عمدا دلم نمیخواست احمدینژاد را ببینم/ افکار من با رئیس جمهور سابق فرسنگها فاصله دارد
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۹۷۲۲۷۱
رویداد۲۴ علی دایی درباره حواشی اخیر بازگشتش از شهر جم و همسفر شدن با محمود احمدینژاد سخن گفت. او با صراحت تاکید کرد که علاقهای نداشته با رئیس جمهوری سابق ایران رودرو شود و با او سلام و علیک کند. سرمربی تیم فوتبال سایپا در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به در اختیار قرار ندادن بازیکنانش به تیم ملی امید هم گفت: وقتی چهار بازیکن قرار است از تیمش به تیم ملی امید بروند و خودش به آنها نیاز دارد، چرا باید اجازه دهد بازیکنانش در اردوی تیم ملی امید حضور داشته باشند؟
ابتدا درباره وضعیت تیمتان صبحت کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قرار است که مشکلات برطرف شود. با جدایی آقای درویش و آمادن آقای مدبر منتظر هستیم تا هر چه زودتر مشکلات مالی باشگاه برطرف شود تا با تمرکز کامل به کارمان ادامه دهیم.
اخیراً خودتان هم جلسهای با وزیر صنعت و معدن داشتید که خیلیها تصور کردند این جلسه برای حل مشکلات مالی باشگاه است. آیا در آن جلسه درباره مشکلات مالی تیم هم صحبتی شد؟
آن جلسه دوستانه بود و درباره باشگاه سایپا صحبتی نکردیم. در این جلسه سعی کردیم درباره صنف خودمان و مشکلاتی که برای ورزشیها پیش آمده صحبت کنیم.
جوانترین تیم لیگ برتر را دارم و اگر قرار باشد چهار بازیکن هم به تیم امید بدهم دیگر با کدام بازیکنان در لیگ بازی کنم؟
شرایط تیمتان را چطور ارزیابی میکنید. فکر میکنید بتوانید در پایان فصل سهمیه آسیایی را کسب کنید؟
شرایط واقعاً سخت است. ۵ تیم اول خودشان را خوب جدا کردند و کار ما بسیار سخت است، اما ما سعیمان را میکنیم بهترین نتیجه را بگیریم. طی یک سال و نیم اخیر سرمایهگذاری خوبی روی جوانانمان انجام دادیم و امیدواریم با کمک آنها بتوانیم نتایج خوبی در لیگ بگیریم. سایپا قطعاً میتوانند در سالهای بعد با اتکا به این جوانان شرایط بسیار خوبی هم داشته باشد.
این روزها اعتراضات به فشردگی لیگ بسیار زیاد شده است. آیا این فشردگی لیگ روی کار شما تأثیر میگذارد؟
متأسفانه طوری برنامهریزی شده که بازیهای ما فشرده شده است. الان هم که دو بازی عقب افتاده برابر پیکان و ذوبآهن داریم که این موضوع کار ما را سخت میکند.
اردوی تیم ملی امید آغاز شده و شما بازیکنانتان را در اختیار تیم امید قرار ندادید. آیا علت خاصی داشت؟
بازیکنانم برای من بازی میکند و این همه سرمایه گذاری کردیم که از آنها استفاده کنیم. من نمیتوانم بازیکنی که برای تیمم بازی میکند را به تیم ملی امید بدهم. من جوانترین تیم لیگ برتر را دارم و اگر قرار باشد چهار بازیکن هم به تیم امید بدهم دیگر با کدام بازیکنان در لیگ بازی کنم؟ اگر ببینید، در همین بازی قبلی دو بازیکن امید ما برایمان فیکس بازی کردند. ابوالفضل جلالی و محمد سلطانی مهر برای ما فیکس بازی کردند و از امیرحسین حسینزاده هم استفاده کردم. من یک سوال دارم. چگونه میشود آقای کرانچار و تیم فنی شأن سلطانی مهر را خط زدهاند و در اردوی قبلی دعوت نکردند، اما وقتی من روی آنها کار میکنم و آمادشان میکنم و تیمم را بر اساس آنها میچینم دوباره به تیم ملی امید دعوت میشوند؟ این بازیکن در اردوهای قبلی اصلاً دعوت نمیشدند و وقتی هم از تیم ملی امید به تیم ما بازگشته بودند واقعاً شرایط بدی داشتند. ما روی جوانانمان کار کردیم تا آنها را به بهترین کیفیت برسانیم. من از شما میپرسم اصلاً پیش از این کسی ابوالفضل جلالی یا امیرحسین حسنی را میشناخت؟ چطور میشود تیمهای دیگر بازیکنی که به آن احتیاج ندارند به تیم ملی امید میدهند، اما من بازیکنی که از آن استفاده میکنم به تیم ملی امید بدهم؟ اصلاً چنین چیزی میشود؟ وقتی من چنین کاری کنم چطور از تیم من انتظار کسب نتیجه دارید. من یک سال و نیم روی این بازیکنان کار کردم و الان جایگاهی در تیم من پیدا کردند، اما میگویند آنها را به تیم ملی امید بدهم. وقتی بروند و برگردند دوباره چه جایگاهی در تیم من خواهند داشت.
البته مسؤولان فدارسیون فوتبال و تیم ملی امید تهدید کردند در صورت حضور نیافتن بازیکنانتان در تیم ملی امید آنها را محروم میکنند. نگران تبعات آن نیستند؟
محرومیت بازیکنانم؟ برای چه باید محروم کنند؟ مگر ما الان در فیفا دی هستیم؟ بر اساس چه قانونی میخواهند محروم کنند. مگر با زور میشود کاری انجام داد؟ اگر زوری باشد که به هیچ عنوان بازیکنانم را به تیم امید نمیدهم. بگذارید محروم کند تا ببینم میخواهند چه کار کنند. هر چیزی قانون دارد و براساس حساب و کتاب انجام میشود. مگر میشود بی حساب و کتاب بازیکنی را محروم کنند؟ اصلاً مگر تیم ملی امید با این بازیکنان قرارداد دارد؟ باشگاه با آن بازیکنان قرارداد دارد و باشگاه است که میتواند در مورد بازیکنان تصمیم بگیرد. مگر فدراسیون با آنها قرارداد بسته که بخواهد محرومشان کنند؟ به جای اینکه بیایند و تهدید کنند بهتر است راه درست را انتخاب کنند. تیم امید در بهترین شرایط بازیکنان ما را گرفت و برای یک بازی دوستانه برد و بدون کوچکترین مشکلی استفاده کرد ما همیشه با تیم ملی امید همکاری کردیم، اما همیشه دیدهایم که این همکاری ما نتیجه عکس داشته است. بعد که بازیکن بر میگردد از روند تیمی من خارج میشود و دیگر نمیتواند کمکی کند. مگر من چند بازیکن دارم که بخواهم ۴ تای آنها را هم به تیم امید بدهم؟ مگر در نقل و انتقالات نیم فصل بازیکنی جذب کردم چطور پس انتظار دارید که بازیکنانم را به تیم امید بدهم؟
آیا از فدارسیون فوتبال و یا مسؤولان تیم ملی امید با شما تماس گرفتند؟
در این رابطه فقط آقای فتاحی با من تماس گرفت. اما من ماندهام که آقای فتاحی که دوست عزیز من است در سازمان لیگ کار میکند پس با چه عنوان وظیفهای با من تماس میگیرد تا بازیکن به تیم امید بدهم؟ مگر در فدراسیون کسی دیگری کار نمیکند؟
با تهدید مگر از باشگاهی بازیکن میگیرند؟ انگار همه چیز در این ممکلت با تهدید پیش میرود. تهدید را کنار بگذارید کار را باید با تعامل پیش ببرید. اگر تعامل کنند ما هم میگویم بسم الله بیاید ببینید چگونه میتوانیم به شما کمک کنیم. اگر هم تعامل نکنند و زوری بخواهند کاری کنند ما هم بازیکنانمان را نگه میداریم
یعنی انتظار داشتید مدیر تیم امید و یا مسؤولان این تیم با شما تماس بگیرند؟
دقیقاً همین است. آقای فتاحی را من دوست دارم، اما هر چیزی راه خودش را دارد اینکه میگویند محروم میکنیم مگر به همین سادگی است. پس فدراسیون جهانی فوتبال چکاره است که آقایان به راحتی بازیکن محروم کنند؟ با تهدید مگر از باشگاهی بازیکن میگیرند؟ انگار همه چیز در این ممکلت با تهدید پیش میرود. تهدید را کنار بگذارید کار را باید با تعامل پیش ببرید. اگر تعامل کنند ما هم میگویم بسمالله! بیاید ببینید چگونه میتوانیم به شما کمک کنیم. اگر هم تعامل نکنند و زوری بخواهند کاری کنند ما هم بازیکنانمان را نگه میداریم.
طی روزهای اخیر حواشی خاصی برای برخی بازیکنان و ورزشکاران رخ داده است. از درگیری علیرضا حقیقی گرفته تا اتفاقی که برای فرهاد مجیدی رخ داد. به نظر شما چه موضوعی باعث میشود ورزشکاران ایرانی درگیر این حواشی میشوند؟
مطمئناً همه ما اشتباه میکنیم، اما همه باید تابع قانون باشیم. خود من گاهی در زمان رانندگی شاید تخلفی کرده باشم، اما با مأمورین با احترام رفتار کردهام، چون خودم را از مردم جدا نمیدانم. البته نمیشود این حواشی را فقط به ورزشکاران ربط داد. نیروهای انتظامی هم باید شرایط را درک کند. چندین سال قبل یک مسئله به ناحق میان من و یک مأمور نیروی انتظامی شکل گرفت که کار ما به دادگاه کشیده شد و در نهایت هم عذرخواهی کردند. من میگویم ما باید به وظایف پلیس احترام بگذاریم. اصلاً نباید به خاطر خلافی که مرتکب شدهایم اعتراض کنیم، اما وقتی بی احترامی و بی حرمتی میشود کار سخت میشود. مطمئناً اشتباهات ما بیشتر از مأمورین نیروی انتظامی است، اما آنها هم اشتباه میکنند و باید مراقب رفتارشان باشند. کاش این گونه رفتارها تکرار نشود. شاید یک مأمور نیروی انتظامی استقلالی و یا پرسپولیسی باشد و بخواهد به اصطلاح یک نفر را اذیت کند، اما نباید این موضوعات رسانهای شوند.
طی یک دو روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شما در پرواز بازگشت از جم به تهران همراه آقای احمدینژاد بودید که نخواستید با او رو در رو شوید و حتی صندلی خود را تغییر دادید. داستان چه بود؟
خبر این موضوع را خواندم. نوشته بودند من به خاطر کینهای که از آقای احمدینژاد داشتم نخواستیم با او رور در رو شوم، اما میخواهم بگویم من از هیچکس کینه ندارم. شاید از برخی رفتارها و برخی افراد خوشم نیاید، اما از آنها کینه به دل نمیگیریم. همیشه گفتهام در زمانی که سرمربی تیم ملی بودم صلاحم این بوده که چنین فردی (محمود احمدینژاد) من را از تیم ملی کنار بگذارد و همیشه هم گفتهام مردم همه چیز را بهتر متوجه میشوند. من واقعاً دوست نداشتم با او (محمود احمدینژاد) رو در رو شوم. نه او و نه هیچ سیاستمدار دیگری هیچ وقت نمیبییند که علی دایی چیزی از او بخواهد. دلم نمیخواست اصلاً ایشان (محمود احمدی نژاد) را ببینم.
پس به همین خاطر صندلی خود را تغییر دادید تا با آقای احمدینژاد رو در رو نشوید؟
بله به همین خاطر است. متأسفانه افکار ایشان (محمود احمدی نژاد) با افکار من فرسنگها فاصله دارد. عقایدی که ایشان دارند من قبول ندارم و اصلاً از نظر فکری به هم نزدیک نیستیم پس باید کنار هم مینشستیم که درباره چه موضوعی صحبت کنیم؟ همیشه سعی کردهام شعار ندهم و اهل عمل باشم؛ و به همین خاطر از کسانی که فقط شعار میدهند و فقط میخواهند باشد خوشم نمیآید. به همین خاطر لزومی ندیدم با ایشان (محمود احمدی نژاد) رو در رو شوم؛ که سلام و علیک کنم.
طی این مدت سیاستمداران زیادی هم بودند که من اصلاً با آنها رو در رو نشدم گاهی اوقات با برخی از سیاستمداران در جای بودیم که فکر میکردم من پیش آنها میروم و سلام و علیک میکنم، اما این کار را نکردم. واقعاً هم علاقهای ندارم درباره این مسائل صحبت کنم و فکر و ذکرم را درگیر آنها کنم. عملکرد همه ما را مردم قضاوت میکند چرا که آنها بهترین قاضی هستند. ایشان (محمود احمدی نژاد) برای خودشان محترم است، اما من کاری به این مسائل ندارم، چون آدم سیاسی نیستم و به این مسائل فکر نمیکنم که یک سال و یا دو سال دیگر پست و مقامی داشته باشم فقط میخواهم در آرامش در کنار مردم باشم.
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 علی دایی فدراسیون فوتبال احمدی نژاد سایپا تیم ملی فرهاد مجیدی تیم ملی امید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۹۷۲۲۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.