پاي کنسرت خوانندگان آمريکايي در عربستان به منطقه مکه هم باز شد
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۰۸۱۱۸
خبرگزاري آريا- کنسرت خوانندگان عربي-غربي که در يک سال گذشته در مناطقي مثل رياض و جده عربستان برگزار شده، اين بار با يک خواننده زن آمريکايي به منطقه مذهبي مکه هم رسيد.
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از شبکه الکوثر، عربستان سعودي در يکي دو سال اخير در پي اجراي طرح «چشمانداز 2030» که از آن به طرح اصلاحات محمد بن سلمان ياد ميشود، شاهد برگزاري انواع کنسرتهاي خوانندگان زن و مرد عربي و غربي بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از آنکه چندين کنسرت زنان عربي در ايام مذهبي عيد فطر گذشته برگزار شد، اکنون پاي اين کنسرتها اين بار به منطقه مذهبي عربستان نيز باز شد.
پنجشنبه شب (يازدهم بهمن) «ماريا کري» خواننده زن آمريکايي اولين کنسرت خود در عربستان را در «منطقه مکه مکرمه» برگزار کرد.
اين کنسرت سيويکم ژانويه (پنجشنبه شب) در شهرک اقتصادي «ملک عبدالله» در منطقه مکه (100 کيلومتري شهر مکه مکرمه) و در حاشيه مسابقات قهرماني گلف برگزار شد.
برخي منابع خبري از جمله «روسيا اليوم» نوشتند «ماريا کاري به عکس کنسرتهاي معمول خود، اين بار در عربستان، لباس سياه بلند پوشيده بود».
کاربران در فضاي مجازي و همچنين برخي منابع خبري مثل توييتر روزنامه «المدينه» عربستان سعودي، ويدئوهايي از کنسرت اين خواننده منتشر کردند و نوشتند او در اين کنسرت، مشهورترين ترانههاي سي سال گذشته خود را خواند.
پيشتر و طي يک سال گذشته که خوانندگان زن عربي و غربي به عربستان سعودي آمده بودند، مراسم آنان تقريبا مخصوص زنان بود اما کنسرت ماريا کري در منطقه تفريحي شهرک صنعتي ملک عبدالله در منطقه مکه مکرمه براي زنان و مردان برگزار شد.
اين مراسم در منطقه مکه اما در صد کيلومتري شهر مکه مکرمه برگزار شد. کشور عربستان سعودي از حيث تقسيمات کشوري به 13 منطقه تقسيم شده که هر منطقه شامل چند استان و شهر اصلي است.
تاکنون اين نوع مراسمها که در عربستان بيسابقه بوده و در ادامه اصلاحات اجتماعي بن سلمان براي زدودن مظاهر ديني-مذهبي از اين کشور است، در مناطق رياض (مرکز) يا جده (غرب) برگزار شده و در دو منطقه مدينه و مکه که عربستان آنان را پايتختهاي مقدسه ميداند، برگزار نشده بود.
پيشتر رياض براي جذب نيرو از ديگر کشورها مثل سودان براي استفاده در جنگ يمن، مدعي شده بود که يمنيها با موشکهاي خود قصد هدفگيري منطقه مقدس مکه را داشتهاند و از احساسات ديني مردم براي اهداف سياسي نظامي خود عليه يمن استفاده ميکرد.
متولي برگزاري اين مراسمها در عربستان سعودي، نهاد موسوم به «هيئت تفريح و سرگرمي» به رياست «ترکي آل شيخ» از نزديکان محمد بن سلمان است. اين نهاد در مي 2016 تأسيس شده است.
پيشتر در ايام تعطيلات عيد فطر اين هيئت از برگزاري کنسرت 9 خواننده زن عربي خبر داده بود (+). «شيرين عبدالوهاب» خواننده 38 ساله معروف مصري در دنياي عرب (19 ژوئن)، «أصاله نصري» خواننده 49 ساله سوري، «نوال الزيد» خواننده 51 ساله کويتي، «کارمن سليمان»، خواننده پاپ 24 ساله مصري، «داليا مبارک» خواننده سعودي 27 ساله، «شمه حمدان» خواننده 24 ساله اماراتي، «کارلا نزيه البرقاشي» خواننده لبناني معروف به «يارا»، «اليسا» خواننده 45 ساله لبناني و «انغام» خواننده 46 ساله مصري، از جمله کساني هستند که در تعطيلات عيد فطر در عربستان سعودي کنسرت برگزار کردند و در اطلاعيههاي آن نوشته بود، مخصوص زنان.
ورود خوانندگان زن دنياي عرب به عربستان و برگزاري کنسرت آن هم در ايام تعطيلات عيد فطر در يک مناسبت مذهبي، تنها پديده جديد اين روزهاي عربستان سعودي نبود. طرح محمد بن سلمان وليعهد سعودي که از آن به عنون طرحي براي سکولار کردن عربستان ياد شده، شامل ابعاد مختلف تفريحات و سرگرمي در همه وجوهش بود؛ از افتتاح سالنهاي جديد سينما با فيلمهاي هاليوود بعد از چند دهه در عربستان گرفته تا برگزاري دوره مسابقات «ورقبازي» که در فروردين 1397 برگزار شد.
اولين مسابقات «ورق بازي» در عربستان سعودي رسما از چهارم تا هشتم آوريل در شهر رياض، پايتخت اين کشور برگزار شد و حتي روحانيون وهابي مثل «عادل بن سالم بن سعيد الکلباني» از مبلغان سعودي و امام جماعت نمازهاي تراويح مسجد الحرام ( از سال 1387) در آن حاضر شدند.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: کنسرت خوانندگان آمريکايي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۰۸۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سالهای اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.
به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته میشود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد میکند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.
برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی میشود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست میدهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان میدهد.
اما نگاهی دقیقتر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان میدهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزارهای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.
اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عربهای عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.
با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکراتها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف میکند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» میداند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگانهای عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.
این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عربهای عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاههای آلترناتیو دیگر که در سالهای اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف میکند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا میسازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانهای وهابی پیوند میزند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد میکند و سه دهه پویایی سیاسی و رویدادهای تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل میدهد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آلهای اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتارها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمینهای عرب پسا عثمانی میدانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبههای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.
سایر سلفیها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آنها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجستهای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی مینویسد، سلفیها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.
آنچه از همه این روایتهای تاریخی برداشت میشود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمیکاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب میکند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیروهای تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.