چقدر نیازمند نگارش تفسیر قرآن هستیم؟
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۹۲۳۶۶
به گزارش ایکنا؛ تازهترین تفسیر کامل قرآن که میتوان گفت در دهه اخیر بیسابقه بوده تفسیر «شمس» است؛ حجتالاسلام والمسلمین مصطفی بروجردی که اکنون سفیر ایران در تونس است، ۱۱ سال پیش قلم به قرآن آراسته کرد و تفسیری نو از کلام وحی نوشت که «شمس» نام گرفت. این اثر ماندگار ۲۵ آذرماه ۹۷ همزمان با سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع) در خبرگزاری ایکنا رونمایی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایکنا برای آشنایی بیشتر با روند نگارش تفسیر شمس با صاحب اثر گفتوگویی انجام داد که بخش نخست آن پیشتر منتشر شد، اکنون بخش دوم گفتوگو تقدیم میشود:
جناب بروجردی به نظر شما چقدر نیاز است که تفسیر قرآن نوشته شود؟
دیدگاهها مختلف است، مستحضر هستید که در طول تاریخ هم ترجمه و هم تفسیر قرآن با چالشهای بسیار جدی مواجه بوده و در چندین قرن حتی بحث ترجمه قرآن مورد تأیید فقها نبوده و حتی شاید رسالهها و نوشتههایی مبنی بر تحریم ترجمه قرآن داشته باشیم که در طول تاریخ به جا مانده است.
در مورد تفسیر هم با توجه به بحث «تفسیر به رأی»، همیشه گرایشهای مختلفی بوده است، برخی معتقد بودهاند اصلا نباید وارد تفسیر قرآن شد و کار ما انسانها فقط این است که قرآن را بخوانیم و ثواب ببریم، در حالی که در مقابل برخی معتقد بودند که باید قرآن را فهمید و قرآن کتابی است برای فهمیده شدن و تا فهمیده نشود نمیتواند دستورالعمل زندگی انسانی قرار بگیرد، متناسب با هر عصر و دورهای و متناسب با دانش مفسرین، آثار بسیار زیادی پدید آمده است، من فکر میکنم همانطور که پیام الهی تمامی ناپذیر است، تفسیر قرآن هم میتواند پایانناپذیر باشد یعنی این کتاب، کتابی نیست که اگر یک تفسیر درباره آن نوشته شد، فکر کنیم جا را برای دیگران تنگ میکند، حتی گویا برخی مفسرین بزرگ مانند علامه طباطبایی فرموده بودند که هر 10 سال باید یک تفسیر جدید نوشته شود، من فکر میکنم با این سیر شتابان دانش بشری حتما نیاز هست که ما در یافتههای خودمان در رابطه با قرآن کریم تجدید نظر کنیم، چون قرآن کلام الهی است؛ اما تفسیر کلام بشری است، به طور طبیعی قرآن، مقدس است و تفسیر بذاته هیچ تقدسی ندارد؛ نباید فکر کنیم اگر گذشتگان ما تفسیری نوشتند ما نباید نزدیک آن شده و مطالب آن را مورد نقد قرار بدهیم، نوشتههای مفسرین هر چقدر هم والا و بالا باشند، قابل بررسی و قابل انتقاد است و در طول تاریخ هم این اتفاق افتاده و همین باعث میشود که سیر کاروان مفسرین، همچنان ادامه داشته باشد و از آنجایی که تفسیر پاسخی است به پرسشهای هر عصر و دورهای، حتما باید در هر عصر و دورهای تفاسیر جدید نوشته شود و این سیر ادامه خواهد داشت و به طور طبیعی هرکس در خود توان ارائه فکر و فهم جدیدی از قرآن داشته باشد، حتما وارد این فضا خواهد شد و این حرکت قطعا ادامه خواهد داشت.
خسته هم میشدید؟
نمیشود گفت خسته نمیشدم؛ سعی میکردم در خستگی ننویسم؛ هر بار که خسته میشدم، کار را کنار میگذاشتم؛ چون نمیخواستم کار با خستگی نوشته شود، چرا که «افسرده دل، افسرده کند انجمنی را»، اگر این کار با افسردگی و خستگی نوشته میشد، نشاط را نمیتوانستم به خواننده منتقل کنم، در حالی که من از همان ابتدا فکر کردم که برای چه کسی باید بنویسم، شما میدانید که ما تفاسیر زیادی به زبانهای مختلف فارسی، انگلیسی و سایر زبانها در طول تاریخ 1400 ساله قرآن داریم، بسیاری از تفاسیر هنوز منتشر نشده و در گوشه کتابخانهها خاک میخورد، برخی نیز ناقص نوشته شده، یعنی مفسری که دست به قلم برده است، آرزو داشته که تفسیر جامعی از قرآن ارائه کند؛ اما به هر دلیلی موفق به این کار نشده است، شاید شرایط سیاسی، اجتماعی، روحی ـ روانی و یا فردی خود مفسر به او این فرصت و انگیزه را نداده یا آنقدر کار کِش پیدا کرده که عمرش کفاف نداده است؛ نمونههای زیادی در این زمینه داریم.
تفاسیری که کل قرآن را تفسیر کرده باشد، بسیار کم است، شاید کمتر از یک صدم تفاسیر، شامل کل قرآن شود، این تفاسیر با گرایشهای مختلف فکری نوشته شده، بعضیها ادیب بودهاند، بیشتر به جنبههای ادبی قرآن پرداختهاند، برخی فقیه بوده و به جنبههای فقهی پرداخته و برخی متلکم بوده و مباحث کلامی را مد نظر قرار دادهاند و برخی که فیلسوف بودهاند، نکات فلسفی و عرفانی برایشان جذاب بوده است.
در تفسیر شمس، از چه منابعی بهره بردهاید؟
ـ برای این تفسیر به منابع خیلی زیادی مراجعه و سعی کردهام از خرمن و میراث پربار مفسران گذشته به خوبی استفاده کنم، خوشبختانه طی ابزارهای جدید و فنآوریهای نوین که طی دهههای اخیر در اختیار ما قرار گرفته است، کار پژوهش و دسترسی به تفاسیر، در مقایسه با گذشته بسیار راحتتر شده، اگر ما در گذشته، برای دسترسی به یک تفسیر در کتابخانهای در شهری خاص مجبور بودیم چند صد کیلومتر سفر کنیم، اما اکنون با ابزارهای جدید به راحتی میتوانیم از این تفاسیر بهره ببریم.
جا دارد در اینجا از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی «نور» در قم تشکر کنم که با فراهم آوردن نرمافزار «جامع تفاسیر نور» خدمت بزرگی به همه پژوهشگران قرآنی کردهاند و صدها دوره تفسیر، کتب لغت، کتابهای علوم قرآنی و کتابهای مرتبط با دایرة المعارفهای قرآنی را با بهای بسیار ارزان در اختیار بنده قرار دادند و کار پژوهش را برایم آسان کردند، طبیعی است که ضرورتی نداشت که برای هر آیهای به تک تک این تفسیرها مراجعه کنم، بنابراین مجبور بودم گلچینی از اینها را در گرایشهای مختلف ادبی، فقهی، کلامی، روایی، فلسفی، عرفانی و تاریخی از بین مجموعه تفاسیر انتخاب کنم که این منابع را در مقدمه تفسیر شمس توضیح دادهام هر چند که منابع پراکنده هم مورد استفاده قرار گرفته است.
تقریبا برای هر آیه 10 تا 15 تفسیر را دیدهام؛ هر چند که برخی از این تفاسیر، کامل نبوده و تفسیر همان سوره یا آیه بوده است و برای اینکه مطمئن شوم به یافتههای مورد نظر رسیدهام، تفسیر آیات را با مطالب مفسران دیگر مقایسه و بررسی میکردم و اگر میدیدم که مطلبی که من به آن رسیدهام، آن مفسران هم به آن دست یافته و تأیید کردهاند، با اطمینان بیشتری آن را مطرح میکردم. احیانا هم نکاتی هست که به ذهن ناقص بنده رسیده که شاید در تفاسیر دیگر نیامده باشد، این هم از برکت قرآن کریم هست؛ « فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد»؛ این طور نیست که باب فهم قرآن کریم بسته شده باشد و تنها از برداشتهای گذشتگان استفاده شود، شاید به برخی نکات رسیده باشم که در کتابهای دیگر نتوان آن را یافت، با همه اینها تمام تلاشم این بود که اگر چیزی را مطمئن نیستم، با استفاده از تعابیری که نشاندهنده این عدم اطمینان است، بیاورم، مثلا کلمه «شاید» یا «گویا» در تفسیر شمس زیاد دیده میشود و این مسأله شاید در آینده زمینهای را فراهم کند که کسانی که پژوهش میکنند این برداشتها و نکتههای به ذهن رسیده را یک احتمال در کنار سایر احتمالات یا یک تفسیر در کنار سایر تفاسیر ببینند. منابع مورد استفاده بسیار زیاد بوده است. با همه اینها نمیتوانم بگویم همه تفاسیر اصلی را دیدهام؛ چون تعداد تفاسیر بسیار زیاد است.
منابع اهل سنت هم در شمس مورد استفاده قرار گرفته است؟
بله در کنار منابع بزرگان شیعه، از منابع بزرگان اهل سنت از قدما تا امروز استفاده کردهام و تفاسیر مختلف با گرایشهای مختلف آنها را هم دیدهام و انصافا بسیاری از نکات دقیق را همچنان که در آثار مفسران شیعه میتوان دید، در آثار آنها هم دیدهام.
چگونه با آیات سخت و آسان مواجه میشدید، آیا اصلا به نظر شما آیات سخت و آسان در تفسیر وجود دارد؟
بله بالأخره شاید برای برخی آیات، تفسیر ویژهای نیاز نباشد و همان ظاهر آیات کفایت کند، اما بعضی آیات این گونه نیستند و نکات بسیار دقیق و عمیقی دارند و پیش آمده است که برای تفسیر بعضی آیات، یک تا دو هفته به تعبیر ما ایرانیها با آن کلنجار میرفتم تا به فهمی برسم و تلاش میکردم چیزی را که برای خواننده، ارائه میدهم، در حد متعارف اولیه فهم باشد به طور طبیعی آیات قرآن از این ویژگیها برخوردارند و یک صنف و یکنواخت نیستند و گاهی اوج خیلی زیادی دارد و ما هم با این توان فکری محدود، سقف پروازیمان مشخص است و این جور نیست که بتوانیم به آن اوجها برسیم، برای نمونه، من در حروف مقطعه قرآن نتوانستم به هیچ نتیجهای برسم، مستحضرید که تقریبا صد نظریه در ارتباط با این حروف در بین مفسران وجود دارد، من فکر میکنم این یکی از راز آلودهترین آیات قرآنی است و انسان با خواندن آنچه مفسران گفتهاند، شاید نظرات آنان برایش خوش بیاید، اما معلوم نیست که بتواند یقین کند که اینها منطبق با حقیقت قرآن کریم هستند، من به برخی از این احتمالات اشاره کردهام؛ اما برای خودم آنقدر مشخص نبوده است که این آیات چه میخواهند بگویند و چیزی که من به آن رسیدهام این است که این آیات راز و رمزی بین خدا و رسولش بوده و ما دستمان در این زمینه کوتاه است.
من دیدگاهی دارم درباره قرآن کریم و آن این است که «مجموع بما هو مجموع آیات قرآن کریم، هدایت است برای مجموع بما هو مجموع انسانها»(مجموع آیات قرآن برای مجموع همه انسانها هدایت است) نه اینکه تک تک آیات قرآن هدایت باشد برای تک تک انسانها. مثالی در این زمینه برای شما میگویم، مثلا زمانی که شما وارد داروخانهای میشوید 2 هزار مدل دارو از قرص، پماد، شربت، کرم، آمپول و ... در آنجا وجود دارد، اگر کسی بیمار است ضرورتی ندارد که تمام داروها را استفاده کند، بلکه ممکن است با یک کپسول کوچک درد و بیماری او شِفا یابد، قرآن کریم هم شِفا است و ما باید دنبال آیهای بگردیم که میتواند زمینهساز هدایت ما باشد و درد روحی ما را شفا دهد؛ زیرا قرآن کریم عمدتا برای شفای دردهای روحی و هدایت نازل شده است، شاید برخی برای دردهای جسمی هم آیات قرآن را بخوانند و من این را نفی نمیکنم؛ اما میخواهم بگویم هدف قرآن کریم که شِفا است، منظور شفای بیماریهای اخلاقی، روحی و نفسانی است که انسانها دچار آن میشوند و باید بگردیم در بین آیات قرآن کریم آیهای را که دقیقا میتواند بیماری ما را شفا دهد، بیابیم، شاید با آیاتی مواجه شویم که آن را نفهمیم، اشکال ندارد شاید پیامبر(ص)، مخاطب آن آیه بوده است، مخاطب اصلی کل قرآن کریم پیغمبر اکرم(ص) است، اما بعضی آیات احتمالا مخاطب اختصاصیاش پیامبر و یا در دامنهای وسیعتر اهل بیت(ع) بودهاند که به فهمی رسیدهاند و هیچ ضرورتی نداشته است که تمام آن فهم را به ما منتقل کنند، قدرت فراگیری ما هم مانند معصومین نیست.
برخی آیات را هر چقدر تلاش کنیم بعید است که به فهم دقیقی از آن برسیم و پیغمبر اکرم هم اگر به آن رسیده است، شاید اجازه نداشته آن را برای دیگران مطرح کند، این است که دست ما از برخی آیات کوتاه است، اما میتوانیم به بعضی دیگر برسیم و من مطمئنم که درصد زیادی از آیات قرآن، برای همه قابل فهم است و همه میتوانند به یک سطحی از فهم از قرآن کریم دست یابند.
زمانی که تفسیر شمس به پایان رسید، چه احساسی داشتید و دقیقا یادتان هست که چه کاری انجام دادید؟
ابتهاج و لذتی که در دوران نگارش تفسیر شمس بردم با هیچ مقطعی از عمرم قابل مقایسه نیست و بارها به نزدیکانم اشاره کردهام که همه عمرم یک طرف و 10 سالی را که صرف قرآن کریم کردم، یک طرف، چون هر روز که جلو میرفتم، با آیهای جدید مواجه میشدم و مینوشتم و وقتی به یک فهمی میرسیدم و درکی از آن آیه پیدا میکردم، لذتی وصف ناپذیر داشتم. قبلا شاید آن آیه را بارها خوانده بودم، همه ما در طول روز آیههای متعددی از قرآن را بخوانیم و در طول سال ممکن است چندین بار قرآن را ختم کنیم؛ اما این که زوم کنیم روی یک آیه و سعی کنیم رازهای آن را کشف کنیم، کمتر اتفاق میافتد، پس از رازگشایی لذتی خاص نصیب انسان میشود.
وقتی این کار به سرانجام رسید، شب میلاد مسعود حضرت فاطمه زهرا(س) بود(28 اسفند 1395)، در آن زمان خدا را شکر کردم که در قید حیات هستم و توانستم این کتاب را به سرانجام برسانم، حالا اینکه چقدر دیگران در این لذت شریک شوند، بعد از این که آن را بخوانند، مشخص خواهد شد؛ اما من نه از این جهت که نوشته من است، بلکه از این که عنایت الهی بود که توفیق داد این برهه از عمرم را سر این کار بگذارم، خدا را همیشه سپاسگزار بودهام.
برای آینده تفسیر «شمس» چه چشماندازی تصور میکنید و آیا برنامه خاصی برای ترجمه اثر دارید؟
از ابتدا که من این تفسیر را نوشتم، مخاطب عام را در نظر گرفتم، چون من فارس زبانم تلاش کردم به فارسی روان بنویسم، اما مرحله بعد این است که حداقل به 10 زبان ترجمه شود تا بتواند مخاطب فراگیرتری داشته باشد، به صورت نمونه بخشهایی از آن را برای ترجمه به چند زبان ارائه دادهام، من آگاهی ناچیز و اندکی از زبانهای مختلف دارم، اساتید و کارشناسان برجسته باید این کار را برعهده بگیرند، بحث زبان کاملا تخصصی است؛ بنابراین برنامه بعدی من این است که پس از ارزیابی کار و اعلام نظر نقاظ ضعف از سوی صاحبنظران، با اصلاحات لازم، به زبانهای مختلف توسط افراد متخصص و آگاه ترجمه شود.
کار دیگری هم که در نظر دارم این است که بعد از اینکه ارزیابیهای اولیه انجام شد، گزیده و خلاصهای از آن را به صورت فشرده عرضه کنم و اگر عمری باشد و خداوند تبارک و تعالی کمک کند، تفسیر مفصلتری بنویسم که فنی تر از تفسیر شمس باشد و بعضی از ضعفهای این تفسیر را جبران کند.
گفتوگو: زهرا نوکانی
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ايكنا تفسیر قرآن شمس قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۹۲۳۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
دمی همدم و همراه شدن با حضرت حافظ پیشینهای چند قرنی در میان ایرانیان و فرهنگ ایرانی دارد. بدون شک همه ایرانیان از خردسالی با حافظ و فال این شاعر و عارف نامی آشنایی دارند.
به گزارش «زیسان»، حافظخوانی در مراسمهای مختلف همانند لحظه سال تحویل و شب یلدا، بخشی از فرهنگ و سنت دیرینه جامعه ایرانی است. در کنار خواندن غزلیات، گرفتن فال حافظ نیز یک رسم همیشگی برای ایرانیان است.
این باور قدیمی در میان ایرانیان وجود دارد که حضرت حافظ داننده عالم نهان و غیب است و در لحظات مختلف با رجوع فال حافظ میتوان تصمیم درست را گرفت. فال پنج شنبه ۶ اردیبهشت به تفال حافظ بدین گونه است:
ما زِ یاران چَشمِ یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درختِ دوستی بَر کِی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفتگو آیینِ درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
شیوهٔ چَشمت فریبِ جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
گُلبُنِ حُسنَت نه خود شد دلفُروز
ما دَمِ همت بر او بگماشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانبِ حُرمَت فرو نگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما مُحَصِّل بر کسی نَگماشتیم
تعبیر و تفسیر غزلدر راه دوستی از خودت وقت و انرژی گذاشتی و به کمک و یاری دوستان و آشنایانت امیدوار بودی، اما اکنون پی بردهای که در انتخاب اطرافیانت اشتباه کردهای، کسانی که به آنها اطمینان پیدا کرده بودی یاور تو در راه زندگی نبودند. بهتر است از این اشتباه درس بگیری، از این به بعد به تواناییهای خود تکیه کن و دوباره از اول با احتیاط و تعمق شروع نما تا به نتیجه مطلوب خودت برسی. هرچند اتفاقاتی تلخ رخ داده است، با دیگران درگیر مشو، دعوا و فریاد در شأن و شخصیت تو نیست؛ همچنین احترام گذاشتن به بزرگترها لازم است. در زمینه مسائل عاطفی با احتیاط قدم بگذار تا گرفتار عشقی یکطرفه نشوی.
tags # فال حافظ ، فال سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟