ناگفتههایی از زندگی صادق قطب زاده/ داستان زنی که میخواست او را در خیابان ببوسد
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۰۷۷۷۹
اردشیر هوشی از دوستان قطبزاده گفتوگویی با سایت تاریخ ایرانی درباره نخستین رئیس صداوسیما انجام داده است. آفتابنیوز : بخشهای مهم این مصاحبه به شرح زیر است:
*قطبزاده در اروپا مثل موتور محرکه از این شهر به آن شهر میرفت و تمام فعالیت جمعآوری نیرو و ازایندست کارها را خودش انجام میداد. از نظر سیاسی نیروی پرتحرکی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* اولین کسی که به ملاقات آقای خمینی در ترکیه رفت، قطبزاده بود... تنها کسی که آن زمان از بین دانشجوهای مقیم خارج با آقای خمینی در ارتباط بود، قطبزاده بود. هر چندوقت یکبار هم برای دیدار ایشان به عراق میرفت. آقای خمینی یک مقرری از سهم امام و... برای قطبزاده در اروپا و یزدی در آمریکا تعیین کرده بود اما مبلغ قابلتوجهی نبود. قطبزاده خیلی از هزینهها را از جیب خودش میپرداخت.
* قطبزاده تمام اعلامیهها و نوارها و... را برای من میفرستاد. دفتر من در خیابان بزرگمهر بود. دو دستگاه زیراکس، یک دستگاه پلیکپی و یک دستگاه افست کوچک هم داشتم. زمانی که شرکت تعطیل میشد و همه کارکنان به خانههایشان میرفتند، با برادر آقای دکتر کارگشا که از دوستان بسیار نزدیک من بود، شبانه اعلامیهها را چاپ میکردیم. صبح زود هم آقایان هاشم صباغیان و محمد توسلی با موتور میآمدند، اعلامیهها را میگرفتند و در بازار و قم و جاهای مختلف توزیع میکردند.
* با بنیصدر دوست بودیم و بچههایش من را عمو صدا میزدند. در پاریس به دیدارش رفتم. نشانی که به من داده بود، خانهباغی متعلق به مجاهدین بود. بنیصدر با مسعود رجوی یک جا بودند... بنیصدر گفت: «جایی ندارم بروم». گفتم: برایت جا فراهم میکنم. پرسید: کجا؟» گفتم: اگر خانهای را که برای امام خریدیم، برایت درست کنم، میآیی؟ گفت: آره. گفتم: پس پاشو. بهاینترتیب آقای بنیصدر را به ویلای ورسای بردم... بنیصدر یک اشتباه بسیار بزرگ کرد که وقتی از آن خانه رفت آنجا را به یکی از همراهانش داد. این فرد هم بعدا به انگلیس رفت و متأسفانه آن خانه را به یک فرانسوی اجاره داد. در همین حین قطبزاده را اعدام کردند. شخص فرانسوی هم که خانه را از بنیصدر اجاره کرده بود، از وضعیت آن مطلع شد، برای همین نه اجارهای داد و نه خانه را برگرداند. امیر، برادر قطبزاده برای پسگرفتن آن خانه حتی یک بار به فرانسه رفت اما چون برادر دیگر و خواهر قطبزاده که در خارج از ایران بودند، فوت کرده بودند، تعداد وراث زیاد شده بود و دیگر کاری از پیش نمیرفت. آن خانه الان حداقل نزدیک 50 میلیون یورو قیمت دارد. دولت ایران اگر پیگیر ماجرا شود، میتواند آن خانه را پس بگیرد.
* قطبزاده وقتی از هواپیما پیاده شد، حتی یک چمدان هم همراه نداشت. خودش بود و لباس تنش. با ما به بهشتزهرا نیامد. اولین کارش این بود که همه را رها کرد و به دیدن مادرش در تهران رفت. بعد هم به منزل ما آمد. منزل ما در خیابان ایران بود. مدرسه علوی هم در همین خیابان قرار داشت. قطبزاده شبها برای خوابیدن به منزل ما میآمد. صبحها با هم به مدرسههای رفاه و علوی میرفتیم. واقعا لباس نداشت. هیچی. با همان یک دست کت و شلواری که سوار هواپیما شد، آمده بود. لباس دیگری نداشت. من رفتم از برادرش، فریدون (اسماعیل) که هماندازه قطبزاده بود، برایش لباس گرفتم. بهخاطر دارم در یک نطق تلویزیونی گفت: «من شلوار برادرم را میپوشم» [خنده]. من گفتم: «چرا این حرف را زدی؟» گفت: «مگر دروغ گفتم». گفتم: «بابا مرد حسابی برایت جوک درست میکنند».
* پنج، شش روز از پیروزی انقلاب گذشته بود، با قطبزاده خدمت آقای خمینی در مدرسه علوی رسیدیم. قطبزاده گفت: آقا اجازه بدهید من به فرانسه برگردم و به کارهایم برسم». امام گفت: به تو حکم شرعی میکنم، بروی تلویزیون. ماهی دو هزار تومان هم بهعنوان حقوق طلبگی خودم به تو پرداخت میکنم».ما که از کار تلویزیون چیزی سرمان نمیشد. کارکنان تلویزیون اصلا ما را قبول نداشتند. میگفتند اداره تلویزیون شورایی باشد. اما قطبزاده خیلی مشتیوار گفت: «شورایی بیشورایی من به فرموده امام آمدم اینجا، حقوقم را هم از امام میگیرم. همه باید از من حرفشنوی داشته باشید»...
*بنیصدر نفوذ بیشتری در میان جوانها داشت. در مقابل قطبزاده محبوبیتی بین جوانها نداشت. گروهی که از قطبزاده حمایت میکردند، تقریبا بازاریها و سنتیها و ورزشکاران بودند. خب به همین دلیل هم جوانها و دانشگاهیها منتقد تلویزیون بودند و انتظار داشتند تلویزیون کارهای دیگری کند.
*به اعتقاد من اختلاف بازرگان و قطبزاده از اروپا شروع شد و در این میان نقش آقای یزدی را نباید نادیده گرفت چون انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا زیر نظر آقای دکتر یزدی و گروه آنها بود. انجمن دانشجویان اسلامی در اروپا چند نفر بودند از جمله حبیبی، بنیصدر و قطبزاده و این دو گروه از همانجا اختلافاتی با یکدیگر داشتند. وقتی هم به ایران آمدند دامنه مخالفتها به ایران کشیده شد. اما فارغ از اینها من فکر میکنم علت اصلی ناراحتی آقای قطبزاده از آقای بازرگان بر سر حرفی بود که ایشان به قطبزاده زد. ایشان گفت: «آقای قطبزاده مثل تیمورتاش است در دولت». با این حرف خیلی به قطبزاده برخورد.
*اگر فکر کنید که تلویزیون در قبضه آقای قطبزاده بود اشتباه کردهاید. برخی اخبار از طرف احمد خمینی میآمد. یک بار من همراه با قطبزاده و نوربخش به قم رفتیم... به قطبزاده گفتم «مواظب باش شما و آقای مهندس بازرگان را مقابل هم قرار میدهند. از آن به بعد یک نفر را به عنوان نماینده دولت به تلویزیون فرستادند که کارهای دولت را انجام بدهد. یک مدت هم داماد آقای بازرگان را برای این کار فرستاده بودند. در رادیو تلویزیون در ابتدا مسئلهای میان دولت و آقای قطبزاده وجود نداشت اما از وقتی آقای خوئینیها و معادیخواه به سازمان آمدند مسائل آغاز شد. بازرگان منتقد بود که چرا تلویزیون دولت را میزند. عدهای هم مدام این دو را علیه هم تحریک و آتش به پا میکردند.
*در مسئله گروگانگیری اتفاقا قطبزاده یکی از مخالفان صددرصد بود.
*هر روز صبح احمد آقا یا آقای اشراقی از دفتر امام زنگ میزدند که این کار را بکنید، آن کار را نکنید. ما هم که درست به کار تلویزیون وارد نبودیم. صبح تا غروب هم که نمیشد سخنرانی پخش کرد. موزیک هم که نمیتوانستیم پخش کنیم. به محض اینکه یک موزیک پخش میکردیم یکدفعه میدیدیم دو تا اتوبوس معترض به تلویزیون آمده و تهدید میکنند که آنتن تلویزیون را قطع میکنیم...مثلا آقای اشراقی از دفتر امام، آقای قرائتی را همراه با شخص دیگری معرفی کردند که برنامه کودک اجرا کنند.
*آقای قرائتی با لهجه کاشانی غلیظ صحبت میکرد. شخص همراه ایشان هم روحانی کوتاهقدی بود که با دو دست مینوشت - نامش را به خاطر نمیآورم. قرار شد اینها به جای خانم عاطفی که قصهگوی برنامه کودک بود کار کنند. رجایی هم پسرش کمال را برای اجرای برنامه کودک به تلویزیون میآورد.
*در سالگرد شهدای سی تیر به ابنبابویه رفته بودیم، یکدفعه دیدیم پیرزنی به سمت قطبزاده خیز برداشت که او را ببوسد. قطبزاده اجازه نداد. آن زن شروع کرد به تعریف از قطبزاده که «تو جوان رشید اسلامی و... ما حتی اسمش را هم نمیدانستیم. چه میدانستیم کیست. بعد دیدیم عکسش را در جلد تهران مصور منتشر کردند با این توضیح که زهرا خانم از قطبزاده دستور میگیرد. قطبزاده به من گفت زهرا خانم کیست؟ من را فرستاد بروم ته و توی ماجرا را دربیاورم. من هم پرسانپرسان به سراغ زهرا خانم رفتم. گفتند صبحها میآید جلوی دانشگاه. وقتی رفتم جلوی دانشگاه تازه متوجه شدم که زهرا خانم به اندازه رئیسجمهور آمریکا در آنجا معروف است. همه میشناختندش الا ما. دیدم زنی حدود ۶۰-۵۰ ساله چادرش را دور گردنش پیچیده و چوبی هم دستش بود. از پشت موتور پیاده شد و هجوم برد به سمت دختران دانشجو و... پرسیدم این کیست؟ گفتند: جزء گروه هادی غفاری است...»سالها بعد در اروپا بهنود را دیدم. گفتم «آقا چرا این عکس را در تهران مصور انداختی؟ چرا چیزی را که نمیدانستی نوشتی؟ چرا آنقدر با قطبزاده مخالفت میکردید؟» گفت: «ما قهرمانان شنای استخر بودیم، در دریا شنا نکرده بودیم برای همین وقتی به دریا افتادیم غرق شدیم.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: صادق قطب زاده انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۰۷۷۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ساخت سریالهای جدید «الف ویژه» در دستور کار تلویزیون
پیمان جبلی در حالی از بررسی چند عنوان جدید برای شروع تولید الف ویژههایی در فضای تاریخی و دینی خبر میدهد که در این حوزه سالهاست بسیاری از کارشناسان به کمکاریهایی اشاره دارند خصوصاً ساخت سریال و فیلمی درباره امام صادق(ع) که ضرورت آن احساس میشود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه تلویزیون این روزها مشغولِ ساخت سریال «سلمان فارسی» و آمادهسازی مراحل تولید سریال «موسی(ع)» را در دستور کار خود دارد اما از سالهای قبل درباره ساخت نسخه سریالی «ملک سلیمان» صحبت میشد یا مراحل پژوهش ساخت سریالی درباره شهیدان صیاد شیرازی و حسن باقری و برخی از مجموعههای «الف ویژه» دیگر؛ اما همه اینها در همان مرحله گفتار باقی مانده و خبری از تولید آنها نشده است. در حالی که هر روز خلأ ساخت سریالهای مذهبی بیشتر احساس میشود.
سریالهایی که هر بار روی آنتن آمدهاند توجه طیف گستردهای از مخاطبین را به جعبه جادو جلب کردهاند. یا به نوعی دوباره مخاطب را با آنتن تلویزیون آشتی میدهد که این روزها کمتر کارهای جاندار با محتوا میبینند. این تأثیرگذاری حوزه دینی و مذهبی تلویزیون با سریالهای «امام علی(ع)»، «مختارنامه»، «یوسف پیامبر»، «اصحاب کهف»، «امام رضا»، «تنهاترین سردار» و حتی «صاحبدلان» که این روزها دوباره تکرار میشوند نشان داده که چقدر مؤثر، مفید و پرطرفدار است. اما سالهاست که بهغیر از گام برداشتن برای ساخت سریال «سلمان» و «موسی(ع)»، کاری برای امامان معصوم انجام نمیدهیم.
تماشای سریالهای دینی، جوانان را به مطالعه تاریخ اسلام علاقهمند کرده است
همیشه سریالهای دینی و مذهبی باعث شدهاند بسیاری از افراد بهویژه جوانان به مطالعه تاریخ اسلام علاقهمند شوند. فارغ از هر نوع پرداخت دینی و مذهبی دیگر، اولویت ما باید ائمه معصومین(ع) باشد و محدودیت در بهتصویر کشیدن چهره امامان معصوم بهانه خوبی برای نپرداختن به زندگی آن بزرگواران نیست. اکنون پرداختن به شخصیت امام صادق(ع) و ابعاد علمی و فقهی زندگی ایشان، ضروری بهنظر میرسد.
در تحقیق و بررسیها آمده که قرار بود دهه 1380 تلویزیون سریالی ویژه امام صادق(ع) ساخته و پرداخته کند. اتفاقاً آن روزها نام مهدی سجادهچی هم بهعنوان نویسنده این سریال تلویزیونی اعلام شد. اما برای این کار هیچوقت اتفاقی نیفتاد تا به مراحل تولید برسد و یک تیم سوری و کویتی وارد عمل شدند و سریالی بهنام «امام الفقها الصادق(ع)» جلوی دوربین بردند در حالی که قرار بود سریال این حضرت ابتدا در صداوسیمای جمهوری اسلامی ساخته شود. «سامی جنادی» نام کارگردان سوری این سریال است.
در خلاصه داستان این سریال، آمده است: گفته شده او (امام صادق(ع)) نخستین مدرس علم کیمیا بوده است که جابربن حیان بهدست او پرورش یافته است و «صادق» خوانده شده است. برخی از رسانهها اعلام کردند که این سریال با توجه به نامش نگاهی به تربیت شدن ائمه اربعه اهلتسنن بهدست مبارک امام صادق(ع) داشته باشد.
خبرهایی از ساخت سریال امام صادق(ع) پخش شد اما خودِ سریال آماده نشد!
بالأخره هر کمپانی، تلویزیون و نهاد فرهنگی در کشورهای مختلف، سَنگ فرهنگ و اندیشههای خودش را به سینه میزند و اگر ما همینطور در ورطه غفلت بهسر ببریم، از دین، دیانت، تمدن و فرهنگمان چیزی باقی نمیماند و همه را با ساخت آثار فرهنگی و هنری خاصّ خودشان مصادره میکنند، در صورتی که همگان میدانند امام صادق(ع) رئیس مذهب شیعهاند و شیعه باید حرفهای جدّی درباره این امام همام بزند. در سال 1382 خبرهایی درباره ساخت سریال امام صادق(ع) در سیمافیلم منتشر شد و اما هنوز منتظریم تا این مفاهیم ارزشمند را جلوی دوربین ببینیم.
اما نهتنها خبری از این سریال نشد بلکه سالهای بعد کاری تحت عنوان «جابربن حیّان» به آنتن رسید که در گوشهای از اتفاقات شاگرد معروف حضرت یک نگاه کوچک و کوتاهی به حضرت داشت و کماکان تلویزیون خودش را درگیرِ سریالهای سطحی، پیشپاافتاده، زودگذر و تحت لوای لوکیشنهای آپارتمانی کرده است. شاید به این باور نرسیده که چقدر فرهنگ دینی و اسلامی ما نیازمند کارهای مؤثر و باورساز است.
بعد از اینهمه سال هنوز هم مهدی سجادهچی بهعنوان نویسنده آن سریال دغدغه دارد برای امام صادق(ع) کاری ساخته شود. او همچنین چندی قبل به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفته بود: آن زمان این روال بود که زندگی ائمه اطهار در تلویزیون بهتصویر کشیده شود اما بعد از مدتی اشتیاق و انگیزه، بهیکباره اراده دوستان برای انجام چنین کار مهم و مؤثری، در سیما فیلم به پایان رسید. در میانههای راه تحقیق، پژوهش و نگارش، کار متوقف شد و تا امروز هم هیچ خبری از آن نشد. نهتنها در این سالها هیچ صحبت دیگری با من نشد و حتی جایی ندیدم دغدغهای برای ساخت سریالی درباره امام صادق(ع) بهوجود بیاید. "بهسراغ این وقایع مهم تاریخی و مذهبی نرفتن کار اشتباهی است و یک طیف گستردهای از مخاطبین را از دست میدهد."
غربیها با سریالهایی به دنبال تحریف در دین و تاریخاند
اساساً باید از مدیران مربوطه پرسید که وقت آن نرسیده کاری برای شیعه، رئیس مذهب شیعه و آغازگر فصل جدیدی از اتفاقات شیعه، ساخته شود؛ البته درست است که ما درباره احیای فرهنگ جهاد و شهادت در ساخت یک کار خوب برای خانوادههای شهدایمان، هم نتوانستهایم کار تأثیرگذار و فاخری ارائه دهیم اما جامعه دینی و مذهبی ما منتظر یک نگاه شیعه در یک مجموعه تلویزیونی بهنام امام صادق(ع) است.
هر روز این خلأ جدّیتر میشود؛ چون به کارهای زودبازده و اصطلاحاً کم تأثیرگذار بیشتر بودجه و میدان اختصاص داده میشود که هیچکدام نتوانستهاند اقبال مخاطب را نسبت به خودشان جلب کنند. در حالی که هنوز مخاطب طرفدار همان قدیمیها و نوستالژیهای تلویزیونی است که بخش عمدهای از آنها به همین آثار مذهبی و دینی برمیگردد. اما چرا امروز بیش از هر برههای اهمیت دارد واردِ ساخت کارهای دینی و مذهبی بشویم و یا این حوزه را بیشتر جدّی بگیریم؟! چون غربیها با ساخت سریالها و فیلمهای نامربوط تیشه به ریشه اعتقادات و شرعیات دینی جوامع اسلامی میزنند باید از آثار دینی و مذهبی حمایت کرد، البته کارهایی میسازند که در داخل توجهات بسیاری را جلب میکند اما بهلحاظ بینالمللی نتوانستهاند تأثیرگذاری داشته باشند.
علت ممنوعیت سریال مصری "حشاشین"؛ تحریف تاریخ ایرانگفتوگو با رئیس صداوسیما درباره فقدان آثار دینی و الف ویژه
با پیمان جبلی رئیس صداوسیما درباره این خلأها و کمبودها و همچنین کمکاری که در حوزه ساخت آثار درباره فلسطین و حقایقی از جنایتهای اسرائیل صحبت کردیم؛ او با اشاره به اضافه شدنِ چند الف ویژه جدید به خبرنگار تسنیم گفت: «یکی از دستورکارهای جدّی سیمافیلم در سال جاری تعیین عنوان سوم الف ویژه تاریخی که کلید بخورد و تولید آنها آغاز شود. در حال حاضر دو سه عنوان در حال بررسی است. علیرغم اینکه تولید الف ویژهها هزینه سنگین و برنامهریزی بسیار دقیق و زمانمندی را نیاز دارد اما فکر میکنیم علاوه بر این دو سریال الف ویژه که در دست ساخت داریم بایستی یک یا دو عنوان دیگر پیش تولید آن را آغاز کنیم تا به تدریج الف ویژههای فعلی به مراحل پایانیاش میرسد وارد تولید و پستولید سریالهای بعدی برسیم. امیدواریم بتوانیم به گونهای طراحی کنیم در طول سالهای آینده هر هفته یک اپیزود الف ویژه پخش کنیم و متناسب با تولید انشاءالله این تأمین را در جدول پخشمان داشته باشیم.»
«وعده صادق» محقق شد؛ اما وعده ساخت «بازماندهها» خیر!وی در خصوص کمکاریها در حوزه ساخت آثار درباره فلسطین به این نکته اشاره کرد: حتماً درباره جریان تحریف در این حوزه درست اشاره کردید. چون دشمنان با برنامههایی که در هالیوود و نتفلیکس میسازد عملاً تلاش میکنند یک موضوع حق را به باطل تبدیل کند و واقعیت را در مقابل چشم جهانیان تحریف کند. وظیفه ما بسیار سنگین است. شاید تواناییهای فنی ما با کشورهای غربی برابری نکند اما حرف حقی که ما، مردم فلسطین و مردم منطقه میزنند قطعاً بر فناوری غلبه پیدا میکند؛ همانطور که در ماجرای طوفانالاقصی و ماجرای غزه همگان حقیقتها را دیدند.
باید به سرعت عقبماندگیمان را در حوزه فلسطین جبران کنیم
جبلی در خاتمه افزود: با ابزار فیلم و سریالسازی میتوانیم این منطق را به مردم منتقل کنیم که زوال اسرائیل نزدیک است. ما در صداوسیما پذیرای طرحهای خوب در زمینه تولید فیلم و سریال هستیم؛ باید به سرعت عقبماندگی خود را در این زمینه جبران کنیم. نباید روزی فرابرسد که شاهد آزادی فلسطین باشیم و ما به عنوان رسانه کاری در شأن آن روز انجام نداده باشیم.
انتهای پیام/