معرفی کتابهای تقریبی جهان اسلام/ وحدت و همگرایی از منظر حضرت آیتالله خامنهای
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۵۵۲۸۵۷
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، امروزه دنیاى اسلام که از جهت ذخایر مادى، انسانى، فکرى و تاریخى یکى از بزرگترین مجموعههاى جهان است، بیش از همیشه نیازمند وحدت و تقریب است؛ متمرکز و هم جهت ساختن تلاشها و توانها و به جریان انداختن آن در سمت و سوى نجات امت اسلامى، هدف و آرزوی هر مسلمان خیرخواه و دلسوز است و باید دانست که این هدف، جز در سایه ى نزدیک کردن دل ها، فکرها و ایمان ها، دست یافتنی نیست (مقام معظم رهبری).
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجمع تقریب یک مجمع جهانی است که سمت و سوی مردمی دارد، این مجمع در تلاش است که روابط خوبی با سازمان های مختلف جهانی ایجاد کند تا در بطن جامعه جای داشته باشد، تفکر تقریب، طیف های وسیعی از متفکران و مصلحان را تشکیل میدهد که از سر دلسوزی و خردمندی این تفکر را دنبال میکنند.
تاکنون در باب تقریب منابع بسیاری به چاپ رسیده است که در همین راستا خبرگزاری تقریب طی سلسله گزارشهایی به معرفی کتابهای تقریبی برجسته جهان اسلام پرداخته است که در ادامه میآید:
در شماره 14 از این گزارش به بررسی کتاب «وحدت و همگرایی از منظر حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی»، این اثر که توسط « علیرضا برازش» توسط «نشر امیرکبیر» در 80 صفحه چاپ و نشر یافته است. میپردازیم:
دسته بندی کلی این کتاب در شش فصل صورت گرفته است که عبارتند از:
1- تعریف وحدت
2- اهمیت وحدت و همگرایی
3- موانع وحدت و عوامل تفرقه
4- راه های رسیدن به وحدت
5- ثمرات وحدت و همگرایی
6- منادیان وحدت
درباره کتاب:
آیت الله خامنهای فرزند خلف مرحوم امام (ره) از منادیان امر وحدت در جهان اسلام است. ایشان بارها بر این مساله تاکید کرده و حتی وحدت را به عنوان واجب بزرگی می دانند که هر مستحبی بلکه هر واجب درجه دومی در مقام تزاحم با آن به کنار می رود. ایشان راهکارهای ارزشمندی را نیز در اینباره ارائه فرمودهاند که یقینا اگر بتوانیم سخنان و پیشنهادات ایشان را در مورد وحدت پیاده کنیم دیگر خیلی از مشکلات را نخواهیم داشت.
قسمتی از متن کتاب:
ما در مساله وحدت، جدی هستیم. ما اتحاد مسلمین را هم معنا کرده ایم . اتحاد مسلمین به معنای انصراف مسلمین و فرق گوناگون از عقاید خاص کلامی و فقهی خودشان نیست. 26/7/75 ( وحدت وهمگرایی ص 35)
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در فصل چهارم این کتاب:
تهیه منشوری مورد تایید همه علما و روشنفکران دنیای اسلام
بیایید وحدت اسلامی را عملی کنید و منشوری را که همه علمای اسلام، همه روشنفکران دنیای اسلام، همه برجستگان سیاسی با اخلاص دنیای اسلام آن را تایید و تصدیق کنند و برای عملی کردن آن تلاش کنند، تهیه کنید تا دیگر مسلمانی جرات نکند متکلم به کلمه توحید را که در یک مذهب یا در یک جناح دیگر است، تکفیر کند؛ تا برادران باهم باشند. (1385/05/30)
استفاده از نفوذ عالمان اهل سنت و شیعه در بین مردم خود
یک امر مشترکی وجود دارد یک دردهای مشترکی هست که درمانهای مشترکی دارد. عالم شیعه در بین مردم خود،عالم سنی در بین مردم خود نفوذ دارند؛ از این نفوذ استفاده کنند، این مشکلات مشترک را برطرف کنند. (1390/07/20)
وحدت و انسجام اسلامی امروز یک فریضه حتمی است که با همکاری خردمندان و دلسوزان می تواند راههای عملی آن پیموده شود.( 1386/09/27)
اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امری است که هست و طبیعی است. و مخصوص شیعه و سنی هم نیست. بین فرق شیعه خودشان، بین فرق سنی خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است.
تاریخ را نگاه کنید، می بینید هم بین فرق فقهی و اصولی اهل تسنن مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتی وجود داشته است. این اختلافات وقتی به سطوح پایین مردم عامی می رسد به جاهای تند و خطرناکی هم می رسد، دست به گریبان می شوند. علما می نشینند با هم حرف می زنند و بحث می کنند، لیکن وقتی نوبت به کسانی رسید که سلاح علمی ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادی استفاده می کنند که این خطرناک است.در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مومنین و خیرخواهان سعی می کردند که مانع بشوند؛علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیر علمی کارشان به درگیری برسد. (1385/10/25)
علمای شیعه و سنی بنشینند، با هم اعلامیه بدهند. (1384/12/08)
علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیر علمی کارشنان به درگیری برسد. (1385/10/25)
صرف نظر کردن از گذشته و قیچی کردن خود از آن
اگر کسی مخلصا لله احساس می کند که باید امروز بین برادران، برادری واقعی و عملی باشد، باید کوشش کند که گذشته را به یادها نیاورد؛ والا او میرود کتاب "احقاق الحق" را می آورد و به رخ این می کشد و این هم می رود کتاب "تحفه اثناعشریه" را می اورد و به رخ آن می کشد! هر دو هم به قدر کافی کتاب پر از طعنه و دفاع علیه همدیگر نوشته اند! اگر ما بخواهیم گذشته را مطرح کنیم نمی شود به وحدت رسید. باید نگاه کنیم بگوییم گذشته، گذشته است. "رحم الله معشر الماضین ". ما کاری به کار آنها نداریم اگر آنها هر کاری کرده اند ما امروز می خواهیم تکلیف خودمان را بیننا و بین الله نگاه کنیم. بیننا و بین الله، امروز ما باید با همدیگر توحید کلمه و رفاقت و برادری داشته باشیم. اگر بخواهیم این را عمل بکنیم باید از گذشته صرف نظر کنیم. (1386/10/08)
سالها پیش از انقلاب که با بعضی از برادران اهل سنت صحبت می کردم، به آنها می گفتم که اگر ما بخواهیم وحدت اسلامی تحقق پیدا بکند باید خودمان را از گذشته جدا و قیچی کنیم. البته وحدت یعنی همین که پیروان این دو مذهب با هم برادر باشند و احساس برادری کنند نه اینکه شیعه، سنی و تسنن، شیعه بشود نه، مراد از وحدت این نیست بلکه وحدت به معنای احساس برادری است و همین که هر طرفی احساس کند که دیگری هم مسلمان است حق اسلامی او را بر گردن خود احساس کند و متقابلا او هم به همین ترتیب عمل نماید. من میگفتم که اگر بخواهیم این کار را بکنیم باید خودمان را از گذشته جدا کنیم اگر به گذشته برگردیم دعواست این قدر بحث و تکذیب و تغلیط و درگیری و خونریزی و این طور چیزها اتفاق افتاده که اگر نگاهی به گذشته بکنیم باز دعوا خواهد شد. (1368/10/05)
آگاه شدن تودهها از اینکه دامن زدن به اختلافات و ممانعت از تحقق وحدت هدف دشمن است
در بعضی از کشورهای اسلامی مثل ریگ پول میریزند برای اینکه در بین سنیها اجتماع ضد شیعه درست کنند. این از این طرف، از آن طرف هم به یک گوینده به اصطلاح شیعی پول می دهند که در تلویزیون به نام شیعه امالمومنین عایشه را متهم کند قذف کند، اهانت کند. روشها اینهاست شما در مقابل این روشها چه کار می کنید؟ سنی چه کار می کنی؟ شیعه چه کار می کنی؟ از کارهای اینها گول نخوریم اختلاف برای آنها بیشترین و بزرگترین نعمت است. (1390/07/20)
یکی از کارها همین است که در بیانات این آقایان محترم هم بود مسئله اختلاف در میان امت اسلامی است. با دقت دارند کار می کنند اختلافات را برجسته می کنند گرایشهای انحرافی را هم در طرف شیعه هم در طرف سنی تقویت می کنند در طرف شیعه با نام تشیع گرایش قرمطی گری را مثل رامطه تقویت می کنند و افساد می کنند در طرف سنی گرایش ناصبی گری را با نام تسنن اما با باطن نصبی گری تقویت می کنند و در مقابل هم قرار می دهند باید بیدار بود باید هوشیار بود باید دید باید فهمید اینها آن اساس مسائلی است که امروز دنیای اسلام به آنها احتیاج دارد.( 1389/07/17)
خیلی مراقب باشید که نفوذهای دشمن پرچمهای اختلاف را بلند نکنند. هر پرچم اختلافی که بلند شد شما آن را متهم کنید که نفوذی دشمن است هر چند خودش نداند. (1368/04/13)
اگر چه به نظر ما اختلاف شیعه و سنی در حقیقت اختلاف نیست زیرا در اصول اصلی اسلام که اگر کسی آنها را نداشت مسلمان نیست مشترکند، یعنی هر دو مذهب به قبله واحد خدای واحد، پیامبر واحد قرآن واحد و احکام و ارکان واحد اسلامی معتقدند اما شما ببینید که استعمار در طول زمان از طرح مسئله شیعه و سنی در مقابل یکدیگر چه وسیلهای اختلافی به خصوص در محافل پایینتر و نسبت به اوساط پایین مردم که از معرفت و توجه قدری دورتر هستند درست کرده است. (1368/07/11)
همین وحدت با ارزشی که به برکت آن شما توانسته اید این همه پیروزی را به دست بیاورید دشمنی هایی در کمین دارد باید هوشیار باشید و نگذارید اختلافات به وجود آید در آنجای یکه بهانه ای اختلاف هست و دشمن می تواند آنجا مستمسکی برای اختلاف درست کند. بیشتر مواظب باشید در مسئله مذهب و اختلافات مذهبی که قرنهای متمادی دشمنان از آن سوء استفاده کردند بیشتر باید مواظب باشند هم شیعه باید مواظب باشد هم سنتی. (1371/06/24)
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۵۵۲۸۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند/ جایگاه معلم و تعلیم و تربیت از منظر امام رضا(ع)
دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مطهری، به عنوان روز معلم نامیده شده است. شاید بتوان گفت در بین همه ادیان آسمانی و مکتبهای موجود در دنیا، بیشترین سفارش و توصیه به علمآموزی و تکریم و تجلیل از حق معلم و استاد، در دین مبین اسلام بوده است.
بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها» خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلمان بشریت هستند. مقام معلم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر استاد حوزه و دانشگاه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد باقر ربانی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تبریک روز معّم خدمت شما استاد گرامی، صفحات رواق را منور به روایتی از حضرت رضا(ع) درباره علم آموزی و اهمیت کار معلّمی بفرمایید.
این روز بزرگ که به مناسبت شهادت استاد بزرگ حوزه و دانشگاه حضرت آیت الله شهید مطهری نامگذاری شده است، گرامی میدارم و مخصوصاً برای روح پاک آن دانشمند نمونه و دلسوز پر تلاش، از درگاه خداوند طلب رحمت و رضوان دارم و به همه اساتید کشور عزیزمان ایران، این روز بزرگ را تبریک و تهنیت عرض می کنم. همانطور که میدانید اسلام، تأکید بسیاری بر ارزش ذاتی علم و تعلیم و تعلم آن دارد تا جایی که بسیاری از آیات قرآن و روایات پیامبر و اهل بیت(ع) در این باره وارد شده است. بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها»، خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلّمان بشریت هستند. مقام معلّم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلّم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً»
از امام رضا(ع) که خود ملقّب به عالم آل محمد(ص) است و معلم همه بشریت نیز روایاتی در این باب نقل شده که یکی از مهمترین آنها روایتی است که به نقل از پدران خود و آنها هم به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودهاند که آن حضرت فرمود: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ، فَاطْلُبُوا اَلْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ، وَ اِقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ، فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ، وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ، وَ اَلْمُذَاکَرَةَ فِیهِ تَسْبِیحٌ، وَ اَلْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ، وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لاَ یَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ، وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّهِ، لِأَنَّهُ مَعَالِمُ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ، وَ مَنَارُ سَبِیلِ اَلْجَنَّةِ، وَ الْمُؤْنِسُ فِی اَلْوَحْشَةِ، وَ اَلصَّاحِبُ فِی اَلْغُرْبَةِ وَ اَلْوَحْدَةِ، وَ اَلْمُحَدِّثُ فِی اَلْخَلْوَةِ، وَ اَلدَّلِیلُ عَلَی اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ، وَ اَلسِّلاَحُ عَلَی اَلْأَعْدَاءِ، وَ اَلزَّیْنُ عِنْدَ اَلْأَخِلاَّءِ، یَرْفَعُ اَللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً وَ یَجْعَلُهُمْ فِی اَلْخَیْرِ قَادَةً». در این روایت زیبا، امام رضا(ع) از قول پیامبر(ص) به ارزش ذاتی علم و لزوم تعلیم و تعلم و دلایل اهمیت علم نزد شارع مقدس اشاره میفرمایند. در این روایت، و به جهت مناسبتی که میخواهیم در این باره بحث کنیم، به شرح فقرهای از این روایت که درباره معلّم و ثواب تعلیم و دلایل این ثواب آمده است اشاره مختصری خواهم داشت.
امام رضا(ع) چه توصیهای درباره شخصیت معلم و اینکه استاد و مربی چه خصوصیاتی باید داشته باشد دارند؟
امام رضا(ع) در جمله «فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فِی مَظَانِّهِ» اشاره نمودهاند به اینکه در هر جا که مسلمان احتمال دهد علم وجود دارد، باید برای دریافت آن اقدام کند. در جمله بعدی امام اشاره به این موضوع دارند که «وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ» یعنی علم را از اهل آن بگیرید» گر چه با توجه به فقره اول که گذشت، طلب علومی که معارف دینی نیستند حتی اگر نزد مشرک باشند، ضروری و واجب بوده و گمشده عاقل یا مؤمن تلقی شده اند اما علوم مربوط به دین و معارف دینی را باید از افرادی که شایستگی آن را دارند دریافت کرد و با توجه به سخن امیرالمؤمنین علی(ع) که تبعیت از اهل بیت(ع) و عدم پیشی گرفتن از ایشان را توصیه و عقب ماندن از آنها را نهی نمودند، اهل بیت(ع) کارشناسان واقعی علوم دینی بوده و مسلمانان تنها مجاز هستند علوم دین را از ایشان دریافت کنند. چنان که فرمودهاند: «بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه میشوید»
امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر فرمودهاند: «ای کمیل! علم و معارف و اعتقادت را جز از ما نگیر تا از ما باشی». حدیث مزبور، دریافت علم از کسانی که علوم اهل بیت(ع) را نشر میدهند رد نمیکند، زیرا گرفتن علم از فقها و نشردهندگان علوم اهل بیت(ع) به نوعی گرفتن علوم از اهل بیت(ع) است.
پس معلوم شد که در علمآموزی غیر معارف دینی، باید انسان حتی اگر فقط در دست کفار و مشرکان این علم وجود دارد از آنها اخذ کند ولی در علوم دینی، کسب معارف فقط باید از طریق اهل بیت(ع) باشد. پس طلب علمی که واجب شده است بر همه مسلمانان؛ طریقی دارد که رکن اصلی این طریق معلم و استاد است. در ادامه این روایت، برخی امتیازها و نقاط مثبت تعلیم و تعلم بیان شده است.
از این امتیازها مخصوصاً در ثواب شغل معلمی برای خوانندگان رواق بگویید تا جامعه ما، ارزش معلّم را بیشتر بداند و از ایشان تکریم کند؟
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در ادامه اشاره به این مطلب دارند که یاد دادن و آموزش علم به دیگران اگر برای خدا باشد، حسنه و نیکی است «تَعلیمه لِلهِ حَسَنَة؛ یادگیری علم برای خداوند حسنه است». در فقره بعدی حضرت میفرمایند که مذاکره علم، تسبیح خداست: «الْمُذَاکَرَةِ فِیهِ تَسْبِیحٌ.» یعنی سر کلاس نشستن و درس معلم و استاد را گوش دادن، همتراز تسبیح خداوند متعال است. در روایات داریم که یک ساعت در طلب علم بودن بهتر از احیای یک شب و یک روز در طلب علم بودن بهتر از سی ماه روزه است. سپس حضرت به یک امتیاز دیگر معلّمان اشاره دارند و می فرمایند، آموزش علم به دیگران، صدقه است: «تَعْلِیمُهُ مِنْ لَا یَعْلَمُهُ صَدَقَهَ» از دیدگاه امام رضا(ع) آموزش علم به افرادی که نمیدانند، نوعی صدقه است چرا که صدقه، به کمک مالی محدود نمیشود، بلکه شامل هر کار خوبی میشود، چنان که در روایت دیگری فرمودهاند: «کل معروف صدقة».
امتیاز مهم دیگری که حضرت به آن اشاره میفرمایند، این است که معلم اگر علم خود را به اهل آن یاد بدهد و آنها را تربیت کند، موجب قرب و نزدیکی او به خداوند میشود و میتوان گفت معلمانِ نیک، به خدا نزدیکترند. جمله «بَذلُهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللهِ» دلالت بر این مطلب دارد.
بنا بر آنچه گفته شد، مقام معلم بسیار بالا و والا است و همان طور که مرحوم امام خمینی(ره) فرمودند: «معلمی شغل انبیاست». یعنی اگر بخواهیم کسی و شغلی را همتراز شغل انبیاء معرفی کنیم، شغل شریف «معلمی» است.
با توجه به این حدیث شریف، خطاب به جامعه و مسئولان و نیز معلمان عزیز چیست؟
گرچه فرصت و مجال بسیار کوتاه بود تا این حدیث زیبا و پر معنا را شرح دهیم، لیکن خلاصه و پیام آن را میتوان برای معلمان عزیز این دانست که قدر این شغل مهم را بدانند و آن را با هیچ بهای مادی تعویض ننمایند و اخلاص و تقرب الهی را هدف خود در این شغل مهم قرار دهند. پیام دوم خطاب به مسئولان و جامعه است، همان گونه که احترام و تجلیل از انبیای الهی لازم است، باید جانشینان آنان در تعلیم و ارشاد دیگران به معرفت و بینش را تکریم و تعظیم کنند و به گونهای شود که شغل معلمی در جامعه از احترام و ارزشی فوقالعاده برخوردار شود.
منبع: روزنامه قدس مریم احمدی شیروان