Web Analytics Made Easy - Statcounter

سرباز زندانی که به‌خاطر ناتوانی در پرداخت دیه 10 میلیون تومانی دو سال در زندان بود بار دیگر با همت و سخاوت دستان نیکوکار به زندگی برگشت. ایران واشقانی فراهانی خبرنگار

پس از انتشار سرگذشت غم انگیز این زندانی جوان در صفحه جویندگان عاطفه روزنامه ایران دهها نیکوکار از سراسر کشور با تحریریه روزنامه تماس گرفتند و برای آزادی سرباز زندانی اعلام آمادگی کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان برخی از مخاطبان ابراز کردند به این دلیل قصد کمک به زندانی گرفتار را دارند که خود نیز گرفتار چنین شرایطی بوده‌اند و با کمک نیکوکاران روزهای سخت زندگی‌شان را سپری کرده‌اند. آنها به شکرانه رفع گرفتاری‌شان قصد کمک به سرباز زندانی را داشتند. پیمانکار یک شرکت ساختمانی در اهواز، کارمند ارشد اداره دولتی در تهران، جمعی از سربازان یک پادگان و... که با خواندن گزارش احساس نزدیکی با سرباز زندانی داشتند به جمع نیکوکاران پیوستند. برخی نیز اعلام کردند که حاضرند بعد از رهایی وی برایش شغل پیدا کنند تا بتواند زندگی بهتری برای خود فراهم کند. اما در این میان مادر شاکی که خود نیز شرایط سختی دارد و فرزند یتیمش به‌دلیل بیماری قلبی روزهای پردردی را می‌گذراند در جایگاه معنوی یک نیکوکار حاضر به گذشت نیمی ازدیه شده بود. این زن فداکار به خاطر شاد کردن خانواده سرباز زندانی حتی از مسئولان زندان درخواست 2 هفته مرخصی برای متهم در ایام نوروز کرده بود.
در حالی که مردم نیکوکار کشور با تماس‌های تلفنی پیاپی برای نجات این پسر جوان اعلام آمادگی کرده بودند زوج نیکوکار از استان البرز بار دیگر پیشقدم شده و با هماهنگی افشار -دادستان نظامی- و دکتر حسینی -رئیس دادسرای نظامی استان البرز- مقدمات انتقال زندانی به دایره اجرای احکام را فراهم و از شاکی برای دریافت دیه و اعلام گذشت دعوت کردند.
ر. ف نیکوکار البرزی که بارها مقدمات آزادی زندانیان بدهکار را فراهم کرده است پس از انتشار این گزارش نماینده خود را به دادگاه نظامی کرج فرستاد و با پرداخت دیه شاکی برگه آزادی سرباز نیشابوری را امضا کرد. مرد نیکوکار گفت: من درد هر 2 خانواده را حس کردم. پرداخت دیه نه تنها به متهم برای رهایی از حبس کمک کرد بلکه از رنج‌ها و خستگی‌های خانواده شاکی نیز کاست که مجبور بودند در این شرایط سخت دغدغه تأمین هزینه‌های درمان فرزندشان را نیز داشته باشند. از خداوند خواسته‌ام تا زمانی که حس نوعدوستی و جرأت بخشش در قلبم زنده و بیدار است به من ببخشد.
اشک‌های شاکی و متهم
صدای کشیده شدن زنجیر آهنی خبر از انتقال زندانی به دادگاه می‌داد. پسر ضعیف ریز نقشی در کنار مادرش روی صندلی نشسته و چشم به در دوخته بود. انتظاری دلتنگ برای بخشیدن کسی که روزی بی‌خبر از راه رسیده بود و بیگناه مجازاتش کرده بود. پسری جوان به همراه مأمور بدرقه زندان وارد شعبه اول دادگاه نظامی شد. صورتش پر از التماس بود. نمی‌دانست که خداوند راز و نیازهای شبانه‌اش را شنیده و تا لحظاتی دیگر بند از پایش آزاد خواهد شد.
بی قرار و مضطرب بود. با شاکی چشم در چشم شد و به آرامی گفت: اشتباه کردم، پشیمانم. سرباز بودم و چاره‌ای جز اجرای دستور مافوق نداشتم. خانواده‌ام به هم ریخته است و مادر و برادر کوچکم نگاهشان به در مانده تا من برگردم. در یک لحظه هر 2 پسر گریستند و از سختی‌های زندگی‌شان به هم گفتند. هر 2 در سایه فقر قد کشیده بودند.
سرباز زندانی روز گذشته میهمان دفتر روزنامه ایران بود و خوشحالی در چهره همه دست اندرکاران روزنامه که از دیدن این جوان و اینکه توانسته بودند به همت نیکوکاران و اعتماد آنان پلی میان افراد گرفتار و خیرین بسازند، موج می‌زد.
 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۱۹۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محاکمه مرد رمال به اتهام تعرض به ۵ زن

 آذر سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام نسرین با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی رمال شکایت کرد و اظهار داشت وی او را مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده است.

این زن در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۴ سال قبل به یک بیماری مبتلا شدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم، اما نه تنها بیماری‌ام درمان نشد بلکه قدرت عضلاتم را هم از دست دادم. به صورت عادی نمی‌توانستم راه بروم تا اینکه چند ماه قبل به واسطه یکی از دوستانم با مرد رمالی به نام سعید آشنا شدم. او ادعا می‌کرد که ظرف چند جلسه و با یک نسخه جادویی می‌تواند بیماری‌ام را درمان کند. اظهارات این مرد دوباره من را امیدوار کرد و به خانه سعید در جنوب تهران رفتم. پس از چند جلسه او گفت برای درمان کامل باید به من انرژی بدهد و با حرف هایش فریبم داد و در نهایت هم من را مورد آزار و اذیت قرار داد. حالا هم من از او شکایت دارم.

در حالی که مأموران در حال تحقیق از متهم بودند دومین شکایت مشابه به پلیس اعلام شد.

دومین شاکی دختر جوانی به نام شیرین بود که اظهاراتش با شاکی اول شباهت زیادی داشت.

در ادامه ۳ زن جوان دیگر هم با شکایت‌های مشابه به پلیس مراجعه کردند و تعداد شاکی‌های پرونده مرد رمال به ۵ نفر رسید.

به این ترتیب مأموران سعید را ردیابی کردند و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجویی‌ها منکر اتهام وارده شد. پس از آن مأموران او را در مقابل شاکی‌ها قرار دادند که هر ۵ زن او را شناسایی کردند.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه پنج شاکی پرونده برای مرد رمال درخواست اشد مجازات کردند.

پس از آن نسرین به جایگاه رفت و به قضات گفت: متهم به بهانه درمان بیماری به من تعرض کرد. حالا علاوه بر بیماری جسمی به مشکلات روانی هم مبتلا شده‌ام و زندگی‌ام نابود شد. من به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم.

شیرین دومین شاکی پرونده نیز به قضات گفت: من به خاطر اینکه دوست داشتم زودتر ازدواج کنم و همیشه به دنبال آن بودم که یک مرد خوب همسرم بشود از طریق یکی از دوستانم با سعید آشنا شدم.

وقتی به خانه‌اش رفتم او گفت که می‌تواند با دادن یک نسخه جادویی کاری کند که خیلی زود مرد ایده‌آلم به خواستگاری‌ام بیاید و بختم باز شود، اما این مرد شیاد من را مورد آزار و اذیت قرار داد.

سومین شاکی هم گفت: چند سالی بود که مشکلات اقتصادی، من و خانواده‌ام را آزار می‌داد و فکر کردم می‌توانم با گرفتن یک نسخه از متهم قفل مشکلات مان را باز کنم، اما سعید با ترفندی فریبکارانه به من تعرض کرد.

دو شاکی دیگر هم که با همین ترفند فریب مرد رمال را خورده بودند جزئیات شکایت شان را مطرح کردند.

پس از اظهارات شاکی‌ها، متهم ۵۰ ساله به جایگاه رفت و گفت: من منکر ارتباط با شاکی‌ها نیستم و با هر ۵ نفر ارتباط داشتم، اما من آنها را به زور به خانه‌ام نیاوردم و خودشان از من نسخه جادویی می‌خواستند و هر ۵ زنی که حالا از من شاکی هستند خودشان از من خواستند و پیشنهاد دادند که با آنها ارتباط داشته باشم. من به هیچ‌کدام از شاکی‌ها تجاوز نکرده‌ام و اتهامم را قبول ندارم.

متهم در ادامه افزود: البته من دو همسر دارم که یکی از آنها بیمار است و دیگری هم در افغانستان زندگی می‌کند. اگر هم می‌بینید که پیشنهاد شاکی‌ها را رد نکردم به خاطر دوری از همسرانم بود وگرنه با آنها ارتباط برقرار نمی‌کردم.

با اظهارات متهم قضات ادامه جلسه رسیدگی به پرونده را به تحقیقات بیشتر درباره ادعای متهم موکول کردند.

روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • پیکر شهید «فرزین بلیان» بر روی دستان کرمانشاهیان تشییع می‌شود
  • روایتی از معلم نیکوکار بیرجندی برای حمایت ۱۱ فرزند معنوی
  • روایت معلم نیکوکار بیرجندی که ۱۱ فرزند معنوی دارد
  • پول بیت‌المال پس گرفته شد حامیان بابک زنجانی شاکی شدند!
  • شکایت علیه فوتبال: جان فوتبالیست‌ها بی‌اهمیت است
  • محاکمه مرد رمال به اتهام تعرض به ۵ زن
  • معلمان نیکوکار زمینه آزادی همکار خود را فراهم کردند
  • کمک ۵۰ میلیون تومانی معلمان نیکوکار برای آزادی همکارشان
  • دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن
  • معلمان نیکوکار زمینه آزادی همکارشان را فراهم کردند