Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «طرفداری»
2024-04-26@23:13:26 GMT

صندلی داغ طرفداری: مهدی آزادی؛ موتور سواری در نیوکمپ

تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۱۹۲۱۹۴

صندلی داغ طرفداری: مهدی آزادی؛ موتور سواری در نیوکمپ

نگاهی طنز آمیز، شوخی گونه و متفاوت به شخصیت، استعداد و حرف های همکارانمان در بخش های مختلف وبسایت طرفداری کرده ایم. گاه آن ها را به چالش کشیده ایم و گاه برایشان ایستاده و کلاه از سر برداشته ایم. اینجا، مثل سیاست های خود وبسایت طرفداری، افراد را جور دیگر دیده ایم؛ اینجا صندلی داغ طرفداری است.

اختصاصی طرفداری- اولین مهمان از سری سوم صندلی داغ طرفداری، مهدی آزادی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگه بخوام در مورد حضورش پای سایت بگم وقت نمی شه چون تقریبا همیشه هست. البته وقتی بارسا می بازه یا اینترنت خونش قطع شده یا خسته بوده و بازی رو ندیده. خودش می گه علاقه زیادی به زبان انگلیسی نداشته و مجبوری زبان انگلیسی را یاد گرفته اما سر ترجمه خبر های اسپانیایی زبان تنها جمله ای که می تونه وصفش کند، همون دیالوگ معروف همفری بوگارت در فیلم Big Sleep است.

+ سخت گیریت تو خبرای اسپانیایی اذیتت نمی کنه مهدی؟! - قطعا نه + ولی اَبوی من را مورد آزار و اذیت قرار می دهد.

خیلی تو ترجمه خبر های اسپانیایی سخت گیر و حتی از یک کلمه هم نمی گذره. همیشه حواسش هست که ترجمه متن های اسپانیایی دقیق و جامع بره روی سایت. البته واقعا سخت گیری هاش به حق چون در دنیای رسانه امروز سرعت و کیفیت باهم لازمه. از یه چیزی هم همیشه شاکی است، اونم این که همه یا مسی فن اند یا رونالدو فن و وقت زیادی را به پاسخ دادن به اینگونه موارد تو سایت می گذرونه. اما بریم سراغ خودش و ببینیم خودش با زبان خودش، از خودش چی می گه (خنده). اینم تو پرانتز بگم هر جا کل کل فوتبالی هست پای مهدی آزادی، می درخشد و البته می کنم دو تا عکس از خودت داشته باش؛ چون برای یه عکس هم نزدیک 30 دقیقه ازش خواهش کردم (منم همینطورم :))) )

سلام. مهدی آزادی هستم. متولد 21 شهریور 73. البته الان پی بردم که مهر ماهی بودم که برای قضایای مدرسه و .. آوردنش شهریور. اون موقع زیاد سختگیری نمیکردن. مامانم و هر چهار تا خاله ام هم سن هستن به همین خاطر! والا وقتی روزبه گفت بنویس برای صندلی داغ و اومدم صندلی داغ بچه ها خصوصا علی امیری فر رو خوندم، حقیقتا کم آوردم! من کلا از بچگی اگرچه ادبیات و انشا و اینا رو 20 می شدم ولی زیاد باب شعری و احساساتیم قوی نبود. برای همین اگه این مطلب یکمی احتمالا خشک میشه (که نشد:D) دیگه بگذرید.

من متولد آباده طشک هستم. از 1000 نفر مطمئنا 999 تاش نمیدونه کجاست البته. میدونم. استان فارس رو که بیاین، بگین شهرستان نی ریز و بعد برید ترمینال امام رضای نی ریز یه اتوبوس ساعت 12:30 داره به آباده طشک. یه ساعت و نیم تو راهید تا برسین به شهر مورد علاقه من. عاشق شهرمم جدی. طور دیگه بخوام بگم که بشناسین، دریاچه طشک و بختگان رو تو نقشه ببینین، مال ماست. یعنی چسبیده ست به شهر ما. که البته الان به لطف درایت ها، فقط نمکاش مونده! (سیاسیشم کرد اینم باز سخن ادیتور بود).

 مهدی و داستان تحصیلاتش!

زن ندارم. مجردم (من نپرسیدما، خودش گفت، شاید دلیل خاصی داشته :D). درس هم که لیسانس مهندسی شیمی ام. تا راهنمایی رو شهر خودمون خوندم بعد دبیرستان رفتم امام خمینی استهبان نمونه دولتی بود. خدا پدر و مادر معلماش رو بیامرزه یکی از یکی بهتر بودن. بعد اینجانب هشت سال از عمرش رو تو خوابگاه سپری کرد. 4 سال دوره دبیرستانم تو خوابگاه افتضاح بود اعتراف میکنم. هم چون 16 نفر تو یه اتاق 5 در 6 زندگی میکردیم هم به خاطر غذاهایی که میدادن هم به خاطر مصایبی که تحمل کردم. من 4 سال استهبان بودم دو بار پام شکست، یه بار دستم که پلاتینی شد الانم پلاتین تو دستمه و هزار اتفاق دیگه. به عمرم تو 15 سال اخیر یه سال برف دیدم اون بار هم پام شکسته بود تکون نتونستم بخورم!

بعد رتبه 1200 منطقه دو شدم ریاضی رفتم اهواز. به عنوان نفر اول شیمی رفتم دانشگاه نفر آخر رتبه‌های برتر رشته فارغ التحصیل شدم. نمیخوندم خداوکیلی اصلا. انگار که همه زورمو گذاشته بودم برا کنکور بعدش دیگه واشر سر سیلندر سوزوندم. ولی چهار سال خوابگاه دانشگاه بدون تردید در کنار سه سال دوران راهنمایی بهترین دوران من تا الان بوده به لحاظ زندگی و رفاقت. دوستانی پیدا کردم تو دانشگاه که هنوزم باهاشون در ارتباطم یکی از یکی گل تر. ولی خب پایان خوشی دانشگاه به لحاظ درسی نداشت. ما بورسیه بودیم و هستیم ولی وزارت نیرو نمی گیره و الان رسما بیکار تشریف داریم (شاه قاجار انگار هی سوم شخص جمع استفاده می کنه، اییییش). البته اگه نویسندگی تو سایت رو شغل محسوب نکنیم. دم طرفداری گرم که هست واقعا.

در همین حین که داشت از دوران تحصیلش و سفراش به قسمت های مختلف کشور برای تحصیل می گفت، ازش پرسیدم که یک خاطره از دوران خوابگاه برامون بگه؟

 اگه مسئول بودم بساط همه خوابگاه ها رو برمیچیدم. حالا دانشگاه تا حدودی میشه درک کرد ولی آدم خوابگاه نره خیلی بهتره. اصلا جای خوبی نیست با اینکه معمولا ادم چند تا دوست خوب پیدا میکنه ولی خوابگاه کلا جای خوبی نیست. البته من خوش شانسی که داشتم سربازی معاف شدم نرفتم یعنی میشد یه دهه خوابگاه!!

مهدی، خانواده و علایق غیر فوتبالی 

ته تاقاری خانوادشونه اما عمرا اگه بفهمید ته تاقاریه. دایی ام که شده اصلا دیگه نگم. 

من بچه آخر خونواده‌ام. تک پسرم. دو تا خواهر دارم. دو تا خواهرزاده. البته یه داداش داشتم که قبل از دنیا اومدن من عمرشو دادن به شما. دو تا اسم دارم مهدی و اسماعیل. مهدی اسم همون داداشم بود و اسماعیل اسم عموم که شهید شد. باید بگم تفریح مورد علاقه ام کوهنوردی با دوستانه. به موتورسواری هم علاقه خاصی دارم البته. و کلا ادمی هستم خیلی به گردش و مسافرت علاقه دارم. فرصتش پیش بیاد میرم هر استانی باشه. خیلی جاها رو نرفتم هنوز. حسرتی که دارم هنوز کربلا نرفتم که اگه خدا بخواد امسال تابستون رفتنی هستیم. غذای مورد علاقه قرمه سبزیه. به بادمجون حساسیت شدید دارم. 

مهدی، موتور سواری گفتی علاقه داری، سی جی سواری یا موتور سنگین باز و جلوی مدارس مختلف با موتور شیطونی کردی (خنده)؟

سی جی بابا. ما نه پولمون به اون موتورا میرسه نه اصلا میلی به داشتنشون داریم. من همین موتوری هم که میگم مال پسر عمومه ولی اغلب من سوار میشم. ما هی میخواستیم موتور بخریم فکرامونو میکردیم میگفتیم بابا ما تو سال کلا دو ماه خونه ایم موتور میخوایم چیکار! دست دست کردیم الان نوش شده 8 تومن. خدا نمیخواست ما موتور بخریم. زیادم پشیمون نیستم. مورد دومی هم که به دوره من نرسید. من دبیرستان و دانشگام خوابگاه بود کیلومترها اون طرف تر!! الانم که دیگه پیر شدم برا این حرفا (اینو الکی می گه:|). ایشالا تو هم به راه راست هدایت میشی! (:|||| ادیتور عصبانی است) البته شما بچه شهریا که موتور سواری بلد نیستین!

مهدی و فوتبال

داستان من با فوتبال کلا از بچگی شروع شد. من تعریف از خود نباشه فوتبالم خوب بود همیشه در قیاس با همکلاسیا ( نه اصلا تعریف از خودت نبود!!). معمولا من تیم برمیداشتم و همیشه هم تیم قوی برمیداشتم البته (:|). خیلی هم جرزنی میکردم. به هر طریقی شده می خواستم برنده شم. هافبک بودم معمولا خوب پاس میدادم. ولی خدایی پنالتی زن قهاری هستم. عجیب خوب می زنم. فوتبال تلویزیونی ما تا مدتها تلویزیون سیاه سفید داشتیم اصلا نمیدیدیم فوتبالا رو. ولی آدامسایی بودن می چسبوندیم به دست و پاهامون یا کارتها اینا بودن از اینا چند تا اسم یاد گرفتیم. من به لحاظ تاریخی بخوام مثلا خودم رو با امیری فر مقایسه کنم که قشنگ با جزییات تاریخ دقیق بلده اتفاقات رو بگه اصلا نمیتونم. خیلی از بازیای بزرگی که همه یاد میکنن از ایران و خداداد و نمیدونم اینا رو من اصلا ندیدم. زیاد برام مهم نبود چون کلا عصرا تا شب خودمون بازی می کردیم شبم خسته می خوابیدیم.

اولش پرسپولیس قوی تر بود گفتیم خب ما هم پرسپولیسی. بعد یه مدت دیدم یه جوری استقلال جذابتره. همین جوری استقلالی شدم. یه تور داشت دروازه های آزادی یادمه یه تونل بود. طالب لو گل میخورد یه ربع باید میرفت توپ رو برمیداشت میاورد. بعضی قهرمانیای استقلال یادمه. بعضیاش رو نه. با پژمان منتظری خیلی حال میکردم زمانی. با اکبرپورا. جانواریو هم خوب بود. با میداوودی هم حال میکردم. یه زمانی فرهاد مجیدی رو هم دوست داشتم بعدا فهمیدم ارزششو نداشت. اینا. فوتبال داخلی تا یه زمان شدید دنبال میکردم تقریبا از دانشگاه دیگه قیدش رو زدم. الان دیگه برام فرقی نمیکنه استقلال ببره یا ببازه. کلا داخلی دنبال نمیکنم.

فوتبال خارجی من اول با آرسنال بودم. الانم هستم البته. همون نسل طلاییشون. یادمه یه زمانی پخش میکرد تلویزیون. یه توپ داشت لیگ جزیره رو هوا وقتی میرفت انگار توپه تخم مرغی بود عاشق اون توپه بودم. یه دروازه بان بلک برن بود یا بولتون فک کنم داشت، این ضربه دروازه که میزد تا نیم ساعت سرشو پایین نگه میداشت، یعنی از خنده میترکیدم. اگه میدونستم بازی اون تیمه با ارسنال پخش میشه حتما میدیدم. 

بارسا که با رونالدینیو بود. اصلا عجیب بازیکنی بود رونالدینیو. اون زمان اسپانیا رو نسبت به جزیره زیاد پخش نمیکردن ولی یه معدود بازیایی دیدم ازش دیگه رفتیم تو بحرش کلا. زیاد نتونستم بازیای بارسا رو تا چند سال ببینم. وقتی آنری رفت بارسا دیگه بارسا رو بیش از پیش دوست داشتم. ولی من دوست داشتم اون فینال 2006 رو آرسنال ببره (بارسا فنا بریزید زیر پیجش :D). کلا آنری رو خیلی دوشت داشتم الانم دارم. از مسی بیشتر دوستش دارم. پیرس هم عاشقش بودم. ویرا هم همین طور. اون نسله عجیب بود. یکی از عجایب درباره من این بود که آلمونیا رو هم خیلی دوست و قبول داشتم که بعدها پی بردم چه اشتباهی میکردم.

بهترین خوشحالی بعد گلی که دیدم مال بلتی بود. نشست گریه کرد ( این یکی از نقاط مشترک من و مهدی). من اصلا ریختم بهم اون صحنه رو که دیدم. من چون آرسنالی بودم همیشه از منچستر نفرت داشتم. همیشه. بعد از راهنمایی رفتیم دبیرستان دیگه اصلا مسخره بازاری بود برای تلویزیون دیدن. یه تی وی برای 180 تا دانش آموز. فقط سر جومونگ همه یکدل بودن. بقیه وقتا دعوا بود کدوم شبکه رو بزنیم. برا همین خیلی از بازیا رو از دست دادم. اون که گفتم دبیرستانم خیلی مزخرف بود بخشیش به خاطر همین بود. ولی از دانشگاه دیگه کامل دنبال میکردم. کلا میگم به لحاظ قدمت و تاریخچه و تعداد سال هواداری بخوایم مقایسه کنیم من از همه بچه‌های طرفداری سابقه فوتبالیم احتمالا کمتره. یعنی عاشق فوتبال بودم ولی نمیتونستم دنبال کنم.

تو همین خلال که از آرسنال و بارسا می گی، ارنستو والورده سرمربی بارسا است، من چیز دیگه ای صداش می کنم (خنده)، به عنوان طرفدار دو آتیشه والورده چی داری بهم بگی؟

بگم چی میگی؟ بگم؟ نمیگم. من طرفدار دو اتیشه مربی بارسا هستم نه شخص والورده. ولی خب کلا بعضی وقتا یه چیزایی میخونم از کاربرا درباره این بنده خدا خندم میگیره. یکی هست از هفته اول میگه والورده استراحت بده تو سی ال نابود میشن بازیکنا. من روراست بگم با کسایی که با راکیتیچ مشکل دارن منم مشکل دارم. با کسی هم که حرف صد من یه غاز بزنه مشکل دارم. ولی چند نفری هستن حرفاشونو قبول دارم. ایشالا امسال سه گانه میگیریم بلکه راحت شیم از دستان امثال روزبه. (این به مورد بهت حق می دم:D)

مهدی و طرفداری

اینکه چطور شد اومدم طرفداری هم داستان جالبی داره. سال آخر دانشگاه یکی از بچه ها که زیاد با هم فوتبال می دیدم - منچستریه - گفت بیا چندتایی که فوتبالی هستیم یه سایت بزنیم برای پوشش خبرا. اینم بگیم من کسی بودم از زبان انگلیسی بیزار بودم ولی دانشگاه ما چون کتابا مرجع بود (باز تعریف کرد از خودش :D) و همه انگلیسی از ترم اول 8 واحد فقط زبان پاس کردیم. مجبوری رفتیم تو خط زبان. ولی 70 درصد زبان رو از سریال دیدن یاد گرفتم.

میون کلامت، چند تا از اون سریال ها که نقش مهمی تو یادگیری زبانت داشتن بگو:

والا همین معروفا. برکینگ بد خیلی خوب بود. لاست رو هم دیدم. تاج و تخت رو هم دیدم. ارو رو هم چند تا فصلشو دیدم. تابو دیدم. پیکی بلایندرز دیدم که این یکی دیگه انگلیسی غلیظه یکمی سخت بود. سینمایی معروفام تقریبا همه رو دیدم. بار اول که به خاطر جذابیت فیلم نگاه میکردم بار بعدی برای زبان. به مرور علاقه مند شدم. کلا در مقطع کنونی خوبه که جوون مملکت یاد بگیره یک یا چند تا زبون رو. انگلیسی که دیگه از واجباته. 

خلاصه با همون زبان یه سایت زدیم فقط چند تا نویسنده داشتیم بدون مزد و مواجب کار می کردیم. یادمه یه بار همون دوستم که به حساب مدیر سایت بود رفت تهرون می خواست "ح.ه" معروف بشه اسپانسر سایت!! که نشد. اون سایت که راه افتاد تازه فهمیدم چقد به نوشتن خبرای فوتبالی علاقه دارم. از اون زمان تا الان من روزی 7 ساعت حداقل پای لبتاب هستم به بهانه‌های مختلف. اون سایت پس از مدتی که پیشرفت خوبی هم داشت، به دلایل مالی تعطیل شد و من از طریق چند نفر با طرفداری آشنا شدم. خلاصه اومدیم گروه آزمایشیا چند وقتی ازمایشی بودیم (پس خاک سایتم خوردی) تا اینکه قبول شدیم و اومدیم هیئت تحریریه. ماه های اولی سخت می‌گذشت و درآمد زیادی نداشتیم (این شناسه های سوم شخص رو از کجا میاره من نمی دونم :D) ولی به هر حال موندیم و اجازه دادن بمونیم و خلاصه الان خدا رو شکر اوضاع خیلی بهتره. امیدوارم روزی مجبور نشم از طرفداری برم به خاطر کار و زندگی.

ازش پرسیدم بهترین خبری که نوشتی تو سایت بگو؛ به نظرم خودمم سوالم هیستریکی بود، معلومه جوابش:

 سوال داره؟ بازی بارسا پاریس دیگه.

گزارش تاریخیش: بارسلونا 6-1 پاری سن ژرمن؛ نیوکمپ، تاریخ را به سخره گرفت!

حالا که زحمت کشیدی، بدترینش هم بگو:

بدترینش؟ هم اون 40 با پاریس هم بازی با رم. بدترین سال فوتبالی؟ سال اول و اخر تاتا و سال اخر انریکه. دومی بدتر بود. قبل از پپ هم سال بد داشتیم ولی خب توقع زیادی نبود. ولی این دو تا خیلی بد بودن. 

آقای خوش روش، مهدی سلام می رسونه 

اینجا جا داره من از امیرحسین خوش روش هم یادی کنم. اون قبل از من خبرای بارسا رو پوشش میداد. ادم خیلی خوبی بود ولی از وقتی از سایت رفت دیگه کلا از دسترس خارج شده نمیدونم کجاست. اگه هست و میخونه این مطلب رو یه سلام گرم بهش میکنم.

و آقای آزادی سخن آخر بفرمایید

سخن پایانی اینکه امیدوارم طرفداری یه روزی اونقدر وضعش خوب بشه که در این شرایط بتونه 1000 تا جوون رو سر و سامون بده. طرفداری گروه بی شیله و پیله‌ و حرفه‌ایه. یکی از اتفاقات خیلی خوب زندگی من وارد شدن به طرفداریه و اینکه شخصا امیدوارم روزی بتونم یه خدمت درست درمون به مملکتم کنم به جوونا. 

منبع: طرفداری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۹۲۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رشد قابل توجه صنعت فیلم عربستان

ثبت درآمد یک میلیارد دلاری باکس آفیس عربستان بعد از بازگشایی مجدد سینماها در سال ۲۰۱۸ میلادی بیانگر این نکته است که صنعت فیلم این کشور آماده رشدی قابل توجه است. - اخبار فرهنگی -

به‌گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ رشد و رونق تولید فیلم در استودیوهای فیلمسازی عربستان همراه با افتتاح سینماهای پیشرفته در این کشور همراه با ثبت درآمد یک میلیارد دلاری هنر هفتم از سال 2018 میلادی بیانگر این نکته است که صنعت فیلمسازی عربستان درحال پوست اندازی و حرکت به سمت رشدی قابل ملاحظه است.

در این زمینه انتشار آمارهای رسمی  کمیسیون فیلم عربستان سعودی (SFC) از سینماها، استودیوها، برگزاری جشنواره‌های سینمایی حکایت از این روند دارد که روند روبه رشد مخاطبان هنر هفتم در این کشور روبه رشد است و ارقامی که برای درآمد صنعت در سال گذشته میلادی به دست آمده نیز تاکیدی برهمین نکته است که سینمای عربستان همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد.

آمار منتشر شده از سوی کمیسیون فیلم عربستان نشان می‌دهد سال گذشته میلادی در این کشور 443 فیلم در سینماهای سراسر کشور اکران شده و این تعداد فیلم 17.4 میلیون نفر مخاطب به خود دیده است که با یک برآورد ابتدایی تعداد مخاطبان سینماهای عربستان نسبت به یک سال قبل‌تر یعنی در سال 2022 شاهد رشد حدود 20 درصدی بوده است.

چند خبر از سینمای جهان؛ از اظهارنظر قابل‌تأمل «آنجلینا جولی» تا سرمایه‌گذاری خاص عربستان

این درحالی است که درآمد گیشه‌های سال قبل عربستان براساس آمارهای رسمی از  240 میلیون دلار فراتر رفته و اکنون عربستان در جایگاه پانزدهم رده بندی جهانی باکس آفیس قرار گرفته است.

از سوی دیگر بررسی هرم جمعیتی این کشورنشان می‌دهد بیش از 50 درصد جمعیت زیر 25 سال عربستان علاقمند به هنر هفتم هستند و فیلم‌های اکشن هالیوودی در صدر انتخاب این گروه سنی برای نشستن روی صندلی سینماهای کشورشان است و در پی آن کمدی‌های مصری مخاطب قابل توجهی دارد.

در همین حال آنطور که آمارهای رسمی از زیرساخت‌های سینمایی عربستان حکایت دارد تا اکتبر سال گذشته میلادی مجموعاً هفت اپراتور سینمایی، 69 سالن سینما، 623 صفحه نمایش و 65000 صندلی در این کشور وجود دارد که براساس جمعیت عربستان یاد شده  متوسط به 1.7 صفحه نمایش و 176 صندلی برای هر 100000 نفر تقسیم می شود و همین آمارها نشان می‌دهد سرعت رشد زیرساخت‌های سینمایی عربستان در دو بخش صفحه نمایش و صندلی تا تاریخ یاد شده چیزی حدود 19 درصد بوده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • فرودگاهی در ایران برای خواستگاری! + عکس
  • فرودگاهی در ایران برای خواستگاری!/ عکس
  • دوئل اینتر و میلان برای یک ستاره دیگر
  • رشد قابل توجه صنعت فیلم عربستان
  • فرودگاهی در ایران برای خواستگاری! | ببینید
  • صعود چلسی به فینال لیگ قهرمانان اروپا با تساوی 2-2 مقابل بارسلونا در نیوکمپ (2012/4/24) / فیلم
  • مهر تایید نایب‌ رییس بارسلونا؛ با ژاوی تاریخ را خواهیم نوشت
  • پرسپولیس تغییر مدیریتی نخواهد داشت
  • ام باپه شماره 9 جدید رئال مادرید
  • گفت و شنود/ بخر دیگه‌!