نگاهی به نمایش لالهزار، هتل کاتوزیان: قربانی یک سالن بد
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۵۱۲۰۲۴
نمایش «لالهزار، هتل کاتوزیان» در حالی در تماشاخانه مهرگان روی صحنه رفته است که تجربه دیدنش حاوی نکات متعددی است. نکاتی که به نظر با مسئله مورد انتقاد نمایش همداستان میشود خود بدل به آنتاگونیستی برای تئاتر میشود. ۰۶ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۳ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -
باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم
حمید ابراهیمی در تماشاخانه مهرگان نمایش «لالهزار، هتل کاتوزیان» را روی صحنه برده است که قرار است روایتی مجازی از راهاندازی چند سالن تئاتر در خیابان لالهزار باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخست سالن نمایش شرایط فنی چندان مناسبی ندارد و در دل خود میزبان داستان تأسیس تماشاخانههایی است که از منظر معماری و شاید امکانات رفاعی، شرایطی به مراتب برتری نسبت به مهرگان داشتهاند. نمایشی که قرار است دو ساعت به طول انجامد و در آن داستانی خیالینی روایت میشود که به نظر استعارهای از شرایط موجود در همان سالن اجرای خود است. همان اتفاقی که هنرمندان معترض داستان از آن دم میزنند. آنان از تغییر بافت اجتماعی گلایه میکنند و پدید آمدن تماشاخانههای جدید را برنمیتابند.
از دید آنان حکومت که شکل نمادینش یک نظامی زورگو است، قصد دارد عرصه را بر هنر ملی تنگ کند و شرایط را برای گونههای دیگر هنر - که از آن نامی برده نمیشود - فراهم کند. احتمالاً منظور ابراهیمی به شرایطی است که سازمان پرورش افکار در زمان رضاشاه پدید میآورد. سازمان پرورش افکار عمومی، سازمانی دولتی بود که در سال 1317، برای دست یافتن به یکسانسازی ملی به دستور رضاشاه تأسیس شد و شش کمیسیون سخنرانی، رادیو، تدوین کتب درسی، هنرپیشگی، موسیقی و مطبوعات داشت.
یک فرایند یکسانسازی که قرار بود مردم ایران به یک شیوه فکر کنند و از یک رویه فرهنگی مشترک بهره ببرند. همان چیزی که در مسئله پوشش نیز پدید میآید. اگرچه در نمایش مشخص نیست آیا جز سیاهبازی و روحوضی، شیوههای دیگری در عرصه نمایش وجود دارد که دال بر پراکندگی و گستردگی هنر تئاتر باشد. با همین فرمان، ابراهیمی برای موسیقی نیز خط و خطوطی تعین میکند و تنها موسیقی سنتی - که میتواند محل جدال باشد - را به عنوان یگانه وجه موسیقیایی ملی معرفی میکند و هر چه از طرف دستگاه خشن پهلوی به هنرمند حقنه میشود را پلید برمیشمرد. کما اینکه ما هیچ وجهی از این هنر را نمیبینیم، به جز خود نمایش که کاملاً در چارچوب تئاتر کلاسیک غربی و با موضوعیت پرده و صحنه اجرا میشود.
پس گویی نمایش هم خودش به سازمان پرورش افکاری دچار میشود که نمایش علیه آن است. در نمایش سیاهبازی و روحوضی به یک وجه سرگرمکننده صرف برای منورالفکران روی صحنه بدل میشود. هر چند این سیاهبازان در قامت قهرمانان فرهنگی و مبارزان مسلح ظاهر میشوند؛ اما این تجدد است که شرایط را برای شکست دژخیم مهیا میکنند. روزنامهنگاری که نماد دموکراسی است همانند ابوالفتح هزاردستان، حُکم حیکمانه ترور میدهد و در نهایت نمایش حمید ابراهیمی هم چندان نمایشی ایرانی نیست.
دوم نمایش حمید ابراهیمی فاقد یک خط داستان اصلی است. همه چیز در خرده پیرنگها خلاصه شده است. یک روزنامهنگار رشتی که وقتش را در میان انجمنهای ادبی منحله میگذراند و اخیراً دوست شاعرش مرگ را مزهمزه کرده است. در سوی دیگر یک خواننده سنتی از لندن بازگشته، به دنبال خواهر گمگشتهاش است و در نهایت در یک مثلث عشقی به قتل میرسد. یک خواننده زن آلامد هم در هتل ساکن است و میخواهد در حضور والامقام پادشاه، چهچهای بزند تا شاید اقبالش باز شود.
هر سه تن با شخصیت مقتدی، رئیس پلیس تهران درگیرند. یکی معشوقه اوست، دیگری ارباب رجوع و آخری مظنون اوست. حال هر چهار نفر در هتل گرد هم آمدهاند تا داستانکهایشان در هم ادغام شود؛ اما در نهایت داستان اصلی مشخص نیست. به ظاهر داستان اصلی روز گشایش تماشاخانههاست؛ اما آن هم رخ نمیدهد. همواره درباره آن سخن به میان میآید؛ اما خبری از گشایش نیست.
فضای پلیسی نزدیک به گشایش هم چندان قرابتی با ماجرا ندارد. جایی ثبت نشده رضاشاه در سایه نیروهای متفقین برای افتتاح سالنهای نمایش به لالهزار میآید. اگرچه به نظر رضاشاه در لالهزار حضور دارد. همه ارکان فکریش در مقتدی خلاصه میشود. او مجاز از دوران پهلوی اول – به خصوص دهه نخست – است. مقتدی هر ملکی که بپسندد را به چنگ میآورد. او مدام عاشق میشود و برای عشقش آدم میکشد. او رابطه خوبی با هنرمندان ندارد.
با این حال مقتدی قرار است کمی از ادبیات رضاخانی فاصله بگیرد و تا حدودی متجدد برخورد کند. او در نهایت نماد حامی هنر غربی در برابر هنر ایرانی است. برای همین است که سیاهبازها را پس میزند و شرایط را برای ترور خود فراهم میکند. هیچگاه مشخص نمیشود رابطه منفی او با سیاهبازی از چیست و این ناشی از همان فقدان خط مشی مشخص در نمایش است.
سوم مشخص نیست این نمایش دو ساعته چند روز در جهان دراماتیکش به طول انجامیده است. کسمایی، روزنامهنگار رشتی در هتل مستقر میشود و زمان میگذرد، بدون آنکه دریابیم در جهان بیرون از هتل چه خبر است. همه چیز در یک رکود به سر میبرد. مدام گفته میشود که شرایط برای نمایش ایرانی به خطر میافتد.
طبق کتاب «تأثیر ترجمه متون نمایشی بر تئاتر ایران» شیرین بزرگمهر، برخلاف آنچه در نمایش آمده، دوره پهلوی اول چندان وضعیت غربگرایانهای در حوزه تئاتر ندارد. هر چند تئاتر محصول غربی بوده؛اما در دوره پهلوی اول حجم نوشتارهای ملیگرایانه از شخصیتهای تاریخی و داستانهای بزمی و رزمی قابلتوجه است. چنانچه متون کمدی نقادانهای از ذبیح منصور، عبدالحسین نوشین و حسن مقدم نیز با رویکرد مولیری نگاشته و اجرا میشود.
هیچ نشانی مبنی بر مبارزه با سنتهای نمایشی شادیآور در عصر رضاخانی وجود ندارد، هر چند بهرام بیضایی در کتاب «نمایش در ایران» از برخی سختگیریهای ممیزوار درباره متون اجرایی سخن به میان میآورد؛ اما او از چندین بنگاه شادیآور و تئاترال نام میبرد که بعدها عنوان تماشاخانه را هم یدک میکشند و میزبان نمایشهای شادیآور بودهاند.
پس چندان نمیتوان رفتار مقتدی با هنرمندان روحوضی و سیاهبازی را برآمده از تاریخ دانست، کما اینکه فشار به شاعران هم در دورانی پیش از حمله متفقین رخ داده است. ابراهیمی میخواهد تاریخی خیالین بیافریند و این یک امتیاز است؛ اما به سبب نبود هم خط اصلی نمیتواند آن را چفت و بست دهد. برای همین است که شخصیتها از تیپهای ساخته شده خارج نمیشوند. برای همین است که موسیقی به ظاهر سنتی مهدی مقدم، پاپ است.
به بازی جلیل فرجاد دقت کنیم که مدام از یک رویه ثابت در بازیش استفاده میکند و حتی در صحنه تانگو با لباس مادرش، به واسطه اصرار طولانی مدتش به یک تیپ، شمایلی اغراقآمیز پیدا میکند. این در برابر بازی حسین مسافرآستانه و اردلان شجاع کاوه قرار میگیرد که به عنوان دو نیروی اصلی آنتاگونیست و پروتاگونیست نمایش، وجوه متفاوتی از خود نشان میدهند و نبض نمایش نیز بیشتر در دست این دو بازیگر است.
نهایت نمایش «لالهزار، هتل کاتوزیان» میتواند کوتاه شود. میتواند فاقد برخی از صحنهها باشد. مثل صحنهای که در آن پرتوی از لابی به بیرون میجهد و صدای ترمزی میشنویم و در صحنه بعد اتفاقی رخ نداده است و میپرسیم برای چه. یا صدای غرش جنگندههای متفقین بر فراز تهران که بعد از گذشت یکسوم نمایش حذف میشود و گویی مقتدی مقتدرانه آرامش را به لالهزار آورده است. اینها هم زوائد نمایشی است که بیخودی شلوغ است.
میخواهد همه چیز داشته باشد. میخواهد هم از جور و جفا به تعزیه بگوید – هر چند هیچ قطعهای از تعزیه اجرا نمیشود و میتوانست بیش از سیاهبازی کارساز باشد – و هم از میرزاده عشقی که از قضا به سبک غربی نمایشنامه مینوشت.
«لالهزار، هتل کاتوزیان» میخواهد تداعیگر دوران کافهها و گراند هتل باشد؛ اما به واسطه ضعف سالن از آن هم بازمیماند. میتوانست روی سن، در سالنی چون سنگلج بهتر اجرا شود و برای استفاده از میز بیلیارد متحرک، چنین میزانسنهایش را شهید نکند.
میخواهد به واسطه مهدی مقدم یک صحنه پرشور موسیقیایی داشته باشد؛ اما در نهایت به ساز کوک موسیقی شادیآور برقصد. میخواهد هم ایرانی باشد و هم غربی و در نهایت هم غربی است. قالب نمایش به شدت کلاسیک است و نمایش تمام تلاشش ماندن در این چارچوب است؛ اما بیرون میزند چرا که چیدمانش اشتباه است. فقط این حسرت را به جا میگذارد که چرا برخی بازیگران نمایش چنین کمکار و گاهی اوقات در انتخاب بد نقش بد هستند.
پینوشت:
دیدن نمایش «لالهزار، هتل کاتوزیان» مشمول نوعی مشقت ابتدایی بود. با اینکه در سایت فروش بلیت آمده است ساعت شروع اجرا 20:30 است؛ اما مخاطبان نمایش تا ساعت 21:15 نتوانستند وارد سالن شوند. جالب آنکه در ساعت 21 نمایش پیشین به پایان میرسد و نزدیک به 15 دقیقه صرف آن میشود مهمانان نمایش را از سالن خارج کنند. زمان زیادی که برای عکس یادگاری و حرفهای مرسوم سپری میشود و این در حالی است که آن سوی دیوار و در، عده یک لنگهپا در انتظار ورود و تماشای نمایش انتخابی خود هستند.طبق اطلاعات موجود مدیریت مهرگان سالنهایش را در روز به چهار نمایش اجاره میدهد. با اینکه مهرگان ظرفیت اسمی چندانی برای این تعداد اثر ندارد؛ اما مشخص نیست چرا باید هنرمند چنین شرایط اسفناکی را بپذیرد. مدیریت این سالن گویا برای هر اجرا مبلغ یک میلیون تومان دریافت میکند. اتاقهای گریم مجموعه نامناسب است و امکانات اندکی دارد. حتی شرایط برای دپوی دکور نیز مهیا نیست؛ پس عموم نمایشهای این سالن - منهای کار حمید ابراهیمی که به نوعی تولید سالن است - باید با دکورهای پرتابل نه چندان جذاب روی صحنه روند.
شرایط برای مخاطبان هم فاجعهبار است. سرویس بهداشتی مجزا برای آقایان و بانوان وجود ندارد. فضایی برای انتظار مخاطب مهیا نیست و عموم مخاطبان میبایست در بنبست اول خیابان خارک منتظر نمایشی باشند که دیر آغاز میشود. همین وضعیت شرایط را برای مهرگان سخت کرده است و گویا همسایگان این تماشاخانه نسبت به وضعیت عمومی کوچه معارض شدهاند.
شهره قمر در سینما شخصیت موفقی نبوده و تجربه تئاتریش هم نشان از فقدان سواد بازیگری میدهد. او در کل نمایش قهقهههای مثلاً هیستریک سر میدهد و همواره با طرههای کلاهگیسش بازی میکند. او در عشق و نفرت، در شادی و غم یک رویه را دنبال میکند. الگوی رفتاریش همواره ثابت است و حتی در لحظه مرگ معشوقش هنوز شبههیستریک رفتار میکند و عجیب ستاره نمایش به حساب میآید. شاید مناسبات تئاتر به نحوی پیش رفته است که «لالهزار: هتل کاتوزیان» خود به خفقان و از بین رفتن الگوهای پیشارضاشاهی نمایش دچار شده است. جایی که اصل ماجرا رها شده و فرع ماجرا برجسته شده است.انتهای پیام/
R1369/P/S4,34/CT4 واژه های کاربردی مرتبط تئاترمنبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۱۲۰۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اکتشاف ۴ ماده معدنی ارزشمند در خوسف
فرماندار خوسف از اکتشاف چهار ماده معدنی ارزشمند در یک محدوده معدنی این شهرستان خبر داد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرنگار تسنیم از بیرجند، به مناسبت هفته کار و کارگر با حضور فرماندار شهرستان خوسف و بخشدار جلگه ماژان تجهیز کارگاه و استخراج معدن مس کیهان شرکت میناکان معدن قلعه زری این شهرستان آغاز شد.
فرماندار شهرستان خوسف در این مراسم گفت: در این محدوده معدنی در 28 کیلومتر مربع اقدامات لازم برای اکتشاف و استخراج 4 ماده معدنی طلا، مس، روی و سرب انجام خواهد شد.
حسینی با اشاده به اینکه برای اولین بار در استان از بعد تنوع معدنی در یک محدوده معدنی این کار انجام میشود خاطرنشان کرد: پیشبینی میشود با آغاز تجهیز کارگاه این معدن، در گام نخست 35 نفر و در گام دوم برای استخراج حدود 130 نفر و در نهایت پس از راهاندازی کارخانه فرآوری معدنی که پیشبینی میشود ظرف 2 سال آینده افتتاح شود، در مجموع شاهد حدود 330 نفر اشتغال زایی در این مجموعه معدنی خواهیم بود.
به گفته وی اتفاق مهمی که این مجموعه معدنی را از سایر معادن مشابه متمایز میکند، استفاده از ظرفیت فنی مهندسی و متخصصین معدن قلعه زری و توان جوانان این منطقه است که در بسیاری از حوزهها توانسته اولینها را در بحث اکتشاف و استخراج در استان را رقم بزند.
وی ادامه داد: دومین مورد تمایز آن، قرارگیری چهار ماده معدنی مهم طلا، مس، سرب و روی در یک محدوده است که برای اولین بار در استان انجام میشود.
حسینی یاد آور شد: پیشبینی میشود در آینده نزدیک شاهد گسترش این مجموعه معدنی با توجه به سابقه 50 ساله و نیک معدن قلعه باشیم.
مراسم هفته فرهنگ پهلوانی در شهرستان خوسف برگزار شد
17 شوال به مناسبت سالروز مبارزه دلاورانه و جوانمردانه امام علی( ع) و شکست دشمن و سربلندی اسلام، روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای نامیده شده و به این مناسبت مراسمی در زورخانه تقاب امام علی ( ع ) شهرستان خوسف با حضور فرماندار، امام جمعه، مدیرکل ورزش و جوانان استان خراسان جنوبی و تعدادی از مسئولان این شهرستان و پیشکسوتان در زورخانه امام علی (علیه السلام ) برگزار شد.
در این مراسم ورزشکاران زورخانهای با اجرای حرکات و برنامههای خاص این رشته ورزشی تواناییهای خود را به نمایش گذاشتند.
در ادامه این مراسم که با حضور پرچم سرخ گنبد حضرت ابوالفضل العباس، قمر منیر بنی هاشم بر معنویت آن افزوده شده بود ورزشکاران و حاضر به مدیحه ثرایی ذاکران اهل بیت(ع) پرداختند.
در پایان این مراسم هم از مدیران چهار گود باستانی پوریا ولی بیرجند، قمر بنی هاشم خوسف، امام علی (ع) تقاب و سلطان ابوالقاسم روستای نصر آباد با اهدا لوح سپاس تجلیل شد.
در حاشیه مراسم گرامیداشت روز فرهنگ پهلوانی و ورزش باستانی در روستای تقاب، مدیرکل ورزش و جوانان استان به همراه فرماندار و امام جمعه خوسف از سالن ورزشی حکمت تقاب بازدید کردند و در جریان مشکلات این سالن ورزشی که تنها سالن استاندارد این شهرستان از نظر ابعاد کفپوش است، قرار گرفت و قول مساعد برای رفع این مشکلات را داد.
محمدعلی ربیعی در این بازدید حضور تعداد زیادی از ورزشکاران در این سالن را نشانه استقبال جوانان و نوجوان این منطقه از ورزش دانست و گفت: در راستای بهینه سازی این زیرساخت و ارائه خدمات بهتر به ورزشکاران با حمایت فرمانداری، دهیاری و شورای اسلامی تقاب از هیچ تلاشی در برای حل مشکلات این سالن ورزشی دریغ نخواهیم کرد.
انتهای پیام/251/.