روایت بهروز افخمی از پشتپرده پیشنهاد یارانه ۵۰ هزار تومانی مهدی کروبی
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۸۸۳۰۶
ایدئولوگ یارانه پنجاههزار تومانی مهدی کروبی اعتقاد دارد امروز دولت روحانی باید با رساندن قیمت بنزین به ۷۵۰۰ تومان، به هر ایرانی ۵۰۰ هزار تومان یارانه بدهد.
به گزارش خبرآنلاین، شاید باورش برایتان سخت باشد، اما کسی که اولین بار تئوری یارانه ۵۰ هزار تومانی را مطرح کرده است نه یک اقتصاد دان و نه حتی یک سیاستمدار که کارگردان سینما و مجری جنجالی پیشین برنامه هفت بوده است؛ بهروز افخمی!
با او در کافه خبر از طرح آزادسازی حاملهای انرژی و پرداخت یارانه سخن گفتهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او درحالی اینها را میگوید که تقریبا غیر از خودش و محمود احمدینژاد کمتر کسی چنین عقیدهای دارد. مثلا وقتی در سال ۹۶ چنین ادعایی از سوی احمدینژاد مطرح شد که میخواهد یارانه ۲۵۰ هزار تومانی بپردازد، یکی مثل شهرام جزایری در تمسخر ایده پوپولیستی رئیس جمهور پیشین گفته بود: «من ۲/۵ میلیون یارانه میدهم! کاری ندارد که! اسکناس چاپ میکنیم و میدهیم. چه اهمیتی دارد چه بلایی سر مردم میآید!» این گفتههای افخمی را بخوانید و خودتان درباره ایدههای اقتصادیاش قضاوت کنید.
قبل از انتخابات ۹۶با هم یک گپ اقتصادی زدیم و بحثی درباره بانکها و پولی که تولیدشده و قیمت واقعی دلار که یک روز میترکد، اتفاقی که در عمل افتاد و از آن روز به بعد الکی باور دارم که اگر پول داشتم از بهروز افخمی بپرسم که چه کارش کنم!
به عنوان کارشناس اقتصادی هم نظر میدهم و عیبی ندارد! ولی خداوکیلی از آقای روحانی بپرسید که بنزین را چند حساب میکند؟ یعنی ما کاری به ۱۸ میلیارد دلاری که میگویند در سه ماهه اول در تبدیل دلار ۴۲۰۰ تومانی گم شد، نداریم. اما الان بنزین را چند دارد حساب میکند و با کی؟ یعنی اگر قرار باشد بنزین به قیمت واقعی حساب شود که جلوی قاچاق و دزدی کردن خیلیها گرفته میشود باید با چه عددی توزیع شود.
پنج هزارتومان میشود.
نه، از پنج هزار تومان بیشتر میشود. الان در جلسات مختلفی در سطوح عالی این بحث هست. اما در کشور ما برای اینکه یک چیزهایی را حفظ کنیم، باج داده ایم و بنزین جزو آن باج هاست.
به کی؟به مردم.
کدام مردم؟ ۵ درصد مردم.
اینطوری نیست. گویا ملاحظه برخی نهادها وجود دارد که تابه حال چندبار مصوبه افزایش قیمت بنزین تاییدشده و نشده...
نه اولا که بالا رفتن قیمت بنزین باید پشتوانه طرح پرداخت مستقیم یارانه باشد که باعث میشود یارانه هر ایرانی به پانصد هزار تومان برسد. پانصد هزار تومان را الان به هر کسی اعم از بیکار و غیربیکار بدهند که یک خانواده سه نفره دارد یک میلیون و پانصد هزار تومان یارانه داشته باشد آنوقت اینجا به پاریس تبدیل میشود.
انفجار نقدینگی خواهیم داشت.
نه، نداریم. حتی کسانی که خودشان را کارشناس اقتصاد میدانند و میگویند که اقتصاد علم است و در آن دخالت نکنید، خودشان بلد نیستند یا اینکه میخواهند مردم را گول بزنند. وقتی بنزین لیتری هفت هزار و پانصد تومان شود مقدار نقدینگی که از خود پمپبنزینها به دست میآید، به یارانه مردم اضافه شود. هیچ نقدینگی جدیدی قرار نیست چاپ کنید.
تورم روانی و شوک را نادیده میگیرید.
اصلا. این حرفها مال کسانی است که آگاه یا ناآگاه در خدمت یک طبقه بسیار ثروتمند هستند. یعنی به آنها همه جور رشوهای میدهند و مردم را تا حد گرسنگی کامل میکشانند. با خرافههایی از قبیل: همین تورم روانی. کدام تورم روانی؟ وقتی بنزین هفت هزار و پانصد تومان شود روی چه چیزی مستقیم اثر میگذارد؟
حمل و نقل کالا.
یک پاکت شیر در مغازه تنها یک درصد افزایش قیمت پیدا میکند. با توجه به اینکه میدانید طرح پنجاه هزار تومان مال من بود و من گفتم و حزب اعتماد ملی هم کاملا با آن مخالف بود، ولی اعلام شد و همان باعث شد که آقای کروبی آن سال ۸۴ برای همان طرح کلی رای بیشتر بیاورد. آن موقع پنجاه هزار تومان _موقعی که ما گفتیم_ واقعا معادل پانصد هزار تومان الان قدرت خرید داشت. الان پانصد هزار تومان باعث میشود که هر خانواده ۴ نفره دو میلیون تومان در ماه داشته باشد صرفنظر از اینکه از جایی حقوق میگیرد، کار میکند یا نمیکند. بیمه بیکاری میگیرد یا نمیگیرد. حالا فرض کنید که همان کسانی که صنعت و اقتصاد مملکت را اداره میکنند و روی آن چنبره زدهاند قیمتها را ۱۰ برابر کنند. عیبی ندارد، قیمت بنزین هم ۱۰ برابر میشود و آن موقع به لیتری ۷۵ هزار تومان میرسد و یارانه هرکسی هم پنج میلیون تومان میشود. اگر کسی واقعا بخواهد کاری کند که دیگر طبقات ثروتمند از دولت رشوه نگیرند، میتواند به شرطی که بنا بر این باشد که این طرح به جایی برسد که یک عده میگویند اصلا یک درصد به جنس تمام شده مان اضافه نشده است. برای چی قیمت را دوبرابر کنیم. بالاخره رقابتی وجود دارد. یک عده تاجر ملی وجود دارند و یک عده آدمهایی که دلشان برای مملکت میسوزد و آنها کار میکنند. این تورم روانی جز خرافه و جز گول زدن مردم برای اینکه ثروتمندان ثروتمندتر شوند، نیست.
چرا بنزین گران نمیشود؟ چون یک عده دارند نانشان را از بنزین در میآورند. نه قاچاق بلکه رانندگی. به او اگر بگوییم رانندگی نکن بنزین گران شده، ولی ماهی پانصد هزار تومان بگیر، قبول نمیکند، چون معلوم نیست یک ماه باشد و ماه دیگر نباشد و به سیستم اصلا اعتمادی ندارد.
نه، اینطوری نیست.
ولی سیستم قبول کرده که باج دهد.
اولا کسی که واقعا میخواهد یک مملکت را داره کند، باید در نظر داشته باشد که همین الان رقابتی که با همین ویز و سیستمهایی مثل اسنپ بوجود آمده باعث شده که قیمت حمل و نقل به نصف یکسال پیش برسد. اگر قرار باشد قیمت بنزین هفت هزار و پانصد تومان باشد یک مسیر معمولی که الان با بیست هزار تومان طی میشود آن موقع به سی هزار تومان میرسد. من همه اینها را حساب کردهام. یعنی نه آن راننده میترسد از اینکه قیمت بنزین هفت هزار و پانصد تومان شود و نه طرح یارانه دو میلیون تومانی برای یک خانواده ۴ نفره را نپذیرد. اصلا چنین اتفاقاتی نمیافتد. موضوع این است که مملکت بدون تفکر درازمدت و بدون محاسبات ساده با کوشش برای درز گرفتن و حل کردن لحظه به لحظه مشکلات روزمره، پیش میرود.
اصفهان شلوغ میکند، ولی کسی نمیگوید آب نداریم. خوزستان نیشکر یکباره علم میشود و دولت پول میدهد، اما کسی نمیگوید این خصوصی شده و اصلا چرا دولت باید پول بدهد؟ چون این دلهره وجود دارد.
چرا انقدر قضیه را پیچیده میکنید؟ الان با رساندن قیمت بنزین به قیمت فوب یعنی همان مصوبه مجلس که گفته ۹۰ درصد قیمت فوب که الان هر لیتر بنزین ۶۰ سنت است و اگر با دلار حدود یازده هزار تومان حساب کنید حدود هفت هزار تومان میشود. مالیات بر ارزش افزوده را هم طبعا باید بگیرم. اصلا این قانون است و اگر به قانون مجلس عمل شود تقریبا همه مسائل حل میشود.
آیا مگر به قانون بازنشستگی عمل میشود؟
خیلی جالب است نمایندگان مجلس قانون مینویسند و بعد دولت به هیچ وجه عمل نمیکند و نمایندگان مجلس هم یک قانون جدید مینویسند.
دولت که عمل میکند بعضی جاهای دیگر عمل نمیکنند.
نه عمل نمیکند. در مورد قانونی که مجلس تصویب کرده ۹۰ درصد قیمت فوب محاسبه شود.
افزایش حقوق کارمندان با توجه به نرخ تورم که عمل نمیشود. البته قدرت خرید همچنان همینی که الان هست باقی میماند.
نه. نمیماند.
اگر پرداخت شود، نمیماند.
موقعی که این طرح را دادم با اولین کسی که مشورت کردم، آقای دکتر نوبخت در مجلس بود. آن موقع بنزین لیتری ۵۰ تومان بود و حساب کرده بودم که با همسان کردن قیمت بنزین با قیمت بینالمللی میتوان به هر نفر ۲۰ هزار تومان یارانه داد. به دکتر نوبخت گفتم و مرا تشویق کرد و گفت: شما در کار اقتصاد هم صاحب نظر هستی، ولی این باعث میشود که ما یک تورم ۵۰ درصدی داشته باشیم. چون ۱۵ هزار میلیارد تومان برای انجام دادن این طرح لازم داریم و الان ۴۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی داریم که میشود یک سوم آن بنابراین ۳۰ درصد قیمتها بالا میرود و ۵۰ درصد هم به دلیل تورم روانی که خواهیم داشت، حساب کنید.
خب احتمالا بیشتر کارشناسان همین نظر را دارند!
من واقعا فکر کردم که دیگر بحث معنایی ندارد و فقط کمی غر زدم که این طرح نقدینگی لازم ندارد و از خود پمپ بنزین در میآید. آن موقع ما یک سوم بنزین مان را وارد میکردیم. گفتم به فرض که مردم بنزین هم مصرف نکنند و ۳۰ درصد هم مصرف بنزین افت کند، بنزینی که داریم وارد میکنیم، وارد نمیکنیم و قیمتش را به صورت دلاری صرفه جویی میکنیم بنابراین اصلا نقدینگی وجود ندارد و لازم نیست که حساب شود. به یکی گفتم دکتر نوبخت با من اینطوری صحبت کرد و خوشم نیامد و فکر کردم که با مردم به نحوی صحبت میکنند که شما در این حرفها دخالت نکنید و اینها علم است و ما بلدیم. گفت: اصلا اینکه علم است و ما بلدیم را تو از کجا آوردی؟ چرا فکر کردی وقتی میگوید که ۳۰ درصد به نقدینگی اضافه شود ۳۰ درصد هم به تورم اضافه میشود. گفتم این که با عقل من هم جور در میآید برای اینکه فرض کنید ۱۰ تا سیب و ۲۰۰ تومان هم برای خریدن آن ۱۰ تا سیب داریم پس هر سیب ۲۰ تومان میارزد. اگر به نقدینگی اضافه کنیم و ۴۰۰ تومان در نظر بگیریم، چون تعداد سیبها زیاد نشده قیمت هر سیب ۴۰ تومان میشود.
گفت: آخر کی به تو این را گفته و مگر تو اقتصاد خواندهای که یک چنین حرفی میزنی؟ گفت: عزیزم نقدینگی به نسبت سرعت گردشی که دارد روی تورم تاثیر میگذارد. به طور معمول حساب میکنند که بین ۱۰ تا ۱۵ درصد مقدار نقدینگی که به نقدینگی معمول اضافه میکنید تورم ایجاد میشود. یعنی اگر شما نقدینگی را دوبرابر کنید ۱۵ درصد آن دو برابر به قیمتها اضافه میشود. درواقع حتی در این مورد هم محاسبه دکتر نوبخت غلط بود و هرکسی در سال اولی که اقتصاد بخواند این را یاد میگیرد.
این را به چه کسی پیشنهاد دادید؟
به کروبی. این مربوط به سال اول مجلس بود یعنی آن موقعی که ۲۰ تومان بود. ۵ سال بعد مطابق حساب من این مقدار به ۵۰ هزار تومان رسیده بود. خیلی جالب بود موقعی که این طرح را گفتم، برای یکی از مصاحبههای قبل از عید ۸۴ آقای کروبی بود. سوال و جواب مصاحبهها با آقای خاتمی و کروبی را خودم مینوشتم که معمول هم هست. مثل کسانی که مصاحبههای ریاست جمهوری را مینویسند. براساس حرفهای خودشان مصاحبه را تنظیم میکردم. سوال و جواب را خودم مینوشتم و به آقای خاتمی میدادم میخواند و در صورت تائیدشان چاپ میشد. با آقای کروبی هم همینطور بود. سه هفته به عیدی مانده بود که انتخابات در جریان بود. من داشتم مصاحبهای که سوال و جوابش را خودم نوشته بودم میخواندم تا آقای کروبی هرچه را میخواهد تغییر دهد و آماده چاپ کنیم. رسیدم به اینکه به هر ایرانی بالای ۱۸ سال اعم از زن و مرد و بیکار و غیربیکار پنجاه هزار تومان تعلق بگیرد. از آنجا که آن موقع با انفجار جمعیت روبه رو بودیم و برای اینکه رشد جمعیت بیشتر از این مقدار نشود بالای ۱۸ سال را در نظر گرفته بودیم. کروبی گفت: واقعا همه جوانبش را حساب کرده ای؟ بگذار با اقتصاددانهای حزب اعتماد ملی مطرح کنم. گفتم حاج آقا من سوال و جواب را خط زدم و سر سوال و جواب بعدی برویم. گفت: چرا ناراحت شدی؟ گفتم ناراحت نشدم الان سه هفته مانده به عید. اگر قرار باشد این طرح را اعلام کنیم و فقط بدنامی اش برایمان نماند باید همین الان اعلام کنیم و با قطعیت و با تکرار طوری که حرف به شهرستانها و دهات و جایی که ۵۰ هزار تومان در ماه و ۲۰۰ هزار تومان برای یک خانواده چهارنفری اهمیت دارد، برسد. همین الان هم دیر است و باید این را به روزنامه شرق برسانم که منتشر شوم و تازه بعد از عید روی آن کار کنیم و دو ماه بیشتر وقت نداریم. اما شما میگویید با حزب اعتماد ملی و اقتصاددان هایش صحبت کنید. معلوم است که همه مخالفت میکنند. اصلا اولین ایراد این طرح این است که یک غیراقتصاددان طراح آن بوده است. ضمن اینکه آقای کروبی! اصلا رئیس جمهور از اقتصاددانها تبعیت نمیکند بلکه خط سیاسی خودش را دارد و جهت گیری اقتصادی مشخصی دارد که اقتصاددانها باید بهترین راه را برای انجام دادنش پیدا کنند. قبول کرد و گفت که بنویس. نوشتیم و چاپ شد و شلوغ شد به طوری که اصلا حزب اعتماد ملی به هم ریخت. گفتند که میخواهند استعفا دهند، چون خودشان با کروبی نشسته اند، دوخته اند و یک کلام هم از ما نپرسیده اند. سه، چهار روز فشار زیادی بود و یکباره فروکش کرد و دیگر صحبتی از درون حزب نشد.
چه شد که اعتراضها قطع شدند؟
درواقع اقتصاددانهای مرتبط با حزب اعتماد ملی همگی استادی داشتند که آن موقع پیر و بازنشسته بوده و سالها در خانه نشسته بوده است. آنها از او شنیده بودند که طرح بسیار خوبی است و مورد تائید آن استاد پیر قرار گرفته است. اسمش یادم نرفته، ولی میتوانید از خود بچههای حزب اعتماد ملی مثلا از خود حسین کروبی بپرسید احتمالا خواهد گفت. از تقی بپرسید خواهد گفت. این استاد گفته بود ۵۰ هزار تومان باعث نمیشود که آدم بتواند با آن ماشین اخرین سیستم بخرد. ۵۰ هزار تومان کفش ملی را به حرکت درمیآورد و برای صنایع داخلی مایه گردش مالی میشود و تولید داخلی را تقویت میکند. به جنبههایی اشاره کرده بود که من اصلا آن لحظه طراحی بدان توجه نداشتم. من به چیزهایی توجه داشتم که الان خیلی بهتر از آن موقع مناسب اجرای این طرح است. آن موقع یکی از نقاط ضعف این طرح که خودم هم میدانستم این بود که گاز به خیلی از دهات و روستاهای مخصوصا مناطق سرد نرسیده بود. نفت سفید استفاد میکردند که نمیدانستیم باید کوپنی کنیم یا اینکه چگونه جلوگیری کنیم از اینکه اینها را بخرند و در ماشینها بریزند. مثلا تصفیه خانههای الکی در دهات درست نشود و از طرفی مردم سرما نخورند و یخ نزنند. گرفتاری این که پولی که میخواهند بابت نفت سفید بدهند را خرج چیز دیگری کنند و بچه شان سرما بخورد. الان ۹۷ درصد روستاهای مناطق سرد ایران هم گازکشی شده است. مطلب این است که آن موقع این طرح کمتر از الان قابل اجرا بود. الان خیلی بیشترقابل اجرا و کارآست.
منبع: فرارو
کلیدواژه: بهروز افخمی یارانه مهدی کروبی یارانه 50 هزار تومانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۸۸۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تولید زیر تیغ واردات یارانهای!
سازوکار تخصیص ارز چگونه باید باشد؟ شاید این مهمترین سؤال در شرایط فعلی است که با هر بار رمکردن ارز، فشار بر ملت مضاعف و فریادشان بلند میشود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چالشها از نظر سیاست تخصیص ارز و مدیریت بهینه منابع ارزی، بهویژه در زمینه سیستم ارزی چندنرخی، همچنان باقی است. تخصیص نادرست منابع ارزی با اعطای ارز 28 هزارو 500 تومانی موجب شده است منابع ارزی به جای اینکه در جهت رشد اقتصادی هزینه شوند، بیشتر به واردات کالاهای اساسی تخصیص یافته که نه تنها نتوانسته است قیمت واقعی کالاها در بازار آزاد را کنترل کند بلکه در حال حاضر همه کالاها با قیمت نزدیک به دلار بازار آزاد معامله میشوند و تنها این تخصیص ارز، رقیب بازار تولیدات داخلی شده و رشد اقتصادی را محدود و مزایای بالقوه دیپلماسی انرژی هوشمند و ظرفیتسازی داخلی را تضعیف کرده است. به منظور به حداکثر رساندن سهم بخش انرژی در توسعه اقتصادی و درآمدهای ارزی، پرداختن به مسائل مربوط به سیاست ارزی، تخصیص منابع و برنامهریزی اقتصادی ضروری است. در حالی که به دنبال تقویت تولید داخلی و رشد اقتصادی هستیم، اطمینان از تخصیص منابع ارزی به شیوهای استراتژیک و کارآمد بسیار مهم است. این امر شامل اجتناب از یارانههای ارزی غیرضروری برای واردات است که میتواند تولید داخلی را خفه کند، اتکا بر کالاهای خارجی را افزایش و ذخایر ارزی را کاهش دهد.
اتکا بر دیپلماسی هوشمند انرژی و استفاده حداکثری از ظرفیت دانش داخلی نقشی مهم در ارائه کمکهای ارزی قابل توجه به ایران به ویژه در مواجهه با چالشهای اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی داشته است. رویکرد دولت در بخش انرژی که با تمرکز بر اهرمگذاری تخصص داخلی، توسعه بازار و بومیسازی فناوری مشخص میشود، نه تنها تابآوری انرژی کشور را تقویت، بلکه به درآمد ارزی و رشد اقتصادی نیز کمک کرده است.
ایران با بهرهگیری از دانش و منابع داخلی کشور توانسته است وابستگی خود را به فناوریها و تخصصهای خارجی کاهش دهد و از این طریق ارز ارزشمندی را در داخل کشور حفظ کند. بومیسازی فناوری و استفاده از استعدادهای داخلی نه تنها توانمندیهای انرژی ایران را افزایش داده، بلکه از خروج ارز بهویژه در شرایط نااطمینانی اقتصادی و تحریمها جلوگیری کرده است. این تمرکز استراتژیک بر ظرفیتسازی داخلی و بومیسازی فناوری، ایران را قادر ساخته است ثبات و استقلال اقتصادی خود را در برابر فشارهای خارجی حفظ کند.
دولت باید به جای تداوم سیاست ارز چندنرخی با اجرای طرح کالابرگ الکترونیک که کالاهای ضروری را با قیمتهای بهینه در انتهای زنجیره مصرف در اختیار خانوارها قرار میدهد، به سمت استفاده بهینه از منابع ارزی خود جهت توسعه اقتصادی سوق یابد. علاوه بر این، حرکت به سمت نرخ ارز واحد با قیمتگذاری تعادلی میتواند به ثبات بازار ارز نیز کمک شایانی کند.
اتکای ایران بر دیپلماسی انرژی هوشمند و ظرفیتسازی داخلی در ایجاد درآمدهای ارزی و حفظ رشد اقتصادی در زمانهای چالشبرانگیز تشدید تحریم کشور مؤثر بوده است. دولت باید به جای اعطای ارز ارزانقیمت به واردات که خود باعث سرکوب تولید داخل، افزایش واردات و به خطر افتادن امنیت غذایی و نابودی منابع ارزی کشور خواهد شد، تمرکز خود را بر حمایت هوشمند از سبد هزینه خانوار قرار دهد و منابع ارزی را صرف توسعه اقتصادی و تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز کند. باید دولت با اجرای طرح کالابرگ الکترونیک، معادل کالای موردنیاز بهینه هر خانوار را در اختیار هر نفر قرار دهد و از طرف دیگر به سمت تکنرخیشدن ارز کشور با قیمت تعادلی بین بازار آزاد و بازار مبادله ارزی حرکت کند.
بازگشت امضاهای طلایی ارزی و نابودی منابع نفتی کشور!
محمدعلی شایاناصل، کارشناس اقتصادی با اشاره به لزوم تخصیص بهینه منابع نفتی کشور به «جوان» میگوید: تخصیص نادرست منابع و تداوم نظام ارزی چندنرخی در اقتصاد مانع رشد اقتصادی ایران شده و به هدررفت منابع ارزی و تضعیف درک عملکرد اقتصادی کشور منجر شده است، از همین رو تخصیص منابع و برنامهریزی اقتصادی برای منابع ارزی حاصل از نفت ضروری است. ایران با تمرکز بر تخصیص استراتژیک منابع ارزی به سمت تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز با ارتقای تولید داخلی و کارایی اقتصادی خود، میتواند بر چالشهای ناشی از یک نظام ارزی پراکنده و چندنرخی بدون هیچ چشمانداز مشخصی فائق آید.
این کارشناس حوزه اقتصادی با اشاره به لزوم تخصیص منابع نفتی در جهت تکمیل زنجیره ارزش نفت اظهار میکند: توسعه پتروپالایشگاهها و تکمیل زنجیره ارزش نفت با دلارهای نفتی برای رشد اقتصادی در ایران حیاتی است، با این حال سیاست اشتباه ارزی و تخصیص نادرست منابع ارزی، توانایی کشور را در استفاده کامل از منابع انرژی برای توسعه اقتصادی محدود کرده است. برای بازگشایی ظرفیت رشد اقتصادی، اولویت دادن به تخصیص مناسب منابع ارزی به ویژه در سال منتهی به جهش تولید و مشارکت مردم ضروری است. با پرهیز از یارانههای ارزی غیرضروری برای واردات نظیر اعطای ارز 28 هزارو 500 تومانی از سوی بانک مرکزی ایران میتوان اطمینان حاصل کرد که از منابع ارزی به طور مؤثر برای ارتقای تولید داخلی، افزایش رشد اقتصادی و تضمین آینده انرژی کشور استفاده میشود.
وی ادامه میدهد: اعطای ارز ارزان به واردات، ضمن سرکوب تولید داخلی و به خطر انداختن امنیت غذایی، مانع توسعه اقتصادی و خودکفایی ایران شده است. تخصیص یارانههای فرایندی و سرکوب قیمتهای نسبی تأثیر مخربی بر بخش کشاورزی داشته و باعث ازدستدادن خودکفایی و تابآوری اقتصادی شده است. علاوه بر این، پدیده مخرب اقتصاد یارانهای، چالشهای پیشروی اقتصاد ایران را تشدید کرده و به تخصیص نادرست منابع منجر خواهد شد که مانع رشد اقتصادی کشور و تخصیص صحیح منابع در جهت توسعه زنجیره ارزش خواهد شد.
وی در پایان خاطرنشان میکند: از همه مهمتر اینکه نرخ ارز 28 هزارو 500 تومانی دوباره امضاهای طلایی ارزی را به کشور بازگرداند و دوباره مسئله رانت، حرف اول را خواهد زد. حال که قیمت دلار در بازار آزاد به بیش از دو برابر ارز 28 هزارو 500 تومانی رسیده و بیش از 20 میلیارد دلار ارز 28 هزارو 500 تومانی اعطا شده است، متوسط قیمت مبادلهای کالاهای اساسی در سطح بازار نزدیک به قیمت ارز بازار آزاد و 65 هزار تومان است و سیاست تخصیص ارز چندنرخی کاملاً غیرعملیاتی است و تنها موجب بازگشت امضاهای طلایی ارزی و نابودی منابع نفتی کشور خواهد شد.
منبع:جوان
انتهای پیام/