عادیسازی روابط با اسرائیل آغازی بر فروپاشی رژیمهای عربی
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۷۸۲۲۷۴
"جبار سعیداوی" با تاکید براینکه عادی سازی روابط اسرائیل با رژیم های عربی آغازی بر فروپاشی این رژیم ها خواهد بود، گفت: آنها با این کار خود بر حقانیت محور مقاومت و در راس آن ایران صحه گذاشتند. ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۲ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، طی روزهای گذشته شاهد آن بودیم که ایالات متحده آمریکا کوشید تا با جمع کردن مسئولان برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در "ورشو" پایتخت لهستان، اولا از طرفی جبهه ای هماهنگ را علیه جمهوری اسلامی ایران شکل دهد و از طرف دیگر روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را که از مدت ها پیش آغاز شده، تقویت و وارد مرحله جدیدی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر کارشناسان و رسانهها در تحلیل و ارزیابی خود از این نشست و نتایج آن تاکید کرده اند که نه فقط آمریکا در تحقق هدف خود مبنی بر تشکیل جبهه متحد علیه جمهوری اسلامی ایران موفق نبوده که حتی این نشست انزوای آمریکا در سطح جهان را به نمایش گذاشت و نشان داد که جهان دیگر از حالت تک قطبی خارج شده است.
ولی در همین حین، کارشناسان معتقدند که عادی سازی روابط رژیم های عربی شرکت کننده در این نشست با رژیم صهیونیستی وارد مرحله جدید و علنی شد.
در همین راستا، "جبار سعیداوی" کارشناس مسائل بین الملل در ارتباط با سطح روابط رژیم های عربی و اسرائیل در مرحله کنونی، گفت: عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی در سطح دولت ها و پادشاهیهای موجود در منطقه، از مدت ها پیش آغاز شده و طی مدت اخیر وارد مرحله علنی شده است، ولی ملت ها و مردم کشورهای عربی و اسلامی هنوز این مسئله را نپذیرفته و در مقابل آن مقاومت می کنند.
جبار سعیداوی افزود: آمریکا با استفاده از رسانه های خود کوشید تا این نگاه را در کشورهای عربی ترویج دهد که دشمن آنها رژیم صهیونیستی نیست، بلکه این دشمن ایران است؛ از این رو آنها خود را از ترس به دامن دشمنشان یعنی اسرائیل انداختند؛ کشورهای عربی زمانی از اسرائیل می ترسیدند و امروز در دامن آن قرار گرفته اند و گمان دارند که اسرائیل یک کشور قدرتمند است که می تواند حامی آنها باشد.
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اینکه ما در آینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود که سفارت اسرائیل در کشورهای عربی و بالعکس افتتاح خواهد شد گفت: کشورهای عربی با فشاری که از طرف آمریکا بر آنها وارد می شود، می خواهند یک جبهه متحد علیه ایران ایجاد کنند. آمریکا و اسرائیل تاکنون هرتلاشی که برای جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان و گسترش تفکر انقلابی آن ممکن بوده است را اعمال کرده اند ولی در تحقق آن موفق نبوده اند. لذا تیرهای آخر آنها این است که روابط اسرائیل و کشورهای عربی را تقویت کرده و از این طریق به مقابله با ایران بپردازند.
وی با تاکید براینکه اقدام آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی به نفع جمهوری اسلامی و محور مقاومت است اظهار داشت: آنها به دست خود بر حقانیت محور مقاومت و در راس آن ایران صحه می گذارند و نشان می دهند که امروز جهان به دو جبهه غرب، اسرائیل و اتباع عربی آن و جبهه مقاومت در مقابل آن تقسیم شده است.
جبار سعیداوی در تحلیل خود از آینده کشورهای عربی و مسئله فلسطین با توجه به علنی شدن روابط رژیم های عربی و اسرائیل تصریح کرد: موضع دولت های پادشاهی عربی امروز در قبال مسئله فلسطین روشن شده و با پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور، مسئله فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی را به ورطه فراموشی می سپارند که البته این اقدام آغازی برای فروپاشی این حکومت های خائن خواهد بود؛ چرا که ملت های منطقه قطعا هوشیاری خود را بدست خواهند آورند و به این مسئله واکنش محکمی نشان خواهند داد.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: براین اساس دست جمهوری اسلامی و محور مقاومت نیز در نمایش تصویر واقعی رژیم های مزدور منطقه و تاکید بر حقانیت خود بازتر خواهد بود. ما اگر رسانه فعال و هماهنگی داشته باشیم می توانیم بسیار آسانتر افشاگری کنیم و اهداف خود را به پیش ببریم.
وی در مورد اینکه واکنش محور مقاومت در قبال عادی سازی روابط رژیم های عربی و اسرائیل چگونه باید باشد، گفت: محور مقاومت راه درستی را در پیش گرفته است و باید با قدرت به همین راه ادامه دهد؛ اگر امروز کشورها در مقابل ما مستاصل شده اند، دلیل آن همین مقاومت، ایثارگری و جان فشانی مردم ایران، رزمندگان حزب الله و ملت فلسطین است و ادامه این راه قطعا به شکست قطعی دشمنان خواهد انجامید.
سعیداوی در پایان به بهره کشی نتانیاهو از موضوع عادی سازی به نفع خود پرداخت و گفت: نخست وزیر رژیم صهیونیستی امروز در داخل این رژیم با اتهام فساد روبه رو است و حزب او نیز شرایط خوبی ندارد. نتانیاهو می خواهد با تسریع روند عادی سازی چهره مخدوش خود را در سطح داخلی ترمیم کند و با ترویج این موضوع که کاری را محقق کرده است که دیگران نتوانسته اند، در انتخابات پیش روی پارلمان این رژیم دست بالا را داشته باشد.
منبع:قدس آنلاین
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۷۸۲۲۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل؛ اسم رمز سکوت تاریخی اعراب!
هم صدایی گروهی از کشورهای عربی با اسرائیل در جریان پاسخ تند تهران به تل آویو زمینه ساز گمانه زنیهای بسیاری شده، گروهی با اشاره به جنگ ویرانگر اسرائیل در نواز غزه، این سوال را مطرح میکنند که چرا اعراب کماکان و فارغ از شعارهایشان کنار تل آویو قرار دارند؟
به گزارش اقتصادنیوز، از منظر بسیاری از تحلیلگران، هم صدایی و مشارکت اردن جهت رهگیری پهپادها و موشکهای ایران در جریان پاسخ تهران به تل آویو غافلگیرکننده بود. در حالی که (رژیم) اسرائیل و اردن روابط دیپلماتیک ۳۰ساله دارند، صلح بین دو بازیگر حتی در بهترین زمانها سرد بوده و از زمان شروع جنگ در غزه روابط دو بازیگر یخ زده است. با این حال آنگونه که فارین پالسی مدعی است، اردن تنها کشور عربی نبود که در آن شب به با اسرائیل هم صدا شد. براساس گزارشهای ادعایی نیروی هوایی سلطنتی عربستان نیز موشکهای ایرانی را که در حریم هوایی این کشور پرواز میکردند رهگیری کرد، این در حالی است که وال استریت ژورنال مدعی است، ریاض و ابوظبی اطلاعات مهمی را در این باره در اختیار اسرائیل قرار دادند.
چرایی سکوت بازیگران عربفارین پالسیدر این باره مدعی است، درباره چرایی هم صدایی کشورهای عربی و اسرائیل، دلایل متفاوتی وجود دارد، نخست، اگر عملیات ایران با تلفات جانی یا ویرانی قابل توجهی به پایان میرسید، (رژیم) اسرائیل ممکن بود پاسخ دهد؛ پاسخی که احتمالا خطر وقوع جنگ تمام عیار را افزایش میداد. دلیل دوم براین مبنا قابل تبیین است که بسیاری از کشورهای عربی نسبت به نفوذ و قدرت ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن نگران هستند.
علاوه بر این ها، (رژیم) اسرائیل برای قدرتهای عربی میانهرو به یک شریک اقتصادی کلیدی تبدیل شده– در واقع، برای اردن و مصر، اسرائیل یک راه نجات اقتصادی است. این گزاره تا حد زیادی توضیح میدهد که چرا شش ماه پس از جنگ در غزه، اردن، عربستان سعودی و امارات تقریباً هیچ اقدام مشخصی علیه (رژیم) اسرائیل انجام نداده اند. وقتی ترکیه پا را فراتر نهاد و ۹ آوریل اعلام کرد که صادرات بخش وسعی از کالاها به اسرائیل را ممنوع میکند، هیچ کشور عربی از الگوی آنکارا پیروی نکرد.
از میان این گروه از کشورها، اردن بیش از همه به اسرائیل متکی است - نه برای تجارت معمولی برون مرزی یا برای سرمایهگذاری (که هر دو ناچیز هستند) بلکه برای آب و انرژی ضروری. اردن یکی از کم آبترین کشورهای جهان است که سالانه تنها ۹۵۰ میلیون متر مکعب برای تامین تقاضای حدود ۱.۴ میلیارد متر مکعب در اختیار دارد. بر اساس توافقنامه صلح ۱۹۹۴، اردن حق خرید ۵۰ میلیون متر مکعب آب در سال از سرزمینهای اشغالی را داشت.
این میزان با افزایش جمعیت اردن دو برابر شده و (رژیم) اسرائیل آنقدر ظرفیت نمکزدایی را توسعه داده که آب شیرین برای صرفه جویی در اختیار دارد. طبیعتا هر اندازه جمعیت اردن بیشتر شود، نیازش در این باره به اسرائیل افزایش خواهد یافت؛ به بیانی دیگر، اگر قرارداد مبادله آب بیشتر اسرائیل با انرژی خورشیدی از اردن انجام شود، امان واردات ۲۰۰ میلیون متر مکعب اضافی را آغاز خواهد کرد.
وقتی اولویتها تغییر میکند!اردن فاقد منابع انرژی داخلی است و برای دسترسی به انرژی الکتریکی و صنایع شیمیایی به واردات گاز طبیعی (رژیم) اسرائیل متکی است. گاز بیش از ۷۰ درصد تولید برق در اردن را تشکیل میدهد و تقریباً تمام این میزان را از میدان لویاتان (رژیم) اسرائیل تامین میکند. مصر نیز به گاز اسرائیل نیاز دارد زیرا ذخایر داخلی این بازیگر سریعتر از یافتن منابع جدید در حال اتمام است و میدان غول پیکرش با مشکلات فنی روبرو هستند. اسرائیل پس از شروع جنگ در غزه صادرات خود را برای مدت کوتاهی کاهش داد، از همان زمان، مصر مجبور شد خاموشیهای برق را دوبرابر کند و به دو ساعت در روز برساند و گاز طبیعی مایع (LNG) وارد کند.
تقاضای مصر برای گاز (رژیم) اسرائیل فراتر از نیازهای داخلی است. قاهره با ذخایر بسیار محدود خود، دیگر نمیتواند گاز خود را به عنوان LNG به اروپا صادر کند. این امر نه تنها باعث شده که مصر به شدت به ارز نیاز داشته باشد، بلکه نقش این کشور به عنوان مرکز هاب گازی نوظهور شرق مدیترانه که شامل اسرائیل میشود و احتمالاً روزی قبرس را نیز دربرمی گیرد، تضمین خواهد کرد.
امارات به واسطه دلایل زیادی روابط خود را با (رژیم) اسرائیل حفظ کرده است. تجارت و سرمایه گذاری، تقویت نقش امارات به عنوان مرکز لجستیکی جهانی، استفاده از قدرت فن آوری پیشرفته اسرائیل برای ایجاد صنعت فناوری، و شراکت برای حل تهدید بخشی از گزارههایی است که زمینه ساز هم صدایی دو بازیگر شده است. به واسطه تغییرات اقلیمی در منطقه از زمان توافق آبراهام در سال ۲۰۲۰، امارات متحده عربی نیز به عنوان یکی از خریداران عمده تسلیحات اسرائیل ظاهر شده است. صادرات تسلیحات اسرائیل به کشورهای امضاکننده پیمان ابراهیم از صفر در آن سال به ۲.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت.
در حوزه دلار، روابط اقتصادی (رژیم) اسرائیل و امارات متحده عربی برای هر طرفین نسبتاً اندک است. اما نشان دهنده بخشی از تلاشهای دو بازیگر برای تغییر شکل خاورمیانه با تمرکز بر اقتصاد و توسعه است. امارات، قطر و بحرین اقتصاد را در اولویتهای خود قرار دادهاند و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، با ارائه طرح چشمانداز ۲۰۳۰ از آنها پیروی میکند تا پادشاهی را از اقتصاد نفتی به مرکز فناوری، مالی و گردشگری تبدیل کند.
چالش اعراببه ادعای فارین پالسی، سعودیها کمتر از اماراتیها متقاعد شدهاند که (رژیم) اسرائیل نقش مهمی در خاورمیانه جدید دارد. اما همانطور که مذاکرات عادیسازی که سال گذشته آغاز شد نشان داد، ریاض مایل است اسرائیل را به عنوان بخشی از یک توافق گستردهتر با ایالات متحده به رسمیت بشناسد، رخدادی که یک دهه پیش غیرقابل تصور بود.
در حالی که جنگ غزه مذاکرات را مختل کرده و قیمتی را که سعودیها از اسرائیل در مورد مسئله فلسطین میخواهند افزایش داده، ریاض نشان داده است که همچنان مایل به حرکت به جلو است. الزامات اقتصادی که این روابط را هدایت کردهاند با بادهای مخالف قدرتمندی روبرو هستند. حتی قبل از جنگ در غزه، افکار عمومی حتی در میان شرکای اسرائیل به شدت با این بازیگر دشمنی داشتند. بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، یک سال پیش، تنها ۱۵ درصد از اردنیها گفتند که اگر به اقتصاد کشورشان کمک کنند، از معاملات تجاری با اسرائیل حمایت خواهند کرد.
با وجود اینکه کشورشان بدون گاز و آب اسراییل با چالشهای بسیاری دست و پنجه نرم خواهد کرد، مردم عادی اردن اغلب خواستار قطع روابط با اسرائیل و لغو قراردادهای واردات هستند. اردن تحت فشار شدید افکار عمومی پس از شروع جنگ در غزه، نوامبر گذشته قرارداد آب در برابر انرژی با اسرائیل را لغو کرد (اگرچه از آن زمان تاکنون بیسر و صدا به دنبال احیای مجدد آن بوده است).
یک سال پیش در مصر و عربستان سعودی، حدود ۳۸ درصد از پاسخ دهندگان در نظرسنجی ایده تجارت با اسرائیل را پذیرفتند. اما حالا زمانی که موسسه واشنگتن از سعودیها پرسید که آیا باید به آنها اجازه داده شود «ارتباطات تجاری یا ورزشی با اسرائیلیها داشته باشند»، فقط ۱۷ درصد پاسخ مثبت دادند که در مقایسه با ۴۲ درصد در تابستان ۲۰۲۲ کاهش داشت. در این شرایط، جای تعجب نیست که تجارتی که کشورهای عربی با اسرائیل انجام میدهند، یک امر نخبگانی است که به معاملات بین دولت و شرکتهای بزرگ وابسته محدود میشود.
البته امارات متحده عربی تا حدودی از این قاعده مستثنی بوده است. به بیانی بهتر مدیران و گردشگران اسرائیلی به این کشور حاشیه خلیج فارس هجوم آوردند و شرکتها در حال امضای قراردادهای سرمایهگذاری و مشارکت بودند. شرکت مبادله پترولیوم ابوظبی ۲۲ درصد از سهام میدان گازی تامار اسرائیل را در اختیار گرفت و بسیاری از قراردادهای سرمایهگذاری دیگر پذیرفته شدند.
توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع یک سال پیش اجرایی شد و در سال ۲۰۲۳، تجارت دو طرفه به ۳ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با ۱۹۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت. با این حال، حتی در آن بازه زمانی، نظرسنجی موسسه واشنگتن نشان داد که تنها ۴۵ درصد از اماراتیها فکر میکنند تجارت با اسرائیل «قابل قبول» است.