Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴ اختلافات علی لاریجانی و اصولگرایان روز به روز بیشتر شد تا دیگر زندگی زیر یک سقف، برای هر دو طرف غیر ممکن باشد! سال ۹۸ برای اصولگرایان، سال وداع با علی لاریجانی است. فردی که دوازده سال قبل او را با افتخار به صدر مجلس نشانده بودند.

در میان خانواده‌ها، برخی با علاقه زندگی می‌کنند و برخی از هم جدا می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما در این میان هستند خانواده‌هایی که با وجود اختلاف، برای برخی مصلحت‌ها، همچنان زیر یک سقف زندگی می‌کنند، نمونه مهم آن، خانواده اصولگرایان است که چند سال است از علی لاریجانی طلاق معنوی گرفته است.

قصه از کجا شروع شد؟

سال ۱۳۹۰، اختلاف میان اصولگرایان آشکار شد، اصولگرایان در فقدان رقیب اصلاح طلب، به اختلافات جدی خوردند. گفته می‌شد علی لاریجانی به میرحسین موسوی تمایل داشته، گفته می‌شد او ریاست جمهوری را به میرحسین تبریک گفته و از این دست گفته‌ها که بین اصولگرایان دست به دست و دهان به دهان گشت.

بعد از تشکیل مجلس، تندروتر‌ها می‌خواستند مجلس نهم مثل مجلس هفتم با ریاست حداد عادل تشکیل شود و میانه‌روتر‌ها همچنان به ریاست علی لاریجانی مـُـصر بودند، در نهایت لاریجانی در صدر نشست و حداد در صندلی اپوزیسیون نشست.

در همان ایام اتفاق مهم دیگری رخ داد، گروهی از اصولگرایان تندرو نشریاتی با نام شهدا منتشر می‌کردند. در این نشریات در یک شماره اصولگرایان با تصاویر رهبری، صادق لاریجانی و یاران احمدی نژاد منتشر شد و در شماره بعد یاران هاشمی که میرحسین و خاتمی و البته لاریجانی در آن حضور داشتند. بدین ترتیب آنها می‌خواستند این تفکر را القا کنند که علی لاریجانی در حال فاصله‌گیری با اصول انقلاب است.

مدتی بعد، مجلس برای استیضاح شیخ الاسلامی وزیر کار احمدی نژاد تشکیل جلسه داد، در آن جلسه ضربه دوم نواخته شد، افشای ارتباط برادر لاریجانی با سعید مرتضوی، رابطه لاریجانی را با سایر اصولگرایان شکرآب کرد.

مجلس دهم و عبور از لاریجانی

در انتخابات مجلس دهم، اصولگرایان در لیست خود در شهر قم، نام علی لاریجانی را بین سه نامزد خود قرار ندادند، در مقابل لیست امید نام لاریجانی را بین سه نامزد خود معرفی کرد، این اتفاق می‌توانست جدایی کامل اصولگرایان از لاریجانی را رقم بزند. اما خیلی زود اصولگرایان فهمیدند که جز لاریجانی کسی نمی‌تواند مقابل عارف برای ریاست مجلس قرار بگیرد، از همان زمان اصولگرایان و لاریجانی با وجود طلاق عاطفی، زیر یک سقف زندگی می‌کنند.

ماجرای حضانت

درگیری بین اصولگرایان و لاریجانی، باعث یارکشی‌هایی بین طرفین خواهد شد. در این میان سهم لاریجانی مشخص است. کهنه سناتور‌های مجلس شورای اسلامی، از باهنر تا کوهکن و از کاظم جلالی تا بهروز نعمتی، دل در گرو این فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف دارند.

لاریجانی حزبی ندارد، اما یاران او به صورت مویرگی در تمام استان‌ها حضور دارند و به اشاره او پرچم ستاد‌های انتخاباتی او در سال ۱۴۰۰ بالا خواهد رفت. اصولگرایان منتقد لاریجانی هم صندلی ریاست مجلس را به عنوان سهمیه خود طلب می‌کنند. آن‌ها دیگر تحمل ندارند که لاریجانی در همه دعوا‌های اصولگرایان و دولت، در کنار حسن روحانی ایستاده باشد. اگر لاریجانی نبود، سرنوشت برجام، سرنوشت لوایح FATF و سرنوشت وزیران دولت روحانی، حتما به شکل دیگری رقم می‌خورد.

آخرین سال

اما قصه جدایی لاریجانی از اصولگرایان در سال ۹۸ به پایان خواهد رسید. نه اصولگرایان زعامت لاریجانی بر مجلس را بیش از این تحمل می‌کنند و نه لاریجانی حاضر است بازیگر نقشه‌های تندرو‌ها باشد. همین اختلاف پیچیدگی‌های سال ۹۸ ایران را برای اصولگرایان بیشتر از هر زمان دیگری کرده است. در خانواده‌های طلاق، بچه‌های کوچک همیشه امیدوارند خانواده دوباره شکل بگیرد، آرزویی دور و سخت.

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 علی لاریجانی اصولگرایان احزاب اصولگرا انتخابات مجلس یازدهم انتخابات 1400 حمایت لاریجانی از دولت روحانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۰۳۷۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک"

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «بی‌سابقه در تاریخ ایران» در روزنامه اعتماد نوشت: این روزها در کنار موضوعات مهم دیگر، شناخت جناح‌بندی‌های داخلی جریان غالب اصولگرایان نیز می‌تواند جالب و آموزنده باشد. گرچه این جریان لایه‌های پیچیده‌ای دارد و به علت «قدرت‌محور» بودن آنان مسائل مادی و منفعتی حرف اول را در مجادلات میان آنها می‌زند، ولی در مجموع می‌توان آنان را ذیل سه گروه کلی تقسیم‌بندی کرد‌ که البته هر کدام از این گروه‌ها، به ویژه تندروهای آنان از باندها و زیرگروه‌های عجیب و غریبی تشکیل می‌شوند که هر کدام آنان می‌توانند موضوع مطالعه و تحلیل جداگانه‌ای قرار گیرند.   گروه اول، در حال حذف کامل از عرصه سیاسی هستند. آنان همان اصولگرایان سنتی هستند که در انقلاب هم بودند، تقیدات شرعی دارند، بیش از آنکه دنبال منافع و قدرت باشند، خود را ملتزم به ارزش‌ها و برداشت‌های دینی خود می‌دانستند، هر چند از سال ۱۳۶۸ به بعد آنان نیز «قدرت‌محور» بودند، ولی صبغه عقیدتی آنان و نیز سابقه تاریخی خودشان، به ویژه در رابطه با روحانیت مانع از هضم آنان در هزار لای قدرت می‌شد.    حدی از استقلال را برای خود قائل بودند، همین استقلال‌جویی و پرهیز از غوطه‌ور شدن در عوام‌گرایی افراطی آنان را کم‌کم به حاشیه بُرد و حضور سیاسی آنان را بسیار کمرنگ کرد. نکته جالب اثرات رسانه‌ای بر حذف و یا به حاشیه راندن این گروه است.    ابزارهای اصلی آنان برای حضور در میدان در درجه اول حمایت قدرت سپس انحصار صدا و سیما و بالاخره شبکه‌های مساجد بود، ولی کم‌کم شبکه مساجد را با نیروهای جدید از دست آنان خارج کردند سپس هیات‌هایی را جایگزین نهاد مجلس نمودند.    در ادامه با شکستن انحصار رسانه‌ای و آمدن شبکه‌های اجتماعی و بالاخره تغییر ریل قدرت به سوی جوانگرایی، این جناح عملا از گردونه سیاست به خارج پرتاب شده‌اند و شانس چندانی برای حضور دوباره ندارند. نه انگیزه کافی دارند و نه حتی توان لازم را. بسیاری از آنان ناامید از آینده هم هستند. فرزندان اغلب آنان راه خود را از سیاست رسمی جدا کرده‌اند.   گروه دومی از اصولگرایان هستند که کمابیش ادامه گروه اول هستند، با این تفاوت که در عرصه مدیریتی کشور حضور دارند. کم هم نیستند، هر چند به مرور در حال اخراج هستند.    اینها اغلب نسل بعدی گروه اول هستند. فاقد انسجام و تشکیلات روشنی هستند ولی به صورت فردی حضور عمومی دارند، حرف می‌زنند، نقد می‌کنند، افشاگری می‌کنند، التزامات آنان به قدرت فرع بر تعهدات آنان به حقیقت و واقعیت است. با توجه به صبغه اصولگرایی که دارند، راحت‌تر هم حرف می‌زنند. حس می‌کنند که به آنان خیانت شده و مورد سوءاستفاده سیاسی قرار گرفته‌اند. هر دو گروه فوق از برخی جهات با بخش‌هایی از اصلاح‌طلبان نزدیکی‌های تحلیلی و فکری دارند. هر دو گروه تقیدات مذهبی متعارفی دارند و نسبت به آن نیز حساس هستند.   گروه سوم مجموعه‌ای متنوع هستند که متشکل از نسل‌های دوم و سوم هستند. ویژگی اصلی آنان «قدرت‌محوری» است، ولی تعبیر خود را از آن دارند. در واقع قدرت و ثروت را برای خود می‌خواند. مذهب آنان عمیق نیست، بیشتر مناسکی و نمایشی است. ضوابط و ارزش‌های دینی برای آنان در خدمت بالا رفتن از نردبان قدرت است و فقط تا همین مرحله اهمیت دارد.    دین آنان تقریبا جدید است. آنان از فرقه‌ها و دسته‌ها و باندها و گنگ‌های گوناگونی تشکیل شده‌اند. به همین دلیل است که از بیرون نمی‌توان فهمید چرا به یکباره فرد مهم این جناح در تهران اول نمی‌شود و شخص دیگری نفر اول می‌شود.    این محصول تشکیلات فرقه‌ای آنان است. وحدت تشکیلاتی ندارند و اتفاقا به دلیل ماهیت باندی خود، اختلافات عجیب و غریب داخلی دارند.    قدرت‌محوری آنان تا حدی است که مغایر با اولویت‌های خودشان نباشد، لذا در جریان اخیر حجاب به صورت غیرمستقیم در برابر تذکر به روند جاری رسمی علیه زنان حمله کردند.    ذهنیت‌های آنان تخریبی است. گرایش‌های آخرالزمانی دارند و این گرایش نه از روی اعتقاد، بلکه به این علت است که بحث و گفت‌وگوی عقلانی را بلاموضوع می‌کند.    ضد علم، طرفدار نظریه توطئه، مخالف قانون و حاکمیت آن هستند. ادبیات آنان در فضای مجازی مشهود است. هتاکانه و غیردینی است. بسیار متکی به رسانه‌های انحصاری هستند. در عمل هیچ ایده و برنامه ایجابی ندارند، جز ویرانگری و تخریب و تقابل در داخل و خارج از کشور.    تناقضات گفتاری و رفتاری آنان فراوان و شدید است ولی در ذیل کسب قدرت به هر قیمتی قابل رفع است. به راحتی چشم را بر فساد خود و دوستان‌شان می‌بندند، حتی آن را توجیه هم می‌کنند.    برای آنان «حق» معنای مستقلی از «نفع» و «قدرت» خودشان ندارد، لذا بی‌شخصیت‌ترین رفتارهای سیاسی را در تاریخ جدید ایران از خود نشان می‌دهند. مهم‌تر از همه اینکه فاقد حداقلی از اخلاقیات و شرم هستند.    به راحتی دروغ می‌گویند و تهمت می‌زنند و حرف خود را تغییر می‌دهند، حقیقت مسلم و روشن را نفی می‌کنند، در تاریخ ایران وجود گروهی مشابه آنها یا بی‌سابقه است یا کم‌سابقه. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • نماینده سابق مجلس عزادار شد /پیام لاریجانی
  • اصولگرایانِ منتقد «گشت ارشاد»، تغییر موضع داده اند؟ /دولت رئیسی همچنان مدافع رویکردهای تند و سلبی در موضوع حجاب
  • وابستگی عاطفی کاربران به دستیارهای هوش مصنوعی
  • طعنه سردار سلیمانی به کشورهای منطقه /هیچ پرنده خارجی نمی‌تواند از آسمان ایران عبور کند
  • اولین فهرست اصولگرایان در دور دوم انتخابات مجلس؛ از ابراهیم یزدی تا پورمحمدی و نجابت /از کاندیداها تعهد گرفته شد
  • منتجب‌نیا: اصولگرایان نمی‌توانند در مجلس با هم کار بیایند
  • سندروم مسئله با پدر در کمین دختران
  • سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران
  • سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک"
  • سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران