Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-06@19:19:04 GMT

ایران؛ پلی میان دیروز، امروز و فردای تمدن بشری

تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۱۷۴۴۶۲

ایران؛ پلی میان دیروز، امروز و فردای تمدن بشری

بی‌شک جاودانگی یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های انسان در همه ادوار بوده است. از گیلگمش -‌شاه شهر سومری اوروک در حدود 27 قرن پیش از میلاد مسیح- که در جست‌و‌جوی حیات جاودان بود و چنگیزخان که در دهه سوم قرن سیزدهم میلادی و در اوج جهانگشایی‌هایش با فرارسیدن دوره سالمندی به تکاپو برای یافتن اکسیر حیات افتاده بود تا کودک خردسالی که در عصر ارتباطات و فضای مجازی از مادر جوانش می‌پرسد؛ آیا در زمان دایناسورها حضور داشته است؟ مهدی حسینی تقی آباد مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز

 و انتظار دارد که پاسخ مادرش مثبت باشد؛ یکایک خودآگاه و ناخودآگاه با مسأله جاودانگی در جدالند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این بین آنچه که تردیدی در آن نیست، این است که فرجام زندگی دنیوی همه انسان‌ها به ایستگاه مرگ منتهی می‌شود اما اینکه کیفیت و کمیت این زندگی و نوع و میزان اثرگذاری آن بر زندگی سایر انسان‌ها چگونه بوده، هست و خواهد بود، به اندازه تمامی آدمیان در کلیه ادوار تاریخ متنوع است. از جنینی که در زهدان مادر سقط می‌شود تا انسان‌هایی که در درنوردیدن سنین کهولت شگفتی‌آفرین می‌شوند، همه قصه‌های متفاوتی دارند و در این بین وجود پیران خردمند و هوشیار و نیک‌اندیش و تندرست و زایا در همه دوران تاریخ برای یکایک اطرافیان دور و نزدیک آنان مایه امید و الهام و برکت بوده است.
با نگاهی به تاریخ حیات ملت‌ها از زمان شکل‌گیری مراکز تجمع ابتدایی انسانی تا دوران پدید آمدن تمدن‌ها و عصر پیدایش آنچه که به دولت ـ ملت‌ها موسوم شده است انسان شاهد برآمدن و فروافتادن دولت‌شهرها، حکومت‌های کوچک‌ و بزرگ، امپراطوری‌ها، تمدن‌ها و همچنین دولت ـ ملت‌ها بوده است. گویا که سرنوشت انسان‌ها در فرجام موجودیت‌های کلانی که نوع بشر واحدهای تشکیل‌دهنده آنها هستند نیز بازتولید شده، می‌شود و خواهد شد.
واهمه سرنگونی، فروپاشی و نابودی در میان حاکمیت‌ها و کشورها در تمامی ادوار تاریخ وجود داشته و منشأ تحولات مثبت نظیر اهتمام به تعالی و پیشرفت و مصون‌سازی و آبادانی از سویی و رویدادهایی تلخ نظیر جنگ‌های خونین و ویرانگر از سوی دیگر شده است. در این بین تاریخ بشر بزنگاه‌هایی را تجربه کرده است که مسلخ امپراطوری‌ها، تمدن‌ها و انواع واحدهای حاکمیتی بوده‌اند. از مهم‌ترین آنها می‌توان به بلایای طبیعی، شیوع بیماری‌های همه‌گیر یا وقوع جنگ‌های عالم‌گیر نظیر حمله مغول و در ایام متأخر، جنگ‌های اول و دوم بین‌الملل اشاره کرد. خاطره این رویدادها و پیامدهای شوم آنها برای انسان‌ها آن‌قدر تیره‌ وتار است که بشر از تکرار مجدد هر یک در زمانه خویش سخت در هراس است، اما نکته جالب این است که انگشت‌شمار کشورهایی در سطح جهان هستند که به‌صورت ظاهراً غیرمنتظره‌ای هم آماج رویدادهای بنیان برافکن فوق‌الذکر بوده‌اند و هم از میان نرفته‌اند و هم در جهانی که گویی سرشت آن با گرایش به سوی نیستی عجین شده است، به نماد و تجلی پایایی و ماندگاری مبدل شده‌اند؛ درست مشابه کهنسالان تندرست و هوشمندی که حضور و پویایی و پایداری آنان مایه امیدواری و ستونی برای اتکای اطرافیان‌شان است.
در همین چارچوب ایران را بحق می‌توان به یکی از نمادهایش یعنی «سرو» و قدمت و استواری ایران را نیز به «سرو ابرکوه» به‌منزله یکی از کهنسال‌ترین درختان روی زمین تشبیه کرد. یکی از رموز زایایی و پایایی ایران را می‌توان در تاریخ اسطوره‌ای آن جست‌و‌جو کرد، آنجا که ققنوس از خاکستر خویش برمی‌خیزد و آنجا که افراسیاب به‌منزله بیگانه‌ای مهاجم، هر چند که در بازه‌ای کوتاه رؤیای خویش را برای تصرف ایران محقق می‌یابد اما حکومتش دیری نمی‌پاید و ناگزیر به عقب‌نشینی می‌شود و پایان داستانش نیز به‌رغم نیروی جنگی و مکنت مالی و تمامی نیرنگ‌ها و شعبده‌هایش، جز ابتلا به زبونی و آوارگی و در نهایت مرگ به دست فرزند سیاوش رقم نمی‌خورد.
گویا ایرانیان پیش از حمله اسکندر در حوالی 330 قبل از میلاد و هجوم مغول در قرن سیزدهم میلادی و سایر تعدی‌هایی که در دوران متأخر تاریخی نسبت به تمامیت و موجودیت‌شان شده بود، تاریخ را در صفحات کهن‌تر آن آزموده و رمز بقای خویش را در سایه جوشش و زایش فکری، فرهنگی و تمدنی و بهره‌گیری خردمندانه از ثروت‌ها و امکانات طبیعی و رویارویی آگاهانه با کمبودها و محدودیت‌هایی نظیر کم‌آبی در این سرزمین زرخیز و البته فداکاری و جانفشانی در برهه‌های خطیر یافته بودند و به آینده نیز به‌رغم تمامی مخاطرات پیشِ رو خوشبین و امیدوار بوده‌اند. به تداومی که ایران امروز محصول همان است و فردای آن نیز بر همان پایه استوار است.
ایران از آن‌رو مهم است که بقا و پایداری آن سندی است دال بر اینکه می‌توان از دشوارترین گردنه‌های تاریخ گذشت و در تاریخی که گویا میل به گسست دارد، در عین تحول، تداوم یافت. این الگو و سرمایه‌ای متعلق به همه بشریت است.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۷۴۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فال حافظ امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر

دمی همدم و همراه شدن با حضرت حافظ پیشینه‌ای چند قرنی در میان ایرانیان و فرهنگ ایرانی دارد. بدون شک همه ایرانیان از خردسالی با حافظ و فال این شاعر و عارف نامی آشنایی دارند.  

به گزارش «زی‌سان»، حافظ‌خوانی در مراسم‌های مختلف همانند لحظه سال تحویل و شب یلدا، بخشی از فرهنگ و سنت دیرینه جامعه ایرانی است. در کنار خواندن غزلیات، گرفتن فال حافظ نیز یک رسم همیشگی برای ایرانیان است.  

این باور قدیمی در میان ایرانیان وجود دارد که حضرت حافظ داننده عالم نهان و غیب است و در لحظات مختلف با رجوع فال حافظ می‌توان تصمیم درست را گرفت. فال دوشنبه ۱۷ اردیبهشت به تفال حافظ بدین گونه است:‌

غمِ زمانه که هیچش کَران نمی‌بینم

دَواش جز مِیِ، چون ارغوان نمی‌بینم

به تَرک خدمتِ پیرِ مُغان نخواهم گفت

چرا که مصلحتِ خود در آن نمی‌بینم

ز آفتابِ قَدَح ارتفاعِ عیش بگیر

چرا که طالعِ وقت آن چُنان نمی‌بینم

نشانِ اهل خدا عاشقیست، با خود دار

که در مشایخِ شهر این نشان نمی‌بینم

بدین دو دیدهٔ حیران من هزار افسوس

که با دو آینه رویش عیان نمی‌بینم

قدِ تو تا بِشُد از جویبارِ دیدهٔ من

به جایِ سرو جز آبِ روان نمی‌بینم

در این خُمار کَسَم جرعه‌ای نمی‌بخشد

ببین که اهل دلی در میان نمی‌بینم

نشانِ مویِ میانش که دل در او بستم

ز من مَپرس که خود در میان نمی‌بینم

من و سفینهٔ حافظ که جز در این دریا

بضاعت سخن دُرفشان نمی‌بینم

تعبیر و تفسیر غزل

اندوه این دنیا بی‌پایان است و تنها راه چاره برای مقابله با آن بی‌اعتنایی و سخت نگرفتن اتفاقات پیش‌آمده است. مصلحت آن است که موقعیت فعلی خودت را تثبیت کنی زیرا زمان مناسب برای تغییر هنوز فرا نرسیده است. بهتر است در مورد کاری که شروع کرده‌ای فکر کنی. با مشورت و اندیشه بیشتر می‌توانی به نتیجه بهتری دست یابی. گاهی دنبال اهل دلی هستی اما نمی‌یابی؛ اگر اطراف خودت را از انسان‌های خیرخواه خالی دیدی، دست به زانوی خودت بگیر و بلند شو. برخی کارها هیچ نفعی که ندارند هیچ، باعث می‌شوند عمر و وقت خودت را هم تلف کنی، پس بیهوده به خاطر کاری که حاصلی ندارد، خود را به دردسر مینداز.     

  tags # فال حافظ سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • معلم؛ روایتگر تاریخ و مظهر فرهنگ
  • فال حافظ امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • دیروز، ایرانی‌های تورنتو با دیدن آرنولد شوارتزنگر، غش و ضعف کردند
  • اینجا آمریکاست و آنهایی که در سمت درست تاریخ ایستاده‌اند
  • امام صادق (ع) جامعه بشری را هدایت کرد
  • توافق میان حماس و اسرائیل قریب‌الوقوع است
  • امام صادق (ع) بنیانگذار تمدن نوین بشری
  • ویژگی حجاج در سفر معنوی حج/ برائت مشرکان اصل قرآنی است
  • قیمت افغانی به تومان امروز شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • قیمت درهم امارات امروز شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳