Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-26@23:58:17 GMT

نفت در برابر ترور

تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۷۳۴۲۸

نفت در برابر ترور

تهران- ایرنا- عمران‌خان در سفر به عربستان سعودی و امارات متحده عربی توانست، یک بسته کمک مالی سه میلیارد دلاری به همراه یک بسته دیگر سه میلیارد دلاری برای خرید نفت دریافت کند. ریاض و ابوظبی بر چه اساسی به اسلام‌آباد اینچنین سخاوتمندانه کمک کرده‌اند؟ پاسخ این سوال را از تحولات اخیر در مرز مشترک ایران و پاکستان می‌توان دریافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همسایگان اسلام‌آباد گمان می‌کردند پیروزی حزب عمران‌خان قهرمان کریکت پاکستان در انتخابات پارلمانی و انتخابش به نخست‌وزیری، آغاز دوران جدیدی از تعامل و ارتباطات دوجانبه مستحکم است. برای عمران‌خان روابط با همسایگانش به قدری دارای اهمیت بود که او 22 مردادماه و چند روز مانده به مراسم تحلیف، اعلام کرد تهران مقصد نخستین سفر خارجی‌اش است. اما 40 روز بعد او بدون اینکه به تهران بیاید، در اولین سفر خارجی‌اش به عربستان سعودی سفر کرد تا مشخص شود در همچنان بر پاشنه سابق می‌چرخد و در پاکستان خیلی از امور برخلاف آنچه نخست‌وزیر می‌خواهد، اتفاق می‌افتد. از سال 1947 که پاکستان به استقلال رسیده، ارتش و سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی در سیاستگذاری‌های این کشور در عرصه داخلی و بین‌المللی نقش ویژه‌ای ایفا کرده‌اند.

نظامیان در این کشور تقریبا در تمام شئون از سیاست تا اقتصاد دخالت دارند و تاکنون سه بار کودتا کرده‌اند. برای ارتش کشور فقیری همچون پاکستان که یک‌سوم بودجه‌اش صرف امور نظامی و هزینه‌های جاری ارتش می‌شود، بیش از همسایگان، کشورهایی اهمیت دارند که کمک‌های میلیارد دلاری به اسلام‌آباد می‌کنند، زیرا بدون این کمک‌ها، تامین بودجه ارتش که گستره‌ای به وسعت یک دولت دارد، دچار مشکل خواهد شد.

سفر عمران‌خان به عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز بر همین اساس صورت گرفت. در ریاض عمران‌خان توانست، یک بسته کمک مالی سه میلیارد دلاری به همراه یک بسته دیگر سه میلیارد دلاری برای خرید نفت دریافت کند. ابوظبی نیز یک بسته حمایتی 6.2 میلیارد دلاری شامل سه میلیارد دلار پول نقد و 3.2 میلیارد دلار نفت با بازپرداخت بلندمدت به این کشور داد.

**افزایش عملیات تروریستی در جنوب شرق
ریاض و ابوظبی بر چه اساسی به اسلام‌آباد اینچنین سخاوتمندانه کمک کرده‌اند؟ پاسخ این سوال را از تحولات اخیر در مرز مشترک ایران و پاکستان می‌توان دریافت. کمتر از یک هفته پس از اعلام کمک میلیاردی ریاض به اسلام‌آباد، دور جدیدی از ناامنی مرزهای جنوب شرقی ایران را در برگرفت. در 6 مهرماه، سپاه پاسداران توانست یک تیم تروریستی وابسته به گروهک جیش الظلم را در منطقه سراوان شناسایی و منهدم کند. در این عملیات، چهار تروریست به هلاکت رسیدند و دو نفر زخمی شدند و سایر اعضای گروه به خاک پاکستان فرار کردند. کمتر از سه هفته بعد در 23 مهرماه، این گروهک تروریستی با همکاری عوامل نفوذی 12 نیروی مرزبانی را در مرز میرجاوه ربودند و به داخل خاک پاکستان منتقل کردند.

دو هفته پیش نیز تروریست‌ها با عبور از مرز پاکستان، به یک پایگاه بسیج حمله و یک نفر را شهید کردند. یک مجروح این حادثه نیز روز گذشته به شهادت رسید. چهارشنبه هفته گذشته نیز یک عامل انتحاری گروهک تروریستی با خودروی حامل مواد منفجره، به اتوبوس نیروهای سپاه پاسداران حمله کرد که در جریان این حمله 27 نیروی سپاه به شهادت رسیدند.

اما این را که چگونه کمک‌های مالی عربستان و امارات منجر به ناامنی در مرزهای جنوب شرقی ایران شده است باید در اظهارات چند سال گذشته و طرح جدید دولت آمریکا برای توسعه ناامنی به مرزهای ایران و مهار قدرت منطقه‌ای ایران مربوط دانست. پس از اعدام عبدالمالک ریگی، سرکرده گروهک تروریستی جندالشیطان، سرویس‌های امنیتی برخی کشورها با سازماندهی مجدد برخی اعضای این گروهک، «جیش‌الظلم» را تشکیل دادند تا از این طریق اقدامات تروریستی در ایران تداوم داشته باشد. آبان سال 92 یک پایگاه خبری فرانسوی گزارش داد که عربستان با همکاری سرویس‌های اطلاعاتی پاکستان، از گروهک‌های مسلح به‌ویژه جیش‌الظلم برای ناامنی در ایران حمایت می‌کند. پایگاه خبری فرانسوی Intelligence online صراحتا از شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی در این پرونده نام برد و نوشت: «بندر بن سلطان رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی افزایش فعالیت خود در منطقه بلوچستان ایران را از جنبه حمایت از یک گروه بنیادگرای مخالف ایران با هدف برهم زدن ثبات این کشور آغاز کرده است. بندر بن سلطان از دستگاه اطلاعاتی پاکستان (ISI) خواست تا عناصر جیش‌الظلم را درخصوص جنگ‌های چریکی آموزش داده و سلاح لازم را برای اجرای حملات در داخل ایران در اختیار آنها قرار دهد.»

**تجهیزات سعودی، آموزش پاکستانی
در این پروژه سرویس‌های اطلاعاتی پاکستان، وظیفه آموزش به اعضای جیش‌الظلم را برعهده گرفتند ولی حاضر به تامین سلاح و مهمات برای آنان نشدند. بر همین اساس سعودی‌ها خود اقدام به ارسال تجهیزات به پاکستان کردند. خبر ارسال این تجهیزات را اواخر فروردین سال 95، «العالم» به نقل از روزنامه اینترنتی «الان» داد. این روزنامه کویتی نوشت: «پس از عیادت شماری از شاهزادگان از «عبدالرحمن بن عبدالعزیز آل‌سعود» در بیمارستانی در ریاض، شاهزاده «ترکی بن ناصر بن عبدالعزیز» از نگرانی شاهزاده «مقرن بن عبدالعزیز» (ولیعهد سابق سعودی) درباره تسلیح گروه‌های مخالف ایران از سوی کشورش و پیامدهای معکوس این کار بر منافع عربستان خبر داد.

ترکی بن ناصر بن عبدالعزیز بر اساس آنچه مقرن بن عبدالعزیز به نقل از منابع نظامی به او گفته، اظهار داشت عربستان سعودی به گروه‌های مسلح مخالف ایران مقادیر بسیاری سلاح داده است. وی خاطرنشان کرد:« انتقال این محموله‌های سلاح طی پنج مرحله و به وسیله هواپیماهای سی‌130 صورت گرفته و سلاح‌ها به فرودگاه دالبندین در منطقه بلوچستان پاکستان منتقل شده است.»

چند ماه بعد از افشای این خبر و پس از وسعت فعالیت‌های سرویس‌ اطلاعاتی عربستان سعودی در مرزهای جنوب شرق ایران، وزیر اطلاعات در شهریور سال 95 جزئیات جالبی از حمایت‌های مالی عربستان سعودی از تروریست‌ها را اعلام کرد. سید محمود علوی گفت عربستان سعودی تیم‌هایی را برای عملیات تروریستی در ایران به استخدام خود در آورده است.

بر اساس آنچه او گفت یکی از تشکل‌های اطلاعاتی سعودی 12 تیم 10 نفره را تشکیل داده‌ است و برای هر عملیات 500 هزار دلار اختصاص داده و ماهانه برای هر فرد دو تا سه هزار دلار را در نظر گرفته و در صورت کشته شدن این افراد 10 هزار دلار به خانواده آنها پرداخت می‌کند. این گروهک‌ها در قالب تیم‌های کوچک 10 نفره ساماندهی شدند تا در صورت دستگیری و انهدام یک گروه، از توان عملیاتی سایر گروه‌ها برای عملیات کاسته نشود.

هفت ماه پس از این اظهارات وزیر اطلاعات، در اردیبهشت سال 96 محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در اظهاراتی کم‌سابقه و مداخله‌جویانه گفت که «منتظر نمی‌مانیم تا عربستان به میدان جنگ تبدیل شود، بلکه جنگ را به خاک ایران خواهیم کشاند.»

این اظهارات ولیعهد سعودی چند ماه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و مواضع تند وی علیه ایران و توافق هسته‌ای با کشورمان صورت گرفت. ترامپ که در جریان رقابت‌های انتخاباتی صراحتا از پاره کردن برجام در صورت پیروزی در انتخابات سخن می‌گفت، پس از ورود به کاخ سفید، پروژه فشار بر ایران را در دستور کار خود قرار داد. او برای افزایش فشار بر ایران، با تغییر در دستگاه سیاست‌خارجی خود، مایک پمپئو و جان بولتون جنگ‌طلب را به خدمت گرفت تا ضمن خروج از برجام، فشار همه‌جانبه‌ای را با هدف تغییر رژیم در ایران در دستور کار قرار دهد.

بولتون و پمپئو مدعی بودند که امکان فروپاشی ایران وجود دارد و بر همین اساس این کشور با همکاری امارات، عربستان و رژیم صهیونیستی، از تمامی ابزارهای خود برای دستیابی به این هدف استفاده کردند. در نگاه بولتون و وزارت خارجه آمریکا، ایجاد مجموعه بحران‌ در ایران از طریق مرزهای مشترک ایران با اقلیم کردستان و پاکستان، بهترین بستر برای افزایش فشار بر ایران است.

پیش از این «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «اتاق عملیات واشنگتن در اربیل» نوشت که استفاده از گروهک‌های تروریستی راهبرد قدیمی آمریکا و متحدانش علیه تهران بوده اما با تغییر دولت و روی کار آمدن جنگ‌طلبان، با ضریب بالاتری دنبال شده است.

بر اساس این گزارش، سال 94 و پس از حضور ایران در سوریه و تغییر معادله میدانی در این کشور، ایالات‌متحده آمریکا و عربستان سعودی توطئه‌ای مشترک را طراحی کردند تا تهران را وادار به عقب‌نشینی از مواضع خود در سوریه کنند. پایگاه معتبر آمریکایی گلوبال‌ریسرچ -که پشت‌پرده اتفاقات مهم از جمله 11 سپتامبر و برخی همکاری‌های پنهان نظامی در دنیا را فاش می‌کند- نقش آمریکا در این توطئه را «هدایت پنهان» با شدت بسیار زیاد برای جنگی مرکب و چندبعدی علیه تهران عنوان کرده است. اما عربستان سعودی نقش پررنگ‌تری در این میانه داشت. کنسولگری عربستان در اربیل جلسات متعددی با هدف منسجم کردن تروریست‌های ضدایرانی این منطقه برگزار کرد. سعودی‌ها در این دیدارها امکانات لازم را در اختیار تروریست‌ها قرار دادند و آنان نیز سلسله عملیات‌هایی را برای نفوذ در ایران از مرزهای شمال غرب کشور صورت دادند.

**اتاق الموک علیه تهران
در کنار مرزهای شمال غرب، آمریکا و متحدانش به دنبال تشکیل یک اتاق عملیات فرماندهی فعالیت‌های تروریستی ضد‌ایران در مرزهای بلوچستان بودند. تیرماه سال جاری خبر این تلاش‌ها را روزنامه لبنانی «الاخبار» داد و نوشت که «آمریکایی‌ها و سعودی‌ها تلاش دارند اتاق عملیات توطئه و تحریکات مرزی نظیر اتاق الموک در اردن و ترکیه را از مرزهای سوریه به ایران انتقال دهند که شاید بتوانند از طریق ایجاد کانون‌های فرسایش توسط تحریک بلوچ‌های ایران، جنگ جدیدی را از بلوچستان پاکستان ضدایران‌راه بیندازند.» اتاق الموک، اتاق عملیات نظامی بود که جز در صورت موجودیت آن در امان پایتخت اردن و انطاکیه در اسکندرون، امکان استمرار جنگ سوریه وجود نداشت. از تیر سال جاری آمریکا، عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی تلاش کردند نسخه پاکستانی این اتاق عملیات را در مرزهای ایران تشکیل دهند.

برنامه‌ریزی و تامین مالی و تسلیحاتی عملیات نظامی از اراضی پاکستان ضدایران با استفاده از گروه‌های مسلح تروریستی نظیر جیش‌الظلم از اهداف تشکیل اتاق عملیات ضدایران معرفی شده است. بر اساس گزارش‌ها و اطلاعات موجود، سعودی‌ها از سال گذشته حمایت‌های مالی خود از شبکه مدارس و آکادمی‌های دینی وهابی در اقلیم بلوچستان را افزایش داده‌اند تا بتوانند از رویکردهای وهابی به‌عنوان پشت‌پرده و بسترساز حمایت از اقدامات تروریستی ضدایرانی استفاده کنند. هرچند در آن زمان گفته شد پاکستان با تشکیل این اتاق عملیات مخالفت کرده است اما تحرکات گروهک‌های تروریستی احتمال تشکیل پنهانی این اتاق را تقویت کرده است.

افزایش عملیات در مرزهای شرقی ایران در حالی است که قدرت سخت ایران در شمال غرب و هدف قرار دادن پایگاه‌های تروریست‌ها در اقلیم کردستان، گروهک‌های تروریستی این منطقه را ناچار به آتش‌بس تحمیلی کرده است. به نظر می‌رسد با توجه به همکاری سرویس‌های اطلاعاتی پاکستان با تروریست‌ها، ایران باید راهبرد خود در شمال غرب را در جنوب شرق نیز به کار گیرد. اظهارات اخیر فرمانده کل سپاه پاسداران و تهدید پاکستان به پاسخ به این اقدامات، بر اساس همین راهبرد صورت گرفته است.

منبع: روزنامه فرهیختگان؛ 1397،11،28
گروه اطلاع رسانی**2059**2002

منبع: ایرنا

کلیدواژه: سياسي فرهيختگان چالش هاي جهاني سياست هاي ضد ايراني

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۷۳۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۹۵ درصد سعودی‌ها موافق عملیات طوفان‌الاقصی هستند

یکی از حوزه‌هایی که قبلاً اقلیت قابل‌توجهی ابراز علاقه کرده بودند یا حداقل رضایت داشتند اجازه دادن به روابط اقتصادی بود.

سرویس جهان مشرق - اکثریت قریب به اتفاق (۱۹) درصد با این جمله موافق هستند که علی رغم ویرانی ها و تلفات جانی، جنگ غزه یک پیروزی برای فلسطینی‌ها، اعراب و مسلمانان است. تقریباً همه (۶۹) درصد با این پیشنهاد موافق هستند که «کشورهای عربی باید فوراً تمام تماس‌های دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و هرگونه تماس دیگر با اسرائیل را در اعتراض به اقدام نظامی این رژیم در غزه را قطع کنند. اکثر سعودی‌ها معتقد نیستند که حمله حماس در ۷ اکتبر غیرنظامیان اسرائیلی را هدف قرارداد. ۵۹ درصد سعودی‌ها در پاسخ به این سؤال که آیا آنها معتقدند کشتار غیرنظامیان توسط حماس برخلاف اسلام است یا خیر، پاسخ دادند که در واقع حماس غیرنظامیان را نکشته است.

۹۵ درصد سعودی‌ها با عملیات طوفان الاقصی موافق هستند

مرکز مطالعات واشنگتن یکی از مهم‌ترین مراکز مطالعات آمریکا در نظرسنجی خود در پایان سال ۲۰۲۳ میلادی به نتایج قابل توجهی در مورد رویکرد سعودی‌ها به عملیات طوفان‌الاقصی و حماس دست یافته است که گویای رویکرد متفاوت دولت سعودی با ملت سرزمین وحی است. به نظر می‌رسد به رغم تغییرات در عربستان از سال ۲۰۱۵، تاکنون مردم عربستان سعودی کماکان بر مسئله فلسطین تأکید می‌کنند و مخالف عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند.

یک نظرسنجی مؤسسه واشنگتن که از ۱۴ نوامبر تا ۶ دسامبر ۲۰۲۳ انجام شد یک نمونه‌گیری ملی از ۱۰۰۰ شهروند سعودی برای نظرسنجی بود که چگونه نگرش سعودی‌ها به دلیل جنگ اسرائیل و حماس تغییر کرده است. بر اساس پاسخ‌ها نگرش مردمی سعودی نسبت به نتیجه جنگ روشن است، اکثریت قریب به اتفاق (۹۱) درصد با این جمله موافق هستند که علی‌رغم ویرانی‌ها و تلفات جانی این جنگ در غزه یک برد برای فلسطینی‌ها، اعراب و مسلمانان است و در مورد نقش جهان عرب گسترده‌تر، تقریباً همه ۹۶ درصد با این پیشنهاد موافق هستند که کشورهای عربی باید فوراً تمام تماس‌های دیپلماتیک، سیاسی، اقتصادی و هرگونه تماس دیگر با اسرائیل را در اعتراض به اقدام نظامی این رژیم در غزه را قطع کنند.

این نظرسنجی در طول جنگ جمع‌آوری شده و احتمالاً نتایج ناپایداری را به مرور زمان همراه خواهد داشت؛ زیرا شرایط جنگ در عملیات زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به طور پیوسته در حال تغییر است. برای مثال در طول دوره رأی‌گیری فعلی جنگ اسرائیل و حماس، چندین تغییر عمده داشت؛ ازجمله آتش‌بس موقت از ۲۴ تا ۳۰ نوامبر و پس از آن، گسترش تهاجمات اسرائیل به جنوب غزه که وضعیت را متحول کرد.

این نظرسنجی در مقایسه با نظرسنجی‌های عربستانی که در ماه اوت انجام شد، می‌تواند به ارائه یک وضعیت کلی کمک کند که نشان دهد چقدر این درگیری حداقل به‌طور موقت نگرش‌های خاصی را تغییر داده است و چه اندازه دیگران را تحت تأثیر قرار داده است. درحالی‌که حماس به‌عنوان یک جنبش در میان اکثریت سعودی‌ها منفور بود، کشورهایی دیگری مانند لبنان، اردن و مصر، روند جدیدی را اتخاذ کرده و از حماس حمایت گسترده کردند.

در این سو، فقط ۱۶ درصد از سعودی‌ها معتقدند «حماس» باید دست از مبارزه و نابودی اسرائیل بردارد و در عوض راه‌حل دائمی دو کشوری برای مناقشه بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ را بپذیرد؛ همچنین اکثر سعودی‌ها معتقد نیستند که حمله حماس در ۷ اکتبر غیرنظامیان اسرائیلی را هدف قرار داد. اکثریت قریب به اتفاق سعودی‌ها (۹۵) در پاسخ به این سؤال که آیا آن‌ها معتقدند کشتار غیرنظامیان توسط حماس برخلاف اسلام است یا خیر، پاسخ دادند که حماس در این عملیات غیرنظامیان را نکشته است.

این دیدگاه در سراسر هشت کشور مورد نظرسنجی TWI گسترده است؛ همچنین در نظرسنجی اخیر PSR که درباره فلسطینیان منتشر شده، نتایج مشابهی در مقایسه با هم ظاهر می‌شود. در آنجا اکثریت قریب به اتفاق گزارش دادند که هیچ فیلمی از جنایات اعضای حماس ندیده‌اند و تنها ۱۰ درصد فلسطینی‌ها، ۱۷ درصد ساکنان غزه و ۵ درصد ساکنان کرانه باختری اظهار داشتند که معتقدند حماس در جنگ کنونی مرتکب جنایات جنگی شده است؛ در مقایسه با ۹۵ درصدی که در مورد اسرائیل همین را میگویند. در حالی که اکثر سعودی‌ها همچنان به ابراز عقیده منفی درباره حماس ادامه می‌دهند، جنگ اسرائیل و حماس باعث افزایش محبوبیت این گروه نظامی شده است.

نگرش مثبت نسبت به حماس از ۱۰ درصد در ماه اوت به ۴۰ درصد در نوامبر دسامبر تغییر کرده است. جدیدترین نظرسنجی در کنار پاسخ‌های سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ ، نشان‌دهنده محبوبیت فزاینده‌ای است که حماس در میان برخی از سعودی‌ها در جریان درگیری بین حماس و اسرائیل یا بلافاصله پس از آن به دست می‌آورد. به‌عنوان‌ مثال پس از جنگ ۲۰۲۱ حماس و اسرائیل، ۵ سال محبوبیتی که در عربستان سعودی کاهش پیدا کرده بود، به‌طور ناگهانی معکوس شد، هرچند تنها به یک‌چهارم یعنی ۲۴ درصد کل جمعیت رسید.

با این‌ حال برخلاف کشورهایی مانند لبنان، اردن و مصر که از سال ۲۰۱۴ از حماس حمایت حداکثری می‌کردند و در میان سعودی‌ها محبوبیت کمتری نسبت به زمانی که پس از درگیری در سال ۲۰۱۴ مورد نظرسنجی قرار گرفت، دارد.

رژیم صهیونیستی قبل از جنگ، همدردی بسیار کمی در میان سعودی‌ها را از دست داد. اکنون ۸۷ درصد معتقدند رویدادهای اخیر نشان می‌دهد که اسرائیل آن‌قدر ضعیف و در درون پراکنده و دچار اختلاف است که می‌توان آن را شکست داد. این تصور قبل از جنگ نیز وجود داشت؛ زیرا ۷۰٪ معتقد بودند که جنبش اعتراضی گسترده ۲۰۲۳ علیه نتانیاهو منعکس‌کننده یک کشور ضعیف و تقسیم شده بود. وقتی در ماه اوت از سعودی‌ها پرسیدند که آیا با این پیشنهاد موافق هستند که ما باید به یهودیان جهان احترام بیشتری نشان دهیم و روابط خود را با آن‌ها بهبود ببخشیم، فقط ۵ درصد موافق بودند.

این تقریباً مشابه زمانی است که این سؤال در سال ۲۰۲۱ مطرح شد و با پرسش‌های مشابه درباره مسیحیان در سال 2021 متضاد بود. جایی که نگرش‌های سعودی دودستگی داشت. علاوه بر این؛ قبل از جنگ پرسش‌ها درباره نگرش نسبت به رابطه با اسرائیلی‌ها یا یهودیان که فراتر از حوزه همکاری‌های اقتصادی گسترش یافته بود، از جذابیت چندانی برخوردار نبودند.

جنگ اسرائیل و حماس به‌طور قابل‌توجهی حمایت از برقراری رابطه تجاری با اسرائیلی‌ها را سرکوب کرده است. درحالی‌که هنوز بالاتر از سطوح قبل از توافق آبراهام است، پس از سال‌ها افزایش تدریجی از ۳۷ درصد از سال ۲۰۲۰ به ۴۳ درصد در نوامبر ۲۰۲۲ مشخص است؛ توافق با چنین بیانیه‌ای اکنون به ۱۷ درصد کاهش یافته است.

وقتی این پیشنهاد مطرح می‌شود که صرف‌نظر از اینکه چه چیزی درست است، هیچ راه‌حل نظامی برای درگیری با اسرائیل وجود ندارد، بنابراین باید روزی مذاکرات سیاسی برای توافق فلسطین و اسرائیل انجام شود، اکثریت حتی بیشتر ۸۶ درصد موافق هستند. به‌طور مشابه تمایل چندانی برای دخالت مستقیم نظامی وجود ندارد، ۸۸ درصد موافق‌اند که «در حال حاضر اصلاحات سیاسی و اقتصادی داخلی برای کشور ما مهم‌تر از هر موضوع سیاست خارجی است؛ بنابراین ما باید از جنگ‌های خارجی دور بمانیم»، این آمار برای پاییز ۲۰۲۱ بوده است و به نظر می‌رسد که اکنون وضعیت دگرگون شده باشد.

این جنگ همچنین باعث تغییر دیدگاه عربستان از دیگر بازیگران مجاور در مناقشه نشده است. به‌عنوان مثال حدود ۹۰ درصد از سعودی‌ها دیدگاه منفی نسبت به حزب‌الله دارند، نسبتی که در چند سال گذشته تغییر نکرده است. به همین ترتیب ۸۱ درصد موافق‌اند که رویدادهای چند هفته گذشته نشان می‌دهد که ایران، حزب‌الله، حوثی‌ها و دیگر متحدان شبه‌نظامی آن‌ها به دلایل مختلف، تمایلی به کمک به فلسطینی‌ها ندارند. نگرش‌ها نسبت به تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در دهه گذشته به‌شدت تغییر کرده است؛ اما از زمان آغاز جنگ تغییر چندانی نکرده است. درحالی‌که ۴۱ درصد در سال ۲۰۱۴ حداقل دیدگاه مثبتی نسبت به تشکیلات خودگردان داشتند، اکنون فقط ۱۰ درصد چنین نظری دارند مشابه ۱۵ درصدی که در ماه اوت ۲۰۲۳ همین را گفتند.

نظرسنجی‌های موجود نشان می‌دهد که به‌رغم اصلاحات بن سلمان و آغاز موج سکولاریسم در عربستان سعودی و همگرایی تمام‌عیار دولت سعودی با تمدن غرب؛ اما مسئله فلسطین جایگاه راهبردی خود را در بین ملت سرزمین وحی داشته است. از سوی دیگر کماکان اکثریت مردم عربستان سعودی با عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی مخالف هستند. این امر نشان‌دهنده این است که ادامه روند ضد صهیونیستی در منطقه باید بیش از گذشته به‌خصوص از سوی رسانه‌های جمهوری اسلامی و شبکه‌های متحد آن دنبال شود.

دیگر خبرها

  • نتیجه حمایت آمریکا از تروریست‌ها، عملیات آنان در ایران و روسیه است
  • چالش‌های میزبانی جام‌جهانی ۲۰۳۴ / دلار‌های نفتی عربستان قرار است چگونه هزینه شوند؟
  • کاخ سفید : ارسال سلاح به ایران و کره شمالی از سوی روسیه منجر به بی ثباتی منطقه می شود
  • آمریکا: ارسال سلاح به ایران و کره شمالی از سوی روسیه منجر به بی ثباتی منطقه می‌شود
  • ۹۰ هزار شهروند ایرانی عازم حج امسال می شوند
  • ملک سلمان را به بیمارستان بردند
  • ۹۵ درصد سعودی‌ها موافق عملیات طوفان‌الاقصی هستند
  • پادشاه سعودی به بیمارستان منتقل شد
  • ۹۰ هزار شهروند ایرانی عازم حج امسال خواهند شد
  • سفیر ایران: امسال ۹۰ هزار ایرانی عازم حج خواهند شد