انواع اختلالات رواني در کودکان و جوانان
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۵۳۸۱۳
خبرگزاري آريا -
کساني که دچار اختلال نافرماني اند، افرادي زودرنج، عصبي و کينهجو مي باشند
آيا تا به حال با افرادي مواجه شدهايد که به نظر ميرسد کنترلي بر هيجانات خود ندارند؟ افرادي که به نظر ميرسد بهراحتي و بدون احساس گناه و پشيماني حقوق ديگران را نقض ميکنند يا بهطور چشمگير با هنجارهاي اجتماعي يا مراجع قدرت درگيرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آخرين بهروزرساني راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM V) به گروه اختلالاتي اشاره شده که وجه مشترک آنها نقض حقوق ديگران و عدم کنترل هيجانات و رفتارهاست، اگرچه علل زيربنايي اين اختلالات ميتواند متفاوت باشد. اختلال نافرماني مقابلهجويانه، اختلال سلوک، اختلال انفجاري متناوب و اختلال شخصيت ضداجتماعي، جنون آتشافروزي و جنون دزدي در اين گروه قرار ميگيرند که درباره هر کدام به اختصار توضيح ميدهيم.
اختلال نافرماني مقابلهجويانه
شايد با کودکان يا نوجواناني مواجه شده باشيد که به نظر ميرسد هميشه درحال مخالفت کردن با مراجع قدرت مثل والدين، معلمان رئيس و... هستند. اصلا مهم نيست که موضوع موردبحث چيست، مهم جروبحث کردن، خلق تحريکپذير و رفتار تلافيجويانه است که اگر بيش از 6 ماه در يک کودک زير 5 سال در بيشتر روزها وجود داشته باشد و در کودک بالاي 5 سال دستکم يکبار در هفته در مدت 6 ماه ديده شود بايد به آن شک کرد.
اين افراد بهعنوان افرادي زودرنج، عصبي و کينهجو که معمولا از انجام درخواست مراجع قدرت و عمل به قوانين سرباز ميزنند، شناخته ميشوند که غالبا اطرافيان نزديک و خانواده را ميرنجانند و رفتارشان تاثير منفي روي کارکرد اجتماعي، تحصيلي، شغلي يا ديگر حوزههاي مهم زندگيشان دارد که و اغلب باعث تخريب قابلتوجه سازگاري هيجاني- اجتماعي فرد ميشود. جالب است اين افراد خود را نافرمان يا مقابلهجو نميدانند، در عوض غالبا رفتارشان را واکنشي به درخواستها يا شرايط غيرمنطقي اطرافشان ميدانند.
• علل احتمالي: اين اختلال در خانوادههايي که مراقبت از کودک بهدليل جايگزينيهاي پياپي مراقب، از هم گسيخته يا خانوادههايي که به شيوهاي خشن، ناپايدار يا توام با غفلت با کودک رفتار ميکنند، شايعتر است و اولين علائم آن معمولا در دوران دبستان پديدار ميشود و اغلب مقدمهاي بر شکلگيري اختلال سلوک است.
در اختلال سلوک آنچه که غالب است، پيروي نکردن از قوانين و قواعد پذيرفتهشده جامعه است
اختلال سلوک
در اين اختلال آنچه که غالب است، رفتارهاي تکرارشونده نقض حقوق ديگران و پيروي نکردن از قوانين و قواعد پذيرفتهشده جامعه است که با دستکم 3 مورد از اين موارد که به مدت 12 ماه طول کشيده باشد، مشخص ميشود. اين موارد شامل پرخاشگري به حيوانات و انسانها مثلا با قلدري کردن، تهديد کردن، زد و خورد و قساوت نسبت به انسانها و حيوانات است. اين افراد بهطور عمدي به ديگران خسارت جدي وارد و اموال ديگران را تخريب ميکنند.
به زور وارد حريم شخصي افراد ميشوند و دروغ ميگويند. در دوران نوجواني بدون اجازه و اطلاع والدين شبها بيرون از خانه ميمانند يا دائم از مدرسه فرار ميکنند. نکته مهم اين است که اين افراد به هيچ عنوان پس از انجام کار اشتباهي که انجام دادهاند، پشيمان نميشوند و احساس گناه ندارند و نگران پيامد شکستن قوانين جامعه نيستند. به نظر ميرسد آنها نسبت به احساسات ديگران بياعتنا هستند و توانايي همدلي ندارند. اگر اين علائم و رفتارها از فردي که زير 18 سال است سر بزند، تشخيص، اختلال سلوک است اما براي فرد واجد اين شرايطي که بالاي 18 سال دارد، تشخيص اختلال شخصيت ضداجتماعي گذاشته ميشود.
• علل احتمالي: يکي از عواملي که براي ابتلا به اين اختلال ذکر شده، ژنتيک است. اين اختلال ميان کودکاني که داراي والدين دچار اختلال شديد مصرف الکل، اختلال افسردگي و دوقطبي هستند يا سابقه اختلال سلوک و اختلال شخصيت ضداجتماعي دارند، شايعتر است. اختلال سلوک ممکن است با شروع زودرس رفتارجنسي، مصرف الکل، سيگار کشيدن، مصرف مواد غيرقانوني و اعمال بيپروا و مخاطرهجويانه همراه باشد.
اختلال انفجاري متناوب
تفاوت اين اختلال با ديگر اختلالات اين گروه، فورانهاي رفتاري راجعه است که نشانگر نقص در کنترل تکانههاي پرخاشگري است و به يکي از اين دو شکل بروز پيدا ميکند؛ 1) پرخاشگري کلامي يا فيزيکي نسبت به افراد و اموال يا حيوانات که 2 بار در هفته و به طور متوسط در يک دوره 3 ماهه روي ميدهد. اين پرخاشگري باعث آسيبديدن يا تخريب اموال و جراحت جسماني افراد و حيوانات ميشود. 2) سه فوران رفتاري مرتبط با آسيبزدن يا تخريب اموال و حمله جسماني به افراد يا حيوانات در يک دوره 12 ماهه.
شدت پرخاشگري طي فورانهاي راجعه خشم به طور چشمگيري نامتناسب با محرک يا هر نوع عامل استرسزايي است که رخ داده. نکته مهم اينکه اين فوران خشم ناگهاني رخ ميدهد؛ يعني فرد از قبل براي اينکه به اين شدت قشقرق راه بيندازد، برنامهريزي نکرده است (يعني تکانشي است). فورانها معمولا کمتر از 30 دقيقه طول ميکشند. جالب اينکه اين فورانهاي راجعه پرخاشگري بيش از هر کس، خود فرد را آشفته ميکند و باعث تخريب کارکرد شغلي با عملکرد بين فردي ميشود يا او را با پيامدهاي جدي مالي يا قانوني مواجه خواهد کرد.
• علل احتمالي: هم عوامل محيطي و هم ژنتيک در اين اختلال نقش دارند. افراد با سابقه ضربه جسماني و هيجاني در 2سال اول زندگي در معرض خطر بالا براي اين اختلال قرار دارند. بستگان درجه اول افراد داراي اين اختلال، در معرض خطر بيشتري براي ابتلا قرار دارند.
جنون آتشافروزي
افراد مبتلا به اين اختلال به آتشافروزي عمدي و هدفمند ميپردازند. اين افراد پيش از اقدام به برافروختن آتش، تنش يا برانگيختگي عاطفي قابلتوجهي را تجربه ميکنند و پس از اقدام، احساس لذت، ارضا يا تسکين ميکنند. شيفتگي خاصي به آتش دارند و مجذوب شعلهها ميشوند.
اين آتشافروزي فقط به قصد لذت بردن است و هيچگونه مقاصد مالي، ابراز عقيده سياسي، پنهان کردن يک جرم، ابراز خشم يا انتقامجويي درميان نيست. جالب است اين افراد ممکن است دائم به مراکز محلي آتشنشاني سربزنند يا حتي آتشنشان شوند تا بتوانند با آتش در ارتباط باشند. اين افراد فکرشده عمل ميکنند و ممکن است براي آتش افروختن از قبل برنامهريزي کرده و تدارک ديده باشند. آنها به پيامد مرتبط با زندگي يا اموالي که در آتش از بين ميرود، بيتفاوتاند. در افراد مبتلا به جنون آتشافروزي، رويدادهاي آتشافروزي، دورهاي هستند و ممکن است از نظر فراواني افت و خيز داشته باشند. اگر آتشافروزي براي کسب منفعت، کارشکني يا کينهجويي باشد، اين تشخيص گذاشته نميشود.
• علل احتمالي: اين اختلال در پسران، بهويژه در افراد با مهارتهاي اجتماعي ضعيفتر و افراد با مشکلات يادگيري بسيار، بيشتر ديده ميشود.
جنون دزدي
ناتواني مکرر براي مقاومت در برابر تکانههاي دزديدن اشيايي که براي استفاده شخصي يا براي ارزش مادي بالا دزديده نميشوند، وجود دارد. فرد احساس تنش فزايندهاي بلافاصله پيش از دزدي دارد که اين تنش پس از ارتکاب به عمل دزدي، به احساس لذت و رضايت تبديل ميشود. دزدي به هيچ عنوان بهعلت نياز مالي، ابراز خشم يا کينهجويي انجام نميشود و واکنشي به توهم و هذيان نيست. اشياي دزديدهشده براي فرد ارزش اندکي دارند و فرد بهراحتي قادر به پرداختن پول آنهاست. حتي ممکن است فرد اين اشياء را دور بيندازد يا در انباري ذخيره کند يا حتي مخفيانه آنها را بازگرداند. اين دزديها اغلب ازپيش برنامهريزيشده نيستند و بدون کمک گرفتن از ديگران انجام ميشوند.
افراد دچار جنون دزدي معمولا در برابر تکانه دزديدن مقاومت ميکنند و آگاهاند که کارشان اشتباه است. آنها از دستگير شدن ميترسند و از کاري که انجام ميدهند، احساس گناه ميکنند.
• علل احتمالي: ديده شده که بستگان درجه اول افراد دچار جنون دزدي ميزانهاي بالاتري از اختلال وسواسي- جبري در مقايسه با جمعيت عمومي دارند. همچنين به نظر ميرسد اختلال مصرف مواد در اين افراد شايعتر است.
منبع: هفته نامه سلامت
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۵۳۸۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: