اهتمام امام باقر(ع) در انسجام بین قرآن و عترت مثالزدنی است
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۲۰۵۴۶
به گزارش ایکنا از همدان، امام محمدباقر(ع) پنجمین امام شیعیان، شکافنده و تبیینکننده علوم اسلامی در سال 57 هجرى در مدینه متولد شد، ایشان نخستین مولودى است كه در خاندان علویان از التقاى دو بحر امامت تولد یافته و به شجره پاكیزه نبوت منتهى مىشود.
امام محمّد باقر (ع) در میان برادرانش، خليفه و جانشين پدرش امام سجّاد (ع) بـود و پس از او بـه مـقـام امـامـت رسـيـد، ایشان در فـضـايـل انـسـانـى و عـلم و پـارسايى، بر همه برادرانش برترى داشت و نامش در ميان شـيعه و سنّى از همه آنان بلند آواه تر و در مقامهاى معنوى از همه بزرگتر و ارجمندتر بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن حضرت را باقر میخواندند زیرا علوم را میشکافت و باز میکرد، لقب باقر و شکافنده علوم توسط پیامبر اکرم (ص) به حضرت باقر (ع) داده شده است، این مطلب در روایات بسیاری از طریق شیعه و سنی نقل شده است، دانش امام باقر (ع) نیز همانند دیگر امامان از سر چشمه ی وحی بود
زندگی امام محمدباقر(ع) با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بود به گونه ای که ایشان همواره به دلیل شرایط خاص سیاسی در انزوا قرار داشت، این امام بزرگوار میدانست که فرهنگ تشیع در حال پیش روی به طرف انحرافات است و باید در این هنگام به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست زد، این عمل ایشان همراه با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته فقه آل محمد(ص) همراه شد تا خط فکری تشیع را بر همگان آشکار کند.
امام باقر(ع) با وجود تمام سخت گیریهای حاکمان بنی امیه هیچگاه از تبیین معارف اهل بیت(ع) دست برنداشت، دوران امامت امام محمدباقر(ع) از لحاظ سیاسی با مشکلات فراوانی روبرو بود، فساد سیاسی حاکمیت، مدیریت بنی امیه و رشد انحراف در معارف دینی در جامعه اسلامی آن روزگار دیده میشد که همگی متکی بر آداب و سنن جاهلی بودند.
تبعیض، بی عدالتی، جهالت، فساد اخلاقی و ... به عنوان نوعی مقابله با اسلام بود اما با تمام این شرایط امام محمدباقر(ع) در اواخر دوران بنی امیه و اوایل حکومت بنی عباس فرصت بزرگی را برای تشکیل جلسات بحث، گفت وگو و مناظرات علمی فراهم آورد و با استفاده از این مهم یک دگرگونی گسترده علمی را در جهان اسلام پایه گذاری کرد، چنانکه دانشمندان مسلمان گامهای بلندی در راه شکوفایی درخت دانش و علم بر داشتند و از همان زمان دوران درخشان تمدن اسلامی پدیدار شد.
آیت الله جوادی آملی به اهتمام امام باقر علیه السلام در انسجام متینن بین قرآن و عترت اشاره میکند و میفرماید: هماهنگی قرآن و عترت، همان پیوند ناگسستنی وجود علمی و عینی اسمای حسنای خداست، آنچه در عصر حضرت ختمی نبوّت (ص)پدید آمد، نمونه کامل این ربط وثیق است، یعنی نه قرآن بدون ولایت معصومان (ع) مصداق عینی «یهدی للتی هی أقوم؛ به راستی به آیینی که از همه آیینها استوارتر و جامع تر است هدایت میکند»( اسراء / آیه 9) است و نه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بدون قرآن، سببِ کمال دین و تمام نعمت و رضایتمندی خدا نسبت به اسلام خواهند بود.
سه شاگرد ایرانی امام محمد باقر(ع)
ورود اسلام به ایران و گرایش ایرانیان به این دین مبین، یکی از مهم ترین حوادث تاریخی، برای ملت ایران است. گرچه اسلام با شتاب خیره کننده ای در ایران پیش رفت؛ ولی حاکمیت عقیدتی اسلام بسیار آرام و ریشه دار صورت پذیرفت و توجه اسلام به حق و عدالت اجتماعی از مهم ترین عوامل گرایش ایرانیان به اسلام بود.
ایرانیان پس از گرایش به اسلام، روح و معنی اسلام را در خاندان اهل بیت علیهم السلام یافتند و با خاطره شیرینی که از حکومت عدل حضرت علی(ع) داشتند، تحققّ عدالتِ اجتماعی را در مکتب فرزندان او یافتند. آنان با مشاهده سجایای اخلاقی، علمی، دینی، سادگی و بی آلایشی اهل بیت(ع) و شیعیان آنان، به مکتب تشیّع گرایش پیدا کردند و برخی جزء اصحاب ائمّه اطهار(ع) شدند که به مرور زمان بر تعداد آنان افزوده شد
امام محمدباقر(ع) با تأسیس اوّلین دانشگاه اهل بیت(ع)، شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغالتّحصیل در موضوعهای گوناگون به جامعه عرضه نمود، شیخ طوسی در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقرعلیه السلام را ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است.
در این میان نام سه تن از ایرانیان به چشم میخورد که، ابو اسماعیل حمّاد بن ابی سلیمان از ایرانیان مقیم کوفه، داوود بن ابی عذافر قشیری سرخسی، با اصالتی خراسانی و محمّد بن اسحاق بن یسار بن خیار (ابوعبدالله) از موالیانی است که پدرانش مسیحی بودند و یسار بن خیار یا یسیار بن کوتان از مسیحیانی بود که در «نُفیره»، روستایی در حوالی عین التّمر زندگی میکردند و این منطقه، جزء ایران و از نواحی تابعه عصر ساسانی بود.
امام باقر (ع) پس از عمرى تلاش در ميدان بندگى خدا و احياى دين و ترويج علم و خدمات اجتماعى به جامعه اسلامى، در روز هفتم ماه ذو الحجه سال 114 به شهادت رسید، منابع روايى و تاريخى علت شهادت آن حضرت را مسموميت دانسته اند، مسموميتى كه دسته اى حكومت امويان در آن دخيل بوده است.
اخلاق نیکو، بخش عمده ای از دینداری به شمار میرود که در روایتهای بسیاری از ائمه اطهار و رسول اکرم(ص) بدان اشاره شده است. جامعه اسلامی زمانی بر راه درست خواهد رفت و در برهه ای شایسته این صفت خواهد بود که بیش از همیشه بر مسیر اخلاق انسانی گام بردارد؛ چون موازین اخلاقی برای هر فردی همچون قوانین برای جامعه است. بنابراین باید با بهره گیری از سیره این امام همام(ع) در همه مراحل زندگی با روشن بینی و بصیرت، اخلاق را سرلوحه قرار داد تا اینگونه راههای دشوار هموار شود.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا همدان امام محمدباقر امام محمدباقر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۲۰۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۸ نکته درباره افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
همه انسانها از استعداد لازم برای منفی فکرکردن برخوردارند. گرچه ممکن است بیماران مبتلا به بیماریهای روانپزشکی یا کسانی که افسردگی، خشم، اضطراب، ترس وعشق را تجربه میکنند، در مقایسه با افراد عادی افکارغیرمنطقی و منفی بیشتری داشته باشند.
افراد بههنجار و عادی نیز در موقعیتهای خاص مانند زمانی که هیجان خاصی را تجربه میکنند، آمادگی تولید افکار منفی را دارند. بنابراین یکی از راههای به دام کشیدن افکار منفی، توجه به هیجانات است.
وقتی برانگیخته هستید یا زمانی که در حال گذر از مرحله پیش از خشم به مرحله خشم و پرخاشگری هستید، بدانید که «افکار برانگیزاننده» نقش کلیدی را بازی میکنند و کنترل خشم بدون مهار این افکار امکان پذیر نیست. از طرفی برانگیختگی و هیجان، در فرآیند پردازش اطلاعات تداخل ایجاد میکنند و سبب میشوند که فرد به گونهای خاص فکر کند. سوگیری در پردازش اطلاعات که تحت تأثیر خطاهای شناختی است، نه تنها به خشم دامن میزند، بلکه فرد را از دسترسی به اطلاعات ناب نیز محروم میکند. اولین گام شناسایی خطاهای شناختی در فکر است. این خطاها عبارتند از:
۱- برچسبها:
برچسبهایی مانند بی انصاف، گستاخ، احمق، سوء استفادهگر، رذل و... میتوانند شما را خشمگینتر کنند و به همین دلیل واکنشهای پرخاشگرانه شدیدتری از خود نشان دهید. زیرا برچسبهایی که به دیگران میزنید، سبب میشود که دیگران را تحقیر یا سرزنش کنید و دقیقاً به خاطر همین برچسبها، حق مسلم خود میدانید که آنها را بکوبید یا زیر سؤال ببرید. شما ممکن است حتی به خودتان برچسبهایی مانند از بدشانسی من است، آدمی ابلهتر از من پیدا نکردند ، از بس ملاحظه کار هستم چنین دردسرهایی برای من پیش میآید بزنید.
حال وقتی به خود یا دیگری برچسب میزنید از خود بپرسید آیا کلی قضاوت نمیکنم؟ این برچسب مرا بیشتر عصبانی میکند یا آرام میکند؟ پاسخ دادن به این سؤالات میتواند به شما کمک کند تا برچسب زدن را متوقف کنید و برچسب ها را زیر سؤال ببرید. برای مثال ممکن است فردی در بسیاری از زمینه ها مسئولانه عمل کند اما در زمینهی خاصی غیرمسئول باشد پس نمیتوان به او برچسب کلی زد.
۲- قصد و عمد:
اگر کسی به شما وعدهای دهد و نتواند در زمان مقرر شده به وعدهی خود عمل کند، ممکن است دلایل زیادی برای این خلف وعده وجود داشته باشد اما اگر پیش خود فکر کنید که حتماً قصدی در کار بوده و فرد از روی عمد دست به چنین کاری زده است، خشمگین میشوید؛ زیرا احساس میکنید از شما سوء استفاده شده است. در این حالت نمرهی برانگیختگی شما در چند ثانیه از ۳ به ۱۰ میرسد و به سرعت به مرحلهی خشم و پرخاشگری میرسید، زیرا وقتی احساس کنید قربانی هستید و طرف به عمد خواسته است برای شما مشکلی ایجاد کند، تنها با تنبیه و حمله به طرف مقابل آتش خشم درونتان خاموش میشود. برای مثال، کسی گوشی تلفن را برنمیدارد و شما پیش خود میگویید: «عمداً گوشی را برنمیدارد و پاسخ تلفن مرا نمیدهد.»
۳- ذهن خوانی:
خواندن ذهن دیگران، عادت بیمارگونهی بسیاری از انسان هاست. زمانی که هیجان خاصی را تجربه میکنیم، بیشتر از مواقع دیگر به ذهن خوانی دست میزنیم. وقتی اندکی برانگیخته هستید و میزان برانگیختگی شما به نمرهی ۳ یا ۴ رسیده است، تنها یک یا دو ذهن خوانی کافی است که به نقطهی انفجار برسید. وقتی ذهنخوانی میکنید در مورد این که دیگران چه فکرهایی درباره شما دارند، پیش خودتان حدسهایی میزنید و سپس فرض را بر این میگذارید که این فرضها درست است و دیگران در مورد شما این گونه فکر میکنند.
۴- فاجعه سازی:
فاجعه سازی از اتفاق پیش آمده یا عملکرد طرف مقابل میتواند شما را از نقطه ۰ به نقطه ۱۰ در مقیاس برانگیختگی برساند. فاجعهسازی اغلب در قالب جملات این وحشتناک است، فاجعه است و غیرممکن است، میباشد.
نوع دیگری از فاجعهسازی «مطلق نگری» است. مطلق نگری در برابر نسبینگری قرار دارد و با واژههایی مانند «او همیشه... او هیچ وقت..... او هرگز...» همراه است.
طبیعی است که وقتی احساس قربانی شدن کنید، یا احساس کنید دیگری نسبت به شما ظلم کرده است و حق شما را تضییع نموده است، احساس خشم کنید و دست به پرخاشگری بزنید. برای مقابله با بزرگنمایی و فاجعهسازی از فنون همدلی، پرس وجو، کاوش و بررسی سود و زیان استفاده کنید.
۵- دنبال مقصر گشتن:
در صورتی که با مشاهدهی یک رویداد ناخوشایند، درصدد یافتن یک فرد مقصر یا گناه کار باشید تا همهی تقصیرها را به گردن او بیندازید، خشمگینتر خواهید شد و ممکن است دست به پرخاشگری بزنید. برای مثال: همه اش تقصیر اوست. اگر او دیر نمیکرد این اتفاق نمی افتاد.
به جملهی بالا نگاه کنید و تأثیر آن را در ایجاد خشم ببینید.
۶- نتیجهگیری شتابزده:
از یک رویداد یا اتفاق خاص، سریع نتیجه گیری میکنید و بر اساس آن واکنش نشان میدهید. برای مثال، اگر کسی به موقع سر قرار حاضر نشود، بلافاصله نتیجه میگیرید که شما را عمدا معطل کرده و سر کار گذاشته است. با این نتیجهگیری زودرس، به سرعت خشمگین میشوید و واکنش منفی نشان میدهید.
۷- پیشبینی منفی:
پیشبینی منفی رفتارهای احتمالی دیگران، میتواند برانگیزاننده خشم باشد. برای مثال کسی از شما کتابی امانت میگیرد و به موقع به شما نمیرساند با خود میگویید: «اگر با او برخورد نکنم و به اصطلاح او را سر جایش ننشانم دفعه بعد هم این کار را خواهد کرد.» «اگر از من حساب نبرد به این رفتارها ادامه خواهد داد.» همان طور که میبینید پیشبینی منفی برای رفتار دیگران میتواند برانگیزانندهی خشم باشد و سبب میشود واکنش منفی شدیدی از خود نشان دهید.
۸- تعمیم:
در تعمیم فرد با استفاده از کلماتی مانند «همیشه»، «هرگز»، «هیچوقت» یک رویداد را تعمیم میدهد. برای مثال: «دیر کردن کار همیشگیاش است.»
الهه ضمیری - خبرنگار تحریریه جوان قدس