وقتی روحانی مسئول آتشبس و عقبنشینی بود
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۴۹۷۴۵
به گزارش جهان نيوز، روز گذشته یکی از کاربران توییتر سندی منتشر کرد که نشان میداد در سال 1367، حجتالاسلام حسن روحانی ریاست کمیته آتشبس و عقبنشینی ستاد فرماندهی کل قوا را برعهده داشته است، اما ماجرای این سند چیست؟
اسنادی که در سال 94 رونمایی شد
این سند جزو اسنادی است که در سال 1394 و در نمایشگاهی با عنوان «دیپلماسی و دفاع مقدس» در باغ موزه دفاع مقدس رونمایی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همان زمان عکاس خبرگزاری فارس نیز این نمایشگاه تصاویری تهیه کرده بود که به صورت یک گزارش تصویری در این خبرگزاری منتشر شد. یکی از این تصاویر، نامهای است که حجتالاسلام حسن روحانی، به عنوان رئیس کمیته آتشبس و عقبنشینی ستاد فرماندهی کل قوا، به وزرای ارشاد و خارجه وقت نوشته است. در این نامه، روحانی از وزرای ارشاد و خارجه میخواهد به رسانهها دستور دهند به جای استفاده از توافقنامه الجزایر از عهدنامه ژوئن 1975 استفاده کنند.
سمت روحانی در آن زمان چه بوده است؟
روحانی در دوران جنگ تحمیلی مسئولیتهای متعددی از جمله عضویت در شورایعالی دفاع، عضویت در شورایعالی پشتیبانی جنگ، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور را برعهده داشت.
اما در اواخر جنگ ستادی برای فرماندهی کل قوا تشکیل شد که روحانی در آن ستاد نیز مسئولیت داشت. فرماندهی کل قوا عنوانی است که در اوایل انقلاب بر عهده امام خمینی (ره) بود و ایشان در سال 58 و پس از انتخاب بنیصدر به عنوان رئیس جمهور، وی را به جانشینی فرمانده کل قوا منصوب کردند.
پس از برکناری بنیصدر از ریاست جمهوری در سال 1360، فردی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا انتخاب نشد تا اینکه در اواخر سال 1362 و قبل از عملیات خیبر، حضرت امام حکم فرماندهی جنگ را برای حجتالاسلام و المسلمین هاشمی صادر کردند.
با این حال در اواخر جنگ با توجه به برخی حواشی، حضرت آیت الله خامنهای در نامهای به امام خواستار تشکیل «ستاد فرماندهی کل قوا» شدند تا عنوانی که صرفاً در یک جانشینی خلاصه میشد، به یک تشکیلات برای مدیریت نیروهای نظامی بدل شود. به همین خاطر در روز 12 خرداد سال 67، حضرت امام خمینی (ره) طی حکمی حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی را به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا منصوب کردند.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز 12 خرداد درباره تشکیل این ستاد مینویسد: «دکتر روحانی آمد و درباره ارکان ستاد فرماندهی کل مذاکره کردیم. قرار شده خودم رئیس ستاد باشم. به خاطر اختلاف نظرهای شدید، نتوانستم رئیس مناسبی انتخاب کنم و در انتخاب ارکان، مشکل مهمی نمیبینم.»
به این ترتیب، روند تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا با صدور فرمان حضرت امام آغاز شد. از این تاریخ، تلاشهای هاشمی برای اجرای این فرمان آغاز میشود و ملاقاتهایی را هم با فرماندهان نظامی و مسئولان سیاسی کشور انجام میدهد.
هفتم تیر ماه، نخست وزیر لیستی را برای تعیین اعضای ستاد کل میفرستد، که با تغییراتی به تصویب میرسد. اعضای انتخاب شده از سوی آقای هاشمی، عبارت بودند از: حسن روحانی معاون وقت قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)، سید حسن فیروزآبادی مشاور نظامی نخست وزیر، بهزاد نبوی وزیر صنایع سنگین، غلامرضا آقازاده وزیر نفت، بیژن نامدار زنگنه وزیر جهاد سازندگی، محسن رفیق دوست وزیر سپاه پاسداران، علیرضا افشار سخنگوی سپاه پاسداران، مسعود روغنی زنجانی وزیر برنامه و بودجه، سید محمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد فروزنده رئیس ستاد سپاه پاسداران و غلامعلی رشید معاون کل عملیات فرمانده سپاه پاسداران و محمد باقریان معاون نخست وزیر.
باید توجه داشت که ساختار داخلی ستاد فرماندهی کل قوا هیچگاه منتشر نشد، اما از نامه آقای روحانی به وزرای ارشاد و خارجه وقت میتوان دریافت این ستاد دارای کمیتههای متعددی برای مدیریت «پایان جنگ» بوده که یکی از این کمیتهها، «کمیته آتشبس و عقبنشینی» به ریاست بوده است.
ماجرای توافقنامه الجزایر و عهدنامه ژوئن 1975 چه بود؟
اجلاس سالانه اوپک از ۱۳ تا ۱۵ اسفند ۱۳۵۳ در الجزایر برگزار میشد. شاه ایران و صدام نایب رئیس شورای فرماندهی انقلاب عراق در آن اجلاس شرکت کرده بودند. هُورای بومدین رئیس جمهور الجزایر به درخواست عراق برای حل اختلافهای میان دو کشور ایران و عراق میانجی شد و سران دو کشور هم موافقت کردند و دو جلسه طولانی با حضور شاه، صدام و بومدین تشکیل گردید. در آخرین جلسه سران اوپک، بومدین خطاب به سران کشورها اعلام داشت: «خوشوقتم به اطلاع شما برسانم که روز گذشته یک توافق کلی بین دو کشور برادر ایران و عراق برای پایان دادن به اختلافهای آنها حاصل شد» و سران دو کشور پس از پایان مذاکرات اعلامیه مشترکی را در ۶ مارس ۱۹۷۵ (۱۵ اسفند ۱۳۵۳) صادر کردند که در آن اصول مورد توافق طرفین ذکر شده بود.
در جهت اجرای این اصول، وزرای امور خارجه ایران و عراق با حضور وزیر امور خارجه الجزایر از تاریخ 15 مارس تا 13 ژوئن (24 اسفند 1353 تا 23 خرداد 1354) به ترتیب در تهران، بغداد، الجزیره و بغداد گرد آمدند. نتیجه این چهار نشست که سه ماه به طول انجامید، امضای «عهدنامه مربوط به مرز مشترک و حسن همجواری بین ایران و عراق» در 13 ژوئن 1975 (22 تیر ۱۳۵۴) در بغداد بود. این عهدنامه دارای یک مقدمه، 8 ماده، یک الحاقیه و سه پروتکل همراه با ضمائم بود.
بعد از امضای این اسناد چهار پروتکل تکمیلی دیگر نیز در مورد کلانتران مرزی، تعلیف احشام، استفاده از آب رودخانههای مرزی و مقررات کشتیرانی در شط العرب تنظیم و در ۲۶ دسامبر ۱۹۷۵ (۵ دی ۱۳۵۴) در بغداد به امضاء وزیران امورخارجه رسید و پس از آن مجالس قانونگذاری دو کشور عهدنامه مرزی و حسن همجواری و پروتکلهای مربوطه را تصویب کردند و اسناد آن را در ۲۲ ژوئیه ۱۹۷۶ (31 تیر ۱۳۵5) در تهران مبادله شد و از همان تاریخ به مورد اجرا درآمد.
عهدنامه مرزی که عنوان رسمی آن «عهدنامه مربوط به مرز دولتی و حسن همجواری بین ایران و عراق» میباشد، مهمترین قراردادی است که بین دو کشور به امضاء رسیده است. این عهدنامه و پروتکلهای ضمیمه آن به منزله فیصله یافتن کلیه اختلافهای دو کشور تلقی گردید.
عراق بعد از امضای عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر هیچگاه به دنبال اجرای کامل آن نبود و برای اینکه بهانهای برای تجاوز در دست داشته باشد از تحویل و تحول مناطق مرزی که طبق معاهده الجزایر میبایست انجام میشد خودداری کرد. (مناطقی مثل خان لیلی، میمک و قصر شیرین) بنابراین، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 عراقیها که به زعم خود قرارداد مرزی 1975 الجزایر را در شرایط نامساعدی پذیرفته بودند، درصدد لغو این قرارداد برآمدند.
در نهایت در شهریور ماه 59 صدام حسین با باطل اعلام کردن عهدنامه مرزی 1975 و نقض منشور ملل متحد حمله همهجانبه به خاک ایران را آغاز کرد. بر این اساس، صدام در مقابل دیدگان خبرنگاران و دوربینهای تلویزیونی آن کشور در مجلس شورای ملی عراق معاهده 1975 الجزایر را پاره کرد و پنج روز بعد با اسم رمز «یوم الرعد» طولانیترین جنگ قرن بیستم را علیه ملت ایران تحمیل کرد. با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد تأکید روحانی بر عهدنامه ژوئن 1975 به دلایل حقوقی بوده باشد، زیرا توافقنامه اولیه الجزایر که بین شاه و صدام امضاء شده بود، به صورت کلی بود و الزامی را برای کشورها در پی نداشت، اما پس از تصویب این توافقنامهها در مجلس ایران و عراق، این تعهدات به صورت قطعی درآمده بود، البته احتمالات دیگری نیز برای نگارش این نامه وجود دارد که بهترین فرد برای بیان علت این نگارش این نامه خود روحانی است.
منبع:فارس
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۴۹۷۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موضعگیری وزیر بهداشت عراق درباره مجروحان در غزه
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری عراقی واع، مقام ارشد بهداشتی عراق از ابراز آمادگی بغداد برای کمک به زخمی شدگان غزهای خبر داد.
صالح الحسناوی وزیر بهداشت عراق از آمادگی کامل بغداد برای پذیرش مجروحان فلسطینی در مراکز درمانی دولتی و خصوصی این کشور خبر داد.
وی بیان کرد: بر اساس تصمیمات و دستورات دولت، وزارت بهداشت عراق برای پذیرش مجروحان فلسطینی چه در مراکز درمانی دولتی و چه در بیمارستانهای خصوصی از آمادگی کامل برخوردار است.
این در حالی است که پیش از این، دفتر اطلاعرسانی دولتی در نوار غزه آمار مربوط به تجاوز و نسلکشی رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین را در دویستمین روز جنگ علیه نوار غزه بهروزرسانی کرد.
بر اساس آمار این مرکز، رژیم صهیونیستی در ۲۰۰ روز گذشته مرتکب ۳۰۲۵ مورد جنایت کشتار جمعی با ۴۱هزار ۱۸۳ شهید یا مفقود شده که از این تعداد پیکرهای ۳۴هزار ۱۸۳ شهید به بیمارستانها انتقال یافته است و ۷۰۰۰ نفر هنوز مفقود هستند. ۷۷هزار ۱۴۳ نفر هم مجروح شدهاند.
۱۴۷۷۸ نفر از شهدا کودک هستند که ۳۰ کودک بر اثر قحطی و گرسنگی جان خود را از دست داده اند و ۹۷۵۲ نفر از شهدا زن هستند. بر این اساس ۷۲ درصد شهدای غزه زن و کودک هستند. ۱۷هزار کودک در نوار غزه پدر و مادر یا یکی از آنها را از دست داده اند.
۴۸۵ نفر از شهدا کادر درمان و ۶۷ نفر آنها از نیروهای دفاع مدنی هستند.
در این مدت ۱۴۰ خبرنگار هم به شهادت رسیدهاند.
۱۱هزار زخمی برای دریافت مداوای لازم باید به خارج از نوار غزه اعزام شوند و ۱۰هزار بیمار سرطانی با مرگ دست و پنجه نرم میکنند و به معالجه نیاز دارند.
یک میلیون و ۹۰ هزار نفر از ساکنان نوار غزه به علت پیامدهای ناشی از آوارگی به بیماریهای مسری مبتلا هستند که ۸۰۰۰ نفر آنها به عفونت کبدی دچار هستند.
۶۰هزار زن حامله در نوار غزه به علت فراهم نبودن مراقبتهای پزشکی در معرض خطر قرار دارند و ۳۵۰هزار بیمار صعب العلاج به علت وارد نشدن دارو با مرگ مواجه هستند.
در ۲۰۰ روز جنگ نسل کشی رژیم صهیونیستی در نوار غزه بیش از ۵۰۰۰ نفر بازداشت و ربوده شدهاند که ۳۱۰ نفر آنها از کادر درمان و ۲۰ نفر خبرنگار هستند.
از هفتم اکتبر گذشته تا کنون حدود ۲ میلیون نفر در نوار غزه آواره شدهاند و ۱۸۱ مقر دولتی به صورت کلی، ۱۰۳ مدرسه و دانشگاه به صورت کلی و ۳۰۹ مدرسه و دانشگاه به صورت جزئی، ۲۳۹ مسجد به صورت کلی و ۳۱۷ مسجد به صورت جزئی و سه کلیسا از سوی اشغالگران هدف قرار گرفته و تخریب شدهاند.
رژیم صهیونیستی ۸۶هزار واحد مسکونی را به صورت کامل و ۲۹۴هزار واحد مسکونی را به صورت جزئی تخریب کرده است به طوری که دیگر مناسب زندگی نیستند.
۳۲ بیمارستان و ۵۳ مرکز بهداشتی از چرخه خدمترسانی خارج شده و ۱۶۰ مرکز بهداشتی و ۱۲۶ خودرو امدادی هدف حمله اشغالگران قرار گرفته است.
۲۰۶ مرکز آثار باستانی و میراث فرهنگی نوار غزه هم هدف حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.
در ۲۰۰ روز گذشته بیش از ۷۵۰۰۰ تُن مواد منفجره بر سر مردم غزه ریخته شده و خسارت مستقیم وارد شده به نوار غزه در برآوردهای اولیه، بیش از ۳۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
کد خبر 6086918