عارفان چون سنایی زبانی هنری در حوزه الهیات خلق کردند
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۵۱۲۵۲
به گزارش خبرگزاری مهر، سیوپنجمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی درباره سنایی با عنوان «سنایی و الهیات عشق» با سخنرانی محمدجواد اعتمادی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در این نشست به جایگاه سنایی در موضوع الهیات عشق اشاره و جنبههایی از این موضوع تحلیل و بررسی شد.
اعتمادی در آغاز این نشست گفت: الهیات، تئولوژی و خداشناسی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جایگاه ویژه عشق در رابطه با امر مقدس
وی افزود: از مهمترین خدمات عارفان و ادبیات عرفانی در قلمرو فرهنگ ایران و زبان فارسی، دمیدن روح تازه در الهیات و تلطیف رابطه انسان و خدا بوده است. ادبیات عرفانی در این امر نقش کلیدی و منحصر به فردی داشته که در گذر قرنها، تاثیر عمیقی در فهم و زبان روایتِ تجربههای قدسی در مقوله رابطه انسان و خدا داشته است. این اتفاق بیش از هر چیز با محوریت مفهوم عشق و تاکید بر جایگاه ویژه عشق در رابطه با امر مقدس صورت گرفته است. در این سیر، سنایی به عنوان پیشگام شعر عرفانی نقش بسیار مهمی در بیان و توصیف اهمیت عشق و وجوه گوناگون آن در قلمرو الهیات داشته است و روش بیان و زبان شاعرانهای را پی نهاده که تا حد زیادی الگوی شاعران پس از او شده است.
این پژوهشگر در ادامه گفت: ویتگنشتاین جمله معروفی در رساله منطقی ـ فلسفی دارد و میگوید: «مرزهای زبان من، نشانگر مرزهای جهان من است» به میزانی که زبان ما وسعت پیدا میکند، شناخت ما هم وسیعتر میشود و به میزانی که زبان من فقیرتر میشود، شناخت من هم لاغرتر است. نقش مهمی که ادبیات در اینجا ایفا میکند این است که زبان را غنا میبخشد. زبان غنیتر و پربارتر میشود و به میزانی که زبان غنیتر شود، شناخت هم وسعت پیدا میکند. رابطه میان زبان و شناخت مساله مهمی است. مقوله الهیات که به معنی درک و شناخت ما از امری مقدس یا مقوله خداوند باشد، زبان نقش بسیار کلیدی ایفا میکند. ما با یک زبان خاص قدم به اقلیم الهیات میگذاریم و همه افرادی که قبل از ما در این مسیر بودهاند، در این زبان نقش داشتهاند و در این میان عارفان نقش ویژهای ایفا کردهاند که من از آن به عنوان یک خدمت بزرگ یاد میکنم. تلطیف، هنری و زیباییشناسانه کردن زبان در قلمرو الهیات خدمت بزرگ عارفان است. عارفان به زبان در قلمرو الهیات وسعت و ابعاد تازه بخشیدهاند. البته این طور نبوده که اصطلاحات از همان ابتدا به صورت خام به دست ما برسد، بلکه در طول قرنها دستخوش تغییرات فراوانی شده و در انتها به ما رسیده است. نمونه آن اصطلاحاتی است که در شعر سهراب سپهری قرار دارد و ما برای بیان شاعرانه ایمان و اعتقادات خود استفاده میکنیم. مانند: «خدایی که در این نزدیکی است»، «کعبهام بر لب آب»، «من مسلمانم قبلهام یک گل سرخ».
کلمه عشق میتواند وارد الهیات شود
اعتمادی در بخش دیگری از سخنانش گفت: عارفان به زبان الهیات توان تازهای بخشیدند و به تعبیری زبان تازهای خلق کردند و این زبان تازه را آموختند. زبانی که هم غنی و قوی بود و هم لطیف و شاعرانه که اساس و ساختار آن هم یک نگاه زیباییشناختی و هنری بود. مفهوم اساسی و محوری و به تعبیری مهمترین رکن این زبان مفهوم عشق است که نظام الهیاتی تازهای را خلق کرد که در این نظام تازه صدها و بلکه هزاران شعر و اثر ادبی سروده شد. زبان لطیف و شاعرانه تازهای که عشق را وارد الهیات کرد منجر به اتفاق تازهای در ادبیات ما شد که همان ادبیات عرفانی است و امروزه در شناخت جهان از ادبیات ما بیشترین سهم را دارد. این ادبیات عرفانی که زبان ویژه خود را دارد یک اتفاق در الهیات و قلمرو شناخت ما از مقوله امر مقدس یا خداوند بود است که اصطلاحا از آن با عنوان «الهیات عشق» یاد میکنیم و به تعبیری گشوده شدن باب تازهای برای معرفت و شناخت بوده است.
وی در ادامه گفت: باید به این مساله اشاره کنیم که لفظ عشق در الهیات چگونه وارد شده و تعبیراتی مثل عشق الهی چگونه استفاده شده است. در قرآن و نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه لفظ عشق را نداریم و فقط واژه حب را داریم. منصور حلاج به جای محبوب از واژه معشوق برای خداوند استفاده میکند و از عشق الهی دم میزند که مورد غضب واقع و به بد دینی متهم میشد. زمان حلاج استفاده از لفظ معشوق برای خداوند به این سادگی نبود که ما الان به کار میبریم، بنابراین این اتفاقی است که به مرور در زبان و به موازات آن در قلمرو الهیات صورت میگیرد که کلمه عشق میتواند وارد الهیات شود وگرنه از ابتدا چیزی به نام عشق در الهیات وجود نداشت.
سنایی الهیات عشق را وارد شعر فارسی کرد
اعتمادی درباره حضور الهیات در ادبیات فارسی گفت: نخستین کسی که الهیات عشق را به تفصیل وارد شعر فارسی کرد، سنایی بود. تقریبا همزمان با سنایی یعنی اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم عینالقضات همدانی است که در تمامی آثار او، اساسا همه سخن از عشق الهی و عشق انسان نسبت به خداوند است. البته در همان قرون چهار و پنج هم یک سری رباعیات وجود دارد که شاعر آن مشخص نیست و به مفهوم عشق الهی پرداخته است، اما اولین کسی که مفهوم عشق در حیطه الهیات را به شکل کاملا پرمایه، جاندار، به تفصیل، با بیان قوی و قوت و قدرت شاعرانگی خود به کاربرد و در این زمینه فراوان شعر گفت، سنایی است. البته همانطور که گفتم این اتفاق پیش از سنایی هم افتاده است اما این سنایی بود که این را به طور کامل وارد حیطه شعر فارسی کرد و به تفصیل به آن پرداخت. بنابراین این زبان با سنایی کاملا قوت گرفت و اصول خود را یافت که بعد از آن در شعر حافظ و مولانا و دیگر شاعران، شاهد این هستیم که شعرها در این حوزه گفته شده است. نخستین کسی که از تعبیر عشق استفاده کرده، منصور حلاج است. حلاج بیش از همه از عشق الهی صحبت کرده است و مخالفان جدی هم داشته است. در هر صورت ورود عشق به الهیات مانند یک انقلاب در زبان است که به موازات آن، الهیات و ادبیات عرفانی هم دچار تغییر شگرفی شده است. در نیمه دوم قرن چهار و سراسر قرن پنجم، به ویژه در حوزه خراسان، در تمام آثار عرفانی، کتابهایی که در قلمرو ادبیات صوفیه نوشته شده، حتما به موضوع محبت الهی و عشق در ارتباط انسان و خدا و شناخت خدا پرداختهاند که مهمترین اینها در آن دوره، «کتاب المحبت» در «احیاءالعلوم» امام محمد غزالی است.
سنایی درباره عشق الهی سخن میگوید
این مترجم همچنین گفت: سنایی هم در حدیقه و هم در غزلهایش که به غزلیات قلندرانه معروف است، به عشق الهی و الهیات عشق پرداخته است. البته همان طور که گفته شد، این مضامین در آثار شاعران پیش از سنایی بوده است، اما شعر به این زبان و قوت و با این حجم به لحاظ کمیت و با این قدرت به لحاظ کیفیت هنر سنایی است و این همان نقش ویژه و ممتاز سنایی است. واقعا نمیتوان تردید کرد که اگر سنایی نبود و اینگونه شاعری نمیکرد، میراث شعر عرفانی ما آنچه داریم، نبود. عارفان روایتی از ماجرای آفرینش و چرایی هستی دارند که این روایت با محوریت مفهوم عشق است و به تعبیری عشق منشاء آفرینش، دلیل هستی و غایت و نهایت خلقت است. عشق یک نوع عنایت ویژه است و فقط عاشقان به این حقیقت راه یافتهاند یا به تعبیر سنایی هدایت شدهاند. در این روایت عشق هم صفت خداست و هم راهنما و راهبر به سوی خدا است، حتی در برخی از این سخنان، به تعبیری خود خداوند است. سنایی و شاعرانی چون مولانا و حافظ و... درباره عشق الهی سخن گفتهاند. از اشعار چنان برمیآید که عارفان عشق را چیزی فراتر از کفر و ایمان میدانند.
وی ادامه داد: اینکه برای توصیف رابطه انسان و خدا میتوان از الفاظ و ترکیبات عاشقانه استفاده کرد و میتوان خداوند را به مثابه یک معشوق خطاب کرد، از اتفاقاتی بود که در مسیر همین انقلاب در زبان و الهیات افتاد که نمونههای اعلای آن را در شعر سنایی میبینید، ترکیبات و تعبیراتی مثل بنده عشق که بعدها در شعر حافظ و مولانا هم دیده میشود و در این زمینه حافظ میراثبر سنایی است. سنایی، مولانا و حافظ از ترکیبات و تعبیرات الهیات عشق در اشعارشان استفاده کردهاند. همان طور که یک کودک در مدرسه زبان میآموزد، حافظ و مولانا و شاعرانی که بعد از سنایی بودهاند، در این مدرسه، این زبان را از سنایی یاد گرفتهاند و مهمتر از آن شناختی است که بعد از این مقوله از خداوند برای ما رخ داد.
دینداری از نگاه عارفان چیست؟
اعتمادی در بخش پایانی سخنانش گفت: عارفان رابطه انسان و خدا را یک رابطه داد و ستدی نمیبینند بلکه یک راه دیگری برای رابطه انسان و خدا توصیف میکردند که در آن راه انسان میرود که ببازد و از آن به پاکبازی تعبیر میکردند که این مقوله عشق و پاکبازی هم در شعر سنایی و دیگر شاعران فراوان وجود دارد. حقیقیترین رابطه آنجاست که فرد در رابطه با خداوند پاکباز باشد و فقط وجود دارد که نثار کند. عاشق پاکباز است و در قبال آن چیزی نمیخواهد و این مساله یک جور قمار است. اگر حکایت ابوسعید را بخوانید. عاشق در پی سود نیست و عشق را نثار میکند و ذهنش پی دلیل نیست و پاکباز است. داستان حضرت ابراهیم نیز در قربانی کردن اسماعیل به این مساله اشاره میکند. زیباترین ابیات سنایی در حدیقهالحقیقه مفهوم جاودانگی و بیمرگی است.
وی افزود: ابدیت سنایی در این است که معنی را در عشق بیان میکند. عشق نوعی بیمرگی به انسان میدهد و باید بگوییم که عاشقان نمیمیرند. آدمی پیش عشق کشته میشود. عاشق پیش عشق میمیرد و زنده به عشق میشود و این نوعی بیمرگی است. عقل نمیتواند سالک را به ادراک و تجربه خداوند برساند و عشق این نقش را ایفا میکند. نیایش و دعا کردن خداوند را با الفاظ عاشقانه بخوانید. سنایی نیایشهای بسیار شیرین دارد و پیش از سنایی چنین نیایشهایی نداشتهایم و بسیار شایع در شعر ماست و میراثی است که به زبان و به رابطه بین انسان و خدا داده است. امروز ضرورت دارد که از عارفان یاد بگیریم یا به تعبیری الهیات ما نیاز به این دارد که از عارفان بیشتر بیاموزیم زیرا این یک مقوله تئوریک و ذهنی نیست و از الهیات بسیاری موارد زاده میشود. جهان ما پیش از هر چیز به شفقت، نوعدوستی و مدارا نیاز دارد و این مساله ضرورت دارد و در جهانی که خشونت، قهر، خوف و ضربان خشنی جریان دارد، الهیات نشان میدهد که خدا یک دوست و رفیق برای انسان است.
کد خبر 4380888 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: ادبیات فارسی مرکز فرهنگی شهر کتاب مردم علیه احتکار ادبیات کتاب و کتابخوانی ترجمه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری صنایع فرهنگی بازار نشر گردشگری معرفی کتاب کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتابخانه انقلاب اسلامی ایران بازار کاغذ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۵۱۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دُم خروس بیرون زد!
«مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی لایحه اعطای کمکهای مالی و نظامی از سوی آمریکا به رژیم اشغالگر قدس به ارزش ۲۶ میلیارد دلار را تصویب کرده است. به این ترتیب به نظر میرسد صهیونیستها در رابطه با اقدامات و کنشهای تروریستی و غیرقانونی خود، یک چک سفید امضای تمام عیار را از دولت آمریکا و سازوکاهای حکمرانی آن دریافت کردهاند.»
به گزارش ایسنا، الف نوشت: دولت آمریکا از همان نخستین ساعات آغاز جنگ غزه، حمایت های سنگین تسلیحاتی و مادی را از رژیم اشغالگر قدس انجام داد و عملا به اذعان بسیاری از منابع آگاه و تحلیلگران، مدیریت و مهندسی بسیاری از روندهای میدانی را علیه ملت و مقاومت فلسطین برعهده گرفت. اقدامی که تاکنون که بیش از ۶ ماه از آغاز جنگ غزه می گذرد، موجب کشته، مجروح و مفقود شدنِ بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی ساکن در نوار غزه شده است.
در این راستا، دولت آمریکا که همواره خود را به مثابه یکی از مدعیان اصلی حقوق بشر و اصول متعالی انسانی در جهان معرفی کرده و می کند، با یک بحران جدی رو به رو شده و سیلی از انتقادات از آن به دلیل همدستی این کشور با جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم بیگناه غزه مطرح شده و می شود. دامنه این فشارها و انتقادات حتی به داخل خاک آمریکا و دیگر پایتخت های مهم غربی نیز رسیده است. به نحوی که تاکنون بیش از ۸۰۰ نهاد حکمرانی شهری در آمریکا از جمله شورای شهر شیکاگو، به صراحت جنگ غزه و همدستی دولت آمریکا با این رویداد را محکوم کرده اند.
با این حال، دولت بایدن همزمان با تشدید انتقادات داخلی و بین المللی از نقش این کشور(آمریکا) در جریان جنگ غزه، تا حدی تغییر رویه داده و سعی کرده در ظاهر از اراده خود جهت خاتمه یافتن جنگ مذکور و تحت فشار گذاشتن اشغالگران صهیونیست برای عقب نشینی از نوار غزه سخن بگوید. در این رابطه، شمار قابل توجهی از اعضای تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت بایدن نیز به صراحت تاکید کرده اند که دولت آمریکا قویا مخالف با حمه رژیم صهیونیستی به شهر راهبردی رفح در جنوب نوار غزه است.
شهری که بیش از ۵ برابر ظرفیت و جمعیت خود میزبان آوارگان و پناهجویان فلسطینی است و حمله به آن میتواند کشتار و فاجعه انسانی بی سابقه ای را سبب شود. با این همه، علی رغم تمامی این قبیل ژست های ظاهری دولت آمریکا، به تازگی وقوع یک رویداد معنادار، نشانه های معناداری را از نفاق و دورویی کاخ سفید و جریان حکمرانی در آمریکا پیش چشم جهانیان قرار داده است. در این راستا، مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی لایحه اعطای کمک های مالی و نظامی از سوی آمریکا به رژیم اشغالگر قدس به ارزش ۲۶ میلیارد دلار را تصویب کرده است.
البته که زمزمه هایی مبنی بر امضای یک قرارداد تسلیحاتی جداگانه با تل آویو نیز به گوش می رسد که در قالب آن دولت آمریکا شمار قابل توجهی بمب و خمپاره و دیگر تسلیحات را در اختیار صهیونیست ها قرار خواهد داد. از این رو، جدای از آشکار شدن بیش از پیش تفاوت میان مواضع اعلامی و رویه های اِعمالی دولت آمریکا در رابطه با جنگ غزه و تدام یافتن رویه های غیرانسانی واشینگتن در این رابطه، اینطور به نظر می رسد که این رویداد حداقل حامل ۲ پیام دیگر هم است.
اولا، اقدام اخیر مجلس نمایندگان آمریکا در تصویب لایحه اعطای کمک ۲۶ میلیارد دلاری مالی و تسلیحاتی به رژیم اشغالگر قدس، که با رای بالای نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی محقق شده، بار دیگر این نکته را آشکار می سازد که اساسا صهیونیست ها در رابطه با اقدامات و کنش های تروریستی و غیرقانونی خود، یک چک سفید امضای تمام عیار را از دولت آمریکا و سازوکاهای حکمرانی آن دریافت کرده اند و این رژیم را باید نقطه اوجِ استانداردهای دوگانه دولت آمریکا در نگاه به مسائل و معادلات بین المللی دانست.
از این رو، میان دموکرات ها و جمهوریخواهان در حمایت از تروریسم و جنایات صهیونیست ها هیچ تفاوتی وجود ندارد.
دوم اینکه به نظر می رسد که تخصیص بسته کمک مالی-تسلیحاتی مذکور از سوی مجلس نمایندگان آمریکا برای اسرائیل آن هم در شرایطی که گمانه زنی های مختلفی در مورد قریب الوقوع بودنِ حمله رژیم اشغالگر قدس به شهر رفح مطرح می شود، گواهی روشن از نوعی چراغ سبز دولت آمریکا به انجام جنایتی تازه از سوی تل آویو علیه ملت و مقاومت فلسطین است.
جنایتی که واشنگتن سعی دارد در ظاهر از همدستی با اسرائیل در رابطه با آن کناره گیری کند با این حال، واقعیت این است که در این رابطه نیز اصلی ترین همدست صهیونیست ها، دولت آمریکا است.
انتهای پیام