آیا مردم اخبار رسانه های اجتماعی را باور دارند؟
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۱۱۷۳۴
با هجوم ابزارهای دیجیتال، مردم بیشتر از چه منابعی اخبار و اطلاعات را دریافت می کنند؟
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: بررسیهای دانشگاه آکسفورد نشان میدهد که برای بسیاری از مردم در سراسر جهان، اخبار مهمترین منبع دریافت اطلاعات پیرامون اتفاقات سیاسی و اجتماعی محسوب میشود و در اینجا این سؤال مطرح میشود در شرایطی که ابزارهای دیجیتال و رسانههای اجتماعی همه ما را احاطه کردهاند، مردم تا چه اندازه اخبار منتشر شده از طریق این قبیل پلتفرمها را باور میکنند و چقدر آنها را میپذیرند؟
مؤسسه تحقیقات روزنامه نگاری رویترز برای پاسخ دادن به این سؤال، همکاریهایی را با کارشناسان دانشگاه آکسفورد انجام داد و در پایان آن مشخص شد معتبرترین منابع کنونی انتشار اخبار برای ساکنان هزاره سوم، دنیای آنلاین و گیرندههای تلویزیونی هستند و هرکس که در نظر دارد در جریان آخرین اتفاقات قرار بگیرد، پیش از هر پلتفرم دیگری سراغ این دو ابزار رسانهای میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رقابتهای رسانهای
پیشرفت فناوری در سالهای اخیر باعث شده است که برخی ابزارهای رسانهای نظیر تلویزیون و رادیو کمکم محبوبیت خود را از دست بدهند و حتی روزنامهها هم با مشکلات فراوان در این زمینه مواجه شوند تا این پلتفرمها دیگر اولین انتخاب برای دریافت آخرین اخبار نباشند. گفته میشود در کشوری مانند انگلستان که ۹۲ درصد مردم آن به اینترنت دسترسی دارند، در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده امریکا، بیشتر مردم از طریق تلویزیون و البته سایتهای خبری آخرین اتفاقات پیرامون این ماجرای سیاسی را دنبال میکردند و منتظر انتشار روزنامههای فردا نبودند تا جدیدترین خبرها را دریافت کنند. بررسی کارشناسان نشان داد به همان نسبت که در سالهای اخیر محبوبیت شبکههای اجتماعی برای انتشار اخبار افزایش یافت، از محبوبیت روزنامههای کاغذی هم کاسته شده است.
بر پایه آخرین بررسیها مشخص شده است ۸۱ درصد ساکنان امریکا از طریق سایتهای اینترنتی، اپلیکیشنهای موبایلی و شبکههای رسانهای اخبار مورد نیاز خود را دریافت میکنند و معتقدند دنیای آنلاین تمام نیاز آنها را در زمینه دریافت اخبار و اطلاعات برطرف میکند.
برای امریکاییها، تلویزیون در دومین درجه اهمیت قرار دارد و ۵۷ درصد بزرگسالان این کشور اعلام کردهاند که به طور معمول گیرنده تلویزیونی را روشن میکنند تا باکسهای خبری مورد علاقه خود را در آن تماشا کنند. این در حالی است که کهنسالان بیش از دیگر اقشار جامعه علاقه دارند اخبار را از گیرندههای تلویزیونی مشاهده کنند و در مقابل آنها جوانان، ابزارهای دیجیتالی را ترجیح میدهند.
آمارهای منتشر شده نشان میدهد در پایان سال ۲۰۱۸ میلادی ۲.۳۴ میلیارد نفر از مردم جهان دست کم یک صفحه اختصاصی در شبکههای اجتماعی داشتهاند و پیشبینی میشود این رقم تا سال ۲۰۲۰ میلادی به بیش از ۲.۹۵ میلیارد نفر برسد.
مؤسسه تحقیقات روزنامهنگاری رویترز ادعا میکند دست کم نیمی از این افراد در طول هفته یکبار وارد صفحه خود میشوند تا اخبار و اطلاعاتی که مد نظر دارند ، دریافت کنند.
یک منبع موثق
در حالی که بنا بر تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است که کاربران برای خواندن اخبار شبکههای اجتماعی را انتخاب کردهاند اما دغدغه بسیاری افزایش اخبار جعلی در این شبکههای اجتماعی است به همین علت صاحبان برترین شبکههای اجتماعی بهدنبال راهکاری هستند تا بتوانند به نوعی درصد اخبار جعلی را در این شبکهها کاهش دهند. در همین راستا چندی پیش مدیرعامل شرکت فیسبوک اعلام کرد در حال اعمال اصلاحات گسترده است تا الگوریتمهای انتشار اخبار در این شبکه اجتماعی را به سمتی هدایت کند تا بتوانند هوشمندانهتر عمل کرده و به نوعی جلوی عرضه خبرهای جعلی را بگیرند.
الگوریتمهای مذکور به گونهای طراحی شدهاند که به محض ورود کاربر به فضای مجازی، ۱۵۰۰ مطلبی که احتمال دارد او در صفحه دوستان، اطرافیان، مراکز خبری و... مشاهده کند را بررسی و سپس مطالب را از یک فیلتر ویژه عبور میدهد تا فقط خبرهای موثق به دست کاربر برسد. با وجود این باید اعتراف کرد شبکههای اجتماعی که بالاترین محبوبیت را برای انتشار اخبار نزد کاربران دارند، بزرگترین منبع انتشار اخبار جعلی هم محسوب میشوند و این مسأله همگان را نگران کرده است.
برای آنکه میزان اثرگذاری اخبار جعلی را روی کاربران آنلاین متوجه شوید، بد نیست بدانید بیش از نیمی از روز کاربران بزرگسال به گشتوگذار در شبکههای اجتماعی مختلف منتهی میشود و در کشور امریکا کاربران بیش از ۱۱ ساعت از روز خود را به گوش دادن، تماشا کردن، خواندن یا هرگونه تعامل دیگر در شبکههای اجتماعی اختصاص میدهند و بخش اعظم درگیری با این فضا به اخباری اختصاص می یابد که خواسته یا ناخواسته آنها را مشاهده میکنند. البته مدت زمانی که هر یک از ما به طور میانگین در طول روز به شبکههای اجتماعی اختصاص میدهیم هم قابل ملاحظه است. کارشناسان با بررسیهای جدید به این نتیجه رسیدهاند که کاربران جهانی به طور میانگین ۴۰ دقیقه از روز خود را به گشتوگذار در سایت ویدئویی یوتیوب اختصاص میدهند، ۳۵ دقیقه در فیسبوک حضور می یابند، ۲۵ دقیقه خود را صرف اسنپچت میکنند، ۱۵دقیقه را در اینستاگرام میگذرانند و ۱۰دقیقه هم به توئیتر اختصاص میدهند. با این توضیح میتوان گفت هر فرد به طور میانگین ۵ سال و ۴ ماه از عمر خود را در شبکههای اجتماعی میگذراند و بخش اعظم آن هم مخصوص دریافت اخبار و اطلاعات است.
به هر حال باید پذیرفت که اگرچه رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی توانستهاند بهعنوان محبوبترین ابزار رسانهای توجه مردم جهان را به خود جلب کنند، ولی این مراکز در زمینه جلب اعتماد مخاطبان رسانهای مردود شدهاند و رسانههای سنتی در این رقابت همچنان مورد اعتمادتر هستند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: تلويزيون رسانه های اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۱۱۷۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبکههای اجتماعی یا ماشینهای معتادساز
بدون شک در سالهای اخیر و در پی گسترش روزافزون استفاده از شبکههای اجتماعی در جهان و بهتبع آن ایران به رغم فیلترینگ گسترده در کشورمان برای شما هم پیش آمده است که خود را در ازای زمانی که در این شبکهها میگذرانید سرزنش کرده باشید یا در گیروگرفت تعداد دنبال کننده، لایک و کامنت گرفتار شده و ندانسته باشید چرا گاهی با استقبالی مواجه میشوید که انتظارش را ندارید و گاهی خبری از خیل لایکها و کامنتهایی که پیشتر میگرفتید، نیست.
به گزارش هممیهن، شبکههای اجتماعی یا آنطور که دکتر آذرخش مکری، روانپزشک میگوید ماشینهای معتادساز، محصول ذهنی قویترین مغزهای سیلیکونولی به خوبی میدانند چگونه ما را به کمک چند اختراع؛ دکمه لایک، امکان گذاشتن کامنت، شمارشگر لایک، کامنت و دنبالکنندگان و نوتیفیکیشنی که برای همه این موارد به صدا درمیآید گرفتار خود سازند.
در چنین وضعیتی وقتی خوانندهای که بالاترین تعداد دنبالکننده را بهعنوان یک زن در اینستاگرام دارد از خداحافظی خود از این فضا خبر میدهد، بیشک توجه بسیاری را به خود جلب میکند. سلنا گومز، خواننده آمریکایی با ۴۲۹ میلیون دنبالکننده، ۲۹۶ دنبالشونده و ۱۹۷۶ پست منتشرشده در صفحه اینستاگرام اعلام کرده، اگرچه حساب رسمیاش در این شبکه اجتماعی همچنان فعال است، اما خود از این شبکه بیرون آمده و دیگر به جای ارسال پیام به دوستانش با آنها تلفنی صحبت میکند. او این تصمیم را باارزشترین هدیهای دانسته که برای سلامت ذهنیاش به خود داده است.
دکمه لایک؛ ابرکشف شبکههای اجتماعییکی از ابرکشفهای شبکههای اجتماعی که توسط فیسبوک صورت گرفت؛ اضافهشدن دکمه لایکی بود که هزاران کاربر را بهمرور به دام لایکزدن و لایکگرفتن مدام، تایید شدن و احساسی از توانایی تایید کردن، کشاند.
این بخشی از صحبتهای آذرخش مکری، روانپزشک در ویدئویی است که در ادامه آن چنین میگوید: «یکی از داستانهای مشهور بوروس فردریک اسکینر اگرچه ممکن است ساختگی باشد از این قرار است که میگوید با ابراندیشمند دیگر بشری، اریک فروم در پنلی نشسته بودم اسکینر یادداشتی را میان آنها که در نزدیکیاش نشسته بودند دست بهدست میچرخاند و میپرسد، میخواهید کاری کنم که اریک فروم دستش را مرتب بالا و پایین ببرد؟!
آنها بر این موضوع شرط میبندند و اسکینر روبهروی فروم مینشیند و هر زمان که فروم دستش را بالا و پایین میبرد، اسکینر سرش را به نشانه تایید تکان میدهد و هر زمان که فروم این کار را نمیکند، اسکینر سمت دیگر را نگاه میکند. اسکینر آنقدر این کار را تکرار میکند و فروم آنقدر دستش را بالا و پایین میبرد که ساعت از دستش باز میشود و روی میز میافتد. هرچند ما نمیتوانیم صددرصد به این روایت اطمینان کنیم، اما در محافل روانشناسی، روایتی مشهور است و بهعبارت دیگر نشان میدهد که یک سر تکان دادن ساده، چگونه فروم را شرطی کرده و موجب بروز رفتاری خاص در او شده بود.»
او با اشاره به اینکه «ممکن است بپرسید مگر یک سر تکان دادن ساده از چه ارزش و اهمیتی برخوردار است؟»، میافزاید: «این سر تکان دادن، نشانه تاکید است. گرد گیگِرنتسر، روانشناس آلمانی معتقد است که یکی از ابرکشفهای شبکههای اجتماعی توسط فیسبوک صورت گرفت و آن دکمه لایکی بود که اضافه شد. او میگوید، انسان با کبوتر و موش آزمایشگاهی هیچ تفاوتی ندارد و بهراحتی در دام لایکزدن و لایکگرفتن خواهد افتاد. این یکی از پیچیدگیهای نوع بشر است که میتواند به چیزهایی که از هیچ ارزشی برخوردار نیستند، اعتیاد پیدا کند و اینجا کلید لایک بهراحتی میتواند من و شما را به خود معتاد کند.
درنتیجه میان سرعت لایکی که یکنفر دریافت میکند و فاصله زمانی انتشار پست بعدی توسط او، رابطهای مستقیم وجود دارد. هر لایک، احساسی از دریافت پاداش را در ناخودآگاه فرد ایجاد میکند و موجب میشود او مرتب این رفتار را انتشار پست بعدی و بعدی را تکرار کند.
درعینحال لایکزدن، در فرد احساسی از موثربودن ایجاد میکند و حسی از تاثیرگذاری به او دست میدهد و برای همین مرتب به این رفتار ادامه خواهد داد. بهعبارتدیگر اگر ما آمار مرتبط با تعداد دنبالکنندگان، بازدید، کامنت و... را از شبکههای اجتماعی پنهان یا پاک کنیم، قدرت این شبکهها بخار خواهد شد و به هوا خواهد رفت.
این شبکهها، ماشینهای معتادسازند و به گونهای هوشمندانه طراحی شدهاند که بتوانند شما را همراه و وابسته به خود نگه دارند. این اتفاق به کمک چند اختراع؛ دکمه لایک، امکان گذاشتن کامنت، شمارشگر لایک، کامنت، دنبالکنندگان و نوتیفیکیشنی که برای همه این موارد به صدا درمیآید، رخ میدهد و بهعبارتدیگر شما در این شبکهها گیر میافتید.»
نکته دیگر دراینمیان مسئله تقویت غیرمتناوب تصادفی است؛ اینکه پستهای منتشرشده توسط شما هرازگاه با میزان بالایی از لایک و کامنت مواجه شود درحالیکه نمیدانید چرا چنین اتفاقی برای دیگر پستهایتان نیفتاده است. چیزی که در قمار هم رخ میدهد؛ یک دست میبرید و دهها دست میبازید یا برعکس.
آذرخش مکری با اشاره به این موضوع در پایان میگوید: «اسکینر متوجه شده بود که این خطرناکترین و اعتیادآورترین سیستم وابستهسازی است و این فکر را مانند خوره به ذهنتان میاندازد که چرا یکبار میشود، یکبار نه. بهعبارتدیگر شما از طریق تقویت تصادفی غیرممتد گرفتار و معتاد میشوید.
درهمینزمینه باید به والدین هشدار داد که کودک خود را برای گذراندن ساعتها وقت در شبکههای اجتماعی سرزنش نکنید. چون او نمیتواند با ابرمغزهایی که بالاترین حقوقها را میگیرند، محصول کاپیتالیسم نظارتی هستند و قویترین مغزهای سیلیکونولی که اساساً شبکههای اجتماعی را اینگونه طراحی کردهاند که شما گرفتار آن شوید، بجنگند.»
از ایجاد تضاد تا احتمال اعتیادمحمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی نیز در همین مورد میگوید: «این واقعیتی غیرقابل انکار است که ذهن ما، در ساعات گوناگونی از شبانهروز درگیر شبکههای اجتماعی، محتوای منتشرشده در آن و مبادلات و ارتباطاتی است که در این بستر شکل میگیرد. امری که بدون شک بر روان و احوالاتمان اثرگذار است و در مواردی به صورتی جدی کیفیت زندگیمان را تحت تاثیر خود قرار میدهد و با فراهمآوردن موجبات مقایسه مدام زندگی خود با دیگران سببساز افت آن میشود. هرچند با توجه به موقعیت اجتماعی و حرفهای سلنا گومز به نظر نمیرسد که این دغدغه موجب کنارهگیری او از مدیریت مستقیم اکانت اینستاگرامش شده باشد، اما گرفتارآمدن افراد در چرخه مقایسه زندگی خود با زندگی دیگران در شبکههای اجتماعی، واقعیتی است که نمیتوان آن را انکار کرد.»
واقعیت دیگری که نمیتوان به انکار آن پرداخت اعتیادآور بودن شبکههای اجتماعی است. رهبری با اشاره به این موضوع میافزاید: «مسئلهای که من نیز در یکی از پژوهشهایم به بررسی آن پرداخته و از تعبیر لایکبارگی یا لایکوارگی درخصوصش استفاده کردم، تعبیری که از جمله نمونههای مشابه آن، میتوان به عبارت کالابارگی یا کالاوارگی اشاره کرد. دلیل استفاده من از این تعبیر آن بود که در برخی از موارد افراد حتی ممکن است برای کسب لایک بیشتر و احتمال دیده شدن بالاتر از ارزشهای خود نیز بگذرند.
به عبارت دیگر برای آن که لایک بیشتری به دست آورند از انجام کاری که تا پیش از این ارزش میشمارندش دست بردارند و حتی به کاری دست بزنند که وجدانشان انجامش را تایید نمیکند. این واقعیتی غیرقابلانکار در شبکههای اجتماعی است هرچند شدت و ضعف آن و اینکه در میان چه طبقهای از کاربران پررنگتر و در میان کدام طبقه کمرنگتر است نیازمند ارزیابی است.
این واقعیت همچنین موجب ایجاد تضادهایی روانی برای کاربران شبکههای اجتماعی میشود چراکه زندگیکردن به شیوهای معارض با ارزشها و باورهای فرد یا دستکم ناهمخوان با آن، در درازمدت تبعات جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. در خصوص علت اعتیادآوربودن شبکههای اجتماعی نیز اگرچه صحبت در مورد آن بیشتر در حوزه کاری روانشناسان میگنجد، اما تصور و تجربیات من، نشان میدهد لایک گرفتن خود کارکردی مشابه دریافت جایزه دارد.
جایزهای که دریافت آن، موجب خوشحالی و تکرار همان کاری میشود که در بار نخست منجر به دریافت جایزه شده است و کاملاً از احتمال اعتیادآوربودن برخوردار است.»
رهبری در پایان تاکید میکند اگر بخواهم از منظر واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی به موضوع بنگرم باید بگویم شبکههای اجتماعی میتوانند موجب نوعی تضاد و آنومی در میان کاربرانشان و همچنین موجب اعتیاد شوند. هرچند اینکه این اتفاق برای هر کدام از طبقات کاربران شبکههای اجتماعی با چه شدتی رخ میدهد بحث دیگری است که صحبت در مورد آن فرصتی دیگر میطلبد.