Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-28@00:32:29 GMT

بر سر دو راهی

تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۱۸۸۰۶۶

بر سر دو راهی

در کشوری زندگی می‌کنیم که به قول احمد شاملو، عمر جهان بر آن گذشته است و نزدیک‌ترین خاطره اش، خاطره قرن هاست. حسین ایمانی جاجرمی جامعه شناس

  مورخان و فیلسوفان منصف در سراسر دنیا نمی‌توانند از تاریخ تمدن و فرهنگ جهانی سخن بگویند و بخش و سهم بزرگ و مهمی از سخنان‌شان را به ایران اختصاص ندهند. چه بخواهیم و چه نخواهیم این قدمت و وزن تاریخی و تمدنی، همراه همیشگی ایرانیان است و آنها را چون دیگر مردمان با تمدن کهن مانند چینی‌ها، هندی‌ها، یونانی‌ها و مصری‌ها متفاوت از سایرین می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چنین ویژگی درعین حال که غرور آفرین است اما همراه با خود مسئولیت هم دارد که می‌توان آن را مسئولیت نسبت به فرهنگ و تمدن جهانی دانست.
ایران تاریخ پر فراز و نشیبی هم دارد، گویی همواره مشغول نبرد با نیروهایی ویرانگر است که خواهان نابودی آنند، اما فرزانگی و اندیشه ورزی این سرزمین کهنسال حتی در دوران‌های سنگین شکست و غلبه خصم به یاری مردمان ایرانی آمده و ایران بار دیگرحیات خویش را آغاز کرده است. ایران کشوری تاب آور است، کدام سرزمین را می‌توان سراغ گرفت که بارها مورد هجوم بیگانگان فراوان قرار گرفته، آسودگی زندگی‌اش از میان رفته، هزاران کشته و آواره داده، قرونی را به سکوت گذرانده اما در انتهای شب‌های تار، چون خورشیدی فروزان بار دیگر روشنایی و تابندگی را از سر گرفته باشد؟
از آخرین باری که کشور بار دیگر طعم تلخ دست‌اندازی بیگانه را تجربه کرد چند سالی بیش نمی‌گذرد. هنوز خاطره‌اش زنده است و باشندگان در جنگ هنوز روایت گر ماجراهای آنند. به جرأت می‌توان گفت که در آن روزها ایران یک تنه در برابر جهان ایستاد، جوانان برومند وطن با دست‌های تقریباً خالی پوزه یکی از قوی‌ترین ارتش‌های منطقه را به خاک مالیدند و سبب شدند تا صدام و اعوان و انصارش آرزوهایشان را برای تصاحب ایران، حتی ذره‌ای کوچک از خاک آن را، به گور ببرند.
با این حال روزگار دگرگون گشته و مسائل نسبت به گذشته پیچیدگی‌های بیشتری پیدا کرده‌اند. اکنون علاوه بر تهدیدات خارجی، کشور گرفتار مشکلاتی چون تغییرات اقلیمی، شکاف طبقاتی و بحران‌های اقتصادی است. مقابله و کاهش چنین مسائلی به آسانی گذشته نیست. بخش عمده‌ای از این وضعیت به سبب تصمیمات سیاستی نادرست و برخی دیگر به سبب حوزه‌های منافعی و شبکه‌های قدرتی است که پیرامون تداوم وضع موجود شکل گرفته است. یافتن راه حل‌ها و عمل به آنها دیگر از عهده ساختارهای بوروکراتیک سنتی ساخته نیست. این مسائل نیازمند راه حل‌ها و راهکارها و ساختارهای جدیدی است که فصل مشترک همه آن‌ها، مشارکت است. مشارکت نیازمند اعتماد است و اعتماد زمانی شکل می‌گیرد که شبکه‌های همکاری، افقی درجامعه گسترده باشد و نهادهای عمومی عملکرد شفاف و قابل قبولی داشته باشند. تاریخ نشان داده ملت‌هایی از کوره حوادث سربلند بیرون آمده‌اند که انسجام اجتماعی داشته‌اند و چون قالی خوش رنگ و نگار ایرانی، تار و پودشان در طرحی زیبا و منظم به همدیگر گروه خورده است. در چنین ملت‌هایی هریک از شهروندان خود را در سرنوشت و آینده کشور مهم و مؤثر می‌داند و می‌کوشد تا بهترین عملکرد ممکن را در انجام وظیفه‌ای که بر دوش او نهاده شده است، انجام دهد. مشاغل و مسئولیت‌ها تنها با معیارهای فردی و مالی سنجیده نمی‌شوند و میزان خدمتی که انجام وظایف شغلی به جامعه عرضه می‌دارد از وزن بیشتری برخوردار است. در پرتو  چنین نگاهی است که یک آموزگار، یک پرستار و یک کارگر کارخانه جایگاهی والا در جامعه پیدا می‌کنند و دارندگان چنین مشاغلی بر خود می‌بالند و برای خود در حرکت جامعه به جلو ارزش و اعتبار قائل هستند.

به‌نظر می‌رسد ایران در این بزنگاه تاریخ خویش به چنین زنان و مردانی نیاز دارد. مردمانی آگاه به جایگاه خویش در جامعه و در تکاپوی مدام برای بهبود وضع. بدون شک در این روزگار نمی‌توان بدون سرزمین زیست و سرزمین ما ایران است. ما فرزندان این آب و خاک هستیم. نیاکان ما با همه داوری‌های سختگیرانه تاریخ حداقل توانسته‌اند این کشور باستانی را تا این دوران دست به دست حفظ کرده و به نسل فعلی بسپارند. ما شاید در سخت‌ترین دوران تاریخی کشور قرار گرفته باشیم و آزمون‌هایی دشوار را پشت سر گذاشته و آزمون‌هایی سخت‌تر منتظر‌مان است. چنین می‌نماید که بر سر دو راهی قرار داریم. اکنون تقسیمات اجتماعی و طبقاتی بیشتر شده و با بحران‌های اقتصادی چون قیمت‌های رو به فزونی، طمع ورزی، فساد اداری و شکاف در حال رشد دارا و ندار مواجه هستیم.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۸۸۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشیمانم!

مهاجرت‌های ناموفق هنرمندان و سلبریتی‌ها، سابقه‌ای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفه‌ای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرت‌هایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.

به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتاب‌زده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش می‌رسد. اخیرا صحبت‌های اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.

مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرت‌آموز را در بر می‌گیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غرب‌زدگی در ایران، طی سال‌های اخیر به شکل‌گیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرت‌کنندگان هم علنی نمی‌شود و به گوش مردم نمی‌رسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.

اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار می‌گیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل می‌گیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر می‌دهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست می‌دهد و از سوی دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر می‌شود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت می‌کنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهم‌ترین نمونه‌های فرجام مهاجرت‌های عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتی‌ها که فکر می‌کردند گروهی از مردم می‌توانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونت‌آمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که می‌خواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامی‌های داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بن‌بستی گرفتار می‌بیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانه‌های حرف‌هایش، تلویحا می‌پذیرد که تحت تاثیر جنگ‌های روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمع‌های خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری می‌کرد. مروری بر صحبت‌های این بازیگر نشان می‌دهد که وی روزگار خوبی را سپری نمی‌کند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیت‌های فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آن‌ها را، با لحنی حسرت‌بار، مرور می‌کند. 
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا می‌کند.
مهم‌تر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری هم‌صنفان خود را با جامعه‌ای بسیار محدود تاخت می‌زند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانه‌های افسردگی می‌شود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره می‌شود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخ‌نژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتی‌هایی که مهاجرت کرده‌اند هم به هر بهانه‌ای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست داده‌اند، حرف می‌زنند و آرزو می‌کنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخ‌نژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد می‌توانستند از مواهب توجه عمومی بهره‌مند باشند. حمید فرخ‌نژاد در مصاحبه‌ای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاری‌اش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش می‌گذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمی‌شد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دهه‌ها از مهاجرتشان می‌گذرد نیز می‌شود. مروری بر واکنش‌های خواننده‌های لس‌آنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی می‌کند و تقریبا هیچ‌یک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمی‌دهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پل‌های پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، می‌تواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مومنی: ببینید عزیزان با نرخ تورم در ایران چه گلی کاشته‌اند!
  • پشیمانم!
  • حج آغاز راهی طولانی برای گسترش معنویت در جامعه است
  • کاشی، استاد دانشگاه: این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ این وضعیت همه را می ترساند/ جامعه دارد خودش را به نحو تازه ای، تعریف می کند/ ما در یک نقطه آغاز قرار داریم؛ این نقطه آغاز به مراتب رادیکال تر و مهم تر از عصر مشروطه است
  • وحدت رویه ملی و جهانی علیه رژیم منحوس صهیونیستی
  • این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • این که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • ارتقاء سواد سلامت روانی جامعه، راهی برای مبارزه با روانشناس‌نماها
  • «وعده صادق» از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی تاریخ معاصر ایران بود/ ایران چگونه نتانیاهو را کیش‌ومات کرد/ چرا آمریکا پشت اسرائیل را خالی کرد؟
  • تیم دانشجویان ایران در راه مسابقات جهانی