Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-05-02@03:05:01 GMT

چشم امید مردم کماکان به داخل است

تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۱۵۹۵۸

خرداد:یک تحلیلگر مسائل سیاسی ایران با اشاره به این‌که «ایالات متحده و ترامپ توجه نداشتند که نارضایتی مردم از وضعیت موجود به معنای همراهی آن‌ها با آمریکا نیست»، گفت: تنها راه پیش‌روی ایران، به رسیمت شناختن یکدیگر و انجام اصلاحات گام به گام و رو به جلو است.
در پاسخ به این پرسش که چرا جامعه پس از اعمال تحریم‌ها به سمتی که ترامپ می‌خواست، نرفت؟ اظهار کرد: ایالات متحده و ترامپ توجه نداشتند که اگر مردم از وضعیت موجود خود ناراضی هستند، بدان معنا نیست که با آن‌ها همراهی می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اثبات شیء نفی ما ادا نمی‌کند و اگر کسی اثبات کرد مردم از وضعیت ناراضی هستند این اثبات نفی نمی‌کند که مردم با سیاست‌های آمریکا هم مخالف باشند و چه بسا مخالفت شدیدتری با این سیاست‌ها داشته باشند.
وی همچنین بیان کرد: نارضایتی مردم بدان معنا نیست که آن‌ها به اقدامات خصمانه آمریکا رضایت دهند. مردم از وضع موجود رضایت ندارند، اما این بدان معنا نیست که به هر وضع بدیلی تن می‌دهند.
متن گفت‌وگوی ایسنا با عباس عبدی به شرح زیر است:
دولت آمریکا با اعمال تحریم علیه کشورمان به دنبال ایجاد فشار بر مردم بود تا با سخت شدن معیشت مردم، جامعه را مقابل دولت قرار دهد. آن‌ها دنبال این بودند که با ایجاد ناآرامی درایران، حاکمیت ایران را مجبوربه عقب‌نشینی و پذیرش شرایط خود کنند. با وجود شرایط اقتصادی و معیشتی سخت مخصوصا برای کارگران و حقوق‌بگیران در ماه‌های اخیر و بعد از اعمال تحریم‌های آمریکا، چرا جامعه ایران به سمتی که دولت آمریکا پیش‌بینی‌می‌کرد حرکت نکرد؟ چرا دامنه ناآرامی‌ها آنقدر که دولت آمریکا انتظار داشت، گسترده نشد؟یک دلیل این مسئله این است که وقتی ما با چیزی مخالفیم لزوما معنی آن این نیست که با مخالفِ آن چیز، موافقیم. ما اگر از یک چیزی بدمان بیاید و کسی هم از همان چیز بدش بیاید، بدان معنا نیست که ما از آن فرد خوش‌مان می‌آید چه بسا از او بیشتر بدمان بیاید.
ایالات متحده و ترامپ توجه نداشتند که اگر مردم از وضعیت موجود خود ناراضی هستند، بدان معنا نیست که با آن‌ها همراهی می‌کنند. عدم رضایت مردم چیز پنهانی نیست و نیاز هم به تظاهرات آن‌چنانی ندارد. مسئولان هم آنقدر با مردم ارتباط دارند که تا حدی متوجه مشکلات هستند، اما نارضایتی مردم بدان معنا نیست که آن‌ها راضی شوند که به اقدامات خصمانه آمریکا رضایت دهند. مردم وضعیت عراق، افغانستان و سوریه را به روشنی می‌بینند و دلیلی ندارد که به آن شرایط رضایت دهند و اگر مشاهده کنند که نقد‌ها و اعتراضات به گونه‌ای پیش می‌رود که به نتایجی بدتر از آن چه فکر می‌کردند، منجر شوند با آن همراهی نمی‌کنند.
اثبات شیء نفی ما ادا نمی‌کند و اگر کسی اثبات کرد مردم از وضعیت ناراضی هستند این اثبات نفی نمی‌کند که مردم با سیاست‌های آمریکا هم مخالف باشند و چه بسا مخالفت شدیدتری با این سیاست‌ها داشته باشند.
از سویی بخش عمده‌ای از منتقدان ایران در فضای مجازی، تصویری از ایران ایجاد کردند که لزوما با واقعیت همخوانی وتطبیق ندارد. تحلیلگران داخلی شرایط ایران را بهتر درک وتحلیل می‌کنند. این منتقدان سعی کردند برای ایالات متحده فضاسازی و تصویرپردازی کنند یعنی همان اتفاقی که در عراق افتاد و اخیرا هم دیدم نیویورک تایمز در مورد سیاستش در حمایت از حمله به عراق پذیرفته است که اشتباه کرده و تحت تاثیر اطلاعات غلط همین نوع افراد مخالف سیاسی قرار گرفته است.
جامعه ایران با وجود بیان همه مشکلات و مطالبات اقتصادی خود از حاکمیت، ظاهری آرام دارد به طور مثال تظاهرات و اعتراضات نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز مسالمت آمیز برگزار شد. وقوع مشکلاتی کمتر از مشکلات فعلی ایران در هر نقطه دیگری از دنیا می‌تواند موجب ایجاد ناآرامی شود مثل این روز‌های پاریس، اما جامعه ایران خشونتی از خود بروز نداده است. صبر جامعه ریشه در انتظار آن‌ها برای بهبود شرایط دارد یا ترس از آینده‌ای نامعلوم؟این نقطه مثبت و فرصت بسیار مناسب از جامعه ایران است که حکومت باید به آن توجه کند. مسئله‌ای کلیدی را مطرح کردید. قبل از آن‌که بحران‌ها به خشونت کشیده شود، مسئولان باید آن‌ها را حل کنند. چون اگر بحران‌ها وارد فاز خشونت شود، حل مسائل معنای متفاوتی خواهد داشت. دلایل این رفتار از سوی مردم، گوناگون است و دلایل تاریخی و منطقه‌ای دارد، ولی آن‌هایی که مخاطب این اعتراضات هستند، نباید از این رفتار سوء برداشت کرده و فکر کنند در آینده هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد.
اگر فرض بگیریم براندازی نظام هدف دشمنان است، جامعه ایران چه رویکردی نسبت به این هدف دارد؟ به نظر می‌رسد جامعه به تبلیغات رسانه‌ای شبکه‌های فارسی‌زبان و اپوزیسیون خارج نشین نیز بی‌توجه است. به نظر شما جامعه چه در ذهن خود و چه برنامه‌ای برای آینده دارد؟برداشت شخصی من و مجموعه مطالعاتی که در کشور انجام شده است، نشان داده که مردم از وضع موجود رضایت ندارند، اما این بدان معنا نیست که به هر وضع بدیلی تن می‌دهند. براندازی هیچ سیستمی نمی‌تواند موجب بهبودی آن شود. این تجربه تاریخی است که آن را در منطقه هم دیده‌ایم. با براندازی اتفاقی رخ نمی‌دهد؛ بنابراین تنها راهی که می‌ماند به رسیمت شناختن یکدیگر و انجام اصلاحات گام به گام و رو به جلو است.
نکته قابل توجه این است که نیرو‌های سیاسی باید برای اصلاحات و حل مشکلات ایده بدهند، زیرا مردم عادی نمی‌توانند این کار را انجام دهند مگر این‌که از طریق نهاد‌های مدنی یا سیاسی متشکل شوند. من معتقدم همچنان چشم امید اصلی مردم کماکان به داخل است هرچند این نگاه مثل گذشته نیست و بخش‌هایی از جامعه که خسته شده و حوصله ندارد یا منافعش اقتضا می‌کند، نگاهشان بیشتر معطوف به خارج است.
جامعه با اینکه به تقابل آشکار (در کف خیابان‌ها) با حاکمیت و دولت نپرداخته است، ولی با تصمیمات دولت هم همراهی چندانی ندارد. در چند ماه گذشته هر چه دولت توصیه می‌کرد که مردم دلار و طلا نخرند بلکه دلار و خود را به بازار عرضه کنند، جامعه مسیر دیگری پیش رفت. در شرایط تحریم، دولتمردان از مردم انتظار دارند که با تصمیمات دولت همراهی کرده و مشکلات را تحمل کنند تا بعد از چند ماه کشور از شرایط تحریم خارج شود. به نظر شما در چه شرایطی مردم با دولت همراهی می‌کنند؟بدون بازسازی اعتماد میان مردم و ساخت سیاسی هیچ گونه همراهی امکان پذیر نیست مگر این‌که همراهی را رها کنیم به در هر موردی به قواعد بازار آزاد تن دهیم. قواعد بازار می‌گوید هنگامی که شایعه شود طلا و ارز گران می‌شود، مردم بر اساس این قاعده، سرمایه ریالی خود را به دلار و طلا تبدیل می‌کنیم تا ارزش آن را حفظ کنیم. این یک قاعده روشن بازار است واگر غیر از این انجام دهیم یعنی عقل آدم پاره سنگ برداشته است.
اما خطر این قاعده این است که اگر همه بخواهند آن را اجرا کنند، کل اقتصاد دچار بحران شده و همه ضرر می‌کنند؛ بنابراین باید این قاعده را در جایی و به گونه‌ای کنار زد. آن جا جایی است که اعتماد به دولت وحکومت وجود دارد. به طور مثال اگر همه هجوم ببریم که برنج بخریم، قحطی و گرانی برنج می‌شود وهمه ضرر می‌کنیم، اما اگر کسی باشد که مردم به او اعتماد داشته باشند و او بگوید طبق ارزیابی من هیچ اتفاقی برای نیاز جامعه به برنج نمی‌افتد، طبیعی است که مردم از هجوم برای خرید برنج دست برمی دارند.

بنابر این مسئله اساسی بازسازی اعتماد میان مردم و ساخت سیاسی است. تا زمانی که سیاست‌های که در جهت تقویت اتحاد و انسجام ملی است، اتخاذ نشود همیشه این خطر وجود دراد که جامعه در مسیر تشدید کننده مشکلات قرار گیرد.
آیا در شرایط تحریم، تمام مسئولیت‌ها با دولت است یا جامعه هم برای حل مشکلات، وظیفه دارد؟ این نگرانی وجود دارد که مردم به جای تلاش برای تامین منافع جمعی، به دنبال تامین منافع شخصی خود هستند.در شرایط ایده‌آل مرز میان دولت و ملت وجود ندارد. این سوال در یک جامعه سالم پرسیده نمی‌شود و در یک جامعه بیمار مطرح می‌شود. در یک جامعه سالم، حکومت و دولت نماینده مردم بوده و چیزی جدا ازمردم نیستند. در چنین جامعه‌ای، دولت حداکثر زمینه‌ها را برای مشارکت مردم فراهم می‌کند. در چنین جامعه‌ای تمایزی میان دولت وملت وجود ندارد و دولت می‌تواند از مردم کمک بگیرد. اما با وضعیت فعلی، این امکان وجود ندارد و بنابراین حتما سیاست‌های کل حاکمیت در خصوص رابطه با مردم بازنگری جدی شود. برچسب ها: عباس عبدی ، جامعه ، ترامپ

منبع: خرداد

کلیدواژه: عباس عبدی جامعه ترامپ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۱۵۹۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو انجمن اقتصاددان ایران: سنگینی بار عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی‌ها بر دوش مردم است

ایمان زنگنه، استاد دانشگاه و عضو انجمن اقتصاددانان کشور در خصوص بدهی گازی پتروشیمی ها به دولت و لزوم تسویه آن تصریح کرد: با توجه به شرایط تحریمی که در آن به سر می بریم و اینکه دولت به لحاظ منابع مالی در مضیقه است، اهمیت دارد که درآمدهای دولت تأمین شود تا بتواند به تعهداتش برای اداره کشور عمل کند.

وی ادامه داد: دولت همواره تلاش کرده است که خوراک را با قیمت مناسب در اختیار پتروشیمی ها قرار دهد. در حالی که پتروشیمی ها گاز را با قیمت یارانه ای در اختیار می گیرند، انتظار می رود که همراهی لازم را با دولت داشته باشند و تسویه بدهی خود را انجام دهند.

عضو انجمن اقتصاددانان ایران خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی هلدینگ های بزرگ پتروشیمی نسبت به پرداخت بدهی گازی خود به دولت بی اعتنا هستند. این موضوع دولت را در انجام وظایفش با مشکل مواجه می کند.

زنگنه گفت: انجام تعهدات دولت از جمله پرداخت یارانه نقدی، یارانه نان و توسعه صنعت نفت در گروی تأمین درآمدهای دولت است. اگر دولت نتواند این درآمدها را در اختیار داشته باشد، با کسری بودجه مواجه می شود.

وی ادامه داد: کسری بودجه به معنای روی آوردن دولت به استقراض از بانک مرکزی است. تمامی این روندها در نهایت به ضرر مردم است. زیرا مردم عادی باید تورم را تحمل کنند. در حالی که پتروشیمی های بزرگ که گاز یارانه ای دریافت می کنند و محصولات شان را در بازارهای بین المللی به فروش می رسانند، حاضر نیستند بدهی گازی خود را بپردازند.

عضو انجمن اقتصاددانان ایران خاطرنشان کرد: این اصلاً قابل قبول نیست که پتروشیمی ها به قیمت بالا بردن تورم و اعمال فشار بر مردم از دادن بدهی گازی خود به دولت اجتناب کنند.

زنگنه گفت: لازم است موضوع بدهی پتروشیمی ها به دولت به نحوی حل و فصل شود تا از بروز مشکلات بعدی جلوگیری به عمل آید. در غیر این صورت، دولت نمی تواند به تعهداتش عمل کند و با کسری بودجه روبرو می شود.

وی ادامه داد: کسری بودجه دولت، فقط موضوع دولت نیست. اثرات آن بر تمام کشور خواهد بود و مردم از آن متضرر می شوند. دولت نگاه ویژه ای به صنعت پتروشیمی کشور دارد. به دلیل اینکه محصولات این بخش قابلیت تحریم پذیری کمتری دارد و صادراتش آسان است. در این شرایط، لازم است پتروشیمی ها نیز به تعهدات مالی شان به درستی عمل کنند و با دولت همراهی لازم را داشته باشند.

زنگنه تأکید کرد: شاید یکی از دلایلی که پتروشیمی ها دیون گازی خود را به دولت پرداخت نمی کنند، این است که به لحاظ مدیریتی ضعف دارند و نمی توانند آنقدر سودآور باشند که به تعهداتشان عمل کنند. همچنین ممکن است شفاف نبودن مسائل مالی آنها شرایطی به وجود آورده است که هزینه هایشان بالا رفته و نمی توانند تعهداتشان را بپردازند. به هر ترتیب، نیاز است که پتروشیمی ها دیون گازی خود را به دولت پرداخت کنند تا دولت نیز بتواند به وظایفش عمل کند.

روابط مالی دولت با پتروشیمی ها همواره مورد انتقادات بسیاری بوده است. برخی کارشناسان به ارائه گاز با قیمت کمینه به پتروشیمی ها انتقاد دارند. آن ها معتقدند، اگرچه دولت نهایت همکاری را با پتروشیمی ها دارد و به آن ها خدمات می دهد، این صنایع به وظایف خود در مقابل دولت، مردم و کشور عمل نمی کنند.

شاهد ادعای این دسته از کارشناسان، همین بدهی 60 هزار میلیارد تومانی پتروشیمی ها به دولت است. این صنایع با امتناع از تسویه بدهی گازی خود به دولت مشکل ساز شده اند. به نحوی که دولت برای انجام وظایفش با محدودیت مالی روبرو شده است.

به زعم کارشناسان، عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی ها به این معناست که مشکلات ناشی از کم کاری هلدینگ های ثروتمند و بزرگ کشور در پرداخت بدهی هایشان به دولت بر دوش مردم گذاشته است.

به زعم آنان، عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی ها به منزله دامن زدن به کسری بودجه دولت است که استقراض از بانک مرکزی و تورم را به دنبال خواهد داشت. 

زهرا طوسی

دیگر خبرها

  • اقدامات وزارت بهداشت برای افزایش امید و انگیزه دستیاران
  • عضو انجمن اقتصاددان ایران: سنگینی بار عدم پرداخت بدهی گازی پتروشیمی‌ها بر دوش مردم است
  • اعطای تسهیلات و کمک بلاعوض به سیل زدگان سیستان و بلوچستان ظرف چند روز آینده آغاز می‌شود
  • آحاد جامعه برای عمل به تکلیف اجتماعی و شرعی خود در انتخابات مشارکت کنند
  • کدام دستاورد‌های دولت رئیسی را می‌توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
  • پروژه قهرمان‌سازی از رئیسی؛ کدام دستاورد دولت در قالب فیلم و سریال می‌گنجـد؟
  • کدام دستاوردهای دولت رئیسی را می توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
  • اگر دولت و قضات، مردم را ناراضی کنند، باید فاتحه را بخوانیم/ جلب نظر مردم لازم است (فیلم)
  • دنیا از توان نظامی ایران متحیر شده است
  • مردمی کردن اقتصاد توسعه پایدار کشور را به دنبال دارد