Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسکانیوز»
2024-04-28@19:14:04 GMT

ارز دانشجویی به خروج نخبگان از کشور کمک می کند

تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۳۰۲۲۶

ارز دانشجویی به خروج نخبگان از کشور کمک می کند

مهرداد بائوج لاهوتی، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز گفت: یک دسته از افرادی که مشغول تحصیل در خارج از کشور هستند، در رشته هایی تحصیل می کنند که نیاز کشور است و حمایت از این ها اجتناب ناپذیر است و در همه جای دنیا هم امر مرسومی است؛ البته تعداد این افراد خیلی محدود است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: ولی با توجه به این که دانشگاه های ما ظرفیت بالایی برای پذیرش دانشجو دارند، به شکلی که نمی توانند ظرفیت کلاس های خود را تکمیل کنند و برخی از این ها از نظر اقتصادی هم با مشکل مواجه هستند، لزومی برای خروج افراد از کشور، جز در مواردی خاص دیده نمی شود.

بائوج لاهوتی ادامه داد: باید توجه داشته باشیم که در کشور ما، صدور مجوز برای رشته ها، با توجه به نیاز جامعه صورت می گیرد؛ به عنوان مثال، بررسی می شود که ما در جامعه، به چه میزان پزشک و یا دندان پزشک احتیاج داریم و بعد به دانشگاه ها مجوز پذیرش دانشجو می دهند.

وی افزود: الآن ما حجم بالایی از پزشکان را داریم که در بلاروس، فیلیپین و یا کشورهای دیگر تحصیل کرده اند. این افراد حتی اگر به کشور هم باز گردند، این سوال مطرح می شود که آیا اصلا کشور به این حجم از پزشک نیاز دارد؟

این نماینده مجلس گفت: اعتقاد من این است که با توجه به ظرفیت هایی که دانشگاه های خود ما دارند، جز برای ضرورت هایی که آن هم محدود و کم هستند، لزومی برای خروج دانشجو از کشور وجود ندارد.

وی ادامه داد: ممکن است که یک نفر پیدا شود و تمام ظرفیت های داخلی کشور را نادیده بگیرد و بخواهد در خارج از کشور به تحصیل بپردازد. این مسأله هیچ ایرادی ندارد و آن فرد می تواند در خارج تحصیل کند؛ اما باید عواقب کار خود را بپذیرد و با هزینه شخصی به خارج برود.

عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت: در کنار مسأله ارز، باید به این نکته نیز توجه داشت که برخی از افراد، به دلیل مشکلات و مسائل مربوط به کنکور، به خارج از کشور می روند. چون با توجه به وجود کنکور در کشور ما، برخی از افرادی که نمی توانند به دانشگاه راه یابند، مجبور می شوند که برای تحصیل به کشورهایی بروند که کنکور ندارند؛ لذا اگر ما موفق شویم که قدری مسأله ورود به دانشگاه را تسهیل کنیم، بخشی از مشکلات مربوط به خروج دانشجویان هم حل خواهد شد.

بائوج لاهوتی در پاسخ به این سؤال که آیا مجلس در خصوص مشکلات اقتصادی ناشی از پرداخت ارز دانشجویی، تذکری به دولت و دستگاه های ذی ربط داده است، گفت: قطعا اگر این مسأله آسیب اقتصادی به کشور وارد کند، نه دولت و نه ما در مجلس شورای اسلامی، این قضیه را نخواهیم پذیرفت.

وی در پایان خاطر نشان کرد: به جای این که ارز در اختیار دانشجویان قرار دهیم که از کشور خارج شوند، باید شرایط را به گونه ای فراهم کنیم که آن هایی هم که در خارج از کشور هستند را به کشور بازگردانیم.

انتهای پیام/

286 / 167 مهرداد بائوج لاهوتی نماینده مجلس ارز دانشجویی

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: نماینده مجلس ارز دانشجویی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۳۰۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افول تشکل‌های دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف می‌کند

به گزارش خبرنگار گروه استان‌های ایسکانیوز از اصفهان، افت محسوس پویایی تشکل‌های دانشجویی ظرف سال‌های اخیر، موضوعی است که بارها مورد اشاره تحلیل‌گران قرار گرفته و تلاش شده در این خصوص آسیب‌شناسی شود. فرید نادری دانشجوی دکتری مهندسی سازه در دانشگاه خواجه نصیر، از جمله فعالان باسابقه تشکل‌های دانشجویی است که هم در دانشگاه آزاد و هم دانشگاه‌های دولتی، سابقه تحصیل و کنش‌گری دانشجویی داشته و بینش خوبی راجع‌به فراز و فرود تشکل‌های دانشجویی و چالش‌های موجود در این حوزه دارد. وی انقطاع روند نسل‌سازی در تشکل‌ها را ناشی از سیاست‌های غلط مسئولان دانشگاهی و یک‌دست‌سازی تشکل‌ها دانسته و بر لزوم حفظ استقلال این نهادها و احیای اصالت آن‌ها تأکید دارد. این گفت‌وگوی تفصیلی را در ادامه می‌خوانید.

به عنوان سؤال نخست، چگونه وارد فضای کنش‌گری دانشجویی شدید و چه مسیری را پیمودید؟

زمانی که من در سال ۱۳۹۴ وارد دانشگاه آزاد اصفهان شدم، اغلب دانشجویان دغدغه‌های سیاسی داشتند. به‌خاطر همین، خود به خود من هم وارد این فضا شدم. البته، فعالیت‌های سابق سیاسی در خانواده‌ام هم در این موضوع بی‌تأثیر نبود.

پس از مدتی برای اجرای برنامه‌های مختلف، در کنار «بسیج دانشجویی» مستقیماً با معاونت فرهنگی دانشگاه وارد همکاری شدم. این فعالیت‌ها در نهایت زمینه‌ساز حضورم در «تشکل سیاسی امیرالمؤمنین (ع)» که یکی از قدیمی‌ترین تشکل‌های دانشگاه آزاد در کشور بود، شد. پس از دو سال فعالیت و پیمودن سلسله‌مراتب تشکیلاتی، دبیر این تشکل شدم و بعد از یک سال نیز در «شورای مرکزی اتحادیه تشکل‌های اسلامی-سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی» مسئولیت پذیرفتم.

پس از ورود به تشکل‌های سیاسی دانشگاه، چه برنامه‌ای را دنبال کردید؟

پس از حضور در تشکل امیرالمؤمنین (ع) متأسفانه شاهد حواشی‌ای از جمله گرایش‌های جناحی این تشکل بودم. به همین دلیل پس از راه‌یابی به شورای مرکزی تشکل با رأی دانشجویان و انتخاب شدن به عنوان دبیر تشکل، اولین گام، حذف وابستگی‌ها بود.

این تشکل به‌طور عمده، هدف تبیین و بسترسازی فضای سالم سیاسی برای کنش‌گری دانشجویی را دنبال می‌کرد. به همین دلیل، معمولاً هنگامی که کانون‌ها و انجمن‌های علمی خواهان برگزاری برنامه‌هایی بودند که رویکرد فرهنگی-سیاسی و علمی-سیاسی داشت و آن‌ها به دلیل مقررات قادر به ورود به مباحث سیاسی نبودند، این نوع برنامه‌ها را به‌طور مشترک با همراهی تشکل امیرالمؤمنین (ع) برگزار می‌کردیم و بُعد سیاسی برنامه را ما برعهده می‌گرفتیم. این نوع جلسات، به ما امکان تبیین مسائل روز سیاسی را با مشارکت دانشجویان عضو کانون‌ها و انجمن‌های علمی می‌داد.

آغاز یک‌دست‌سازی آیا آرمان یا هدفی در طول فعالیت داشتی که تحقق آن به چالش برخورده باشد؟

به شخصه فرد آرمان‌گرایی نیستم که روند کاری‌ام را مبتنی بر عقاید آرمانی جلو ببرم. برعکس، خود را واقع‌گرا می‌دانم و سعی می‌کنم تحلیل‌های‌ام هم مبتنی بر عمل‌گرایی باشد به همین دلیل، تا آن‌جا که به عملکرد من بازمی‌گشت، تقریباً هیچ مشکلی نداشتیم و همه برنامه‌ها به‌خوبی اجرا می‌شد.

مشکلات از جایی شروع شد که پس از مدتی فعالیت، معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد تصمیم گرفت که با ایده حذف تشکل‌های قدیمی و جایگزین کردن‌شان با تشکل‌های جدید موافقت کند! تشکل اسلامی-سیاسی امیرالمؤمنین (ع) جزوی از همین تشکل‌های قدیمی بود که با استراتژی جدید دانشگاه باید حذف می‌شد. اکثر تشکل‌های قدیمی بعد از این جریانات، یا تغییر هویت دادند و یا اساساً منحل شدند.

پایان شناسنامه‌دارها به‌نظر شما، هدف از سیاست جدید دانشگاه در قبال این تشکل‌ها چه بود؟

رویکرد دانشگاه برای پویایی فضای سیاسی دانشجویی، در ابتدا معطوف به احیای تشکل‌های قدیمی بود. اما به هر دلیلی، این رویکرد تغییر کرد و دانشگاه تصمیم گرفت که نهادهای سیاسی دانشجویی ذیل تشکل‌های تابلودار سامان‌دهی شوند [تشکل‌های تابلودار، تشکل‌هایی با عنوان واحد در سراسر کشور مثل «انجمن اسلامی» یا «جامعه اسلامی» هستند که با پسوند نامِ دانشگاه، از یک‌دیگر تفکیک می‌شوند]. با این روش، کنترل تشکل‌ها آسان‌تر است؛ زیرا همگی زیرمجموعه اتحادیه‌های مشخصی خواهند بود. در آن برهه، بسیاری از تشکل‌ها فعالیت غیروابسته و بدون رنگ و بوی جناحی داشتند و با تعریف شدن به‌عنوان زیرمجموعه یک تشکل با خط فکری ثابت مخالفت می‌کردند؛ اما در نهایت، این دانشگاه بود که توانست اراده خود را حاکم کند.

آسیب تشکل‌های جناحی آیا این فرآیند، در تضاد با دیدگاه رهبری در رابطه با «پرهیز از نگاه جناحی، سیاسی‌کاری و تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب» نبود؟

بله! به‌نظر می‌رسد با سخن مقام معظم رهبری مغایرت داشت. البته باید توجه داشت که تشکل‌های تابلودار، به‌صورت زبانی اعلام می‌کنند که گرایش جناحی ندارند. اما در عمل -برای مثال زمان انتخابات- دقیقاً از نامزدهای جناح مشخصی حمایت کرده و متصل به جناح‌ها می‌شوند.

در کشورهای توسعه‌یافته، احزاب با مانیفست و تشکیلات مشخصی فعالیت دارند که تعداد آن‌ها هم محدود است در برابر عملکردشان پاسخگو هستند. اما در شرایطی که در کشورها ما هرگاه چند نفر اراده کنند می‌توانند با فراهم کردن ساده‌ترین شرایط، حزبِ خود را تأسیس کنند، گرایش دانشگاه به این احزاب و جریان‌های غیرپاسخگو، هم دانشگاه و هم دانشجویان را دچار آسیب می‌کند. فضای دانشجویی، باید بدون وابستگی سیاسی باشد و دانشجو آزادانه بتواند فعالیت و کسب تجربه کند.

چه شرایطی باید فراهم می‌شد تا استراتژی دانشگاه در یک‌دست‌سازی تشکل‌ها ذیل چند تابلوی مشخص، بتواند به موفقیت برسد؟

این رویکرد زمانی خوب بود که دانشگاه می‌توانست تمامی گرایش‌ها و سلایق را پوشش دهد. هدف اصلی این سیاست‌ها، گذر دادنِ نسلی تشکل‌ها با فشار دانشگاه بود. درحالی که گذر نسلی باید در خود تشکل انجام شود. چه‌طور می‌شود به اجبار، گذر نسلی را محقق کرد؟! اصرار دانشگاه بر این موضوع و بی‌توجهی به لزوم پرورش نسل در بطن خود تشکل‌ها، باعث شد این نهادها هم‌اکنون در «کما» باشند و پس از گذر چندین سال هنوز دانشگاه نمی‌تواند آن‌ها را احیا کند.

تشدید انقطاع نسلی سهم پاندمی کرونا را در این تحولات چه‌قدر برجسته می‌دانید؟

اتفاقاً دلیل کاهش کیفیت رویدادهای دانشگاهی پس از پایان پاندمی کرونا، هم به زعم من بی‌توجهی به نسل‌سازی اصولی در بطن تشکل‌ها بود. معدود نهادهای دانشجویی که توانستند علی‌رغم این چالش‌ها، بعد از کرونا هم زنده بمانند، دقیقاً همان نهادهایی بودند که پرورش نسل را به هر ترتیبی دنبال کردند. ولی آن دسته از تشکل‌ها که درگیر تغییر سیاست‌های فرهنگی دانشگاه شدند و از این مقوله غافل ماندند، بعدها سطح فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در دانشگاه را نیز همراه با افت خود، پایین کشیدند. مثل مشارکت در انتخابات همین امسال که تا لحظه آخر، هیچ تشکلی وارد میدان نشده بود!

با حذف تشکل‌های قدیمی، تمامی تجهیزات و امکاناتی که طی سال‌ها تلاش ادوار مختلف جمع‌آوری شده بود، متأسفانه و ناباورانه در بدنه اداری دانشگاه تقسیم شد و حتی دیگر راه احیای آن‌ها نیز وجود نداشت. تشکل‌های جدید هم با فقدان پشتوانه انسانی، تشکیلاتی و سخت‌افزاری، قدرت کار کردن نداشتند. معتقدم اگر دانشگاه به جای رویکرد حذفی، فرصت می‌داد تا نسل جدید آهسته-آهسته وارد تشکل‌های قدیمی شود، عمر این تشکل‌ها اقلاً حداقل ۴ یا ۵ دوره تدوام پیدا می‌کرد و فضای سیاسی در دانشگاه پویا می‌ماند.

این مشکلات، تا چه اندازه در دانشگاه‌های دولتی هم نمود دارد؟

فضای تشکل‌ها در دانشگاه‌های دولتی هم چالش‌های خص خود را دارد. اما افت تشکل‌ها در سطح دانشگاه آزاد بسیار جدی‌تر بوده است؛ زیرا دانشگاه‌های دولتی، قواعد و تشکیلات مشخصی را از دهه‌ها قبل پدید آورده بودند. دانشگاه آزاد سعی کرد از رویکرد دانشگاه‌های دولتی تقلید کند، اما در نهایت، تمامی اتحادیه‌های دانشجویی خود را هم از دست داد! بنابراین، هرچند تشکل‌ها در دانشگاه‌های دولتی نسبت به دهه گذشته ضعیف‌تر شده‌اند، اما فعالیت تشکل‌های دانشگاه آزاد تقریباً متوقف شده است.

بازگشت تشکل‌ها به دانشجویان آیا هنوز راهی برای احیای تشکل‌ها وجود دارد؟

به‌نظر من، تشکل باید بیش‌تر سمت دانشجو باشد تا مسئولان! آسیب اصلی که در بسیاری از تشکل‌های جدیدالتأسیس می‌بینیم، پشتیبانی از مسئولان شهر و دانشگاه به‌جای پشتیبانی از دانشجویان است. متأسفانه ساختار طوری برنامه‌ریزی شده که تشکل‌ها و اتحادیه‌ها برای تضمین دریافت بودجه و امتیازات، مجبور به جهت‌گیری به‌سمت مسئولان دانشگاه هستند. باید این ساختار اصلاح شود، تا تشکل‌ها اصالت خود را بازیابی کنند. باید تشکل‌های دانشجویی به‌سمت دانشجویان برگردند و البته مسئولان هم اگر قصد بازگشت پویایی سیاسی به دانشگاه را دارند، باید دست این تشکل‌ها برای اجرای برنامه‌های‌شان بازتر بگذارند.

به‌عنوان پرسش آخر، در صورت تداوم سیاست‌های فعلی، چه دورنمایی برای فضای کنش‌گری دانشجویی می‌بینید؟ دولت و مسئولان کشوری، چه کاری می‌توانند برای این تشکل‌ها انجام دهند؟

دولت اصلاً نیازی به ورود در تشکل‌های دانشجویی ندارد. دولت اگر ظرفیتی دارد، باید آن را در جهت انجام وظایف ذاتی‌اش و تحقق وعده‌هایی که به مردم داده به‌کار بگیرد! باید استقلال دانشگاه حفظ شود و تشکل‌ها، در فضایی کاملاً دانشجویی احیا شوند. با حفظ روند موجود، مطمئن باشید دیگر جوان توانمند سیاسی در دانشگاه تربیت نخواهد شد و بعداً اگر یکی از آن‌ها بخواهد مسئولیتی بگیرد، به‌دلیل فقدان تجربه کافی و پختگی سیاسی، نمی‌تواند مسئولیت خود را به درستی انجام دهد. با فقدان تجربه‌اندوزی و شبکه‌سازی دانشجویی، مدیران میانی کشور در آینده، چهره‌های ضعیفی خواهند بود که به اجبار انتخاب خواهند شد.

خبرنگار: علی سمیرمی

انتهای خبر/

کد خبر: 1227677 برچسب‌ها تشکل‌های دانشجویی بسیج دانشجویی اصفهان

دیگر خبرها

  • فینال جام حذفی در یک صورت خارج از کرمان برگزار می شود
  • تجمع دانشگاهیان سراسر کشور در حمایت از خیزش دانشجویان در آمریکا
  • شکست رسانه‌ای واشنگتن در اعتراضات دانشجویی
  • ادعای متوهمانه و عجیب مشاور اوباما درباره خیزش دانشجویی در این کشور
  • افول تشکل‌های دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف می‌کند
  • اعتراضات دانشجویی در ⁧آمریکا⁩ بیانگر مظلومیت فلسطینیان است
  • وزارت علوم برنامه های مطلوبی برای ماندن نخبگان در کشور تدوین کرده است
  • تدوین برنامه های مطلوب وزارت علوم برای ماندن نخبگان در کشور
  • فراهم شدن امکان حضور دانشجویان و بیماران غیرایرانی برای تحصیل و درمان در مشهد
  • فعالیت هدفمند در فضای مجازی مورد توجه قرار گیرد