Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری بسیج، همایش "نقد مبانی سلفی گری" امروز با حضور حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان رئیس دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان قم، حسین سلیمی رئیس دانشگاه علامه طباطبائی و برخی اندیشمندان دین‌پژوه در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در حال برگزاری است.

حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان در این نشست با تأکید بر اینکه بین سَلف‌گرایی و سلَفی‌گرایی تفاوت وجود دارد، گفت: موضوع سَلف‌گرایی از ابتدای قرن اول وجود داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تمام اهل حدیث در طول تاریخ سَلف‌گرا و تابع نظرات پیشینیان بودند. سَلف در نگاه اهل سنت، صحابه و تابعین هستند. با این وجود تا قبل از ابن تیمیه به هیچ وجه کلمه سَلفی را در عبارات صحابه نمی‌بینیم.

وی با بیان اینکه اصطلاح سلفی‌گرایی از زمان ابن تیمیه آغاز شد، گفت: ابن تیمیه در قرن هفتم آغازگر مکتب سلفیه بود. او با پذیرش عقاید اهل حدیث درباره سلف صالح، مطالبی را به آن‌ها منسوب کرد که به هیچ وجه در عقاید اهل حدیث یعنی در کتاب و سنت سَلف وجود نداشت. اما با این حال به دروغ مدعی شدند سلف‌گرایی همان سلفی‌گرایی است. یکی از مهم‌ترین پیروان مکتب ابن‌تیمیه وهابیت است. آن‌ها به اسم صحابه یعنی همان سلَف مطالبی به خورد اهل سنت دادند که به هیچ وجه در عقاید صحابه و تابعین نبود. متأسفانه اندیشمندان ما که در حوزه فرقه‌شناسی ورود داشتند، به این نکته توجه نکردند و سرچشمه سلفی‌گرایی را از همان قرن اول معرفی کردند؛ یعنی همان چیزی که ابن‌تیمیه به دروغ نسبت داد. لذا قاطعانه می‌توان گفت سلفی‌گرایی غیر از سلف‌گرایی است و فرقه‌ای به نام سلفیه تا قبل از ابن تیمیه وجود نداشت.

بیشتر بخوانید

آیت الله مکارم شیرازی: مبانی فکری داعش توسط اندیشمندان نقد شود

وهابیت طلب شفاعت را شرک می‌داند اما صحابه آن را فضیلت
فرمانیان افزد: وهابیت که تفکرات خود را از ابن تیمیه و مکتب سلفیه گرفت از این جریان سوءاستفاده کرد و معتقد شد سَلف صالح بهترین علمکرد را داشتند، لذا حرف و عمل‌شان حجت است. به عنوان نمونه یکی از اعتقادات آن‌ها به ویژه داعشی‌ها اعتقاد به شرک دانستن تمثّل است و از این طریق مسلمانان را به شرک در عبادت متهم کردند. آن‌ها می‌گویند چرا مسلمانان باید به سمت قبور پیامبر و اهل‌بیت بروند و از آن‌ها طلب حاجت و شفاعت کنند. این تفکر ناشی از افکار ابن‌تیمیه یعنی مکتب سلفیه بود. همان طور که گفتیم آن‌ها در حالی خود را به سلف صالح نسبت می‌دهند که هیچ یک از صحابه و تابعین نه چنین اعتقاداتی نداشتند بلکه احادیثی در فضیلت زیارت قبور پیامبر و ائمه داشتند. یکی از این افراد عثمان بن حنیف از صحابه پیامبر و امیرالمؤمنین(ع) بود. ترمذی از علمای اهل سنت در کتاب خود به نقل از عثمان بن حنیف می‌گوید: پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم اعرابی را در حالی که نابینا بود به این کلمات تعلیم داد: «اللهم إنی أتوجَّهُ إلیک بنبیکَ محمد نبی الرحمة .... ، إلى قوله: اللَّهُمَّ فشفِّعْهُ فیَّ؛ یعنی خدایا من به واسصطه پیامبر رحمتت به سوی تو توجه می‌کنم ... خدایا به واسطه او مرا شفا بده».

این کارشناس فرقه‌شناسی با ابراز تأسف از اینکه تحت تفکر ابن‌تیمیه جریانات مختلف در جهان اسلام ایجاد شد، گفت: وهابیت، دیوبندی‌ها، اخوان‌المسلمین، سلفی‌های جهادی، سلفی‌های زیدی و سلفی‌های شیعی از جمله این جریانات است. از این جهت وقتی گفته می‌شود نقد جریان مبانی سلفیت، باید ابتدا پرسید منطور کدام یک از این فرقه‌های 6گانه منتسب به سلفیت است. چرا که هر یک از اینها روش‌های مختلفی در زمینه عقاید، تفسیر، معناشناسی و ... دارند.

وی با اشاره به اینکه جریان داعش وابسته به جریان سلفیت جهادی است، گفت: سلفی جهادی که ابتدا در مصر شکل گرفت، در افغانستان گسترش یافت و القاعده و بعد داعش را تشکیل داد. در واقع برخی مبانی سلفی جهادی با وهابیت التقاط شد و القاعده به وجود آمد که اثرش در داعش است.

انتهای‌پیام/

  همایش نقد سلفی گری

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۹۸۶۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دولت جمع‌گرا؛ مبنای اقتصاد دستوری

عصر ایران - دولت جمع‌گرا (collectivist state) به دولتی گفته می‌شود که سراسر زندگی اقتصادی را تحت کنترل خود درمی‌آورد. نمونۀ اعلای چنین دولتی، در کشورهای کمونیستی شکل گرفت. یعنی در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی.

مداخلۀ دولت جمع‌گرا در حیات اقتصادی جامعه، بسیار فراتر از مداخلات دولت‌های توسعه‌گرا و سوسیال دموکراتیک می‌رود. این دو دولت اخیر، با هدف راهنمایی یا پشتیبانی کلی از اقتصاد خصوصی در زندگی اقتصادی مداخله می‌کنند. اما دولت جمع‌گرا در واقع اقتصاد را ملک طلق خودش می‌داند.

در شوروی و اروپای شرقی، دولت‌های جمع‌گرا می‌کوشیدند سرمایه‌گذاری خصوصی را کلاً از بین ببرند و به جای آن، اقتصادهایی با برنامه‌ریزی مرکزی، همراه با مدیریت شبکۀ وزارتخانه‌های اقتصادی و کمیته‌های برنامه‌ریزی برپا کنند.

بنابراین آنچه "اقتصاد دستوری" خوانده می‌شود، از راه سیستم برنامه‌ریزی "مستقیم" سازمان یافته بود که در نهایت بالاترین ارگان‌های حزب کمونیست آن‌ را کنترل می‌کردند.

توجیه "جمعی کردن" دولت (یا لغو مالکیت خصوصی به سود نظام مالکیت اشتراکی یا عمومی)، از گرایش بنیادی سوسیالیسم به ارجحیت دادن مالکیت عمومی بر مالکیت خصوصی ناشی می‌شود؛ اما استفاده از دولت برای رسیدن به این هدف، بیش از آنکه ناشی از نوشته‌های مارکس و انگلس باشد، محصول تلقی مثبت از "قدرت دولت" است.

مارکس و انگلس "ملی کردن" را رد نکرده بودند. بویژه انگلس معتقد بود که در دورۀ "دیکتاتوری پرولتاریا" کنترل دولت تا کارخانه‌ها، بانک‌ها، ترابری و مانند آن‌ها گسترش می‌یابد. با این حال این دو اندیشمند کمونیست تصور می‌کردند که دولت پرولتری کاملا موقت خواهد بود و همین که اختلاف طبقاتی از بین برود، این دولت نیز رو به فرسایش خواهد گذاشت.

اما دولت جمع‌گرای شوروی همیشگی و دارای قدرتی فزاینده و بوروکراتیک شد. در زمان حکمرانی استالین، سوسیالیسم به طور کامل با دولت‌گرایی مترادف شد و پیشرفت سوسیالیسم در گسترش مسئولیت‌ها و اختیارات سازمان و تشکیلات دولتی بازتاب یافت.

دولت‌گرایی یا statism که در ایران به "اتاتیسم" مشهور شده، یعنی اعتقاد به اینکه دخالت دولت مناسب‌ترین وسیلۀ رفع دشواری‌های سیاسی یا پدیدآوردن توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است. ایمانی ژرف و شاید تردیدناپذیر به دولت، به منزلۀ سازوکاری که با آن اقدام جمعی را می‌توان سازماندهی کرد و به هدف‌های مشترک دست یافت. زیربنای این دیدگاه را تشکیل می‌دهد.

دولت آرمانی اخلاقی، وسیله‌ای در خدمت ارادۀ عمومی تلقی می‌شود. دولت‌گرایی یا استاتیسم کاملا در نقطۀ مقابل آنارشیسم است. در آنارشیسم فرض بر این است که انسان‌ها در غیاب منبع اقتداری به نام دولت نیز می‌توانند همکاری جمعی مطلوبی داشته باشند و به زندگی خودشان سامان دهند. اما دولت‌گرایی مخالف چنین ایده‌ای است.

دولت‌گرایی در سیاست‌های حکومت که زندگی اقتصادی را تنظیم و کنترل می‌کند به روشنی دیده می‌شود. این سیاست‌ها از ملی کردنِ گزینشی و مدیریت اقتصادی (که گاه هدایت خوانده می‌شود) گرفته تا کورپوراتیسم (در هر دو شکل لیبرالی و فاشیستی) و جمع‌گرایی به شیوۀ شوروی را در بر می‌گیرد.

جمع‌گرایی در واقع حد اعلای دولت‌گرایی است. در مارکسیسم، چنانکه گفتیم، دولت‌گرایی ناشی از نگاه مثبت به دولت بود؛ نگاهی که مارکس و انگلس نداشتند. مارکس اصولا دولت را همانند دین و سرمایه، پدیده‌ای منفی می‌دانست که نهایتا باید از بین برود. غایت اندیشۀ مارکس، سرشتی آنارشیستی داشت چراکه بی‌دولتی را تجویز می‌کرد.

اما مارکسیست‌هایی که توانستند حکومت تشکیل دهند، نه تنها دولت را از بین نبردند، بلکه دولت‌هایی فراگیر یا توتالیتر تشکیل دادند که بر همۀ حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه سلطۀ کم‌نظیری داشت؛ سلطه‌ای که در تاریخ بشر فقط در نازیسم و تا حدی هم کاتولیسیسم عصر قرون وسطی مشاهده شده. بنابراین collectivism یا جمع‌گرایی در قبال نهاد دولت را می‌توان راهی به سوی توتالیتاریسم نیز دانست.

در زندگی شخصی و اجتماعی (و نه در مقام تعیین ماهیت دولت)، جمع‌گرایی البته در برابر فردگرایی قرار می‌گیرد و لزوما پدیده‌ای منفی نیست. یعنی در بسیاری از موارد، جمع‌گرایی بر فردگرایی ارجحیت پیدا می‌کند و اصولا زمینه‌ساز همکاری بین افراد است. بنابراین جمع‌گرایی اگر رقم‌زنندۀ ماهیت و کیفیت دولت نباشد، پدیده‌ای مذموم نیست.

دولت‌های جمع‌گرا اگرچه مارکسیست بودند ولی برخلاف نظر مارکس، محصول خوش‌بینی به نهاد دولت بودند. ضمنا این دولت‌ها برخلاف غایت اندیشۀ مارکس، خودشان را نهادی موقت و نهایتا زائد در زندگی بشر نمی‌دانستند؛ چراکه اصولا با این فرض تاسیس و فربه شده بودند که بهترین نوع همکاری جمعی انسان‌ها تحت کنترل و هدایت دولت امکان‌پذیر است.

با چنین نگاهی به نهاد دولت، دلیلی برای اعتقاد به اضمحلال و انحلال نهاد دولت به عنوان نشانۀ سعادت و آزادی انسان وجود ندارد و دولت نه تنها شر ضروری نیست، بلکه خیر ضروری است.

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • عکس| سلفی حسینی با یک دختربچه در تمرین استقلال
  • هجوم سلفی‌بگیران و مصدومیت یک استقلالی
  • بازار داغ سلفی در تمرین استقلال
  • سلفی با کاپیتان، عامل هجوم به تمرین استقلال
  • ◄ خط 4 متروی مشهد به شهرک مهرگان نمی رسد؟
  • زبانزد شدن تجمل‌گرایی اشرف خواهر شاه + عکس و سند
  • دولت جمع‌گرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
  • درخواست تسهیلات طرح پذیرنده ملی هم آنلاین شد
  • قیمت روز ارز‌های مبادله‌ای
  • پرداخت بیش از ۲۲۷ میلیارد ریال وام قرض الحسنه ازدواج و فرزندآوری