برای احمدرضا دالوند در باب مدیریت قرائت متن - محمود رئیسی*
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۹۹۵۰۵
شهرکرد- ایرنا- دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها ، در باب پردازش عناصر نوشتاری در آغازین سال دهه 90 کتابی را منتشر کرد که از نظر ساختاری یک کتاب مطلوب است.
نویسنده این کتاب «احمدرضا دالوند» بود، کتابی قابل اعتماد در حوزه گرافیک مطبوعاتی که جای آن سالها در عصر رسانههای مکتوب خالی بود.
در باب زیبایی شناسی، برای احمدرضا دالوند صحفه آرایی به مثابه مدیریت قرائت متن بود که پیش از انتشار کتاب مدیریت قرائت متن، نیز در قالب یک مقاله در سال 1387 ارائه شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیوند هنر- صنعت گرافیک برای نشریات به همان اندازه دارای اهمیت است که هنر صنعت عکاسی برای رسانه، از این رو احمدرضا دالوند به خوبی برای ورود به مباحث زیباییشناسی بصری مطبوعات اقدام کرد.
تا پیش از او، پیرامون زیباییشناسی بصری در روزنامهها و نشریات چاپی، سخن بسیار کم گفته شده بود و نوع گرافیک به کار رفته در این نشریات کلاسیک و سنتی باقی مانده بود.
احمدرضا دالوند معتقد بود:
«نشریاتی که از ابتدا رژیم بصری جلد خود را معین نمیکنند، هرگز به چهرهای با ثبات و جلوهای مطمئن در نزد مخاطبان خود دست پیدا نمیکنند، بسیاری از جلوههای هنر گرافیک از ترکیب و تلفیق دو عامل «نقش» و «نوشته» به دست میآید.
برای نمونه میتوان به پوستر، طرح روی جلد کتاب، طرح جلد مجله، طراحی تمبر پستی، طراحی اسکناس، بیلبورد، گرافیک محیطی، طراحی آگهی تبلیغاتی و صفحه آرایی اشاره کرد».
به تعبیر او «صفحهآرایی خلاق همانند موزیک متن فیلم است که در نمونههای موفق، موزیک متن در تار و پود تصویر، کلام، حرکت و نور جذب و هضم میشود، بهگونهای که تماشاگر قادر به فاصلهگذاری و تفکیک میان آنچه میبیند، میفهمد و میشنود نیست».
به نظر او « صفحهآرایی باید جزیی از معنا و حس نهفته در متن باشد نه یک ژست بصری و متظاهرانه، در صفحهآرایی، توجه و تأکید زیاد بر سازماندهی عناصر بصری، منجر به تحریک بیش از حد میل «دیدن» شده و فعل «خواندن» را به عقب میراند».
او برای رسانههای کاغذی و چاپی دو ساحت متصور بود، یک ساحت «زبانی» که از جنس کلمه ساخته شده و یک ساحت «بیانی» که از جنس تصویر است و متوازن کردن این دو ساحت در یک مجموعه واحد و به هم پیوسته که از صفحات متعدد تشکیل شده، حاصل همکاری خلاق میان سردبیر و مدیرهنری است.
پیش از احمدرضا دالوند ، بابک احمدی در کتاب «حقیقت و زیبایی: درسهای فلسفه هنر» درباره قرائت متن و زیبایی شناسی آن بسیار فسلفی نوشته بود، هرچند کتاب بابک احمدی به کلیات هنر میپرداخت و تنها یک حوزه را در بر نمیگرفت.
بابک احمدی در فصل دهم این کتاب با عنوان «تاویل و دریافت مخاطب» بحثهایی پیرامون میزان اثرپذیری مخاطب، ریشههای «زیبایی شناسی دریافت» ارائه کرده است که می تواند نمونه های روشنی از آن را در کتاب احمدرضا دالوند جست و جو کرد.
حالا احمدرضا دالوند، دیگر در بین رسانه های ایران نیست، اما حرکت نو و پست مدرن او برای کاربردی کردن تایپوگرافی، صفحه آرایی، سازه های مدرج، خط به عنوان عنصر بصری ، چیدمان تیتر و گرافیک مطبوعات در ذهن اهالی فن باقی می ماند.
احمدرضا دالوند از هنرمندان گرافیست و از اهالی رسانه بامداد روز دوشنبه نوزدهم آذرماه در 60 سالگی در منزلش دارفانی را وداع گفت.
دالوند از شاگردان مرتضی ممیز، صادق بریرانی و هانیبال الخاص بوده است و فارغالتحصیل رشته گرافیک از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود.
* خبرنگار ایرنا در شهرکرد
2097** 9053
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي هنري رسانه گرافيك
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۹۹۵۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قرائت معکوس رسانههای غربی از اعتراضات اصیل دانشجویی
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، رسانههای غربی مشغول نوعی روایتگری وقیحانه و معکوس نسبت به جنبش دانشجویی تبلوریافته در ایالتهای مختلف آمریکا هستند. این روایتگری، منبعث از اتصال مستقیم رسانههای غربی با جریانات آشکار و پنهان قدرت در رژیم اشغالگر قدس است و بار دیگر، گزاره دروغین و مضحکانه بیطرفی رسانهای و آزادی بیان در غرب را به چالش کشیده است.
مطالبات جنبش اصیل دانشجویی شکلگرفته در آمریکا مشخص است: برقراری آتشبس دائمی در نوار غزه، پایان محاصره غزه، قطع روابط علمی و دانشگاهی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس و مجازات مقامات رژیم اشغالگر قدس و دیگر کشورها و بازیگران دخیل در کشتار دهشتناک دهها هزار انسان بیگناه در فلسطین.
در این میان، رسانههای غربی تلاش میکنند حرکت وحشیانه پلیس آمریکا در مواجهه با این مطالبات فطری، اصیل و انسانی را طبیعی و در مسیری درست جلوه دهند! بهعنوانمثال، «یورونیوز» در تحلیل خود از این واقعه مینویسد: در شماری از دانشگاهها معترضان شعارهای «یهودیستیزانه» سر دادهاند و با دست گرفتن پرچمهای حماس و حزبالله لبنان، از ورود دانشجویان یهودی به محوطه دانشگاهها جلوگیری کردهاند.
گستردگی، آگاهی و عمق جنبش دانشجویی ایجادشده در آمریکا در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، بیانگر اصالت این جنبش و باور آن به هدفی است که به خاطر آن دست به اعتراض زده استهمانگونه که مشخص است، رسانههای غربی وظیفه دارند (بر اساس یک سیاستگذاری کلان رسانهای- تبلیغاتی)، صهیونیسمستیزی را مترادف با یهودستیزی جلوه دهند و از این طریق، بدترین و سختترین برخوردها با کسانی که از توحش و اشغالگری رژیمی غاصب و کودککش به تنگ آمدهاند را توجیه کنند. نکته مهمتر اینکه رسانههای غربی اقدامات غیرانسانی پلیس آمریکا را بهمثابه یک واکنش طبیعی در برابر خیزش دانشجویی اخیر جلوه داده و استفاده از محرکهای شیمیایی، ضرب و شتم شدید دانشجویان، کشیدن بسیاری از دانشجویان روی زمین و دستگیری توأم با بدترین برخوردهای ممکن با آنها را مصداق عینی ایجاد نظم و آرامش تلقی کردهاند! در اینجا متوجه روایتگری معکوس جریانات رسانهای غرب از خیزشها و اعتراضات دانشجویی در سرتاسر جهان میشویم.
قطعاً غرب نه تنها از جنبشهای دانشجویی اصیل حمایت نمیکند، بلکه آنها را در مغایرت مطلق با اهداف و مطامع خود قلمداد کرده و دست به سرکوب آنها میزند. نکته مهمتر اینکه گستردگی، آگاهی و عمق جنبش دانشجویی ایجادشده در آمریکا در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، بیانگر اصالت این جنبش و باور آن به هدفی است که به خاطر آن دست به اعتراض زده است. حتی تهدیداتی مانند اخراج از دانشگاه، ممنوعیت تحصیلی، محرومیت از امتیازات حداقلی اجتماعی و حتی سلب اقامت برخی دانشجویان، منجر به عقبنشینی آنها در برابر ساختار زور و سلطه نشده است. بدیهی است که اعتراضات اخیر دانشجویی در آمریکا، نقطه عطفی در تاریخ این کشور محسوب میشود، جایی که جوانان و تحصیلکردگان آمریکایی رسماً روایتهای مخرب و وارونه غرب ازآنچه در جهان میگذرد را پسزده و بهسوی شناخت و آگاهی گام برمیدارند. آنچه امروز در دانشگاههای آمریکا، از کالیفرنیا تا تگزاس میگذرد، نقطه آَشکارساز روند گذار مشترک از صهیونیسم و جریان سلطهگر غربی در این کشور محسوب میشود. روزهای تاریکتر آمریکا در پیش است.
انتهای پیام/