برپایی نشست «برخوان سعدی» در شیراز/ شیخ اجل هرگز اغراق نمیكند
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۸۱۷۳۸
به گزارش ایكنا از فارس، بیست و یکمین نشست از سلسله نشستهای سعدیشناسی با عنوان «برخوان سعدی» عصر دیروز، 24 دیماه توسط انجمن فرهنگ و ادب شیراز و با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس و مرکز سعدیشناسی در سرای سخن شیراز برگزار شد.
در این نشست ابتدا اطلس اثنیعشری، مدرس دانشگاه با اشاره به دیباچه گلستان به توصیف ویژگیهای آن پرداخت و گفت: سعدی در ارائه اندیشهاش بسیار متعادل رفتار میکند؛ او هرگز به تملق و اغراق و دعاهای تایید که مرسوم بوده، روی نمیآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اثنیعشری گفت: سعدی میداند که ما همه از مادر، مرگ را زادهایم و همه یکسر شکار مرگ هستیم. سعدی برای پادشاه دعا میکند اما نه دعای تابید او؛ بلکه دعا میکند که فرمانروا عمر طولانی کند برای خدمت به مردم. او برای بقای زادبوم، نه برای بقای حاکمان دعا میکند. او برای سرزمین پارس دعای تایید و ماندگاری میکند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: سعدی مردی مذهبی است و به آخرت باور دارد اما با اندیشه خیامی مبنی بر گذرایی عمر نیز آشناست.
وی ضمن اشاره به مدیحهگویی شاعران گفت: مدیحههای سعدی جنبه آموزشی و تعلیمی دارد و نشان دادن الگو و نمونه. سعدی در مقدمه کتابش با ما از انگیزه پرداختن به کتابش سخن میگوید، با ما درد دل میکند از خروشی که در جان او پدید آمده؛ او از درد و ترس نیست شدن با ما سخن میگوید و در پی راهی برای جاودانگی است. سعدی در جدال با درون خود بوده برای درک حقیقت هستی. درد سعدی، درد انسانی است که میداند که میمیرد. او هستی را و زندگانی را دوست دارد و اگر چه در جای جای کلیاتش از ناپایداری زندگی و گذرایی عمر سخن میگوید، اما به هستی و زندگی قدرشناسانه مینگرد.
در ادامه این نشست، لیلی افخمی فریدونی با نگاهی به شاخصههای فکری سعدی در غزل، به غرلخوانی سعدی پرداخت و گفت: غزل عرصه اندیشه عاشقی سعدی و سخن گفتن از عشق و عاشقی برای اوست؛ عرصهای که به زیبایی و با ظرافت تمام و با پیکرتراشی زیبا در آن به ما میآموزد که تردامن نباشیم و از آموزههای نادرست دست برداشته، به سوی اندیشه درست گام برداریم؛ از آموختههای بیتحقیق رها شویم و به سوی حقیقت حرکت کنیم. به پاکدامنی، صفا و یکرنگی روی آوریم و دلق ازرق فام را به یکسو نهیم. اینجاست که بر خلاف روند غزل؛ سعدی بازهم به تعلیم عشق، وفا و یکرنگی میپردازد.
افخمی با تاکید بر اهمیت پاکسازی درون و بینش انسانها گفت: شرک تقوا نامی که سعدی از آن یاد میکند و ما را از آن برحذر میدارد؛ همان بتهایی است که برای خود ساختهایم و ناگزیر از رها کردن آنها و خودیم. به باور او این همان شیوه عاقلانهای است که سعدی از آن یاد میکند و ما را بدان فرا میخواند. اما باید آگاه بود که از عقل آموخته شده و عقل خورانده شده برحذر بود؛ باید همچون سعدی عقل و دل را به هم پیوند زد تا به درک رسید؛ چنانکه میگوید: دریاب اگر صاحبدلی.
در ادامه افخمی ضمن اشاره به برخی ظرافتهای زبانی و محتوایی در اندیشه سعدی، عشق را از دیدگاه سعدی سلطانی دانست که در خانه وجود خیمه میزند و از آن پس در وجود آدمی جز عشق چیزی به کار نمیآید.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاري قرآن ايكنا استان فارس فرهنگي اغراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۸۱۷۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با سعدی: ای یار جفا کرده پیوند بریده
ای یار جفا کرده پیوند بریده این بود وفاداری و عهد تو ندیده در کوی تو معروفم و از روی تو محروم گرگ دهن آلوده یوسف ندریده ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند افسانه مجنون به لیلی نرسیده در خواب گزیده لب شیرین گل اندام از خواب نباشد مگر انگشت گزیده بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم چون طفل دوان در پی گنجشک پریده مرغ دل صاحب نظران صید نکردی الا به کمان مهره ابروی خمیده میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس غمزت به نگه کردن آهوی رمیده گر پای به در مینهم از نقطه شیراز ره نیست تو پیرامن من حلقه کشیده با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده روی تو مبیناد دگر دیده سعدی گر دیده به کس باز کند روی تو دیده کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: امروز با سعدی: دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود امروز با سعدی: کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد امروز با سعدی: دست در خون عاشقان داری