Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-05-08@17:51:28 GMT

سرمایه گذار ارزشی و نوسان های احساسی بازار

تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۰۹۰۸۰

به گزارش ایکنا، جهان اقتصاد نوشت: بعضی از سرمایه گذاران دوست دارند با سواری گرفتن از جریان های قیمت سهام، با بازار بازی کنند. به این کار، سرمایه گذاری مومنتوم می گویند. هنگامی که قیمت سهمی بالا می رود، آن را به این امید می خرند که پیش از نزول قیمت بفروشند. ولی چنین روش سرمایه گذای احتمالا نیازمند نوعی علم الهی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اهمیت ارزش ذاتی در آن است که به سرمایه گذار اجازه می دهد ازقیمت گذاری های نادرست و موقتی سهام بهره ببرد. اگر سهمی کمتر از ارزش ذاتی اش عرضه شود، احتمال زیادی وجود دارد که در نهایت ارزش آن توسط بازار شناخته شود و به سطحی از قیمت که به ارزش واقعی شرکت نزدیک تر است، صعود کند. یا این که ممکن است بنگاه تصمیم بگیرد کل سهام را به قیمت ذاتی واگذار کند، یا شرکتی دیگر ممکن است تشویق شود که این سهام را به قیمتی نزدیک تر به ارزش ذاتی اش خریداری کند. اگر سهمی بسیار بیش از ارزش ذاتی قیمت گذاری شده باشد، احتمالا به مرض پادشاه لخت مبتلا شده و آسیب پذیری بالایی خواهد داشت. به عنوان مثال، در بهار سال ۲۰۰۰ همین اتفاق برای حباب بخش های فناوری، رسانه و ارتباطات افتاد. سرمایه گذاران دریافتند که بسیاری از این سهم های اینترنتی عصر جدید هرگز شانسی برای تبدیل شدن به کسب و کاری واقعی با سودی که توجیه کننده قیمت های بالای آن باشند، ندارند. عاقبت کار، تجدید ارزیابی و سقوط بسیاری از این سهم هایی بودکه باید می داشتیم. تبعات تجدید ارزیابی سهام گران همان چیزی است که گراهام به آن زیان همیشگی سرمایه می گوید. اگر قیمت سهام یکی از شرکت های ارزان پایین بیایید، که غالبا هم این اتفاق می افتد، شما خیالتان راحت است و می دانید هنوز هم ارزش سهام بیش از آن چیزی است که پرداخته اید و به احتمال زیاد قیمت سهم روزی باز خواهد گشت. اگر سهمی بسیار بیش از ارزش واقعی اش قیمت گذاری شده باشد و قیمت آن سقوط کند، به گواه تاریخ، بعید است که دوباره به قیمت متورم قبلی اش بازگردد. این یعنی از دست دادن همیشگی سرمایه، این اتفاق طی سال ها، بارها و بارها رخ داده است. حباب دهه ۱۹۹۰ صرفا آخرین نمونه آن است. همین جریان، در اوایل دهه ۱۹۷۰ هم روی داد و سرمایه گذاران، قیمت دسته ای از سهام رشدی مورد علاقه شان را که پنجاه سهم جذاب نام گرفته بودند، تا سطوحی خنده دار بالا بردند. زیان حاصل از این سهام در محدوده بالای ۷۰ درصد بود، تازه بر خلاف سهام مفهومی دهه ۱۹۹۰، بسیاری از این سهم ها متعلق به کسب و کارهای واقعی بوند. حال سوال مهمی که پیش می آید این است که ارزش ذاتی را چگونه تعیین کنیم؟ برای این کار دو رویکرد اصلی وجود دارد. اولین رویکرد آماری است و از نسبت های مالی که شاخص های خوبی برای ارزش هستند، بهره می گیرد. با مشاهده ویژگی های مالی سهم هایی که خوب عمل می کنند، می توانیم مدلی برای سهام خوب و ارزان تهیه کنیم. رویکرد دوم برای تعیین ارزش ذاتی سهام، روش ارزیابی نام دارد. این روش عبارت است از تخمین ارزش شرکت، گویی که قرار است کل این شرکت در یک حراج آزاد به خریداری آگاه فروخته شود. مانند فروش خانه خودتان. در یک دنیای کامل، همه سهم ها به ارزش ذاتی شان فروخته می شوند. گرچه این دنیا کامل نیست، اما خوب است؛ زیرا فرصت های مناسبی برای سرمایه گذاری ایجاد می کند. توجه داشته باشیم که قیمت سهام، به دلایل مختلف، بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی آن است و این تفاوت غالبا هنگفت است. بیشتر سرمایه گذاران از روی احساسات تصمیم می گیرند و در طول زمان از بدبینی شدید به خوش بینی همراه باشادی کشیده می شوند. این احساسات می تواند بهای سهام را از ارزش گذاری بیش از حد بالا، به ارزش گذاری بیش از حد پایین سوق دهد. کار سرمایه گذار زیرک این است که زمان وقوع چنین رخدادی را بشناسد و از نوسان احساسی بازار بهره برداری کند. وارن بافت در این زمینه مثال دو شریک را مطرح می کند که کسب و کاری را اداره می کنند. رقیب اصلی آنها که خریداری آگاه است، همواره تلاش دارد کسب و کار آن ها را به قیمت ۱۰ دلار به ازای هر سهم خریداری کند. این قیمت او تخمین منصفانه ای از ارزش ذاتی شرکت آن هاست. شریک اول بسیار احساساتی است و نگرش او به آینده کسب و کار، دچار دگرگونی های آنی می شود. یک روز، شرکتشان سفارش بزرگی از وال مارت می گیرد و او غرق شادی می شود. او به شریک دوم پیشنهاد می کند که سهام خودرا به قیمت ۱۵ دلار به ازای هر سهم به وی بفروشد، چرا که تصور می کند قرار است کارشان جهش داشته باشد. هفته آینده، وال مارت و همچنین سیرز سفارش های خود را کاهش می هند. او افسرده می شود و احساس می کند که قرار است همه چیز را از دست بدهد، بنابراین، پیشنهاد می کند که شریکش هر سهم او را به قیمت ۵ دلار بخرد. این ماجرا مرتب تکرار می شود. اگر شریک دوم آرام و منطقی باشد، می تواند از این رفتار غیر عقلایی شریک اول استفاده کند و سهامش را بیشتر از ارزش بفروشد و به زیر ارزش بخرد. از آن جایی که شریک دوم نمی تواند بر حالات احساسی شریک اول تاثیر گذار باشد، همان طور که سرمایه گذاران نمی توانند بر احساسات بازار سهام اثر بگذارند، ناگزیر باید کناری بنشیند و منتظر باشد تا شریک اول دچار واکنش های بیش از اندازه به خبرهای خوب یا بد بشود. سرمایه گذاران ارزشی عاقل، چنین کاری انجام می دهند. آن ها کناری می نشینند و منتظر می شوند تا بازار، سهمی را به کمتر از ارزش ذاتی عرضه کند و سپس همان سهم را به بالاتر از ارزش ذاتی بخرد.

حامد هدائی – اقتصاددان رفتاری-

 

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۰۹۰۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مالیات و کاهش قیمت طلا علت اعتصاب زرگران اردبیلی

پس از ثبات نسبی شرایط منطقه‌ای ترمز بازار دلار و طلا کشیده شد و قیمت‌ها به اواخر اسفند و اوایل فروردین ماه نزدیکتر شدند, به نظر می‌رسد طلا فروشان تمایلی به فروش در این قیمت‌ها ندارند این رفتار نوعی مقاومت در برابر کاهش قیمت‌ها محسوب می‌شود. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل, طلا فروشان از دیرباز جزو قشر مرفه جامعه بوده و از ثروتمندان هر شهری و دیاری محسوب می‌شوند. اما خبر مربوط به پرداخت مالیات و مخالفت و اعتراض زرگران در خصوص  ارزان شدن قیمت طلا و تلاش دولت برای شفاف سازی و مبارزه با قاچاق قابل درک نیست.

محمد حسن زاده استاد اقتصاد دانشگاه‌های اردبیل اظهار داشت: بدیهی است که حفظ وضعیت موجود برای آنها عالی است. برای ادامه این وضعیت لازم باشد، اعتصاب می‌کنند، طلا نمی‌خرند و طلا نمی‌فرشند. البته چرا اگر قیمت طلا پایین آمده باشد، طلا می‌خرند اما تمایلی به فروش ندارند. مثل همین روزها که طلا کمی (بله فقط کمی) ارزان شده و تمایلی به فروش ندارند اما علی‌رغم اعتصابشان خرید دارند. اگر اعتصابشان در اوج قمیت طلا بود شاید می‌شد جور دیگری تفسیر کرد، اما حالا که کمی طلا ارزان شده، اعتصاب معنای متفاوتی می‌دهد.

طلافروشان  تمایلی به اعلام موجودی سرمایه خود ندارند

وی افزود: برخی از واحدهای صنفی علت اعتصاب را «ابهامات سامانه جامع تجارت» اعلام می‌کنند. ابهام اصلی این است که آنها تمایلی به اعلام موجودی سرمایه خود ندارند، چون ممکن است قانون مالیات بر عایدی سرمایه دامن آنها را هم بگیرد و دیگر نتوانند مالیاتی در حد کارمندان با حقوق پایین پرداخت کنند و یا معاف از مالیات شوند. ثبت اطلاعات در سامانه جامع تجارت قدم آغازین اجرای قانون مالیات بر عایدی سرمایه است که طبیعتا دارندگان سرمایه تمایلی به ثبت اطلاعات در این سامانه ندارند.

صدور صورتحساب الکترونیکی نیز یکی دیگر از دلایل آنها برای تعطیلی بازار است

یکی از فعالان بازار می‌گوید:«با شرایط جدید خیلی از افراد نخواهند توانست حتی 2 گرم طلا خریداری کنند.» نمی‌دانم باور کنم که آنها نگران خرید 2 گرم طلا توسط مردم هستند یا نگران پراداخت مالیات.

عضو هیئت علمی دانشگاه محقق اردبیلی گفت: صدور صورتحساب الکترونیکی نیز یکی دیگر از دلایل آنها برای تعطیلی بازار است. ارائه صورتحساب الکترونیکی موجب شفافیت در فروش کالا شده و درآمد و هزینه آنها را به طور دقیق نشان خواهد داد. بدیهی به نظر می‌رسد که هرگونه شفافیت در دخل و خرج این صنف، آنها از گروه پرداخت‌کنندگان ماهانه 800 هزار تومان مالیات خارج خواهد کرد. پس تا جایی که ممکن است باید از اجرای آن سرباز زد. لازم باشد فعلا اجرای آن را به دلیل عدم آشنایی با سامانه به تأخیر انداخت تا ببینیم بعدها چه می‌شود (کاری که قبلا انجام شده و فرصت سه ماهه به پایان رسیده است.)

مقاومت طلا فروشان در برابر کاهش قیمت‌

محمد حسن زاده  بیان کرد: در فروردین ماه امسال به دلایل سیاسی و همچنین تحولات منطقه‌ای قیمت دلار و قیمت طلا روند صعودی به خود گرفت و در اواخر این ماه به اوج خود رسید. پس از ثبات نسبی شرایط منطقه‌ای ترمز بازار دلار و طلا کشیده شد و قیمت‌ها به اواخر اسفند و اوایل فروردین ماه نزدیکتر شدند. به نظر می‌رسد طلا فروشان تمایلی به فروش در این قیمت‌ها ندارند و در واقع قیمت‌ مرجع را همان قیمت‌های اوج فروردین ماه در نظر می‌گیرند. این رفتار نوعی مقاومت در برابر کاهش قیمت‌ها محسوب می‌شود.

مالیات طلافروشان به طور میانگین 9 میلیون و 600 هزار تومان در سال است

سخنگوی سازمان امور مالیاتی می‌گوید: مالیات طلافروشان در یک سال گذشته آنچه که ابراز کردند، به طور میانگین 9 میلیون و 600 هزار تومان بوده است. یعنی ماهانه فقط 800 هزار تومان! اشتباه تایپی نیست، واقعا به طور متوسط هر واحد صنفی ماهانه فقط 800 هزار تومان مالیات پرداخت کرده است. با حقوق کارمندی و مالیات کارمندی مقایسه کنید. نگاهی به فیش حقوقی خود بیاندازد و ببینید چقدر از یک طلا فروش ثروتمندتر هستید! البته فقط در پرداخت مالیات.

به گزارش خبرگزاری تسنیم عدالت مالیاتی یکی از اصول اساسی چارچوب مالیات‌ستانی در تمامی کشورهای جهان محسوب می‌شود و لازم است دولت و سازمان امور مالیاتی کشور اجرای این اصل در دستور کار خود قرار دهد.

انتهای پیام/131/.

دیگر خبرها

  • نوسان چشمگیر قیمت ها در بازار خودرو؛ کدام خودرو ۹۰ میلیون تومان گران شد؟ | جدول قیمت ها را ببینید
  • بررسی عوامل تاثیرگذار بر قیمت‌های ارز دیجیتال
  • پیش بینی بورس چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • ریزش بورس تا کی ادامه خواهد داشت؟
  • پیش بینی بورس چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳/ نوشداروی دلسردی سهامداران چیست؟
  • مالیات و کاهش قیمت طلا علت اعتصاب زرگران اردبیلی
  • نوسان قیمتی گوشت قرمز از ۴۵۰ تا ۸۸۰ هزار تومان
  • وارن بافت سهام اپل را فروخت | تلاش برای تصاحب بازار کشور های آسیای میانه
  • افزایش شرکت های بورسی در کرمانشاه
  • چرا بورس درجا می‌زند؟!