خطر خروج کاخ گلستان از یونسکو
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۹۱۷۶۹
تهران- روزنامه قانون امروز -سه شنبه- در مطلبی ساخت و ساز در حریم کاخ گلستان را گزارش کرده است.
«هرچه بگندد نمکش میزنند؛ وای به روزی که بگندد نمک»، حال و روز میراث ایرانزمین، تداعیکننده این ضربالمثل مشهور است. شورای فنی میراث که باید پاسدار آثار تاریخی تهران باشد، خود به آفت بزرگی برای میراث پایتخت تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما شاید جالب باشد بدانید علیاصغر مونسان، رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور اواسط آبان سال جاری، در پیامی به متجاوزان به عرصه، حریم و حریم منظر کاخ جهانی گلستان و پهنه بازار اخطار و هشدار داد و دستور حفظ بنای تاریخی سرای سیگارچی را صادر کرد. واکنشی که موجب امیدواری کارشناسان و کنشگران میراث فرهنگی کشور شد. هماکنون دوباره تمامی نگاهها به مونسان برای کوتاه کردن دست متجاوزان به اثر جهانی و ارزشمند کاخ گلستان است.
*سایه شوم ملک ناصرخسرو بر کاخ گلستان
تخریب خانههای تاریخی و تعرض به حریم، عرصه و حریم منظر آثار تاریخی به سریال تلخ اما تکراری تهران تبدیل شده است؛ گویا در این میان مدیران شهری و میراث فرهنگی به این تخریبها و تجاوزها عادت کردهاند. اما در آخرین پرونده، متجاوزان به میراث تاریخی این مرز و بوم پا را فراتر گذاشته و هماکنون چشم طمع به اثر بینظیر و جهانی کاخ گلستان دوختهاند. ماجرا از بهار 95 آغاز میشود؛ زمانیکه مالکی در خیابان ناصر خسرو؛ سودای ساخت بنایی بلندتر از عمارت بادگیر را در سر میپروراند.
او درخواست خود را به شورای فنی وقت میراث فرهنگی تهران ارسال کرد. در جلسهای که با حضور اعضای شورای فنی تهران شامل سپیده سیروس نیا، معاون میراث فرهنگی، رجبعلی خسرو آبادی، مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران، سید محیط طباطبایی، عضو شورای فنی تهران و مشاور پژوهشگاه میراث فرهنگی، کیانوش تکلو، معاون حقوقی میراث فرهنگی استان تهران، علیرضا قلینژاد، عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی و شورای فنی تهران، اسکندر مختاری، عضو ایکوموس و شورای فنی؛ برگزار شد؛ در کمال ناباوری با درخواست مالک موافقت شد و مجوز احداث بنایی با ارتفاع 5/10 متر و دو طبقه زیرزمین، صادر شد.
این ملک در حریم بلافصل مجموعه ثبت جهانی کاخ گلستان قرار دارد و آسیب منظری و ساختاری را کاخ گلستان وارد میکند. اما مالک حتی به مجوز شورای فنی نیز بسنده نکرده و فندانسیونی به ارتفاع 5/12 در حریم کاخ گلستان بنا نهاده است، بنایی که هماکنون سایه شوم آن کاخ جهانی گلستان را تهدید میکند.
براساس قانون، در حریم کاخ گلستان تنها مجاز به صدور پروانه 5/7 متر هستیم. همچنین طبق اعلام سازمان آتشنشانی، گودبرداری و حفر چاه در این منطقه ممنوع است. نکته قابل توجه اینجاست حتی اگر قانون و هشدارهای سازمان آتشنشانی را نادیده بگیریم؛ باید به پرسش ، پاسخ داده شود، که شورای فنی میراث فرهنگی براساس چه استدلالی اجازه حفاری در منطقه تاریخی با پیشینه هفتهزار ساله را صادر کرده است؟
شنیدهها حاکی از آن است که مدیران فعلی اداره میراث تهران درحال بررسی پرونده تخلف دیگری از این بنا هستند، گفته میشود که مالک این بنا به کاخ گلستان تعرض کرده است، درصورت اثبات آن بهگفته ابراهیم شقاقی، مدیرکل حقوقی و املاک سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، از آن در دادگاه شکایت خواهدشد.
*کابوس کاخ گلستان در تکیه دولت
پرونده دیگری که این روزها بلای جان کاخ گلستان شده است؛ ملکی در خیابان تکیه دولت است. برخی کنشگران میراث فرهنگی بر این باور هستند که بنای خیابان تکیه دولت و ملک مذکور در خیابان ناصر خسرو هر دو متعلق به یک نفر است. برای ملک خیابان تکیه دولت، هیچ مجوزی از سوی شورای فنی میراث فرهنگی تهران صادر نشده است و اینبار معاونت وقت اداره میراث فرهنگی تهران در سال 95، خود شخصا اقدام به صدور مجوز نوسازی کرده است.
خوشبختانه طبق اعلام نظر شهرداری تهران، تاکنون هیچگونه پروانه ساختمانی برای ملک مورد نظر صادر نشده است. مسالهای که میتواند بهترین فرصت برای جلوگیری از ساخت و ساز این ملک و تجاوز به حریم کاخ گلستان برای مسئولان فعلی میراث فرهنگی کشور باشد. این ملک درست در حوالی شواهد تکیه دولت پشت کاخ گلستان و همجواری با بازار و مسجد و مدرسه حکیم هاشم واقع شده است. این ملک در گذشته بانک تجارت دوره پهلوی دوم بوده که با مجوز میراث فرهنگی تخریب شده است.
برای این ملک نیز مجوز 5/10 متر ارتفاع و دو طبقه زیرزمین از سوی معاون وقت میراث تهران صادر شده است. شهرداری منطقه 12 اعلام کرده است که برای ملک واقع در کوچه تکیه دولت واقع در پشت کاخ گلستان پروانه ساختمانی صادر نکرده است. هر چند شهرداری معتقد است فقط به دلیل احتمال خطر و ریزش این ساختمان تخریب شده اما برخی کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند ساختمان بانک تجارت هم واجد ارزش تاریخی بوده و تا سالها احتمال خطر و ریزش آن را تهدید نمیکرده است.
از سویی مالک ملک کوچه تکیه دولت در مرحله گودبرداری میراث فرهنگی را مطلع نکرده و به تبع آن میراث هم بر اقداماتش نظارت نداشته و نقشههای معماری هم به میراث داده نشده و طرحش مصوب نیست.
*تخلف در حریم کاخ گلستان
ابراهیم شقاقی، مدیرکل حقوقی و املاک سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این زمینه در گفتوگو با خبرنگار «چمدان» ضمن ابراز تاسف از اقدامات صورت گرفته در محدوده کاخ ارزشمند و ثبت جهانی کاخ گلستان در خصوص احتمال تعلق بخشی از ملک خیابان ناصر خسرو به کاخ گلستان و سازمان میراث فرهنگی گفت: «از همکارانم خواستم تا این موضوع به دقت بررسی شود که آیا بخشی از ملک متعلق به کاخ گلستان هست یا خیر اگر چنین باشد مصداق تصرف عدوانی است و سازمان میراث فرهنگی در این خصوص به دادگاه صالحه شکایت خواهد کرد.
از سویی حتی اگر روی اتفاقات و مباحث عرصه و حریم کاخ گلستان بخواهیم چشم ببندیم و فقط به مجوز شورای فنی آن زمان استناد کنیم که البته چنین نیست باز هم مجوز 10/5 متر صادر شده نه 12/5 متر و ارتفاع بیشتر تخلف به شمار میآید و باید این ارتفاع کاهش یابد».
شقاقی در خصوص عدم صدور پروانه از سوی شهرداری برای ملک تکیه دولت هم اظهار کرد: «مجوز میراث فرهنگی مجوز اولیه است و در نهایت تا شهرداری پروانه صادر نکرده کسی حق گودبرداری ندارد. خوشبختانه در این خصوص شهرداری میتواند تا بررسی موضوع از ابعاد کارشناسی پروانهای صادر نکند».
او در پاسخ به این پرسش که آیا در صورت محرز شدن تخلف، امکان شکایت سازمان میراث فرهنگی از شورای فنی تهران به دلیل صدور مجوزهای ساخت و ساز در عرصه و حریم کاخ گلستان فراهم است، گفت: «من در سفر بودم هنگام بازگشت وقتی همکاران حقوقی شرحی از این پرونده را در اختیارم گذاشتند بسیار تعجب کردم و متاسفم شدم و مانند کسانی که موضوع کاخ گلستان را دنبال میکنند، این پرسش برایم مطرح است که چرا شورای فنی وقت تهران چنین مجوزهایی را صادر کرده است؟»
*خواب آشفته کاخ گلستان
اما این نخستین بار نیست که شورای فنی تهران، نقشه شومی برای کاخ جهانی گلستان کشیده است. روزهای نخست آبان سال جاری نیز زمزمههای تخریب سرای سیگارچی؛ خواب کاخ گلستان را آشفته کرد. اما اینبار تمامی نقشهها توسط رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، نقشه برآب شد و مونسان، در پیامی به تمامی افرادی که قصد تعرض به عرصه، حریم، حریم منظر کاخ گلستان و پهنه بازار تهران داشتند، هشدار و اخطار داد و در نامهای دستور حفظ سرای سیگارچی و ممانعت از هرگونه اقدام را در این بنای تاریخی، صادر کرد.
سرای سیگارچی با جنجال رسانهای نجات یافت.
پس از رسانهای شدن موضوع صدور مجوز تخریب از سوی شورای فنی تهران برای ساخت بنایی به ارتفاع 10/5 متر همراه با 7/5متر زیرزمین و کریدوری به مترو 15 خرداد به جای بنای سرای سیگارچی در ابتدای خیابان بوذرجمهری (15 خرداد) که هرچند بنا متعلق به دوره پهلوی است، اما موقوفه منیرالسلطنه است و وی 125 سال پیش اینجا را وقف کرده است.
شورای فنی تهران اجازه تخریب و نوسازی با 10/5 متر ارتفاع و دو طبقه زیر زمین را صادر کرد و بهطور واضح به زیرزمین اشاره نکرده و اعلام شده که از زیر این بنا راهی به ایستگاه مترو متصل شود و یک کریدور ایجاد شود! حال این پرسش مطرح است که این اقدام چه کمکی به بازار خواهد کرد؟
ضمن آن که اخیرا شهرداری و بخش زیباسازی شهرداری روی جداره سرای 1080 مترمربع سیگارچی و سایر بناهای اطراف آن اقدامات بهسازی نسبتا خوبی انجام دادهاند و در حال حاضر این ساختمان یک بنای سرپا و سالم است. نکته قابل تامل آن که بر سردر ورودی سرای سیگارچی حک شده: موقوفه منیرالسلطنه 1311 ه.ق (1272 ه.ش).
اعضای شورای شهر تهران همچون حسن خلیلآبادی رییس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران و احمد مسجد جامعی و حجت نظری نسبت به این اقدام شورای فنی تهران اعتراض کردند.
همزمان این موضوع از سوی محسن شیخ الاسلامی معاون میراث فرهنگی و دلاور بزرگنیا رییس میراث فرهنگی استان تهران مورد بررسی قرار گرفت.
همچنین علی اصغر مونسان رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هم پس از اطلاع از اقدامات صورت گرفته از سوی شورای فنی میراث فرهنگی تهران در نامهای خطاب به مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران اعلام کرده بود که سرای سیگارچی بدون تغییر حفظ شود.
*سخن آخر
آبان فصل پرتلاطم برای کاخ گلستان و بازار تهران بود و بارها قامت میراث جهانی تهران لرزید؛ آن هم توسط افرادی که باید محافظ و پاسدار آن باشند. پروندههایی که مصداق بارز «مشت نمونه خروار است» مسالهای که بهراحتی نمیتوان از کنار آن گذشت؛ چرا که مشخص نیست در آینده چند ملک دیگر مدعی اخذ مجوز از شورای فنی گذشته یا فعلی میراث تهران خواهند بود.
به همین دلیل، باید نهادهای بازرسی سازمان به این مساله ورود کرده و پروندههایی که در سالهای اخیر از شورای فنی میراث مجوز اخذ کردهاند را بررسی کند؛ شاید با این اقدام دیگر شاهد دستدرازی به میراث پایتختنباشیم.
روزنامه قانون
9353
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي ميراث فرهنگي كاخ گلستان ساخت و ساز در حريم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۹۱۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت «تلخ» کارخانهای که «موزه» نشد/«ریسباف» فقط «دست به دست» میشود!
خبرآنلاین اصفهان- فاطمه کازرونی: کارخانه تاریخی «ریسباف» حدود ۱۰ سال است که میان نهادهای مختلف دست به دست می شود، هر بار خبر از واگذاری این کارخانه به یک ارگان برای تبدیل شدن به موزه به گوش می رسد و خبر در خبرگزاریها تا سال بعد منجمد می شود؛ با این رویه سالهاست فقط خبر تبدیل این کارخانه را به موزه می شنویم، ساختمان کارخانه هر روز فرسوده تر میشود؛ اطراف آن ساختمانهای تجاری بالا میرود و هر کلنگِ بر زمین، زخمهای بر دل این کارخانه کهنه می شود که همچون خرابه ای اما هنوز پابرجاست.
تاریخ پر فراز و نشیب کارخانه ریسباف
نخستین باری که برای تهیه گزارش درارتباط با کارخانه ریسباف، تا این بنای تاریخی، پیاده راه پیمودم را به خوبی به یاد می آورم؛ ظهر یک روز گرم تابستان بود و من فاصله خانه تا این کارخانه تاریخی را زیرسایه سار درختان چناری که تنه آنها ترمیم شده اما هرگز تبر بر پیکر آنها رد نابودی بر جای نگذاشته بود گام برمی داشتم اما امروز که در «هفته فرهنگی اصفهان» تا کنار این کارخانه از خیابانهای «نصف جهان» گذر میکنم، چشمانم چیزی از «فرهنگ و تاریخ» نمیبیند به جز جای خالی بیش از ۳۰۰ درخت در منطقه یک اصفهان که به عنوان میراث «شیخ بهایی» دیگر اثری از آنها موجود نیست و خستگی تمام ناشدنی که از تن کارخانه تاریخی ریسباف در زیباترین و قدیمی ترین خیابان جهان، شره میکند!
سال ۹۳ بود که طی مراسمی که با دعوت معدودی از خبرنگاران برای بازدید از این کارخانهی در تملک بانک ملی برگزار شد، از «ریسباف» خسته عیادت کردیم و مسئولان از استاندار و شهردار وقت اصفهان تا رئیس و غیره سخنها از پروژه پرافتخار تبدیل این کارخانه به موزه گفتند، ما دیدیم، شنیدیم، نوشتیم و امیدوارانه منتظر ماندیم تا سال ۹۶، یعنی سالی که نام کارخانه ریسباف اصلا از دهن مسئولان در سخنرانی های مختلف نمی افتاد، آن سالها گویی انتظار اصلا سخت نبود و شور ابتدای جوانی رویای موزه دار شدن اصفهان را این همه دور از دسترس نمی پنداشت.
زنجیره ای تمام نشدنی از ادعای دلسوزی برای ریسباف
۱۱ اردیبهشت ماه سال ۹۶ که رسید ابوالفضل قربانی عضو شورای اسلامی شهر اصفهان پس از مدتها بار دیگر سخن از «ریسباف» به زبان آورد و در ارتباط با حوزه تفکیک زمینهای مربوط به پشم ریس، ریسباف و شهرضای جدید به عنوان مرغوبترین زمینهای شهر اصفهان صحبت کرد و تذکر داد که باید مشخص شود این زمینهای در تصدی چگونه و به چه کسانی واگذار شده است.
وی تصریح کرد: ضروری است که مشخص شود که شایعاتی که این روزها در خصوص واگذاری تعدادی از پلاکهای این زمینهای تفکیک شده به برخی از شهرداران مناطق و مسئولان صحت دارد یا خیر.
۲۳ آذرماه همان سال، قدرت الله نوروزی شهردار اصفهان در هفتمین کنفرانس بین المللی توسعه پایدار و عمران شهری خواستار واگذاری این کارخانه به شهرداری شد و عنوان کرد: در صورت واگذاری این مکان به شهرداری می توان طرح های خدماتی برای استفاده از فضای موجود در آن را اجرایی کرد.
وی افزود: فضاهایی مانند کارخانه ریسباف اصفهان ظرفیت به کارگیری برای همه اقشار از شهروندان تا دوستداران هنر و میراث فرهنگی را دارد.
خرید کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان
نکته جالب اینکه ۲۸ آذرماه همان سال به فاصله یک هفته از صحبتهای شهردار اصفهان، سرپرست شرکت عمران و بهسازی شهری ایران از خریداری کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان آن هم به عنوان بنای غیر تاریخی خبر داد!
هوشنگ عشایری در ادعایی عجیب عنوان کرد که ریسباف اصلا کارخانه تاریخی نیست! و تملک این کارخانه قدیمی با موضوع احیای بافت تاریخی متفاوت است و آن را در راستای اجرای یکی دیگر از وظایف شرکت عمران و بهسازی مبنی بر «اصلاح نقاط ناهمگون شهری» و با هدف تغییر جریان مدیریت شهری خریداری کرده اند چرا که ریسباف بنای تاریخی نیست!
ریسباف به جای موزه، کاربری کارخانه نوآوری گرفت!
خرید این کارخانه توسط شرکت عمران و بهسازی شهری ایران نیز پایان این ماجرا نبود و سال ۹۸، اتفاق عجیب دیگری افتاد، کارخانه ای که سالها توسط استانداران مختلف اصفهان کاربریها مختلف برای آن ذکر شده بود، در نهایت به دلیل عدم توافق مناسب با بخش خصوصی و به دلیل واقع شدن در یکی از تجاریترین نقاط اصفهان سالهاست خاک بی تدبیری میخورد به جای کاربری موزه نام کارخانه نوآوری گرفت.
سیدحسن قاضی عسگر سرپرست هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان، بهمن ماه سال ۹۸ این خبر را عنوان کرد و گفت: پس از سالها بحث بر سر احیای کارخانه ریسباف، در نهایت تصمیمات لازم برای احیا این کارخانه به عنوان کارخانه نوآوری اتخاذ شد.
وی ادامه داد: توجه به اینکه «ریسباف» یکی از بقایای باقیمانده از صنعت نساجی اصفهان است تصمیم گرفتیم این کارخانه را به مرکز نوآوری در شهر تبدیل کنیم تا به رشد کارآفرینی و صنایع خلاق کمک شود.
و اما.....
«ریسباف» و زمانی که در تقویم مسئولان جایگاهی ندارد
بازهم عقربه های ساعت از سال ۹۸ چرخیدند و زمانی دراز گذشت، زمانی که انگار در تقویم برخی مسئولان هیچ معنایی ندارد، میراث فرهنگی اصفهان چندین مسئول عوض کرد، استانداران و شهرداران اصفهان تغییر کردند و فرجی حاصل نشد، سال ۱۴۰۰ یک بار دیگر دوستداران اصفهان و دغدغهمندان طی نامهای به وزیر میراث فرهنگی کشور و استاندار اصفهان خواستار حفظ و احیای ساختمان تاریخی ریسباف اصفهان شدند و این سرنوشت عجیب همچنان ادامه داشت!!
گویی قصه ریسباف ادامه داشته و دارد؛ داستان تکراری واگذاری کارخانه از سال ۱۴۰۰ تاکنون نیز تغییر اساسی را تجربه نکرد تا اینکه خردادماه سال ۱۴۰۲ یک تیتر تکراری از نور صالحی رئیس شورای شهر اصفهان، دوباره به یادمان آورد که «کارخانه ریسباف همچنان بلاتکلیف است»!
جالب اینکه با چند روز فاصله از آخرین یادآوری رئیس شورای شهر یعنی ۲۵ خردادماه ۱۴۰۲، رضا مرتضوی استاندار اصفهان باز هم خبر از واگذاری مجدد این کارخانه به وزارت میرث فرهنگی برای احداث موزه ملی اصفهان داد و گفت: موضوع تبدیل کارخانه ریسباف به موزه اصفهان در کمیسیون حقوقی و قضائی هیئت دولت مطرح و مورد پیگیری قرار گرفت و طبق این مصوبه حق بهرهبرداری زمین کارخانه، از وزارت اقتصاد به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جهت احداث موزه بزرگ اصفهان واگذار شد.
انتظار به سر رسید؛ کارخانه دوباره به دست شهرداری رسید!
بدین ترتیب کارخانه آذرماه همان سال به میرث فرهنگی واگذار شد اما اکنون و پس از گذشت حدود یک سال از وعده استاندار اصفهان برای گشوده شدن درب این کارخانه به روی مردم و پس از تنها ۵ ماه از تحویل کارخانه به میراث فرهنگی بار دیگر خبر رسیده که مالکیت ریسباف به شهرداری اصفهان رسیده است، خبری که استاندار اصفهان در نخستین نشست خبری سال جدید با خبرنگاران مطرح کرد.
قرار است با توجه به توافق بعملآمده میان معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری، شهرداری اصفهان و اداره کل میراث فرهنگی، از فروردین امسال، این مجموعه تاریخی و صنعتی بزرگ اصفهان پس از برآوردهای اولیه و تهیه شرح خدمات، برای انجام عملیات نجات بخشی و ایجاد نمایشگاه فرهنگی و گردشگری در آن در اختیار شهرداری قرار گیرد تا به موزه تبدیل شود!
شاید طبیعی است کارخانه ریسباف اصفهان در یکی از گران ترین مناطق اصفهان قرار دارد، چنین سرنوشت عجیبی داشته باشد، فراموش نمی کنیم که حتی در برهه هایی از زمان بخش هایی از این کارخانه به عمد تخریب می شد، فرقی نمی کند کارخانه باشد، بنای تاریخی و قدیمی یا سینما، دراین دنیای پربلای پرمنفعت سودجویی برخی آدمها تمامی ندارد.
همان طور که سالیان پیش یکی از اعضای شورای شهر اصفهان بیان کرد که در راه مدرنیته شهری باید بلندنظر بوده و از «عالی قاپو» و «چهلستون» نیز بگذریم، مدرنیته ای ظاهری که در حقیقت منفعت طلبی برخی افرادی است که سالها شاهد تلاش آنها برای ورود به نهادهای شهری به نفع خود و تغییر قوانین، مانند بلندمرتبه سازی های غیرقانونی در اصفهان بودیم؛ درست همانند بلایی که بر سر «سینما ایران» نیز آمد و به جرم قرار داشتن در بهترین منطقه اصفهان یعنی چهارباغ عباسی و باتوجه به وسعت بنا قبل از تعیین تکلیف به شکل شبانه تخریب شد!
روزشمار تاریخی، بار دیگر از سال ۱۴۰۳
حالا این ماییم و بار دیگر شهادت روزگار و این قلم که خواهد نوشت آیا شهرداری و علی قاسم زاده شهردار اصفهان می تواند سرنوشت این کارخانه را تغییر دهد؟! «ریسبافی» که تنها کارخانه باقیمانده از مجموع ۹ کارخانه تاریخی پارچهبافی در اصفهان است و در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۰۱۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، از امروز بار دیگر در انتظار وعده های تکراری مسئولان عمر می گذارند.
و این «نصف جهانی» است که پس از گذشت ۱۰ سال از سال ۹۳ و با وجود این همه آثار تاریخی و عتیقه که برخی در انبارهای موزهداران و یا در زیر باران و آفتاب از میان می رود، هنوز که هنوز است «موزه ملی» ندارد! شاید این بار با پیگیری استاندار اصفهان درسال ۱۴۰۳ و قول جدی وی به مردم، گره از سرنوشت یکی از کهن ترین پروژههای برزمین مانده اصفهان باز شود و ریسباف اصفهان نیز بتواند هوای بهاری این روزهای نصف جهان را بدون دغدغه نفس بکشد.
توضیح: عکسهای درون گزارش مربوط به وضعیت کارخانه در سال های مختلف است.
46
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903136