سارا بهرامی: برای سیمرغ بازیگری نمیکنم
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۶۳۱۸۵۳
ساعت 24- سارا بهرامی با دفاع از انتخاب خودش برای بازی در فیلم «جمشیدیه» گفت: هرگز برای سیمرغ بازیگری نمیکنم اما خوشحالم که یک سیمرغ دارم.
فیلم «جمشیدیه» به کارگردانی یلدا جبلی ۱۵ بهمن در جشنواره فیلم فجر و در سینمای رسانهها پخش شد و از معدود فیلمهایی بود که چندبار با خنده و واکنشهای تماشاگران روبهرو شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این فیلم روایتگر زنی با بازی سارا بهرامی است که در یک دعوای خیابانی برای دفاع از همسرش، با یک راننده درگیری فیزیکی پیدا میکند که آن راننده پس از مدتی میمیرد و در طول فیلم ماجرای پیگیریهای خانواده این زن و جلسات دادگاهش را میبینیم و به شکلی از فحش دادنهای زیاد در جامعه هم انتقاد میشود اما همین مسأله به پاشنه آشیل فیلم تبدیل شده و در بخشهایی آن را شعاری کرده است.
البته یلدا جبلی چندان نتوانست به سولات پاسخهای واضح و قانعکننده دهد اما در عین اینکه نظرات را قابل احترام دانست ولی شعاری بودن فیلمش را خیلی قبول نکرد و گفت، اتفاقا در تلاش بوده تا شخصیتهای فیلمش دچار شعارزدگی نشوند.
همچنین از دیگر انتقاداتی که به فیلم وارد شد، ضد انسان بودن فیلم و ترویج دروغگویی و پرهیز از راستگویی بود که باز هم پاسخهای دقیقی درباره آنها داده نشد، اما تاکید شد که یک قاضی، مشاور پروژه بوده است.
این کارگردان اضافه کرد: فیلمنامه بر اساس یک جرقه و اتفاق واقعی شکل گرفت و در پنجاه دادگاه هم شرکت کردم که خیلی به صحنههای دادگاه کمک کرد.
جبلی درباره حضور پوراحمد به عنوان بازیگر که بارها خنده تماشاگران را به همراه داشت، گفت: ما فکر کردیم بهترین انتخاب است و مردم در نمایشهای مردمی این نقش را با بازی آقای پوراحمد دوست داشتند.
یکی از سوالاتی که در این نشست مطرح شد، به حضور تکراری سارا بهرامی و حامد کمیلی مربوط بود که کمیلی در این باره توضیح داد: من یک بازیگرم و این مسأله برایم کمترین اهمیت را دارد. کل گروه بازیگران و فیلمنامه بیشترین اهمیت را دارد. سابقه بازی در مقابل خانم بهرامی دلیل خوبی برای رد کردن این کار نبود و البته این فیلم با آثار مشترک قبلی ما تفاوت دارد.
سارا بهرامی هم با بیان اینکه «چنین موضوعی برای من اصلا اهمیت ندارد و قبلا هم با آقای کمیلی زیاد کار کردهام اما قطعا «ترانه» این فیلم را بازی نکردهام»، درباره پیشبینیاش از گرفتن دوباره جایزه در جشنواره فجر، گفت: من جایزه را خیلی دوست دارم و خدا را شکر میکنم که یک سیمرغ هم دارم اما هرگز برای سیمرغ بازیگری نمیکنم. من در این مدت نقدهایی خواندهام که دلم را شکسته، چون نوشته بودند این فیلم درباره فحش است و بعد ایموجی خنده گذاشته بودند و خدا را شکر که لمپنیسم بخشی از روشنفکری در این مملکت شده است.
این بازیگر تاکید کرد: قرار نیست من هر سال جایزه بگیرم ولی تمامقد پای انتخابم میایستم.
در این نشست پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی(بازیگر) و فردین خلعتبری ( آهنگساز و نویسنده ) هم از حاضران بودند.
ایسنا
منبع: ساعت24
کلیدواژه: سارا بهرامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۶۳۱۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
آفتابنیوز :
نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود، اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
منبع: خبرگزاری مهر