کرده بودند و حرف‌شان به جایی نرسیده بود، برای بار دوم در سال ۱۳۵۰ اعتصاب کردند و اعتصاب‌شان این بار به اعتراض خیابانی تبدیل شد و افسران و سربازان ژانداری کرج نیز سه روز قبل از روز جهانی کارگر در پاسخ، آنان را در منطقه کاروان سنگی وردآورد کرج به رگبار بستند.

به گزارش ایسنا، فردا نهم اردیبهشت پنجاه و سومین سالروز به رگبار بستن کارگران شرکت جهان چیت توسط ماموران ژاندارمری پهلوی در سال ۱۳۵۰ است.

در هفتمین سال تبعید حضرت آیت‌الله سید روح‌الله موسوی خمینی به نجف اشرف و درست سه روز قبل از بیست و پنجمین سالروز گلوله‌باران کارگران کرمانشاهی اولین کارگران کشته شده ایران به دست رژیم پهلوی که در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۵ رقم خورد، اعتصاب و راهپیمایی اعتراضی کارگران شرکت جهان چیت کرج اتفاق افتاد.

این واقعه شش روز قبل از هشتاد و پنجمین سالگرد کشتار کارگران آمریکایی که در روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۲۶۵ انجام شد، اتفاق افتاد. این حادثه تاریخی موجب شد اول ماه می‌میلادی به عنوان روز جهانی کارگر وارد تقویم اکثر کشور‌های جهان شود.

اعتصاب کارگران جهان چیت با اعلام نارضایتی از ۱۲ ساعت کار و دستمزد ناچیز ۶ تومانی در روز در محوطه کارخانه شروع شد و البته با بی‌توجهی مدیران کارخانه و دخالت افسران و سربازان ژاندارمری کرج به خارج از کارخانه گسترش یافت و در نهایت رنگ خون گرفت.

کارگران شرکت در اعتراض به ثابت نگه داشتن حقوق و افزایش نیافتن آن بعد از چند سال، زیاد بودن ساعت کار روزانه و بیمه نشدن توسط کارفرما، اعتصاب کردند.

تا قبل از این اعتصاب کارگران به جای دستمزد ۱۲ تومانی مورد انتظار، ۶ تومان دستمزد می‌گرفتند و به جای ۸ ساعت کار ۱۲ ساعت کار روزانه داشتند. بعد از این اعتراض و کشته شدن کارگران زخمی، ساعت کار کارگران به ۸ ساعت در روز کاهش یافت، اما کارگران مجبور شدند در سه شیفت ۸ ساعته کار کنند علاوه بر آن با اینکه حقوق پایه آنان به روزی ۸۸ ریال افزایش یافت، اما تا تابستان ۱۳۵۲ همان حقوق ۶ تومان در روز به آنان پرداخت شد.

طبق گزارش‌ها در این حادثه سه کارگر به نام‌های وجیه‌الله حکیم فیروز، حسین نیکوکار و علی کارگر به شهادت رسیدند.

کارگران شرکت جهان چیت دو سال بعد از این واقعه و در اعتراض به بی‌تفاوتی مدیریت کارخانه بار دیگر در اسفند ۱۳۵۲ اعتصاب کردند و البته این بار پس از حواشی بسیار موفق شدند مدیران کارخانه را به پرداخت ۸۸ ریال دستمزد تعیین شده در سال ۱۳۵۰ متقاعد کنند.

محمدصادق فاتح یزدی

شرح ماجرا

کارگران کارخانه جهان‌چیت کرج ششم اردیبهشت سال ۱۳۵۰ در اعتراض به دستمزد پایین، ساعات کاری بالا، بیمه نشدن و شرایط سخت کاری به مدت سه روز اعتصاب کردند و رژیم پهلوی برای جلوگیری از انتشار دایره اعتراضات کارگری به سرعت دستور خاموش کردن آن را صادر کرد که البته با دخالت ساواک و ژاندارمری کرج به خشونت کشیده شد و با مرگ سه کارگر این کارخانه فروکش کرد.

اعتصاب سه روزه و تجمع کارگران در محوطه کارخانه نتیجه نداد و کارگران تصمیم به راهپیمایی به سمت ساختمان وزارت کار در تهران گرفتند. آنان ساعت ۵ بعدازظهر به کاروانسرای سنگی در حاشیه روستای وردآورد رسیدند.

کاروان‌سرای سنگی در دوره صفویه در جنوب غربی روستای وردآورد کرج ساخته شد. این کاروانسرا در دوره قاجار به عنوان آخرین منزل کاروان‌ها قبل از رسیدن به شهر تهران مورد استفاده قرار می‌گرفت. محل این کاروانسرا که اکنون ویرانه‌ای از آن باقی مانده بین جاده قدیم و جاده مخصوص کرج است که در گذشته به سه‌راه کاروانسرای سنگی نیز معروف بود.

مهم‌ترین وقایع تاریخی اتفاق افتاده در این کاروانسرا تا قبل از به رگبار بستن کارگران جهان چیت در اردیبهشت ۱۳۵۰ شامل دو واقعه تاریخی بود. واقعه اول ورود قشون نظامی بختیاری و گیلانی به این کاروانسرا در تاریخ ۲۵ تیر ۱۲۸۸ و شکست قشون محمدعلی شاه قاجار و فتح تهران به دست مشروطه‌خواهان و واقعه دوم، ورود قشون نظامی قزوین تحت فرماندهی رضاخان میرپنج در تاریخ سوم اسفند ۱۲۹۹ و پیروزی کودتای رضاخان و سید ضیاءالدن طباطبایی بر علیه احمد شاه قاجار بود.

ویرانه کاروان‌سرای سنگی

با رسیدن کارگران کارخانه جهان چیت به کاروانسرای سنگی، ماموران ساواک و ژاندارمری به سمت آنان رگبار بستند. در این حادثه ۳ کارگر کشته و تعداد زیادی از آنان مجروح و زخمی شدند.

گزارش کیهان

روزنامه‌های آن دوران تا سال‌ها بعد هیچ اشاره‌ای یا مطلبی از این جنایت منتشر نکردند تا این که یکی از گزارش‌نویسان روزنامه کیهان ۱۵ ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در نهمین سالگرد این واقعه خونین در تاریخ هفتم اردیبهشت ۱۳۵۹ شرح کاملی از جنایت سال ۱۳۵۰ را در شماره ۱۰۹۸۲ صفحه پنجم منتشر کرد.

در گزارش کیهان آمد: «سه روز بود که ۱۵۰۰ کارگر کارخانه پارچه‌بافی جهان‌چیت دست از کار کشیده بودند و برای احقاق اندکی از حق بسیار خود، در محوطه کارخانه متحصن شده بودند. نه وعده‌ها و تهدیدات مهندس کارخانه و نماینده فرمایشی کارگران و نه اهانت‌های صاحب کارخانه هیچ‌کدام نتوانسته بود اراده آهنین کارگران را در هم بشکند و آن‌ها را به داخل سالن‌ها بکشاند.

کارگران به رییس کارخانه سه روز مهلت داده بودند تا به برآوردن خواست‌های آنان اقدام کند و حلقه‌هایی کوچک از زنجیر بزرگ روابط ظالمانه را از دست و پای آنان بگشاید.

سرهنگ منصوری با یک اکیپ سرباز در محوطه کارخانه بالا و پایین می‌رفت و به کارگران گوشزد می‌کرد که چنان بلایی بر سر آنان خواهد آورد که دیگر هوس اعتصاب نکنند. این وضع تا نزدیکی‌های ظهر ادامه پیدا کرد و سرانجام سربازان که مقاومت کارگران را دیدند با خشونت آن‌ها را از کارخانه بیرون انداختند.

کارگران در این وقت تصمیم گرفتند که برای رساندن صدای رسای خود به گوش دیگر کارگران، به طرف تهران حرکت کنند. راهپیمایی در میان فریاد‌های حق‌طلبانه و تکبیر‌های کارگران ساعت‌ها ادامه یافت. کارگران به مقابل پاسگاه ژاندارمری جاده تهران- کرج رسیده بودند، آنجا ژاندارم‌ها بازو به بازو در سه ردیف ایستاده بودند.

کارگران خواستند زنجیر دست‌ها را پاره کنند و به راه خود ادامه دهند که ناگهان باران چوب و چماق بر سرشان فرود آمد و به دنبال آن اسلحه‌ها نشانه رفتند و با فرمان آتش سرهنگ منصوری با شلیک هر گلوله فریادی در گلو خفه شد و پیکری به خاک افتاد و بعد همه چیز به ظاهر آرام شد. نه فریادی برمی‌خاست و نه گلوله‌ای شلیک می‌شد، حتی بادی که از چند لحظه پیش شروع شده بود و گرد و غبار و کاغذ پاره‌های جاده را به هوا بلند می‌کرد، دیگر نمی‌وزید.

زمان توقف کرده بود و نمی‌خواست از این لحظه بزرگ به آسانی بگذرد و آنگاه صدای باران بود که سکوت سنگین لحظه‌ها را می‌شست و خاک‌های جاده تهران- کرج را در جویبار‌های خون تطهیر می‌کرد.

ماموران غروب همان روز، زخمی‌ها را که ۷۰-۸۰ نفر می‌شدند تحت‌الحفظ به بیمارستان ۵۰۱ ارتش بردند و بی‌آنکه از تعداد دقیق کشته‌شدگان اطلاع دقیقی به دست آمده باشد شهیدان را به خاک سپردند تا آن آتش مقدس را که در سینهِ از هم دریده کارگران هنوز زبانه می‌کشید، به خیال خود خاموش سازند.

فردای جنایت، روزنامه‌های تحت سانسور رژیم نوشتند: «بعدازظهر دیروز به علت اجتماع عده‌ای از کارگران جهان چیت (جهان‌چیت) در محل کاروانسرای سنگی، راه عبور و مرور وسایل نقلیه بسته شد و، چون کارگران با وجود مذاکرات و اخطار‌های متعدد ماموران حاضر به خروج از جاده و گشودن راه نشدند، سرانجام کار به خشونت کشید.»

محمدصادق فاتح یزدی در مرکز تصویر

مالک «جهان»

محمدصادق فاتح یزدی چهارمین نسل از خاندان محمدباقر عرب جد اعلای خود است که از بحرین به ایران مهاجرت کرد و در شهر یزد ساکن شد.

محمدصادق در سال ۱۲۷۷ در محله پشت‌باغ یزد متولد شد. بعد از رسیدن به سن نوجوانی به مکتب‌خانه رفت و خواندن و نوشتن آموخت.

او در معرفی خود که در وصیت‌نامه‌اش نوشت، آورد: «تولد من تقریبا سال ۱۲۷۷ در یزد می‌باشد و خدا را شکر می‌نمایم که در یک خانواده اصیل و نجیب و خداپرست به دنیا آمده‌ام و در تمام دوره زندگی که از سن ۱۴ سالگی شروع شده همیشه اوقات خود را در شهر‌های مختلف بیرجند، مشهد، تهران، کرج صرف امور عمرانی و آبادی و اقتصادی و عام‌المنفعه نموده و در هر قسمت به خواست خداوند متعال با حسن شهرت و اعتبارات خوب و نیکنامی توفیق حاصل گردیده و امیدوارم اقداماتی که اینجانب در زمان حیات در هر قسمت نموده‌ام بعد از من به فرزندانم و نوه‌های عزیز به نحو احسن تعقیب خواهند نمود و موفق خواهند شد.»

سال‌ها بعد به دلیل شدت گرفتن خشکسالی در بخش‌های مرکزی ایران و غیر قابل تحمل بودن شرایط گرم و خشک شهر یزد، پدر محمدصادق خانواده را از یزد به بیرجند منتقل کرد و در بیرجند به تجارت فرش مشغول شد.

محمدصادق از ۱۴ سالگی به حجره پدرش در بازار فرش بیرجند رفت. او چند ماه بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ رضا خان میرپنج و سید ضیاءالدین طباطبایی، در سال ۱۳۰۰ به مشهد رفت و با مشارکت پسر داییش مشغول داد و ستد شد.

او همانجا با رقیه غضنفر معروف به جهان غضنفر دختر حاج محمد غضنفر از تجار مشهور یزدی که در تهران مشغول کسب و کار بود، آشنا شد.

ازدواج محمدصادق و جهان داستان جالبی داشت. او بعد از آشنایی اولیه با «جهان» مدتی به هندوستان رفت. مدتی بعد از خروج رفتن محمدصادق از ایران، به او خبر دادند جهان به دلیل بیماری یا حادثه، بینایی‌اش را از دست داده است. بعد از این بود که برخی نزدیکانش از محمدصادق خواستند از خیر ازدواج با «جهان» بگذرد، اما محمدصادق که مجذوب جهان بود تن به این خواسته نداد و با او ازدواج کرد.

حاصل ازدواج محمدصادق و جهان پنج دختر و یک پسر به نام محمود بود.

دلبستگی و علاقه محمدصادق به جهان محدود به این نشد بلکه موجب ایجاد برندی ایرانی به نام «جهان» شد.

محمدصادق بعد از برگشت از هند در مشهد کارخانه نخ ریسی مشهد را تاسیس کرد و از سهامداران شرکت سهامی قند و شکر خراسان، شرکت ایالتی قماش، شرکت پوست و روده خراسان و شرکت خشکبار مشهد شد.

او در سال ۱۳۱۴ نام‌خانوادگی‌اش را از «عرب» به «فاتح یزدی» تغییر داد.

محمدصادق اواسط دهه ۱۳۱۰ از بیرجند به روستای کرج در حاشیه تهران مهاجرت کرد و در سال ۱۳۱۷ یکی از زمینی بزرگ اطراف کرج را از بنیاد پهلوی خریداری کرد و بعد از آن با تاسیس مجموعه شرکت‌های صنعتی و کشاورزی متعدد به شهرت بی‌سابقه‌ای رسید.

او در سال ۱۳۳۴ شرکت جهان چیت را که ۱۵ درصد نساجی ایران را تولید می‌کرد، تاسیس کرد. دو سال بعد در سال ۱۳۳۶ شرکت روغن نباتی جهان را ساخت، شرکت یخ‌سازی جهان را در سال ۱۳۴۲ بنا کرد. شرکت روغن موتور جهان را سال ۱۳۴۴ تاسیس کرد. شرکت پلاستیک‌سازی آرمه را که یک سوم پلاستیک ایران را تولید می‌کرد در سال ۱۳۴۷ احداث کرد.

او بعد از آن شرکت پتوبافی، چای، صابون‌سازی، آبادانی، قند، بسته‌بندی، پشم‌بافی، دامداری، کارگاه بافندگی زنان و سردخانه میوه با ظرفیت گنجایش ۱۲۰۰ تن محصول را تحت برند معروف «جهان» ساخت.

ساخت کارخانه چای رامسر، احداث ۱۵۰ هکتار باغات میوه، احداث ۸۰ هکتار جنگل چوب‌های صنعتی و ساخت پنج حلقه چاه عمیق از دیگر اقدامات اقتصادی محمدصادق فاتح یزدی بود.

حداقل ۱۵۰۰۰ نفر از سکنه کرج و توابع آن در مجموعه اقتصادی جهان مشغول به کار شدند.

جهان‌شهر، باغ بوستان فاتح معروف به باغ تنیس، کوی کارمندان شمالی و جنوبی و چهارصد دستگاه نیز از دیگر پروژه‌های اقتصادی تاسیس شده توسط فاتح یزدی است.

او علاوه بر حوزه‌های اقتصادی در عرصه‌های اجتماعی نیز شخصیت شناخته شده‌ای بود.

ساختمان پیکار با بی‌سوادی برای آموزش کارگران، تاسیس آموزشگاه حرفه‌ای فاتح که امروزه به نام مرکز آموزش فنی و حرفه‌ای نامیده می‌شود، تاسیس بنیاد خیریه فاتح، تاسیس دبستان فاتح در سال ۱۳۳۵، تاسیس دبستان تعاونی جهان‌چیت در سال ۱۳۴۳، تاسیس دبستان در تهران و مهرآباد مشهد، تاسیس ورزشگاه مخصوص کارگران، تاسیس زورخانه فاتح، تاسیس دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، تاسیس مرکز اصلاح بذر و نهال و زمین‌های زراعی کرج، اهدای زمین و پول برای ساخت بیمارستان مدنی (شیر و خورشید سابق)، تاسیس آموزشگاه پرستاری، تاسیس پرورشگاه برای نگهداری ۲۵۰ کودک در کرج، اهدای زمین برای قبرستان حاجی‌آباد، تاسیس یتیم خانه و پرداخت هزینه تحصیل فرزندان بسیاری از کارگران مجموعه اقتصادی جهان از جمله فعالیت‌های فاتح یزدی در حوزه‌های اجتماعی بود.

سابقه

محمدصادق فاتح یزدی کارخانه پارچه‌بافی جهان‌چیت در سال ۱۳۳۴ با چند دستگاه سادهِ پارچه‌بافی در محله چهارصد دستگاه کرج تأسیس شد و به علت سود کلان این حرفه و ارزانی کارگر، خیلی زود به سه بخش ریسندگی، بافندگی و تکمیل پارچه تقسیم شد.

کارگران با روزی ۳۰ ریال و ۱۲ ساعت کار روزانه در این کارخانه مشغول کار شدند، اما فشار اقتصادی، بالا بودن ساعات کار و پایین بودن دستمزد رفته رفته عرصه را بر آنان تنگ کرد و اولین اعتصاب کارگری جهان چیت در دومین سال تبعید امام خمینی به نجف‌اشرف در سال ۱۳۴۵ اتفاق افتاد. نتیجه این اعتصاب اخراج ۱۲ نفر از فعال‌ترین کارگران اعتصاب کننده و کاهش ساعت کار به ۸ ساعت در روز بود.

حسین امیری یکی از کارگران اخراجی کارخانه روغن نباتی جهان با اشاره به اعتراضات کارگران گروه صنعتی جهان در آن دوره گفت: «بخشی از اعتراضات کارگران مجموعه صنعتی جهان بر سر بیمه نبودن کارگران بود که با پیگیری‌های بسیار بالاخره همه ما کارگران روغن نباتی جهان بیمه شدیم.

یک بار دیگر هم سر اینکه ۱۲ ساعت در روز کار می‌کردیم اعتراض کردیم. حرف کارگران این بود که ساعت کاری باید به ۸ ساعت در روز کاهش پیدا کند. اعتراض‌مان به جایی نرسید، ژاندارم آمد و مرا به همراه چند نفر دیگر به عنوان اخلالگر از شرکت اخراج کردند.»

یک کارگر یزدی هم تعریف کرد: «کارگری که سال‌ها کار کرده بود را اخراج کرده و ۳۰۰۰ تومان به او داده بودند. او برای شکایت به نزد محمدصادق فاتح – مالک مجموعه صنعتی جهان- می‌رود و فاتح می‌گوید: «چقدر به تو پول دادند؟» کارگر می‌گوید: «۳۰۰۰ تومان.» فاتح می‌گوید: «پول را به من بده تا دستور دهم حق تو را بدهند.» بعد که کارگر ۳۰۰۰ تومان را به فاتح می‌دهد، او سیلی محکمی به کارگر زده و فحش رکیکی به کارگر می‌دهد و می‌گوید: «گورت را گم کن. سال‌ها از کارخانه من نان خورده‌ای حالا باز هم می‌خواهی پول بگیری؟»

عده‌ای هم می‌گفتند که در کارخانه اگر بافت پارچه کمی شل می‌شد، کارگران را کتک می‌زد. برخی دیگر می‌گفتند که فاتح می‌گفته کارگر را باید گرسنه نگاه داشت تا کار کند.»

ترور

سه سال بعد از اعتصاب کارگران جهان چیت، محمدصادق فاتح یزدی در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۵۳ در حالی که از منطقه تجریش تهران به سمت محل کارش در کرج بود، ترور شد.

در اعلامیه‌ای که سازمان چریک‌های فدایی خلق منتشر کرد و مسوولیت ترور را بر عهده گرفت، نوشته شد: «دادگاه انقلابی خلق، فاتح را به خاطر نقش موثری که در کشتار کارگران جهان‌چیت به عهده داشت و به خاطر حق‌کشی‌های ظالمانه‌اش در حق کارگران به مرگ محکوم کرد و فاتح خونخوار را به سزای اعمال ننگینش رساند.»

غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی نویسنده مشهور در شماره هفتم فصلنامه الفبا که بعد از مرگ فاتح یزدی در پاریس منتشر شد، نوشت: «فتحعلی پناهیان جوان بیست و چند ساله ... بچه عجیبی بود، سیانور هم در گوشه زبانش. همان بود که سرمایه‌دار گردن کلفت کرجی را کشت. همان که چای جهان را داشت.»

محمدصادق فاتح در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «اینک لازم است از تمام همکاران صالح و صمیمی از همشیره زاده‌ها و آقایان غضنفر گرامیان و روسای شرکت‌ها و کارمندان و کارگران زراعتی و صنعتی که در تمام امور در شهر‌های مختلف و ایجاد شرکت‌های متعدد صمیمانه مساعدت‌های لازمه برای پیشرفت منظور نموده‌اند، تشکر می‌نمایم و از خداوند متعال توفیق و سعادت همه آن‌ها را خواستار بوده و خواهم بود و انتظار دارم کمافی السابق در موسساتی که به مرور زمان به وجود و از هر لحاظ مورد استفاده عامه قرار گرفته و واقعا حائز اهمیت است با مدیریت صحیح و سالم نگهداری خواهد شد. اگر خدای نخواسته در ضمن عمل اتفاقا فیمابین روسا اختلاف نظر حاصل شود فوری رفع خواهند نمود که به اصل موضوغ لطمه‌ای وارد نشود.»

دیگر خبرها

  • فرمان علم الهدی به دولت رئیسی درباره گرانی ها
  • لازم است دغدغه مسکن برای کارگران رفع شود/ هیچ کارخانه‌ای نباید تعطیل شود
  • روسیه «واگنر» را بازسازی کرد تا از تکرار شورش آن جلوگیری کند
  • بازداشت وحشیانه دانشجویان تگزاس توسط یگان ضد شورش آمریکا
  • افزایش ۵۰ درصدی مراکز آموزشی جوار کارگاهی در کشور
  • معاون رئیسی : بهترین فرصت برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور فراهم است
  • اعتصاب کارگران «جهان»، ۵۳ سال قبل
  • کرمانشاه هاب منطقه‌ای مدیریت بحران غرب کشور
  • انتقاد استاندار گلستان از سنگ‌اندازی‌ در اجرای مصوبه رییس جمهور در آشوراده
  • مجلس به بانک مرکزی اولتیماتوم داد