Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-30@13:47:19 GMT

«انسان خردمند» کتابی حجیم اما کم ارجاعی است

تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۵۳۰۰۴

«انسان خردمند» کتابی حجیم اما کم ارجاعی است

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست هفتگی شهر کتاب با محوریت نقد و بررسی کتاب «انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر» نوشته‌ یووال نوح هراری با حضور شاپور اعتماد، زینب خدایی و میثم توکلی‌بینا در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار ‌شد.

در ابتدای نشست، علی‌اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب، گفت: نویسنده‌ این کتاب برای بسیاری از خوانندگان در ایران و دیگر کشورها شناخته شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از میان ناشرانی که این کتاب را منتشر کرده‌اند، نشر نو هر سه کتاب او، «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر»، «انسان خداگونه»، «۲۱ درس از قرن بیست و یکم»، را به فارسی برگردانده و چاپ کرده است. این سه کتاب با زبانی همه‌فهم و دیدگاهی ویژه به موقعیت انسان در گذشته، حال، آینده می‌پردازند و  می‌توان از منظر تاریخ، زیست‌شناسی، تاریخ و فلسفه‌ علم و مبانی فکری، فلسفی و دینی بررسی‌شان کرد. هراری در «انسان خداگونه» به دوره‌ها و تحولاتی می‌پردازد که انسان در طی چندین میلیارد سال پشت سرگذاشته و از سرگذرانده است.

وی در ادامه، گاهشمار تاریخ بشر و برخی از پرسش‌های هراری در دیگر کتاب‌هایش را مرور کرد و گفت: هراری ۴۰ ساله و دارای دکتری تاریخ از آکسفورد است. قرار گرفتن این کتاب در میان پرفروش‌ترین‌هایِ کشورهای گوناگون این پرسش‌ از چیستی عامل جذب مخاطبان، متّقن بودن مسائل مطروحه، نقدهایی که بر این بحث‌ها وارد است و عامه‌پسند بودن یا علمی بودن آن را پیش می‌کشد.

سایبورگ به‌جای انسان خردمند

شاپور اعتماد عضو هیئت علمی مؤسسه‌ پژوهشی حکمت و فلسفه، ضمن بیان اینکه اظهارنظرهای مورخان و فلاسفه‌ انگلیسی‌زبان درباره‌ این کتاب بسیار واگرا است، توضیح داد: موضوع اولیه‌ تحقیقات هراری پیرامون میلیتاریسم در قرون وسطی بوده، اما در میانه‌ کار از جرد دایموند متأثر می‌شود و ارائه‌ تصویری کلی از سیر تحول تاریخ جهان را در سر می‌پروراند. هراری بر این باور است که برای فهماندن چیزی به انسان، باید آن را در قالب داستان بیان کرد. کتاب او نیز مملو است از داستان.

وی تصاویر کتاب از دوره‌های تاریخی گوناگون را نشان حضار داد و گفت: من شما را با داستانی مصور مواجه کردم. هراری با دیدی ویرانشهری می‌گوید، بشر به رغم انقلاب شناختی، کشاورزی، وحدت بشری که در دین شاهد آن بودیم، همه چیز را بر باد می‌دهد. انتظار داریم که تاریخ این سیر را به خوبی دوره‌بندی کند. منتقدان می‌گویند هراری به بیش از شش درصد از دومیلیارد سالش نمی‌پردازد. سنجیدگی زمان‌بندی هراری در مقایسه با سنت تاریخِ جهان‌نویسی مشخص می‌شود. اگر از زاویه‌دید آنچه واقعاً روی داده است به مساله بنگریم، تاریخِ جهان فرافرهنگی نیست. اما وقتی پای انسان ماقبل ساپینس به میان کشیده می‌شود، از قلمروی فرهنگ خارج می‌شویم. دایموند در چارچوب زیست‌شناسی از «جهش بزرگ» می‌نویسد. او با بررسی پیشینه‌ شامپانزه‌ای و گونه‌های انسانی نتیجه می‌گیرد که همه‌ دستاوردهای انسان از حدود هفتادهزار سال پیش، برآمده از زبان است. پس، زبان به‌عنوان پدیده‌ای زیست‌شناختی تثبیت می‌شود و محور انواع مطالعات قرار می‌گیرد.

این پژوهشگر ادامه داد: هراری از زبان آغاز کرده و با در نظر گرفتن کارکردهایی برای آن، قدرت همکاری و انعطاف‌پذیری را از ویژگی‌های متمایزکننده‌ ناشی از خصوصیت زبان‌ می‌شمارد. سپس به آزمایش‌های فکری‌ هراری در قالب داستان اشاره کرد که از طریق آنها نشان می‌دهد انسان می‌تواند درباره‌ چیزهایی که وجود ندارند، صحبت کند.  

اعتماد در بخشی از سخنانش به دوپاره بودن فرهنگ و طبعیت و واقعیت و مجاز در این دیدگاه اشاره کرد و افزود: هر چیزی که مجازی است، دارای قدرتی است که می‌تواند به اشکال مختلف آن را بسیج کند. حالا این امر مجازی دین، ناسیونالیزم، نظام پولی باشد یا هر چیز دیگری که بتوان به صورت کلامی تصورش کرد. کار هراری توصیفی است و نه تبیین علّی. انقلاب شناختی از حدود هفتاد سال پیش مطرح شده است. هراری تحت تأثیر این جو، آن را در صدر تحولات قرار داده است. در این سال‌ها، امکاناتی فراهم شد که تکنولوژی‌های هرمنوتیکی ساختیم. با این توضیح که تکنولوژی یا ابزاری است و یا هرمنوتیکی. تکنولوژی ابزاری در امتداد اندام‌های انسان است و تکنولوژی هرمنوتیکی زبانی و تعبیر و تفسیری است. کامپیوتر، برخلاف ساعت، امکان تصمیم‌گیری نیز دارد. تأکید خاص بر تکنولوژی‌های زبانی، در کنار آموزش زبان به شامپانزه و ماهیت زبان، این پرسش‌ها را مطرح می‌کند که کامپیوتر چه توانایی‌هایی را نمی‌تواند به دست آورد؟ اگر همه‌ توانایی‌ها را به‌دست آورد چه می‌شود؟ پس، انواع چالش‌ها از شطرنج گرفته تا الیزای روانکاو مطرح شد.

وی در پایان سخنانش گفت: کتاب با برآمدن موجودی به نام سایبورگ در نتیجه‌ ترکیب آی‌تی (تکنولوژی اطلاعات) و بی‌تی (بیوتکنولوژی) به پایان می‌رسد. هراری می‌پرسد که ما چگونه تحت نفوذ هوش مصنوعی و ترکیب آن با بیوتک قرار خواهیم گرفت؟ نگرانی هراری این است که مانند انقلاب صنعتی که سبب شکل‌گیری پدیده‌ اجتماعی پرولتاریا و بیکاری شد، ما نیز جایگزین شده و به طبقه‌ عاطل و باطل و بی‌کاربردی تبدیل شویم. در این زمینه دو مفهوم کلیدی‌اند: ویژگی منحصربه‌فرد و ویژگی‌منحصربه‌کار. وقتی هراری از حاکمیت نوعی جدید حرف می‌زند، هیچ‌گاه از ویژگی منحصربه‌فرد آن چیزی نمی‌گوید. نکته‌ دیگر، مساله‌ بی‌کاربرد بودن است. این تصور از بی‌فایدگی انسان، تصوری از task  به ما القا می‌کند. من با اتخاذ موضع دکارتی، بر این باورم که انسان برای فکر کردن آفریده شده است، نه کار کردن.

در سنجه‌ چیزی که هست

زینب خدایی دکترای زیست‌شناسی از دانشگاه هایدلبرگ آلمان، در ادامه این برنامه گفت: در جایی می‌خواندم که اگر می‌خواهید داستان‌پردازی را بیاموزید، حتماً باید کتاب هراری را بخوانید. چون او قطعاً یکی از داستان‌پردازن بزرگ معاصر است. بخش بزرگی از این کتاب داستان‌هایی است که او با دید زیست‌شناسی و تاریخ و ادبیات ساخته. «انسان خداگونه» در تمام دنیا به پدیده‌ای انتشاراتی بدل شد، چرا که ما داستان شنیدن را دوست داریم. انیشیتن می‌گوید: «آدمی باید به دنبال چیزی باشد که هست و نه چیزی که فکر می‌کند باید باشد.» در اینجا، کتاب هراری را همسو با نظر او؛ یعنی از دید علم، بررسی می‌کنم.

وی افزود:‌ «انسان خداگونه» در دهه‌ی اخیر مهم‌ترین کتاب عامه‌پسند در زمینه‌ تاریخ با نظری بر تکامل انسان است. پدیده‌ای شبیه «ساعت‌ساز نابینا» ی داوکینز که مخاطبان خارج از حوزه‌ علوم یا زیست‌شناسی را به‌شدت جذب کرد. بسیاری از داستان‌های هراری در این کتاب درست‌اند، بسیاری از آنها نیز بی‌اعتبار و بلاتکلیف‌اند. گرچه افرادی مانند بیل گیتس و زاکربرگ و اوباما به این کتاب توجه بسیاری داشته‌اند، هر آدمی انسان خردمندی است که باید این کتاب را با هوشیاری خودش بخواند. درباره‌ اولین تصویر این کتاب گفته شده که حدود سی هزار سال پیش در غاری در فرانسه، فردی دستش را روی این دیوار گذاشته تا بگوید «من اینجا بودم». اما از کجا معلوم قصد این فرد گفتن «من اینجا مردم» یا «کمک!» نبوده باشد؟ هراری در بخش دیگری می‌نویسد، همین شش میلیون سال پیش،   میمونی دو دختر زایید. یکی از این دخترها شد مادربزرگ شامپانزه‌ها و دیگری مادربزگ ما. به همین سادگی. این در حالی است که کتاب‌های انسان‌شناسی و فسیل‌شناسی یا ژنتیک نشان می‌دهند که قضیه خیلی پیچیده‌تر است. ما هنوز با علامت سؤال‌های متعددی در روابط تکاملی انسان‌مانندها و انسان امروزی رویاروییم. در بخش دیگری، هراری می‌گوید، انقلاب شناختی محصول جهش‌های ژنتیکی‌ای بوده که سیم‌کشی داخل مغز انسان خردمند را تغییر داده و او را قادر ساخته به شیوه‌های جدیدی بیندیشد. این در حالی است که کشف گونه‌ انسانی‌ای به نام «هومو نالدی» سیستم انقلاب شناختی در شش میلیون سال پیش را به هم می‌ریزد.

این زیست‌شناس گفت: در واقع، نویسنده‌ این کتاب، منابع علمی‌ای را انتخاب کرده که می‌توانسته داستان‌هایش را بر مبنای آنها سوار کند. انقلاب شناختی با زبان اتفاق می‌افتد. گفته شده که ما دارای مجموعه ژن‌هایی مسئول ظهور زبان هستیم. هراری می‌گوید این ژن‌ها در نئاندرتال‌ها نیستند، اما مطالعات ژنتیکی حضور مجموعه‌ای از ژن‌های مسئول زبان در نئاندرتال‌ها را تأیید کرده است. همچنین، قطعاً هیچ ژن واحدی، مجموعه ژن‌های واحد یا رفتار خاصی در سی تا هفتاد هزار سال پیش تغییر نکرده که بتواند منجر به انقلاب شناختی در انسان شود.

ربط دادن آزادی انسان در انتخاب شیوه‌ زندگی و دین به نارس متولد شدن او ایده‌ای خنده‌دار است. فرضیه‌ غلبه‌ی انسان نئاندرتال بر دیگر گونه‌های انسانی از طریق ستیزه بسیار ضعیف شده است. هراری این تعبیر را که تکامل انسان نتیجه‌ دور زدن ژنوم است، همراستا با ایده‌ «واقعیت خیالی» خودش طرح می‌کند، اما دور زدن ژنوم با ادعای کلی کتاب؛ یعنی تأثیر شدید ژن‌ها بر تکامل انسان‌ها مغایر است. از این گذشته، آنچه هراری درباره‌ دین می‌گوید نیز مشخص نیست. از سویی، دین را هر آن چیزی می‌داند که به ساختارهای اجتماعی انسانی مشروعیتی فوق‌بشری بدهد. از سوی دیگر، لیبرالیسم و نازیسم را هم دین می‌داند. او دین را مثل پول یا شرکت‌ها، حاصل قوه‌ تخیل بشر می‌داند. در حالی‌که اطلاعاتی مبنی بر وجود ادیان، مراسم تدفین یا نقاشی‌های غاری خاص در دوره‌ پیش از انقلاب شناختی، در انسان نئاندرتال و انسان هایدلبرگی وجود دارد. از این‌رو، نمی‌توانیم تفکرات ماورایی را صرفاً به انسان خردمند و تخیل او ربط بدهیم.

وی در پایان سخنانش گفت: بخش پایانی کتاب، تصویر رو به نابودی رفتن انسان است، ولی دانشمندان در حال حاضر به دنبال افزایش طول عمر انسان‌اند. هراری پیش‌بینی می‌کند که سرآخر انسان خردمند، انسان هوشمندی را طراحی می‌کند که به‌جای خودش باشد و از این امر ناگزیر است. او فراموش می‌کند که در مقابل گروهی که به سمت فراگیری هوش مصنوعی حرکت می‌کنند، گروهی هم به سمت نجات نسل انسان‌ در حرکت‌اند.

هراری و دنده‌هوایی‌هایش

آخرین سخنران این برنامه هم میثم توکلی‌بینا عضو هیئت علمی مؤسسه‌ پژوهشی حکمت و فلسفه بود که گفت: رسانه‌ای خارجی با تیتر «آتئیست‌ها روی پیشخان» اتفاقی را در فضای رسانه‌ای رقم زد که بر فروش کتاب «انسان خداگونه» تأثیرگذار بود. طرح موضوعی که تا پیش از این به سادگی درباره‌اش صحبت نمی‌شد، این پرسش جدی را مطرح کرد که آیا این کتاب به‌راستی آتئیستی (الحادی) است یا نه؟ بخش کوچکی در این کتاب به دین و تکامل پرداخته است و در بخش‌های دیگر اشاراتی جزئی به این موضوع شده است. این کتاب، با چهره و نقاب علمی از شیوه‌های غیرعلمی استفاده کرده است. «انسان خداگونه» کتابی بسیار کم‌ارجاع است، در حالی‌که از کتابی به این حجم انتظار می‌رود که انبوهی از ارجاعات داشته باشد. در بخش دین، این به نهایت می‌رسد. تا جایی که اگر بحث داستان‌سرایی را جدی بگیریم، شاید این توهم برای‌مان به‌وجود بیاید که اینها تصویرسازی و تخیلاتی برای تکمیل سناریو هستند.

وی افزود: هراری در مورد دین بسیار پرتعارض است. حرف‌هایی را بیان می‌کند که منشأ مشخصی ندارند. مثل پدیدآمدن «اولین دین یگانه‌پرست در مصر در ۱۳۵۰ سال قبل میلاد...» که علی‌رغم جست‌وجوهای بسیار مستندی برای آن نیافتم. هراری در بخش دیگری می‌گوید «چندخداپرست ذاتاً بی‌تعصب است و کمتر ممکن است ملحدان یا بی‌ایمانان را بیازارد». اگر این گزاره‌ای تاریخی است، باید مستندانی برای آن ارائه شود. در حالی‌که چیزی ارائه نمی‌شود و برعکس، مواردی خلاف این را در یاد داریم. مثلاً شاید بتوانیم محاکمه‌ سقراط در یونان چندخداپرست را نقضی بر این گزاره بدانیم. همچنین در بستر اسلامی، تاریخ حاکی از آن است که چندخداپرستان مبارزه می‌کردند و تعصب می‌ورزیدند و دست به کشتار می‌زدند.

این پژوهشگر گفت: هراری هر چند صفحه یک‌بار تصفیه‌حساب خونینی با مسیحیان می‌کند. به این معنا اگر این کتاب را ضددینی و آتئیستی بگیریم، تلقی اشتباهی نیست. از دیگر تعارضات هراری این است که قدیسان مسیحی را رجوع مجدد به چندگانه پرستی می‌داند. دیگر اینکه هراری دین را «نظامی از هنجارها و ارزش‌های بشریِ مبتنی بر باور به نظمی فوق بشری» تعریف می‌کند؛ یعنی دو خصوصیت در آن بر می‌شِمُرد: نظامی از هنجارها و ارزش‌ها، نظمی فوق بشری. در این راستا با این استدلال که فوتبال نظمی فوق بشری ندارد، می‌گوید فوتبال دین نیست. اما در ادامه، در تعمیمی عجیب، هنجارهای تابع قوانین طبیعت را دین می‌شمارد و این تعمیم ادامه می‌یابد تا جایی‌که لیبرالیسم، کمونیسم، سرمایه‌داری، ناسیونالیسم نیز دین می‌شوند. با این شواهد می‌توان در عمق اندیشه‌های هراری درباره‌ دین شک کرد.

توکلی بینا در پایان ضمن بیان‌ این‌که برای پرسش آتئیستی بودن یا نبودن این کتاب جواب روشنی ندارد، پاسخ به آن را به رویکردی وابسته دانست که با آن به سراغ کتاب می‌رویم و گفت: گویی هراری می‌خواهد بگوید، مسیحیت نوعی تصویر برساختی اجتماعی است و دین یک نوع توهم است. اما به نظر نمی‌رسد که در بقیه‌ موارد به این سو رفته باشد. ایجاد چنین تلقی‌ای از کتاب هراری که نوعی نگاه برساخت‌گرایانه را القا می‌کند، نگاهی است مبنی بر اینکه امور مبتنی بر خیال و تخیل‌اند. واقعاً میزان اطلاعات و شواهد در دست چنان است که گویی اسنادی را با دستگاه کاغذ خردکن ریز کرده باشند و ما چند رشته از آن را یافته باشیم و بخواهیم بایگانی اسناد را از روی آن تنظیم کنیم. شاید برای این کار، نیاز به تصویرسازی داشته باشیم و مسلماً برخی در این زمینه موفق‌ترند. نگاه برساختی در تحلیل این «انسان خداگونه» ظروف اجتماعی‌ای را دنبال می‌کند که باعث برآمدن هراری و نگارش این کتاب شده‌اند. هراری می‌گوید «در طی سال‌ها، انسان‌ها شبکه‌ی بسیار پیچیده‌ای از داستان‌ها را به هم بافته‌اند»، به این ترتیب، طبیعتاً داستان هراری هم یکی از موفق‌ترین این داستان‌ها است.

کد خبر 4466662 صادق وفایی

منبع: مهر

کلیدواژه: ترجمه زیست شناسی مرکز فرهنگی شهر کتاب نشر نو نقد کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۵۳۰۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه

به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات می‌شود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص می‌دهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب می‌کند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتاب‌های کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار می‌گیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه می‌توان از بسترهای صدرنشینی کتاب‌های کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.

غلبه آثار ترجمه تهدید نیست

هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دوره‌ای که زندگی می‌کنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایه‌های آینده ما هستند. اگر عناوین کتاب‌های کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانواده‌ها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.

خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه می‌شوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.

هادی خورشاهیان

نویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم  به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیب‌های مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.

خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی می‌تواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده می‌کنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتاب‌های ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا می‌کنیم  و بین سریال‌های ایرانیِ تکراری، سریال‌های خارجی نیز دیده می‌شود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و می‌تواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.  

این نویسند افزود: اگر کودکان فیلم‌ها و کتاب‌های خارجی را می‌خوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمی‌شناسد. در این خصوص نهادها و ارگان‌ها نمی‌توانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامه‌های مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما می‌توانند در سخنرانی‌ها  به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتاب‌های خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری می‌تواند کتابخانه‌های عمومی محله‌ها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.

کتاب‌خوان‎‌ها را تشویق کنیم

حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچه‌ها هیچ پدرکشتگی با نویسنده‌ها ندارند آن‌ها فقط به سمت کتاب‌هایی می‌روند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیب‌های بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتاب‌های ترجمه می‌شوند؛ زیرا نسبت به کتاب‌های تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتاب‌های ترجمه برای ناشران سهل الوصول‌تر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینه‌بری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام می‌دهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آن‌ها است. آن‌ها خودشان را موظف می‌دانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتاب‌های تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتاب‌ها می‌کنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود می‌خرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.

حسین فتاحی

فتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچه‌ها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتاب‌هایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتاب‌های ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفته‌اند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیت‌های‌ داستان‌های کودکانه همچنین باید با سایر شخصیت‌های قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسی‌ها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصه‌های کودکانه داشته باشد.

وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار می‌کنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتاب‌ها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویق‌هایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده می‌توانیم به نقطه‌ای که ضرورت جامعه هست، برسیم.

تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم

سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح می‌دهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتاب‌های چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجه‌ای را به تولید کتاب‌های چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشته‌های خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.

سپیده خلیلی

این نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتاب‌های ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمی‌شود یا به دلیل محدودیت‌هایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمت‌های داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتاب‌هایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ می‌گیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجم‌های مختلف می‌سپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژه‌های نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب می‌رساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب می‌کنند.

او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمی‌خرند و مسلما اگر آن‌ها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا می‌شود. مکان‌های عمومی مانند نهاد کتابخانه‌ها و حتی کانون پرورش فکری می‌توانند به کتاب‌های تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.

محدثه رضایی

دیگر خبرها

  • نوشتن کتابی درباره امام قلی‌خان برای بچه‌ها
  • کتابی پر ازجاهای خالی!
  • سالفه دریانوردان، دورهمی اهل دریا با داستان‌هایی از قشم تا هند و آفریقا
  • اختتامیه دومین جشنواره ملی «دوست من کتاب» در همدان
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • چاپ کتابی درباره سکوت و پایبندی در آثار آلبر کامو
  • داستان فلسطین آنقدر جذاب است که نیازی به تخیل ندارد
  • «مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان
  • شمه‌ای از بی‌کفایتی پهلوی
  • داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»