با چاقو به بازیکن حمله کنند هم او را محروم میکنید؟!
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۱۴۱۲۱
استقلالیها اعتقاد داشتند طرفداری به عمد موی منشا را کشیده و چرا باید کمیته اخلاق محرومش کند؟ سمامی عضو کمیته اخلاق هم روی آنتن آمد و به دفاع از عملکرد کمیتهاش پرداخت. حرفهای دوشنبه شب ۹۰، اما به دل اشکان دژاگه ننشست. او دیروز دست به قلم شد و چیزهایی در این باره نوشت. اشکان حرفهایش را اینطور شروع کرد: «دوست داشتم به عادل فردوسیپور زنگ بزنم و در ۹۰ صحبت کنم، چون حرفهای سمامی، عضو کمیته اخلاق را درباره منشا قبول نداشتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اشکان ادامه داد: «ببخشید فحش دادن به بازیکن معمولی شده. منظورم فحش به مادر و پدر و خانم و بچههای بازیکنان است. ولی ما باید چشم خود را ببندیم و تحمل کنیم. متأسفانه تحمل میکنیم. این را قبول دارم هر جای دیگر هم این اتفاقات میافتد و آدم باید حرفهای رفتار کند ولی ببخشید آقای سمامی در برنامه ۹۰ میگفت به بازیکن حمله هم کردند باید چشمش را ببندد و دفاع نکند، چون اگر دفاع کنیم مثل منشا محروم میشویم. دفاع کردن چیز بدی است.»
دژاگه به این اشاره کرد که هر جای دنیا چنین اتفاقی رخ دهد مسئلهای است بین باشگاه و بازیکن. خود آنها هستند که تصمیم میگیرند نه اینکه کمیته اخلاق فدراسیون محرومش کند. اشکان همچنین نوشت: «باور کنید هر جای دنیا این اتفاق میافتاد از بازیکن عذرخواهی هم میکردند.» اشکان یک بحث مهم دیگر را هم باز کرد: «اگر خدای ناکرده به بازیکن با چاقو یا چیز دیگری حمله شود و او بخواهد از خودش دفاع کند آن موقع هم میخواهید بازیکن را محروم کنید؟ آقای سمامی خیلی دوست دارم بدانم اگر شما جای منشا بودید، چهکار میکردید؟ یک بازیکن یا یک هوادار مثل آن بچه (منظور طرفدار استقلال است) که به او سنگ خورد، چطور؟ میخواهید بگویید آن بچه هم اشتباه کرد به عشق تیمش به استادیوم آمد؟ یا بازیکن اشتباه میکند که فوتبال بازی میکند؟ یا تدارکات اشتباه میکند که بازیکن مصدوم را میخواهد از زمین بیرون ببرد و به او سنگ میزنند؟»
اشکان گلایهای هم به فتحی مدیرعامل استقلال کرد که آیا حرفهای سمامی را درباره منشا پذیرفته است؟ دژاگه همچنین نوشت: «من فکر میکنم اگر جای منشا بودم همینطوری از خودم دفاع میکردم.» او در ادامه نوشت منظورش همه هواداران نیست و فقط هواداران خاطی است: «من هر قدر راجع به این موضوع فکر میکنم، نمیتوانم حرفهای آقای سمامی را قبول کنم، ببخشید!»
حمایت همهجانبه استقلالیها از دژاگه
بعد از درددلهای اشکان دژاگه، استقلالیها برای او سنگ تمام گذاشتند. طرفداران این تیم همهجوره به حمایت از دژاگه پرداختند و برایش جملات محبتآمیز نوشتند. حتی میزان فالوورهای اشکان چندهزارنفری افزایش داشت. بیشتر هواداران هم برای او قلب سبز گذاشتند و از این نوشتند که دوست دارند به استقلال بیاید. خیلیها هم نوشتند اشکان حرف حق زده است. از سویی بعضی هواداران پرسپولیس هم از این بازیکن و تفکراتش دفاع کردند و بعضیها نوشتند اگر منشا بازیکن این تیم بود همینطور از او دفاع میکرد؟ استقلالیها هم تأکید داشتند منظور اشکان از این حرفها کلی است نه فقط منشا یا یک بازیکن خاص دیگر.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: اخلاق پدر استقلال عشق بازی زمین قلب پرسپولیس استقلال اشکان دژاگه منشا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۱۴۱۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این زن شوهرش را با چاقو کشت
صبح ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ فریادهای کمک خواهی زن جوانی به نام مینا در یکی از خیابانهای پاکدشت پیچید. همسایهها که هراسان از خانه شان خارج شده بودند با زن پریشان روبه رو شدند که میگفت شوهرم را کشتم.
همسایهها پلیس را با خبر کردند و وقتی ماموران به خانه زن جوان رسیدند با جسد خونین همسر ۴۲ ساله اش به نام محمود روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.
اعتراف به قتل شوهر
زن جوان در بازجوییها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: ۴ سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روزهای اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم.
تااینکه خانوادههای مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلافهای مان کمرنگ شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک میگرفت.
وی ادامه داد: صبح خواب بودم که بار دیگر همسرم عصبانی شد و مرا کتک زد. او از من خواست تلفنم را به او بدهم که مخالفت کردم و او هم من را روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. برای چند لحظه چشم هایم سیاه شده بود و دست و پا میزدم. نفسم بند آمده بود. در حالی که تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد که روز زمین قرار داشت. من برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربهای به شوهرم زدم. محمود مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. من که ترسیده بودم با جیغ و فریاد از همسایهها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند، اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. برای مینا کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و نوه خردسالشان درخواست قصاص را مطرح کردند.
پدر محمود به قضات گفت: عروسم برای تبرئه خودش دروغ میگوید. پسرم هرگز او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که در درگیری چه اتفاقی افتاده که این زن با بی رحمی پسرمان را به قتل رسانده است. ما حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص داریم.
وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید میخواستم او را
بترسانم تا رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. او او روی زمین افتاد و من خودم را نجات دادم. ولی متوجه شدم محمود غرق خون است. آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. من شروع به داد و فریاد کردم و از همسایهها کمک خواستم.
قاضی گفت: چاقو را برای ترساندن همسرت جلوی قفسه سینه اش گرفتی یا برای دفاع از خودت؟
که زن جوان پاسخ داد: من برای ترساندن همسرم چاقو را مقابلش گرفتم. محمود با دو دستش گلویم را گرفته بود و آرنج هایش را هم روی قفسه سینه ام گذاشته بود. نفسم بند آمده بود و هر لحظه فکر میکردم دیگر زنده نمیمانم. من برای دفاع از خودم چاقو را به دست گرفتم.
با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: رکنا
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟