Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- «دیگر رای نخواهم داد»، «از رای به روحانی پشیمانم»، «آینده چه می‌شود» این‌ها جملاتی است که این روز‌ها به وفور از سوی مردم کوچه و بازار و کاربران شبکه‌های اجتماعی شنیده می‌شود به نظر می‌رسد وضعیت فعلی کشور، جامعه را دچار نوعی سرخوردگی و نگرانی از آینده کرده است.   نخستین بار مسئله «ناامیدی» در ماه‌های نخست بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات شکل گرفت و فضای مجازی کشور و جامعه به سمت و سویی حرکت کردند که نمایانگر نوعی سرخوردگی از دولت و وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بی توجهی روحانی به خواست عمومی جامعه در خصوص کابینه دولت دوازدهم، فیلترینگ، محافظه کاری حسن روحانی در مواجه با مخالفان از جمله مواردی بود که واکنش توام با ناامیدی مردم را به همراه داشت.

اما با آغاز نوسانات بازار ارز این ناامیدی با نگرانی‌های بسیاری از آینده همراه شد و حالا این روز‌ها جسته و گریخته در فضای مجازی شاهد آن هستیم که تعداد زیادی از کاربران نه تنها از رای سال گذشته خود ابراز پشیمانی می‌کنند بلکه بعضا معتقدند که دیگر حاضر به حضور در انتخابات نخواهند شد. اما این صرفا در سطح جامعه وجود ندارد و بنا بر گفته روحانی، رگه‌هایی از ناامیدی میان وزرای دولت وی نیز دیده می‌شود و این می‌تواند تبعات بسیاری برای کشور داشته باشد.

تنها راهکار سیاست‌ورزی‌های اصلاح‌گرایانه است
در همین خصوص عبدالله ناصری تحلیلگر مسائل سیاسی طی گفتگو با فرارو اظهار کرد: «تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران نشان داده است که هر زمان سیاست‌ورزی اصلاح‌گرایانه مداوم و مستمر بوده است، دستاورد‌های بسیاری برای مردم و جاممعه مدنی و همچنین عرصه سیاسی کشور به همراه داشته است. در نقطه مقابل هر زمان که سیاست ورزی‌های اصلاح‌گرایانه ارتباط خود را با جامعه قطع کرده است و کمتر به آن توجه شده، هر سه عرصه سیاسی، جامعه و جامعه مدنی، متضرر شده اند؛ لذا به عقیده من هر اتفاقی هم که رخ دهد باید نگاه اصلاح‌گرایانه در کشور تداوم پیدا کند و هیچ وقت هم با این سیاست‌ورزی نباید قهر کرد.»

وی ادامه داد: «با این حال من هم مانند بسیاری از اصلاح‌طلبان نگران آینده هستم و به همین دلیل است که مداوم تاکید داریم که آقای روحانی باید عملکرد به مراتب بهتری از خود به نمایش بگذارد. زیرا عبور از گفتمان اصلاح‌گرایانه‌ای که در ایام انتخابات از آقای روحانی دیدیم و اصلا به همین دلیل هم به ایشان رای دادیم، می‌تواند تبعات بسیاری برای نظام سیاسی کشور به همراه داشته باشد. آقای روحانی و تمام کنشگران سیاسی باید به این نکته توجه داشته باشند که شرایط کشور در یک وضعیت خاص قرار دارد اگر قرار باشد در این بزنگاه رویکرد‌های اشتباه در دستور کار قرار گیرد، هزینه آن را تمام کشور پرداخت خواهند کرد.»

او در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان میزان ناامیدی که در جامعه ایجاد شده را کاهش داد، اظهار کرد: «الان متاسفانه مشکلات اقتصادی بر هرنوع برداشت و تحلیل سیاسی و جامعه شناختی سایه انداخته است و به همین دلیل معمولا می‌بینیم که نگاه مردم در کوچه و خیابان بسیار متفاوت است. البته نمی‌توان به آن‌ها ایرادی هم گرفت. زیرا به هرحال مقوله اقتصاد در مولفه بسیاری تاثیر می‌گذارد اگر قرار باشد نگاهی به تمامی ابعاد داشته باشیم باید بگویم که هیچ موضوعی در کشور نیست که تحت تاثیر اقتصاد قرار نگرید؛ لذا طبیعی است که مردم تحت تاثیر فشار اقتصادی که این روز‌ها در کشور وجود دارد، نتوانند تحلیل مناسبی از شرایط موجود داشته باشند.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب اظهار کرد: «بنابراین تنها راه برون رفت از شرایط فعلی بهبود وضعیت اقتصادی کشور است که این خود نیازمند عوامل مختلفی است. زیرا برای بهبود اوضاع ما نیازمند این هستیم که علاوه بر یافتن راهکار‌های اقتصادی، عملکرد مناسبی هم در عرصه سیاست خارجی داشته باشیم. زیرا همانطور که می‌دانید بخش عمده مشکلات اقتصادی کشور به دلیل مسائلی است که در حوزه سیاست خارجی رخ داده است و اگر ما می‌خواهیم مجددا امید را به کشور برگردانیم یا افزایش دهیم، باید دست به اقدامات جدی در این عرصه بزنیم.»

او عنوان کرد: «از سوی دیگر مسئله سیاست داخلی هم مهم است و متاسفانه دولت آقای روحانی در این حوزه هم دستاورد چندانی نداشته اند باید سعی کنند برای برخی مسائل راهکار‌های عملی بیابند. در چنین شرایطی نگاه واقع بینانه‌تری در کشور حاکم خواهد شد با کاهش فشار اقتصادی مجددا امید با جامعه برمی‌گردد. واقعیت این است که الان مردم به دلیل این فشار‌های اقتصادی در اوج عصبانیت سیاسی و اجتماعی هستند و این نه تنها به آینده سیاسی آقای روحانی لطمه خواهد زد بلکه آینده سیاسی نظام مدیریتی و سیاسی کشور را هم تهدید می‌کند.»

ناصری در خصوص نقش جریان‌های سیاس در این برهه زمانی عنوان کرد: «به عقیده من جریان‌های سیاسی باید رویکرد‌های اصلاح‌گرایانه خود را ادامه دهند. زیرا اگر قرار باشد از سیاست‌ورزی اصلاح‌گرایانه عبور کنیم، جامعه یا به سمت براندازی می‌رود و یا منفعل می‌شود که هر دو حالت آینده مناسبی را برای نظام سیاسی کشور به همراه نخواهد داشت؛ بنابراین مردم باید بپذیرند که جز روند اصلاح‌گرایانه هیچ راه حل دیگری وجود ندارد و چه اصلاح‌طلبان و چه اصولگرایان باید این مسیر را ادامه دهند و این را برای جامعه مدنی با تمام پستی‌ها و بلندی‌هایی که دارد، شفاف کنند.»

ناکارآمدی دولت‌ها به ناامیدی دامن زده است
همچنین حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «به نظر من ابتدا لازم است امیدواری را تعریف کرد و مشخص شود که منظور از امید در جامعه و امید به آینده چیست. اگر منظور از امید این است که ما یک آینده روشن و مشخص بر اساس آرمان‌هایی که تعریف کرده ایم، برای کشور متصور هستیم که خب به عقیده من این در میان همه مردم ایران وجود دارد. زیرا مردم از تلاش و حرکت برای رسیدن به وحدت، کوتاه نخواهند آمد و همانطور که مقام معظم رهبری هم بار‌ها تاکید کرده اند، کشور ما یک آینده روشن خواهد داشت.»

وی ادامه داد: «اما اگرمنظور از ناامیدی، رویکردی است که مردم در مواجه با روش‌ها و شیوه‌هایی که برخی مسئولان، دارند باید بگویم که کاملا درست است و این روز‌ها میزان ناامیدی از برخی مسئولان به دلیل نادیده گرفتن قول‌ها و وعده‌های آن‌ها نسبت به گذشته بسیار افزایش پیدا کرده است. دلیلش هم این است که بعضا برخی شعار‌هایی دادند که توانایی اجرای آن را نداشتند و یا پایداری لازم برای تحقق این قول‌ها را نداشتند.»

او افزود: «یک بُعد دیگر از ناامیدی که ممکن است در کشور وجود داشته باشد این است که ما امیدوار بودیم که پله‌های ترقی را خیلی سریع‌تر طی کنیم، اما حالا با گذشت حدود ۴۰ سال از پیروزی انقلاب، توقعات مردم به مراتب بالاتر از آنچه امروز داریم است. در این باره هم دستگاه‌های اجرایی مقصر هستند و اگر عملکرد بهتری انجام می‌دادند، قطعا امروز وضعیت کشور بسیار متفاوت‌تر بود؛ بنابراین برخی ناامیدی‌ها به معنی این است که مردم از برخی مسئولان بریده‌اند و خسته شدند که می‌آیند و می‌روند، اما کارنامه خوبی از خود به جا نمی‌گذارند. البته دلیل دیگری هم دارد و این است که ما با دشمنانی در خارج از کشور مواجه هستیم که پیروزی بر آن‌ها نیازمند صبر و پایداری است که برخی این صبر و پایداری را ندارند و حالا کاملا نامید شده‌اند.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی در خصوص راهکار برای برون رفت از این وضعیت ناامیدی و نگرانی که در جامعه ایجاد شده است، اظهار کرد: «به هرحال مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم می‌طلبد که یک فرماندهی متمرکز و قدرتمندی را برای مقابله با تهدید‌ها و تحریم‌ها ایجاد کنیم و قاعدتا در این مسئله هم اختلاف نظر خاصی وجود ندارد. ولی اگر افرادی که صحبت از ناامیدی به میان می آورند منظورشان این است که ما در یک شرایط بحرانی قرار داریم و می‌خواهند بحث ناکارآمدی را مطرح کنند، این همان موضوعی است که دشمن روی آن متمرکز شده است و سعی دارد نظام را ناکارآمد جلوه دهد و من این را اصلا قبول ندارم و معتقدم افرادی که این را مطرح می‌کنند به نوعی سعی در فضا سازی برای ایجاد بحران دارند؛ لذا من فکر می‌کنم یکی از راهکار‌های رفع مشکلات و ناامیدی در کشور این است که جریان‌های سیاسی دست از این رقابت‌های خود بردارند و متحد به دنبال رفع مشکلات باشند.»

کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال آیا اینکه طی ۴۰ سال همچنان در برخی حوزه‌ها دچار مشکلات اساسی هستیم به معنی ناکارآمدی نیست، گفت: «ببینید ما مدعی این نیستیم که در تمامی بخش‌ها بهترین عملکرد‌ها وجود داشته است و ما با هیچ مشکل و ضعفی مواجه نیستیم. اما معتقدم که مشکل ناکارآمدی دولت‌ها است نه نظام سیاسی حاکم. اما نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است که عزم و اراده یک کشور در مواجه و حل مشکلات است نه اینکه دربرابر آن تسلیم شویم. کسانی که الان دم از بحران می‌زنند به دنبال یک بازگشت به عقب و تحجر سیاسی هستند و حتی بعضا از بازگشت به دوران طاغوت صحبت به میان میاورند و من اصلا با این موافق نیستم.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: حسن روحانی اصلاح طلبان اصولگرایان دولت اقتصاد ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۴۲۹۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده

فروزان آصف نخعی: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی موسسه رحمان، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. تغییر ماهیت جامعه مدنی، و برآمدن نیروهای جدید در فضای جامعه ایران، تغییر از نگاه هگلی به نگاه لوفوری برای تبیین جایگاه زندگی روزمره، ایجاد زبان جدید و گسترده توسط نسل های جدید به جای زبان قدیم که در انحصار دانشگاهیان بود، در سخنان کاشی از برجستگی ویژه ای برخوردار بود. پس از انتشار این سخنرانی در خبرگزاری خبرآنلاین، با توجه به حساسیت بحث، بازخوردهایی داشت. از این رو تلاش کردیم در گفت و گو با صاحبنظران ، تحلیل ها و اطلاعات بیشتر در اختیار مخاطبان قرار بدهیم. دکتر نعمت الله فاضلی استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با توجه به حساسیت موضوع در گفت و گویی کوتاه، با تایید و نقد سخنان دکتر کاشی، دیدگاه های خود را در این زمینه مطرح کرد. این گفت وگو از نظرتان می گذرد: تایید و تصحیح برخی سخنان دکتر کاشی فاضلی با تاکید بر این که با «تحلیل آقای دکتر کاشی موافق» است که «ایران امروز به یک رویکرد زندگی‌گرا رسیده» و «همچنین ایرانیان به یک آغاز جدید نیز نیاز» دارند در باره نگاه کاشی به نگاه هگلی به جامعه مدنی گفت: «تصور نمی کنم جامعه مدنی در ایران حتی به معنای هگلی اش به طور کامل مضمحل شده باشد. بلکه می توان گفت شکل های جدیدی دارد گسترش می یابد. ولی این را هم قبول دارم که نقش زندگی روزمره و کنش‌گری های روزمره و نقش عاملیت فردی، بسیار وسیع و گسترده شده است. ضمن این که قبول دارم آن رژیم‌های حقیقت مانند گفتمان های ناسیونالیستی، اسلام گرایی، یا چپ مارکسیستی یا هر شکل دیگری از کلان روایت ها به پایان راه خود رسیده اند. آن ها همچنین نمی توانند و قادر نیستند انسجام بخش به جامعه برای تحولات باشند. اما سازماندهی جمعی برای پیشرفت اجتماعی یک ضرورت تام است و نمی تواند از بین برود.» او با تاکید بر این که «جامعه مدنی آریستوکرات که در سخنان آقای دکتر کاشی بود، شاید تعبیر مناسب و درستی برای دوره مشروطه و دوره پهلوی اول باشد، اما در دوره پساانقلاب ۵۷ پس از مدتی طبقه آریستوکرات نداشتیم» گفت: « از این رو نمی توانم بگویم جامعه مدنی آریستوکرات بود، زیرا ما با دانشگاه توده مواجه شدیم. دانشگاهی که همگانی است و قشر تحصیلکرده، محدود به طبقات اعیان و اشراف نبود. به همین دلیل تحصیلکردگان، و دانشگاهیان، روزنامه نگاران، هنرمندان، نویسندگان، خوانندگان، یک طبقه متوسط فراگیر فرهنگی را تشکیل داده بودند که هنوز هم همین است. البته دیدگاه دکتر کاشی را قبول دارم که جامعه مدنی آریستوکراتی که در دوره های مشروطه و پهلوی شکل گرفت، و حتی در اوایل انقلاب نیز تا حدودی بود، در حال حاضر دیگر برای ما معنا ندارد، و نمی تواند کارکردی در تحولات اجتماعی داشته باشد. ولی طبقه متوسط فراگیر فرهنگی، اتفاقا از طریق سبک زندگی و تجربه های زندگی روزمره اش، از طریق تجربه های بدنمند و جسمانی اش، و از طریق تجربه هایی که معطوف به امور بسیار ساده زندگی هست، دارد مقاومت می کند و به حاکمیت فشار می آورد، و نیروهای مسلط سیاسی را به چالش می کشد، که نمونه بارز آن زنان هستند.»
جمعیت، شرایط پیچیده و دلایل آن این استاد بازنشسته دانشگاه با اشاره به این که قبول دارد «در وضعیت بسیار پیچیده قرار داریم» گفت: « این تعبیر دکتر کاشی رو تایید می کنم که وضعیت کنونی نسبت به دوره مشروطه و دیگر دوره ها بسیار پیچیده‌تر و خطرناک‌تر است. زیرا در سال های ۱۳۰۰ و قبل از آن، جمعیت ایران حدود تا ۱۲ میلیون نفر بود. این جمعیت اکنون به حدود ۹۰ میلیون نفر افزایش یافته است. بنابراین جمعیت ایران ۹ برابر شده است. بنابراین جامعه ای با این حجم جمعیتی، و حضور تکثری از گرایش های سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، و اجتماعی، طبیعی است پیچیده و پیش بینی‌ناپذیرتر باشد. فراموش نکنیم به میزانی که جمعیت برای مثال از ۱۰ میلیون نفر به ۲۰ میلیون نفر افزایش می یابد، پیچیدگی جامعه نیز به صورت تصاعد هندسی ضریب دو نمی خورد، بلکه ضریب تا ۱۰ می خورد.» او افزود: « با موقعیت جدید، جامعه ایران دیگر جامعه عشایری و حتی روستایی نیست. بلکه بیش از ۷۵ درصد جمعیت جامعه ایرانی در کلانشهرها و شهرها زندگی می کنند. این ساختار شهری و کلانشهری، حیات ذهنی، روانی، عاطفی، اخلاقی، وسیاسی بسیار پیچیده و متفاوتی از حیات ذهنی و اجتماعی تمام دوره های گذشته ما به وجود آورده است.» فاضلی سپس به سطح سواد به عنوان عنصر دیگری از پیچیدگی جامعه ایران یاد کرد و گفت: «باید بگویم جامعه باسواد شده است. در دوره مشروطه تنها ۵ درصد جامعه باسواد بودند. امروزه حداقل ۸۰ درصد شهروندان جامعه ایرانی باسواد هستند؛ به عبارت دیگر جامعه خوانا و نویسا است. که این امر خود به تنهایی در جامعه ۹۰ میلیون نفری ایران، موتور بسیاری از تحولات و گرایش های بسیار پیچیده ای در جامعه شده و هست.» ناکامی های سه تجربه بزرگ این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه به سه تجربه مهم در تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و گفت: « سه تجربه انقلاب مشروطه، شکل گیری ملت دولت جدید و انقلاب ۱۳۵۷، ناکامی هایی داشته اند که تجارب شان بر روی هم انباشته شده اند. این تجربه ها، ذهنیت اجتماعی ایرانیان، و تصور جمعی از خود و تاریخ خودشان را بسیار بسیار پیچیده تر از هر زمانی دیگر کرده است.» او سپس گفت: «برخوردهایی هم که حکومت از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ به عمل آورده، جامعه را عصبی‌تر، و پیچیده تر و خلاف آنچه از اعمال خشونت منظور بوده، ایجاد شده است. به همین دلیل من با این سخن آقای دکتر کاشی به طور کامل توافق دارم؛ جامعه ما از دوره مشروطه و دوره آغاز شکل گیری ملت دولت رضا شاه، بسیار وضعیت پیچیده تر و مسایل و بحران های آن، بسیار بسیار حادتر است.» فاضلی در ادامه به مسایل بسیار مهم جدید مانند «بحران محیط زیست به این معنا که آب، خاک، و هوای زمینی که در آن سکونت داریم، همه دچار تنش های بزرگ» است اشاره کرد و گفت: «زندگی و بقا دچار چالش جدی شده است. می خواهم تاکید کنم بحران محیط زیست در کنار ابرچالش‌های های دیگر نیاز به یک آغاز جدید را گوشزد می کند. راهبردهای گذشته، چه آن راهبردی که دولت اختیار کرده بود و چه راهبردی که مردم یا گروه های سیاسی داشتند، برای بقا یا بهبود جامعه دیگر کفایت نمی کنند تا جایی که راهبردهای مذکور حتی پایداری نسبی و موقت نیز ایجاد نمی کنند.» دشواری تحلیل آینده ایران به دلیل رخدادپذیری آن فاضلی نظرش را در باره تحلیل آینده این گونه بیان می کند: «این که آینده چه رخ خواهد داد، بسیار دشوار است، با اطمینان و قطعیت نمی توان از آن سخن گفت. زیرا جامعه امروز ایران رخدادپذیر شده است. منظورم از رخدادپذیر این است که مجموعه، تنش ها و تعارضاتی که در جامعه بین حاکمیت و مردم ، و گروه های گوناگون به وجود آمده، جامعه را مستعد تنش های خیلی بزرگ و ناگهانی بر اساس رخدادهای کوچک اما حساسیت‌برانگیز کرده که می تواند از این طریق تحولاتی را رقم بزند به نحوی که زمینه اجتماعی و سیاسی را تغییر بدهد. نظری بر تحولات ۱۳۸۸ به این سو نشان می دهد رخدادهای کوچک همواره زمینه ساز تغییرات بوده اند. هم بازی حکومت در عرصه سیاسی، و هم بازی بازیگران درون جامعه در مقابل آنان قواعد پیچیده تری پیدا کردند. این است که در جامعه رخدادپذیر ما نمی توانیم با تبیین علل و عوامل سیستمی یا تبیین علل و عوامل مادی عینی موجود، تصویر آینده را نشان بدهیم.» این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه با اشاره به این که «طیفی از حکومت، تنها راهبرد مبتنی بر خشونت و ابزارهای متناسب با آن را به کار گرفته» گفت: « حال باید دید که این ابزارها تا چه اندازه قادر بوده رخدادهایی را که شکل می گیرند، مدیریت بکند. زیرا در وضعیتی که در حال حاضر قرار دارد، در ظاهر جامعه ساکت است، ولی در ناآرامی های گذشته نیز چنین بوده است.» چرا تاکنون «آغاز» شکل نگرفته؟ فاضلی سپس نظریه ضرورت شکل گیری «آغاز نو» را مورد انتقاد قرارداد و گفت: «دیدگاهی که آقای دکتر کاشی ارائه کردند، این است که آغازی باید شکل بگیرد. منظور ایشان از شکل گیری آغاز این است که تمام آنچه حکومت در گذشته تا الآن برای مواجهه با ابرچالش ها داشته، کنار بگذارد، و طرحی نو دراندازد. پرسشی که ایشان پاسخ نمی دهد، این است که چرا تا حالا چنین آغازی شکل نگرفته است؟ چرا حاکمیت که مدت های طولانی است نسبت به وضعیت چالشی کشور آگاه شده ، طرحی نو در نینداخته است؟ پاسخ به این پرسش برعهده اندیشمندان علوم سیاسی است. ایشان در این باره پاسخی نداده اند. تنها به این اکتفا کرده اند که راه های گذشته را تجربه نکنیم و طرحی نو درانداخته شود.» او افزود: «تصور من این است تا زمانی که میان جامعه و حکومت توازن قوا برقرار نشود، احتمالا جناحی در حکومت مایل است کماکان از ابزار زور استفاده کند. مگر این که سیر تحولات جامعه به گونه ای پیش برود، که تولید قدرت مورد نظر جناح مذکور، برای حاکمیت به صرفه نباشد. در این صورت به طرحی نو خواهد اندیشید و آغازی را دنبال خواهد کرد.» شرایط شکل گیری آغاز؛ اشتباه کردم این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا جامعه به این توانایی می رسد که تولید قدرت بیش از حد برای نظام سیاسی مقرون به صرفه نباشد، و به اتخاذ آغازی تازه ناگزیر شود؟» می گوید: «تصور می کنم به این سادگی ها، چنین آغازی شکل نخواهد گرفت. در جنبش مهسا تصور می کردم که اگر حکومت به پایداری سیاسی نسبی برسد، آغاز و طرح نو خود را مطرح می کند، ولی اشتباه کردم.». فاضلی در ادامه افزود: «البته این ها به این شرط است که تحولات غیرمترقبه ای مثل جنگ در منطقه، فشارهای بین المللی خیلی وسیعتر از آنچه که تاکنون بوده است، یا تحولاتی در راس هرم نظام سیاسی، رخ ندهد. اگر چنین تحولاتی رخ ندهد و بخواهد تنها در یک روالی که تا کنون تجربه شده، یعنی درگیری میان حکومت و ناراضیان، معترضان، و به طور خلاصه مردم، فکر می کنم آن چیزی که تعیین کننده خواهد بود «برخورد» بعدی است که آیا بعد از آن، حکومت به این نتیجه می رسد که برای حفظ و پایداری خودش، باید تحولات بنیادینی را در گفتمان، سیاست ها، اقدامات، برنامه ها و اجراهای خودش، ایجاد بکند، یا نه؟ به غیر از مقاومت زندگی گرایی، فلج سازی بوروکراسی کشور فاضلی با تاکید بر این که « آقای دکتر کاشی به درستی اشاره کردند در جامعه نیروهای زندگی گرا، و سیاست زندگی، حاکم شده است» سپس گفت: « ایشان همچنین زندگی گرایی و سیاست زندگی را از ایدئولوژی های اسلام گرایی، ملی گرایی، و چپ گرایی و لیبرالیسم گرایی متمایز کرده و گفته اند که این زندگی گرایی شکل جدیدی از سیاست است که در جامعه ظاهر شده است. اما پرسش این است که زندگی گرایی اگر بخواهد به صورت آلترناتیو و یا بدیلی برای سیاست حاکم باشد، هنوز از تعریفی روشن برخوردار نیست و تنها در جایگاه مقاومت می‌تواند کارهایی را به پیش ببرد. ولی در وجه ایجابی ، نمی تواند سامان سیاسی جدیدی را ایجاد کند.» او افزود: « فراسیاست مردم، در مقابل سیاست حاکمیت، فقط زندگی گرایی نیست. مردم به عنوان نیروهایی که در بدنه بوروکراسی و سازمان های جامعه فعالیت می کنند، چون ناراضی و برخی حتی خشمگین هستند، عموما با اشکال پیچیده ای از کارشکنی ها، سستی ، بی توجهی ، عدم انجام وظایف کاری، کارشناسی، و اداری، در عمل ماشین بوروکراسی و اداری و سازمانی نظام حکمرانی را با چالش روبه رو کرده اند. این چالش بیشتر هم خواهد شد. به ویژه اگر در نظر بگیریم که نارضایتی های ناشی از شرایط اقتصادی زندگی، که تورم و مالیات ها به مردم تحمیل کرده، روز به روز مردم را بیشتر به این سمت و سو سوق می دهد که هرجایی که هستند، ماشین دولت را کندتر و کندتر بکنند.» این استاد سابق دانشگاه، با اشاره به این که «این ها، هزینه های تولید قدرت حکومت را بسیار بسیار سنگین می کند. از این رو فقط سیاست زندگی گرایی نیست که مقاومت را ایجاد کرده است، بلکه شکل های پیچیده ای از ناهمکاری، با هدف ها و برنامه های حکومت در نظام اداری هم شکل گرفته است.» افزود: « به هر اندازه که دولت به قطبی شدن جامعه دامن بزند، یعنی نیروهای حامی و طرفدار خودش را به طور نمادین متمایز بکند، و سیاست حامی پروری اش را گسترش بدهد، در عمل هم تنش های زندگی گرایی، و هم تنش های بوروکراتیکی که مردم ایجاد می کنند، کار را برای ایجاد ثبات سیاسی توسط حاکمیت دشوار و دشوارتر می کند. از این رو می خواهم بگویم تنها در صحنه خیابان ها نیست که شاهد تنش حاکمیت با مردم هستیم. زیر پوست سازمان ها هم تنش بزرگی، شکل گرفته است.» سناریوهای آینده فاضلی در ادامه در ارتباط به سناریوهای آینده تاکید کرد که تصور می کند «یکی از سه سناریو، ممکن است در آینده نزدیک، یعنی در دو سه سال آینده، ورق را برگرداند.» او سه سناریو را این گونه شرح داد: سناریوی اول: تغییر از طریق وقوع رخدادی در نیروهای سیاسی درون حاکمیت، و یا در حوزه رهبری .و ... سناریوی دوم: ایجاد ناآرامی ها، و یک درگیری دیگر . سنارویوی سوم: عدم توانمندی حاکمیت در تامین هزینه های حرکت های فرسایشی و کاهنده ای که میان سیاست زندگی مردم و کارشکنی های گسترده در سازمان ها وجود دارد. طبیعی است اگر سه مورد بالا با تنش های منطقه ای، تحریم های گسترده تر، یا بحران های زیست محیطی ناگهانی شدیدتر همراه بشود و تدبیری کارگشا برای مهار آن اندیشیده نشود، سرعت تغییرات افزایش می‌یابد.» بیشتر بخوانید: حال خراب سیاست های فرهنگی / قانون چیست، صدا و سیما و دولت چه می گویند، مردم چه می کنند؟/ بدون تفکیک نهادی سیاست فرهنگی نخواهیم داشت
زوال نگرانی مشترک متفکران امروز از فوکویاما و پیکتی تا عجم‌اغلو/ فناوری الزاما موجودی معصوم نیست
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است ۲۱۶۲۱۶ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901723

دیگر خبرها

  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • افشای دلایل ردصلاحیت حسن روحانی در انتخابات
  • روحانی: برجام بازدارندگی‌مان را افزایش داد | امروز دعوا بر سر ساخت مسجد است | ساکت ننشینیم، مردم را به پشتیبانی از نظام تشویق کنیم | مگر در انقلاب با زور مردم را باحجاب کردیم؟
  • افشای دلایل ردصلاحیت حسن روحانی از سوی شورای نگهبان
  • روحانی: پاسخ من به شورای نگهبان به زودی منتشر می‌شود تا مردم از سطح درک اعضای این شورا از مسائل حیاتی کشور مطلع شوند!
  • افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • لزوم ترویج روحیه غیرت و جوانمردی ورزشکاران باستانی در جامعه
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • روحیه غیرت و جوانمردی ورزشکاران باستانی باید در جامعه ترویج شود