Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هشتم مهرماه در تقویم رسمی به عنوان روز بزرگداشت مولانا نام گذاری شده است. شما در فضای اینترنت این مطلب را می خوانید و با یک جُست و جوی ساده می توانید اطلاعات متنوعی دربارۀ این شاعر بزرگ پارسی گوی کسب کنید و از این رو قصد تکرار انبوه مطالبی که دربارۀ او منتشر شده را ندارم و تنها چند نکته را یادآور می شوم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



هر چند معرفی کوتاه او در ابتدا ضرورت دارد: جلال‌الدین محمد بلخی شهره به مولوی و مولانا و رومی در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در شهر بلخ دیده به جهان گشود. نام کامل او «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده ‌است. در قرن‌های بعد القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» نیز برای او به کار رفته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند.

مولانا 68 سال زندگی کرد و در قونیه در ترکیه امروز مدفون است.

مولانا با مثنوی معنوی و غزلیات شمس ماندگار شده و البته آثار دیگری هم از او بر جای مانده است. اما مولانا جلال الدین محمد رومی بلخی به چه کار امروز ما می آید و چرا در هشتم مهرماه از او یاد می کنیم؟

1.مولانا زاده بلخ و مدفون در قونیه است و هیچ یک از این دو شهر اکنون در محدودۀ جغرافیای کنونی ایران امروز نیستند. اما مولانا را به عنوان چهره ای ایرانی می شناسیم. زیرا هویت اصلی او شعر گویی به زبان پارسی است. این ویژگی اما می تواند مایه همبستگی در یک جغرافیای فرهنگی و فراتر از جغرافیای سیاسی باشد. کدام عنصر، قوی تر از مولانا می توانید یافت که میان ایران و افغانستان و ترکیه همبستگی ایجاد کند؟

2. در میان شاعران برجسته زبان پارسی آثارهیچ یک حتی خیام مانند او قابلیت ترجمه به زبان های غربی را ندارد و نزد مردمان مغرب زمین قابل فهم و شگفت انگیز نیست. درست است که خیام هم پس از برگردان فیتز جرالد به انگلیسی زبان ها شناسانده شد و هر چند «می» خیامی با «می» حافظ متفاوت است اما در ترجمه باز آن تصویر واقعی از خیام منعکس نشده است. حال آن که اندیشۀ مولانا را تا اندازۀ زیادی می توان به زبان های دیگر برگرداند.

3. در سال های اخیر قابلیت موسیقایی اشعار مولانا یا منتسب به او شکوفا شده است. زمان زیادی از انتشار ترانه ای از « علیرضا عصار» نگذشته (من دزد شب رو نیستم، من پهلوان عالم ام) که کیهان تیتر زد: خودت دزد شب رویی! و ظاهرا نمی دانستند شعر از مولانا یا منسوب به اوست. حالا دیگر خوانندگان دیگر هم اشعار مولانا را می خوانند و مشهورتر از همه محسن چاووشی است.

4. در روزگاری که بسیاری از ایدیولوژی ها رنگ باخته اند و بشر همچنان در جست و جوی معنویت است اندیشۀ مولانا می تواند پیام آور معنویت باشد و به همین خاطر سازمان فرهنگی تربیتی ملل متحد یا یونسکو سال 2007 را به عنوان سال مولانا نام گذاری کرد. یادمان باشد که یونسکو بیش از هر مفهوم دیگر برای تساهل و تسامح و پیوند فرهنگی می کوشد و مولانا حاوی چنین ارزش هایی است.

5. مولانا یکی از نمادهای عرفان ایرانی است و عرفان، ویژگی فرهنگ و ادبیات ما و متمایز کننده با دیگر مسلمانان. ایرانی، مسلمان شد اما عرب نشد و اگر فردوسی فرم و پوسته (زبان) را حفظ کرد مولانا مغز و محتوا ( نگاه عرفانی) را در این قالب ریخت.

چه این گزاره را بپذیریم که او متأثر از «محی الدین ابن عربی» بوده و چه مولانای روم را مرتبط با اندیشه های او بدانیم باز مولاناست که روح اندیشه ایرانی و خدای مهر را باز می تاباند. مشهورترین سخن ابن عربی که متفکران اسلامی با قرائت های دیگر را به چالش کشید این بود که پرسید: رحمت خداوند بی منتهاست یا نهایت دارد؟ پاسخ دادند: بی نهایت است. پس پاسخ داد: اگر اقیانوس رحمت خداوندی بی منتهاست پس غضب و کیفر در آن جایی ندارد!

این نگاه هنرمندانه و عاشق خواندن خداوند در حالی است که واژه «عشق» در مذهب نیامده و به تعبیر حافظ «حرف عشق، در دفتر نباشد».

مولانا چه تحت تأثیر ابن عربی و جدا از او بیش از هر سخن پرداز و اندیشه ورز دیگری مفهوم «عشق» را رواج داد و مراد از این عشق همان است که درسخن ابن عربی آمد تا پاره ای اختصاصات فرهنگ ایرانی وارد نگاه اسلامی شود و آن عشق در که در کلام مولانا موج می زند از این نگاه ناشی می شود و در سخن حافظ به شکل دیگری به اوج می رسد.

6. رقابت واقعی یا القایی شریعت با طریقت موجبات حساسیت هایی نسبت به پاره ای اشعار مولانا شده اما شعر و سخن او چنان در روح ایرانیان نشسته که سوء تفاهم های بزرگ بر نمی خیزد و به بهانۀ نقل و نقد اشعار او بسیار سخن ها می توان گفت و باب بحث های مختلف را می توان گشود و از این منظر مولانا و در این زمینه مثنوی معنوی یک فرصت بی نظیر است و چه بسیار بحث های تازه که تنها با یک بیت مثنوی درگرفته است.

7. در این که شماری از فقها و روحانیون نظر مثبتی به مولانا ندارند و حتی ممکن است برخی تکفیر کنند تردیدی نیست ولی خوش بختانه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران از علاقه مندان ابن عربی بوده اند و در نامه به گورباچف به صراحت از او نام برده و با لفظ «بزرگوار» یاد کرده و وقتی دربارۀ ابن عربی چنین گفته که حساسیت برانگیز تر بوده جای تکفیر رسمی و حکومتی برای مولانا باقی نمانده است.

8. با این که مولانا را به عنوان شاعری ایرانی می شناسیم اما هم افغانستان و هم ترکیه او را متعلق به خود می دانند. اولی با استناد به زادگاه او بلخ و دومی چشم فروبستن در آسیای صغیر و مدفون بودن در قونیه و پیشنهاد دهندۀ سال 2007 هم گویا ترکیه بوده است.

بهره برداری گردشگری را هم ترکیه به عمل می آورد و در ایران تنها یادهای مناسبتی را شاهدیم. درست است که نگاه اقتصادی و توریستی به مولانا در ترکیه تصویر او را گاه خدشه دار می سازد و تنزل می دهد اما می توان به شکلی دیگر به مزار منتسب به شمس – مراد واقعی یا پنداری مولانا- در خوی هم بیشتر پرداخت و به جاذبه های آن افزود و برنامه هایی متناسب تدارک دید.

9. اگر هر سال مولانا مولانا کنیم ولی بچه های ما نتوانند چند بیت شعر سادۀ مثنوی معنوی را درست و روشن بخوانند فایده ای ندارد. با همۀ جبهه گیری ها علیه حفظ کردن اشعار اگر دانش آموزان در مقاطع مختلف درسی اشعاری از مثنوی را از بر کنند جای دوری نمی رود. مگر می شود پارسی زبان باشیم و نتوانیم این اشعار را از بر بخوانیم:

بشنو از نی چون حکایت می کند/ وز جدایی ها شکایت می کند/ از نیستان تا مرا ببریده اند/ از نفیرم مرد و زن نالیده اند....
هم لحن و آوا زیباست و هم به لحاظ خاستگاه اندیشه و نظریه «وحدت وجود».

10. برای این که این مطلب کاملا متفاوت باشد خاصه با مقالاتی که از مونتاژ تکه تکه نوشته های منتشره در تارنماها و فضای مجازی ساخته و پرداخته می شود این نکته را اضافه می کنم که قرار بود در تهران و در شمال پارک سید جمال الدین اسدآبادی در یوسف آباد مرکز مولانا ساخته شود. این پروژه اما منتفی شد چون توسعه پارک پس از الحاق دو باغ خریداری و مصادره شده به آن منتفی شد و حالا دارند در آن ساخت وساز دیگری می کنند و شاید دست آخر نام آن برج یا پاساژ را بگذارند مولانا!

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۴۹۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رکوردشکنی شمس و مولوی در سینمای ایران

در شرایطی که گیشه سینماها تحت تاثیر اکران دو فیلم کمدی «تمساح خونی» و «سال گربه» قرار دارد، فروش 11میلیاردی «مست عشق» در دو روز اول اکران نوید یک رقیب جدید برای کمدی‌های در حال اکران را می‌دهد.

به گزارش فارس؛ مست عشق ساخته حسن فتحی با حضور پارسا پیروزفر  و شهاب حسینی اتفاق بی سابقه‌ای را در گیشه رقم زد و موفق شد طی دو روز اول اکران با جذب بیش از 160 هزار مخاطب فروشی بالغ بر 11 میلیارد تومان را به ثبت رسانده است که برای یک فیلم غیرکمدی موفقیتی بزرگ محسوب می‌شود.

پس از سال ها این اولین باری است که یک فیلم غیرکمدی موفق به شکستن این رکورد می‌شود، به گونه‌ای که «مست عشق» تنها در دو روز اول اکران توانست خود را به رتبه چهارم فروش کلی سینمای ایران در سال جدید برساند و بالاتر از فیلم‌هایی نظیر آسمان غرب، آپاراتچی،پرویز خان،نوروز و ایلیا در جستجوی قهرمان قرار گیرد.
 
شهاب حسینی در نقش (شمس تبریزی)، پارسا پیروزفر در نقش (مولانا)، حسام منظور در نقش حسام ‌الدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا)، هانده ارچل در نقش (کیمیاخاتون)، بنسو سورال در نقش (مریم)،  بوراک توزکوپاران در نقش سلطان ولد (فرزند بزرگ مولانا)، هالیت ارگنچ ( پدر مولانا) و بوران کوزوم در نقش علاءالدین (پسر مولانا)  در «مست عشق» بازی کرده اند.

این فیلم برشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی در سال‌های ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری می‌باشد که رابطه مولانا با شمس تبریزی، عشقی که مولانا به او داشت، تأثیر فراوان شمس بر زندگی و اشعار مولانا، و عشق او به خدا و عرفان او را به تصویر می‌کشد. 

در جدول فروش سینمای ایران در حال حاضر تمساح خونی به کارگردانی جواد عزتی با بیش از 119 میلیارد تومان فروش در آستانه 2 میلیونی شدن تماشاگران خود است و پس از این فیلم درام اجتماعی «بی‌بدن» با بیش از 30 میلیارد فروش و کمدی «سال گربه» با 25 میلیارد و 500 میلیون تومان فروش در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: چند عکس دیده نشده از هنرمندی که «مست عشق» را روی پرده ندید «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست فیلم سینمایی «مست عشق» با بیش از ۵۰ هزار مخاطب و ۳ میلیارد و ۵۸۶ میلیون تومان فروش در اولین روز

دیگر خبرها

  • ۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
  • چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده
  • چرا تل آویو در جنگش شکست خورد؟/ نکته‌ای که هضمش دشوار است
  • لیگ قهرمانان آسیا لغو شد!
  • مهم‌ترین نکته جشنواره امام رضا(ع) امسال، حضور میدانی است/ جشنواره فیلم رضوان به برکت جشنواره امام رضا(ع) برگزار می‌شود
  • انصراف گیتی‌پسند از لیگ فوتسال با لغو جام باشگاه‌های آسیا
  • شعر و ادب پارسی دومین زبان جهان اسلام است
  • ۵ نکته درباره اعتراضات دانشجویی در آمریکا
  • رکوردشکنی شمس و مولوی در سینمای ایران
  • سه نکته برای آموختن درباره صبر و عدم صبر از غزالی