Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت24 -غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگویی جملاتی درباره نسبت اعتراضات مخالفان لوایح چهارگانه با شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که انعکاس زیادی داشت.

مصباحی مقدم با یادآوری پیچیدگی‌های فنی و حقوقی لوایح مرتبط با FATF، ابتدا توضیح داد که برای تصمیم‌گیری در این خصوص «تقاضا کردم چند نفر متخصص حقوق بین‌الملل را به کار بگیرند تا این دو کنوانسیون را برای ما استخراج کنند و به طور کامل توضیح دهند، آنگاه است که ما می‌توانیم تصمیم بگیریم که بپیوندیم یا نپیوندیم، یا اینکه شرط بگذاریم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» بعد از این توضیحات او استدلال کرده است: «حال چطور بسیاری از مردم به خودشان اجازه می‌دهند که به نمایندگان مجلس و اعضای شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت نظام تکلیف کنند که این کار را بکنید یا نکنید؟»

او همچنین گفته است: «بالاخره این نظام رهبری دارد، مجلس دارد، این نظام جایگاهی مثل شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام دارد. مجمع تشخیص نزدیک به ۵۰ نفر عضو دارد که هرکدام از اینها رئیس ‌جمهوری و معاون رئیس‌ جمهوری و وزیر و چند دوره نماینده مجلس بوده‌اند، آیا به اینها هم نمی‌خواهید اعتماد کنید؟ پس به چه کسی می‌خواهید اعتماد کنید؟»
اول از هر چیز درخصوص این سخنان به نظر می‌رسد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یک نکته اساسی را فراموش کرده که در نظام‌های سیاسی مردمسالار، ملت صاحبان اصلی حکومت هستند و یکی از نتایج ساده و طبیعی چنین موقعیتی برای مردم آن است که هر جمعی از آنها محق به بیان اعتراض، انتقاد و نظر خود درباره مسائل مختلف خطاب به حکام خویش می‌باشند. خصوصاً اینکه همین موقعیت مردم در سخنان بنیانگذار انقلاب با توصیف «ولی نعمت» حاکمان بازتاب یافته است. به عبارت دقیق‌تر هم معتقدین به دموکراسی و هم مؤمنین به حکومت دینی، «مردم» و به تبع آن حق آنها را در رأس حاکمیت مطلوب می‌دانند. حال سؤال این است که آقای مصباحی مقدم که همواره خویش را متعهد به هر دوی این نگاه‌ها در حکومتداری می‌داند، چگونه این حق مسلم ملت را زیر سؤال برده ‌است؟
مسأله دوم اما جایی است که آقای مصباحی مقدم با اشاره به مقامات مختلف کشوری و ترکیب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام پرسیده‌ است: «آیا به اینها هم نمی‌خواهید اعتماد کنید؟ پس به چه کسی می‌خواهید اعتماد کنید؟» در این رابطه هم باید به چند موضوع اشاره کرد؛ از این گذشته که معترضان اخیر مجمع تا چه اندازه می‌توانند نماینده معدل افکار عمومی جامعه باشند، باید گفت اینکه اگر فرض بگیریم سلب اعتمادی از نهادها و مقامات ملی ما در منظر افکار عمومی صورت گرفته، باید دلیل آن را در عملکرد و سازوکارهای خود آنها جست نه دیدگاه‌های مردم. اینکه این نظام مثل هر نظام سیاسی سلسله مراتبی دارد دلیل جلب اعتماد ملت نخواهد بود، چیزی که این اعتماد را می‌سازد، عملکرد و خروجی مجموعه این سازوکارها و میزان انطباق آن با خواست عمومی مردم است.

مسأله بعدی این است که اگر این سلسله مراتب حکومتی به هر روشی، از توسل به نظرسنجی، تجزیه تحلیل نتایج انتخابات و بازتاب مطالبات مردم در رسانه‌ها گرفته تا دادن فضا برای اعتراض، تجمع و... متوجه خواست عمومی جامعه نشود، از کدام روش این خواسته‌ها را برای جهت دهی به سیاست‌هایش کشف خواهد کرد؟ تصمیم‌گیری در پشت درهای بسته و در فضای ایزوله نسبت به جامعه طبیعتاً نمی تواند چندان با معیارهای جمهوریت تطابق داشته باشد.
اما مسأله مهم دیگری هم در اینجا باید مورد اشاره قرار بگیرد؛ تقریباً تمام کسانی که به گفته آقای مصباحی مقدم برای مجمع و شورای نگهبان تعیین تکلیف می‌کنند از طیف مخالفان لوایح چهارگانه هستند و حداقل خود آقای مصباحی مقدم از این نظر تا اینجا با آنها هم‌عقیده است. سؤال این است که چه کسانی موضوعات فنی و پیچیده FATF را در ماه‌های گذشته تبدیل به سیاست کف خیابانی کردند تا این گونه آقای مصباحی مقدم معترض فشارها از سوی مخالفان آن بشود؟ آیا جز این بود که طی تمام این ماه‌ها تریبون‌های ملی ما بیشترین تلاش را برای تشویق مردم به خیابانی کردن موضعگیری برای مخالفت با لوایح چهارگانه از طریق خطرناک خواندن این لوایح و خائن دانستن حامیان آن انجام دادند؟ آیا اکنون که امثال آقای مصباحی مقدم بابت این فشارها لب به گلایه باز کرده و آن را غیرمنطقی خوانده‌اند، نمی‌خواهند سوزنی هم به مشوقین خیابانی کردن موضوع فنی و پیچیده FATF بزنند؟
دست آخر هم اینکه اگر برخی مردم در مخالفت با این لوایح کار را به فشار به مجمع و شورای نگهبان رسانده‌اند نمی‌توان از نقش تریبون‌داران مهم کشور در ایجاد تصور منفی و خطرناک از لوایح چهارگانه در ذهن آنها گذشت. آقای مصباحی مقدم به درستی مسأله این لوایح را دارای پیچیدگی‌های زیاد توصیف کرده اما آیا بسیاری از تریبون‌داران نظیر بخش عمده ائمه جمعه کشور برخلاف مردم عادی به ابعاد فنی و حقوقی این موضوع تسلط دارند که هر هفته بخشی از سخنان خود را با قاطعیت تمام به خطرناک بودن این لوایح اختصاص می‌دهند؟ با این توصیف از نظر ایشان آیا فقط مردم عادی به دلیل عدم اشراف به ابعاد موضوع بابت اعلام موضع درباره لوایح چهارگانه مستوجب سرزنش هستند یا اگر نیاز به سرزنش بابت موضعگیری بدون علم به موضوع باشد، کسان دیگری مقدم بر مردم عادی خواهند بود؟

منبع: روزنامه ایران

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۳۸۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مقصر ترافیک زجر آور و ضایع کننده عمر مردم تهران چه کسانی هستند

تین نیوز سید حسین میرافضلی :

بسیاری از کارکنان و مسافرین شهر تهران روزانه بین ۲تا۳ ساعت از عمر ارزشمندشان را در ترافیک های دردناک و آزار دهند و ضایع کننده عمر و نابودکننده آرامش در شهر تهران و کلان شهرها از دست می دهند . طی نیم قرن گذشته روند افزایش ترافیک شیب تندی داشته و اکنون در شرایط غیر قابل تحملی قرار گرفته ایم. ابتدا لازم است عواقب و خسارت های ترافیک دردناک تهران و کلانشهرهای ایران را مرور نمائیم که از جمله آنها عبارتند از:
۱- انتشار ده ها هزار تن co2 در هوای فضای تهران و کلان شهر ها که منجر به مرگ بیش از ده هزار نفر در سال و دچار شدن ده ها هزار نفر به انواع بیماری های سخت و دردآور کوتاه مدت و بلند مدت و دردهای لاعلاج می گردند.
۲- اتلاف و ضایع شدن ده ها میلیون لیتر بنزین و گازوئیل در ترافیک تهران و کلانشهر ها که منجر به از بین رفتن بیش از ۵ میلیارد دلار سرمایه های ملی  بین نسلی می گردد.
۳- انواع تصادفات جزئی و سخت که منجر به جراحت و کشته شده هزاران نفر از هموطنان عزیزمان می گردد.
 آیا ترافیک درد بی درمان است؟ شاید هیچ شهری در جهان شدت و وسعت دامنه ترافیک شهر تهران را نداشته باشد.  
همه عقلا و حکومت ها و دولت های توسعه یافته جهان در جهت درمان این درد جانکاه اقدامات اثرگذار و ارزشمندی انجام داده اند و مردم خود را به آرامش نسبی رسانده اند و شر دیو خون آشام ترافیک های سنگین را از سر ملتشان کوتاه نمودند. شهر استامبول در طول روز حدود ۲۵میلیون نفر ساکن و مسافر دارد طول این شهر حدود صد کیلومتر و عرض آن بطور متوسط ۱۵ کیلومتر است اما ترافیک این شهر خصوصا در مکان های پر تردد کمتر از شهر تهران است چرا؟
ستون فقرات حمل و نقل استامبول اتوبوس است بیش از ۸ هزار اتوبوس جدید و کم مصرف در این شهر فعال هستند. سرفاصله اتوبوس ها از یکدیگر حدود ۶۰ثانیه است متروی استامبول از نظر طول و تعداد خطوط کمتر از نصف تهران است اما از نظر تعداد واگن به طول خطوط، شرایط  بسیار مناسب تری دارد لذا از بهره وری بالاتری برخوردار است. سرفاصله هر قطار مترو حدود سه دقیقه است. راه حل اساسی معضل ترافیک تهران در درجه اول دو مطلب است 1-  تامین ۵هزار اتوبوس مدرن مورد نیاز تهران 2-  تامین کمبود ۱۵۰۰ واگن مترو مورد نیاز
 لازم نیست بابت بحران ترافیک تهران،  شهرداری به اعدام محکوم شود اما هر روز تاخیر در تامین اتوبوس و واگن های مورد نیاز تهران و کلانشهر ها خیانت به ملت و کشور است و عاملین چنین خیانتی بی شک می بایست شناسایی ومحاکمه و متناسب با نقش خود در این ظلم ها مجازات شوند. ممکن است در بررسی جامع و عمیق عاملین این معضل و بحران بزرگ صدها نفر محاکمه و بیش از صد نفر محکوم به انواع مجازات ها شوند اما چنین بررسی و محاکمه ای لازم است تا کسانی که به عمد یا با ترک فعل نقشی در عدم تامین اتوبوس های مورد نیاز شهر  و واگن های مورد نیاز مترو داشته اند عادلانه محاکمه و مجازات شوند.  ابتدا لازم است کلیه مسئولین و افراد دارای عنوان کارشناسی که بهر طریق ممکن در تامین اتوبوس ها و واگن های مورد نیاز تهران و کلانشهر ها نقشی داشته اند به نسبت سهمی که داشته اند شناسایی شوند.
اکنون دولت و مجلس و شوراهای کلانشهرها می بایست از هر طریق ممکن به سرعت بودجه مورد نیاز برای واردات هر چه سریعتر واگن های مترو و اتوبوس های مورد نیاز را تامین نمایند و قوانین مورد نیاز را مصوب نمایند. تاخیر در اجرای این طرح فوریت دار ملی هزینه های جبران ناپذیری به دنبال دارد و حتی ساعتی تاخیر قابل توجیه نمی باشد
لازم است همه مناطق با تجمع جمعیت شهر به خطوط مترو متصل شوند و این هدف بزرگ با تمام توان سرعت ممکن اجرائی گردد.  خطوط ویژه اتوبوس از شمال تا جنوب و شرق تا غرب از ابتدا تا انتهای مناطق جمعیتی شهر ایجاد گردد. چنانچه دو هدف فوق محقق گردد و مردم بتوانند بدون معطلی با قطار یا اتوبوس سفرهای درون شهری را انجام دهند ضرورت استفاده از خودروهای شخصی شدیدا کاهش خواهد یافت و بدین ترتیب بستر برای افزایش قیمت بنزین نیز فراهم خواهد شد. ضرورت دارد بسترهای قانونی و ابزار تشویقی برای سرمایه گذاری بخش خصوصی در این حرکت بزرگ ملی مهیا گردد.
 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • کارگران در خط مقدم و خاکریز اول جهاد اقتصادی هستند
  • کارگران و کارفرمایان در خط مقدم و خاکریز اول جهاد اقتصادی هستند
  • مصباحی مقدم: آمریکا بدنبال تدابیر جدید برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی است
  • دشمنان شکست خورده در حال تدارک استراتژی جدید برای ضربه زدن به نظام هستند
  • هشدار به نشر دهندگان اخبار کذب
  • مقصر ترافیک زجر آور و ضایع کننده عمر مردم تهران چه کسانی هستند
  • رد خون در خیابان کاخ باکینگهام/ اسب‌های سواره‌نظام لندن رم کردند
  • وانتی ها و چرخی های تهران بخوانند ؛ شهربانان در کمین کسانی که سد معبر می کنند
  • این مستند تقدیم به همه کسانی که در پرونده خون‌های آلوده از حق خود گذشتند
  • آموزش در حوزه بانوان جدی گرفته شود